رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

صد سال تنهایی

صد سال تنهایی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 1453 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 1453 رای
صد سال تنهایی رمانی است نوشته‌ی گابریل گارسیا مارکز، نویسنده‌ی کلمبیایی و برنده‌ی نوبل ادبیات. این کتاب داستان چند نسل از خانواده‌ی بوئندیا را روایت می‌کند که در دهکده‌ای خیالی به نام ماکوندو زندگی می‌کنند؛ دهکده‌ای که از دل خیال و واقعیت به‌طور هم‌زمان شکل می‌گیرد.
رمان با تولد خوزه آرکادیو بوئندیا آغاز می‌شود و آرام‌آرام ما را با زندگی، رویاها، اشتباهات و سرنوشتِ نسل‌های بعدی این خانواده آشنا می‌کند. مارکز در این کتاب از شیوه‌ی «رئالیسم جادویی» بهره می‌برد؛ جایی که اتفاقات غیرعادی و عجیب، در دل زندگی روزمره رخ می‌دهند و امری طبیعی به‌نظر می‌رسند.
صد سال تنهایی فقط داستان یک خانواده نیست؛ روایتی نمادین از تاریخ، سیاست، عشق، انزوا و تکرار سرنوشت انسان‌هاست. زبان آن شاعرانه و توام با طنز و اندوه است. این کتاب برای خوانندگانی‌ست که به روایت‌های چندلایه، فضاهای استعاری و مواجهه با مفهوم «تنهایی» در عمق هستی علاقه‌مندند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
soli67
soli67
1388/04/21

کتاب‌های مرتبط

رایمون رایان
رایمون رایان
5 امتیاز
از 1 رای
مولن روژ
مولن روژ
4.4 امتیاز
از 14 رای
Regeneration
Regeneration
0 امتیاز
از 0 رای
گام های پیمودن
گام های پیمودن
3.8 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی صد سال تنهایی

تعداد دیدگاه‌ها:
505
زمان دانشگاه سال 76 یک از بچه ها قرار بود بره نمایشگاه تهران. ازش خواستم برام یک کتاب خاص از اونجا بگیره. گشته بود کتابیکه به نظرش خاص باشه گیرش نیومده بود. تو راه برگشت بود از جائی زنگ زد گفت کتاب نخریده ام. ناراحت نشو! از اشکال نداردی که گفتم فهمید که خیلی ناراحتم. تو یکی از شهرهای بین راه همینجوری این کتابو برام خریده بود.
وقتی آوردش دوبار پشت سر هم خوندمش. چندتا از بچه های دانشگاه گرفتند خواندنش. یکی از بچه ها وسطهاش که رسیده بود پرسید که داستانش راسته؟!
بخاطر رئالیسم جادوئیش.
بهرحال این کتابو دارم. درحایکه کادو پیچش کردم و جای خوبی ازش نگهداری می کنم!
بعد از تموم کردن کتاب برای اولین بار تنهایی رو حس کردم،درست وقتی که آخرین کلمه ازم گریخت
اتفاقات عجیب و پیش بینی نشده ای که در این داستان برای شخصیت ها می افتد بر کشش داستان می افزاید. جلو عقب شدن زمان در خلال حوادث و شخصیت هایی عجیب و رمز آلود با توانایی هایی متفاوت هم نکته جالبی است. در این کتاب آدم های با اخلاق کم پیدا می شوند و همه به نوعی از فساد اخلاقی رنج می برند اما با این حال خواندن این کتاب خالی از لطف نیست. وسعت و پیچیدگی ذهن مارکز را باید بسیار تحسین کرد چون خلق یک چنین داستانی کار هر کس نیست...
در بخشی از کتاب می خوانیم:" خوزه آکاردیو بوئندیا " از آزمایشگاه بیرون می آید و می گوید" امروز چه روزی است؟" ، پسرش جواب می دهد " سه شنبه" ، پدر اضافه می کند " من هم همین فکر را می کردم ولی یک مرتبه متوحه شدم که امروز هم مثل دیروز دوشنبه است؛ آسمان را ببین ، دیوار ها را ببین ، گل های بگونیا را ببین ، امروز هم دوشنبه است". و بدین ترتیب این لحظه که منتهای اعتلای فکری اوست به او دست می دهد. او زیاد اندیشیده است و دیگر وقت آن است که واقعا فرقی بین امروز و دیروز بیابد ، و الا دیگر زیستن مفهوم خود را از دست می دهد.
در نظرسنجی که از 25 نویسنده سرشناس جهان انجام شد تا کتابی که به بیشترین شکل ادبیات جهان را تحت تأثیر قرار داده است، انتخاب شود؛ نشان می دهد، کتاب «صد سال تنهایی» در رتبه نخست این فهرست قرار دارد. این کتاب که به بسیاری از زبان های دنیا ترجمه شده، تنها کتابی است که بیش از یک نویسنده آن را انتخاب کرده است.«صد سال تنهایی» پس از «دون کیشوت» پرفروش ترین کتاب اسپانیولی زبان محسوب می شود. در این نظرسنجی که توسط مجله «wasafiri» انجام شد، چیکا اوینگوه نویسنده آفریقایی، سوجاتا بات شاعر هندی و نی آیکوی پارکز نویسنده غنایی به رمان معروف مارکز رای دادند. این کتاب چندین بار توسط مترجمان گوناگون به فارسی ترجمه شده‌است که معروف ترین آنها ترجمه بهمن فرزانه است که البته از روی نسخه اسپانیولی (زبان اصلی) آن نیست.
کتابشو خوندم خیلی دوستش دارم اول نفهمیدمش بعدا خیلی عاشقش شدم:x;-)
واقعا کتاب خوبیه! تکرار شخصیتاش فوق العاده بود...عاشقشم!
پدر روحانی نیکانور رئینا از لجبازی و یکدنگی اهالی ماکوندو سخت حیرت کرده بود که بی انکه فرزندان خود را غسل تعمید بدهند و بی اینکه مراسم مذهبی به جای بیاورند, در عین بی آبرویی در نیکبختی زندگی می کردند.
با این فکر که هیچ سرزمینی به آن اندازه به عنایت الهی احتیاج ندارد تصمیم گرفت یک هفته دیگر هم در آنجا بماند تا مردان و زنان را مسیحی کند و رفیقه گرفتن را شرعی کند و برای مرده ها مراسم مذهبی انجام دهد. ولی هیچکس به او اعتنایی نکرد و در جوابش گفتند سالهاست خودشان بدون کشیش مستقیما با خداوند کارهایشان را سر و صورت می دهند و گناه کبیره هم برایشان معنی و مفهمومی ندارد.

صد سال تنهایی
تکرار شخصیتاش ملال آور بود ...
(انگار یکی --->(خوزه آرکادئو و آئورالیانو بوئندیا) شونصد بار به دنیا میاد و از دنیا می ره)
آخرش قشنگ بود ... ملکیادس عجب بشری (ساحر) بوده!!! :-(
این کتاب را کسی دارد یا لبنک جایگزین احیانا؟ ممنون می شوم
میکرولب نوشت:
از اینکه مارکز لحظه مرگ خوزه آرکادیو بویندا رو فقط در یک سطر و با بی توجهی تموم میکنه برام جالب نبود انگار حوادث پس از مرگ اون برای نویسنده مهمتر بوده که اینچنین از کنارش رد شده

اتفاقا به نظر من یکی از خوبیای کتاب همینه که مارکز بین شخصیتها ما رو پاس کاری میکنه .. یکی یکی همه رو کنار میزنه و در جریان صد سال ، همه حذف میشن ( مرگ ) … اما مارکز میخواد با این نکته ای که شما اشاره کردین ، این رو بگه که اصولا مرگ طبیعیه و برای همه حادث میشه ؛ تنها چیز ثابت تنهایی است !!!
این کتاب نمیذاره قهرمان انتخاب کنی و پیگیرش بشی ، چون قهرمانی که درنظر میگیری بعد از چند صفحه میمیره . تنها کسی که از اول تا اخر حضور داره ، " اورسولا " هستش .
___________ (( اورسولایی که در میون این همه شلوغی ، این همه نوه و دوست و اشنه و مهمون ، و البته در گذر سالیان ، هیچ همدمی نداشت و در نهایت هم در اوج فلاکت مرگش رقم خورد )) •••••

دانلود رایگان

اگر عضو نیستید در کمتر از یک دقیقه عضو شوید و کتاب اول خود را رایگان دریافت کنید.

ورود / ثبت‌نام

دانلود بدون معطلی

این کتاب را بدون نیاز به عضویت، خریداری کنید. پیش از خرید، می‌توانید از طریق گزینه مطالعه آنلاین، صفحاتی از کتاب را مشاهده کنید.

خرید   59,000 تومان
صد سال تنهایی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک