رسته‌ها
زهیر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 162 رای
نویسنده:
مترجم:
آرش حجازی
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 162 رای
✔️ مروری بر داستان کتاب:
او نویسنده ای برجسته و پرفروش و ثروتمند است. هر دری به روی او گشوده است. همسرش را دوست دارد. همسرش ناپدید می شود و ردی از او نمی ماند... از او فقط زهیر می ماند.زهیر با یک نظر یا فکر گذرا شروع می شود، اما ذهن و روح انسان را تسخیر می کند. نویسنده ای مشهور پی می برد که همسرش که خبرنگار جنگ است، ناپدید شده و اثری از او نیست. هرچند گذر زمان برای این نویسنده موفقیت بیشتر و عشقی تازه به همراه می آورد، اما غیبت همسرش او را سرگشته نگه می دارد. چه بر سر همسرش آمده؟ او را دزدیده اند، کشته اند، یا فقط از زندگی زناشویی اش خسته شده و رفته؟ جستجوی نویسنده به دنبال همسرش -- و حقیقت زندگی خودش -- او را از فرانسه به اس‍پانیا، کرواسی و سرانجام دشت های غم انگیز و زیبای آسیای میانه می کشاندو فراتر، او را از محیط امن دنیای خودش به جاده ای کاملا ناشناخته می برد، به دنبال ادراکی تازه از معنای عشق و قدرت سرنوشت.

قطعه ای از کتاب زهیر
دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا اتش کوچکی را خاموش کنند . آخر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و میروند کنار رودخانه ، صورت یکی شان کثیف و خاکستر است و صورت آن یکی به شکل معصومانه ای تمیز .
سوال : کدامشان صورتش را می شوید ؟
اشتباه کردید، آن که صورتش کثیف است به آن یکی نگاه می کند و فکر میکند صورت خودش هم همان طور است .
اما آن که صورتش تمیز است می بیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته است و به خودش می گوید :حتما من هم کثیفم ، باید خودم را تمیز کنم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
187
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mrezie67
mrezie67
1389/10/25

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زهیر

تعداد دیدگاه‌ها:
32
از کتاب:
این خصوصیت هنرمندان بزرگ است که در دوران خودشان درک نمی شوند.
چیز ولرم تاثیری بر کام انسان نمی گذارد.
برای اینکه خودم را با او پیدا کنم اول باید خودم را با خودم پیدا می کردم.
غم درون آن چشم ها آن قدر بارز است که نمی توانم باورش کنم.
زهیر را می پذیرم می گذارم مرا با خود ببرد به سوی سلامت یا جنون...
به شکلی با برنامه و اسرار آمیز از دنیا عقب بکشم تا افسانه ای خلق کنم که شادی های زیادی را از من می گیرد؟
هیچکس نمی داند چرا جریان آب او را به سمت جزیره ی خاصی می کشاند و نه به سمت جزیره ای که خودش قصد کرده.
اسطوره ی مغولی چنین است:عشق در سرشت های متفاوت زاده می شود.عشق در تضاد نیرو می یابد.عشق در رویا رویی و دگردیسی دوام می یابد.
در لحظه ی شلیک گلوله ها انسان به مرز وجودش می رسد می تواند قهرمانانه ترین یا غیر انسانی ترین کار ها را بکند.
از کتاب:
پی بردم اجازه ی همه کار دارم جز آن که کسی را وادار به پیروی از جنون و عطش زندگی خودم بکنم.
ازدواج می کنم با کسانی که فکر می کنم به من ثبات عاطفی می دهند اما بعد پی می برم این ثبات آرمانی خیلی کسل کننده است.
آزادی بی تعهدی نیست آزادی توانایی انتخاب و تعهد به آن انتخاب است.
اگر سعی بکنم و شکست بخورم نمی دانم بقیه ی زندگیم را چطور بگذرانم پس بهتر است با خیال این رویا زندگی کنم تا با این احتمال رو به رو شوم که ممکن است رویایم اشتباه باشد.
در رگ هایت فقط آدرنالین جریان دارد یادت رفته که در رگ های آدم فقط باید خون جریان داشته باشد!
این فکرآن قدر جنون آمیز است که تصمیم می گیرم جدی اش بگیرم!
بی شکوه و گلایه بر لحظه های دشوار غلبه کرده بی آنکه خودش را یک قربانی بداند.
چون تعصب تنها راه رهایی از تردید هایی است که همواره درکار بر انگیختن و تحریک روح انسان است.
همواره اگر به نشانه ها توجه کنید هر چه را برای گام بعد نیاز دارید خواهید آموخت.
انسان دو مشکل بزرگ دارد:اول از کجا باید شروع کند دوم کجا باید توقف کند.
می خواستم بفهمم چرا آن قدرطول کشید تصمیمی را بگیرم که همیشه جلوی چشمم منتظرم بود.
کتابها این نویسنده ی عزیز رو فقط از نشر کاروان بخونید.هرچند دیگه عمرا گیر بیاد!
رمان خوبیه ولی نه اونقدر که تو ذهنت ماندگار بشه، کلا تو نوشته‌های این نویسنده نوعی از خودشیفتگی دیده می‌شه که من اصلا نمی‌پسندمش، تهش کیمیاگر بود، تو یه این کتاب هم همینطور، کتاب‌های کوئیلو با روحیه من سازگار نیست هر کسی هم بهم پیشنهاد داده یا هدیه گرفتم به زور خوندمشون از عارف مسلکی نویسنده اصلا خوشم نمی‌اد [[دانای کُل]]
به نظرم این کتاب بهترین کار ایشونه...
من عاشق این کتابم و توصیه میکنم حتما بخونید... پشیمون نمیشید.
دوستون دارم من کتابی به اسم شخصیتعصصبی من از کارن هورنای رو می خواستم ازتون
ketabe zahir avalin ketabi bood ke man az in nevisande bozorg khondam.kheyli aliye,vaghean dosesh dashtam hamin asaresham bood ke baes shod be khondane baghiye ketabash ham alaghe man besham.:x
او پس از زربه خورن به دنیا آمد مثل همه خدایان اسطوره ای
میشه گفت این اثرش متفاوت تره و باز قشنگ مثل بقیه
من جدیداً این نویسنده رو کشفش کردم !!!!! کتاب برنده تنهاست خیلی جالب بود ولی زهیر هنوز نخوندم و نمدونم چطوریه؟:-)
PDF
1 مگابایت
زهیر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک