رسته‌ها
وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، می‌توانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
شیرین
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 115 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 115 رای
508 صفحه

✔ در کتاب "شیرین" نوشته نویسنده به نام و صاحب قلم " م.مودب پور" داستان مربوط به دو شخصیت به نام های آرمین و بابک میباشد که باهم نسبت فامیلی (پسر خاله ) دارند. آرمین به همراه پسرخاله اش سال ها قبل از آنجایی که جزء خانواده های مرفه جامعه بودند و با آداب رسوم آنجا بزرگ شده بودند، برای ادامه تحصیل از ایران مهاجرت کردند. درحال حاضر این دو نفر در آپارتمان شیکی درکنار هم با عقاید مختلف زندگی می کنند.
به طور کلی "م.مودب پور" در شروع کتاب قصد دارد تفاوت فرهنگی کشورها و آداب و رسوم زندگی آنها را به چالش بکشد.
داستان "شیرین" ازشبی شروع میشود که بابک تعدادی از دوستانش را به خانه مشترکشان با آرمین دعوت میکند...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Reborn
Reborn
1390/01/24

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شیرین

تعداد دیدگاه‌ها:
55
خوب اینم یه کتابه دیگه چرا بعضی ها اینقدر خودشونو ناراحت می کنن آخه ؟ ولی خدایی اگه افرادی مثل مانی تو هر خونه ای باشد لا اقل آدم از سکته کردن نمی میره
این داستانش از عالم تخیلات اونورتر بود ولی من اگه داستان های جددیدش دستم بیاد بازم می خونم;-(;-(:-(:-(:-(
واقعاً ریسک بزرگیه خوندن کتابااش واسه یه ماه ادمو افسرده می کنه
اما نمی دونم چرا هنوز ادم نمیشم ... اینو هم می خونم بسمالله ...
مزخرف ترین کتاب بود که تاحالا خوندم این مودب پور دیگه شورش دراورد خرافات بود واقعا حالم بهم خورد چی فک کرده پیش خودش اینو نوشته مسخره اس(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)(?)
من با اینکه میدونم همه رمانامی این جناب تهش ضد حال میزنه :((باز می خونم به خاطر شخصیتایی مثاه کاوه-کامیارو:x....خدایی خیلی تیکه های باحالی میندازن:))
نمیدونم چرا پایان همه ی کتاباش این ریختیه:stupid::-(
مودبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــور میکشمت(?)
میدونم داستاناش همیشه کلیشه ای ولی باز میخونم زیادم مشکل نیس که اخرش باز چه درامی درس کرده:-)
من از همون زمانی که اولین رمان از مودب پور رو خوندم کلت رو خریدم و منتظر وقت مناسب واسه ترورم خداییش ناراحتی روحی گرفتم
شیرین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک