آشویتس، دروازه جهنم
نویسنده:
نیکلاوس نیسلی
مترجم:
احمد مرعشی
امتیاز دهید
کتاب آشویتس، دروازه جهنم نوشتهی نیکلاوس نیسلی، خاطرات یک پزشک یهودی است که در اردوگاه مرگ آشویتس خدمت میکرد. نیسلی، که متخصص پزشکی قانونی بود، پس از دستگیری توسط نازیها به آشویتس فرستاده شد و در آنجا بهدلیل تخصصش، از سوی اساس برای کار در کنار دکتر یوزف منگله، مشهور به "فرشته مرگ"، انتخاب شد. او در آزمایشگاههای بلوک ۱۰، جایی که آزمایشهای غیرانسانی و وحشتناک بر روی زندانیان انجام میشد، مشغول به کار بود.
این کتاب، گزارشی تکاندهنده، صریح و بیپرده از جنایات نازیهاست؛ از سوزاندن اجساد در کورهها، اتاقهای گاز، تا آزمایشهای وحشیانه روی زنان و کودکان. نیسلی که خود در میانهی کابوسی هولناک، در تلاش برای زندهماندن بود، تلاش کرده روایتی دقیق و بیتزویر از آنچه دیده و تجربه کرده ارائه دهد. آنچه اثر را متمایز میکند، نگاه انسانی و همراه با احساس نویسنده است؛ کسیکه با وجود ناچار بودن به همکاری، همواره وجدانش بیدار مانده و رنج انسانی را بهخوبی درک کرده است.
آشویتس، دروازه جهنم یکی از مستندترین و دردناکترین روایتهای باقیمانده از آشویتس است؛ کتابی که نهفقط شرح وقایع، بلکه سندی تاریخی و اخلاقی دربارهی سقوط بشر در تاریکترین لحظات تاریخ مدرن بهشمار میرود.
این کتاب، گزارشی تکاندهنده، صریح و بیپرده از جنایات نازیهاست؛ از سوزاندن اجساد در کورهها، اتاقهای گاز، تا آزمایشهای وحشیانه روی زنان و کودکان. نیسلی که خود در میانهی کابوسی هولناک، در تلاش برای زندهماندن بود، تلاش کرده روایتی دقیق و بیتزویر از آنچه دیده و تجربه کرده ارائه دهد. آنچه اثر را متمایز میکند، نگاه انسانی و همراه با احساس نویسنده است؛ کسیکه با وجود ناچار بودن به همکاری، همواره وجدانش بیدار مانده و رنج انسانی را بهخوبی درک کرده است.
آشویتس، دروازه جهنم یکی از مستندترین و دردناکترین روایتهای باقیمانده از آشویتس است؛ کتابی که نهفقط شرح وقایع، بلکه سندی تاریخی و اخلاقی دربارهی سقوط بشر در تاریکترین لحظات تاریخ مدرن بهشمار میرود.
آپلود شده توسط:
souba
1404/05/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آشویتس، دروازه جهنم
3میلیون و 110هزار و 722 یهودی تا دسامبر 1942 در تمام کشورهای اروپایی تحت سلطه و نفوذ آلمان نازی بودهاند. چگونه از 3میلیون و خردهای یهودی، 6میلیون نفرشان قتلعام میشوند؟!
(این آمار از معتبرترین سرشماریهای اروپایی و آمریکایی بدست آمده و در The American Jewish Year Book منتشر شد.) (برای منابع نگاه کنید به تاریخ یک ارتداد روژه گارودی بخش دوم)
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
هدف دانشمندان اروپایی و آمریکایی از نقد علمی اسطورهپردازیهای صهیونیسم، انکار وجود قربانیان یهودی نیست، بلکه نشان دادن واقعیتهایی از این قرار است:
اول) پروژه جهانگیری نازیسم بهشدت به نیروی کار مفت نیاز داشت (نیروی کاری که با دو کاسه سوپ 12 تا 15 ساعت کار کند). دولت نازی دیوانه نبود که برای خودش هزینههایی اضافه بتراشد و با ساختن اتاق گاز و کوره آدمسوزی و ... خود را ظرف چند ماه از این نیروی کار محروم کند. بنابراین ما با «نسلکشی هدفمند و سیستماتیک در اروپا» روبرو نیستیم، بلکه با کشتن انسانهای غیرنظامی در اثر اعدامهای تنبیهی، کهولت، بیماری و ضعف شدید جسمی یا تحت فشار کار شدید مواجه هستیم. صهیونیسم هرگز دومی را نمیپذیرد و همیشه بر «نسلکشی شتابان» پافشاری میکند، چون:
دوم) صهیونیسم جهانی بر مبنای ادعای «نسلکشی سیستماتیک و جنونآمیز در اروپا» دستاویز مناسبی برای اشغال فلسطین و انجام نسلکشیهای سیستماتیک خود دستوپا کرد. دروغ «نسلکشی سیستماتیک و شتابان یهود در اروپا» توجیهگر واقعیت نسلکشی در خاورمیانه شد.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
وظیفه علم مدرن در این رابطه چیست؟
کشتن بیش از 4 میلیون، در برخی منابع بیش از 6 میلیون، یهودی اروپایی، در آن محدوده زمانی مشخص، مستلزم وجود تکنولوژی، معماری و وسایل مخصوص آدمکشی است. (مثل ZYKLON B و دستگاههای منتشرکننده و حبسکننده و امحاکنندهی آن)
علم مدرن وظیفهاش را بهخوبی انجام داده است. دانشمندان با قطعیت نشان دادهاند که در هیچکدام از اردوگاههای کار اجباری نازیهای هیچگونه رد و اثری از این نوع تکنولوژی، معماری و وسایل مخصوص یافت نشده است.
گزارش 196 صفحهای فرد لوختر، مهندس آمریکایی، (Fred A. Leuchter) علاوه بر این، ثابت میکند تمام تکنولوژیهای قتلعامی که توسط صهیونیستها شرح داده شدهاند، زاده خیال و وهم هستند و کوچکترین شاهدی برای تصدیق آنها وجود ندارد.
دوستانی که علاقه دارند اول به گزارش لوختر رجوع کنند:
https://archive.org/details/fred-a.-leuchter-robert-faurisson-germar-rudolf-the-leuchter-reports-critical-edition
سپس به پژوهش ارزشمند روبرت فوریسون فرانسوی (Robert Faurisson) که خود از قربانیان رژیم نازی بود:
https://archive.org/details/RudolfGermarDissectingTheHolocaustEN2003617P.
ولی مجبورم نکن که منم مثل تو باور کنم این قضیه رو
به نظر من مقایسه درست همونه که ابتدای کامنت گفتید.
به چپ و راست میزنی، اتفاقا مردم جایی که مقام کشورشان میگوید:
«در آب و برق و پول مشکل داریم و نه پشت سد آب هست و نه زیر پایمان، نه برق داریم و نه...»
مردمی هستند رها شده.
درباره سخن پایانی شما نیز باید گفت اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند.
چرا اتفاقا پایش بیوفتد میکند، آدم اگر عرضه داشته باشد اول باغچه خودش را بیل میزند، نه که هنوز هزار و یک کوه نکنده باشد و خیز بردارد برای هزار و یکمی.
بنابراین، توجه به کشتارها و فجایع جاری فلسطین و نقد سیاستهایی که این رنج را نادیده میگیرند، با رسیدگی به مسائلِ خودمان تناقض ندارد. میتوان هم «باغچه خود را بیل زد» و هم نسبت به ستمی که در پیشِ چشمِ جهان رخ میدهد، بیتفاوت نماند.
بدبختانه گاهی کسانی که در این جستارها شناخت بسنده ندارند، به مشکلات داخلی کشور اشاره میکنند و تلاش میکنند توجه را از کشتار و ستم واقعی فلسطینیان منحرف کنند. اما یادمان باشد که اشاره به مشکلات داخلی، هرگز نمیتواند مصائب میلیونها انسان بیگناه را کمرنگ کند یا توجیهی برای سکوت در برابر ستم باشد. همانگونه ما از سازمانها و نهادهای حقوق بشری چشمداشت داریم که نسبت به مسائل حقوق بشری ایران بیتفاوت نباشند، دیگرانی نیز هستند که همین چشمداشت را از سازمانها و مردم جهان دارند.
بعد هم اگه ماشین کشتار و سرکوب هیتلر که تعلیم و آموزش دیده برای از بین بُردن افراد و نابودسازیشون فقط 200 هزار نفر رو کشته باشه که خاک بر سر میشه، چون کشور ما فقط طی سه سال در حوادث جادهای 54هزار کشته داده!
این کتاب از لحاظ تاریخی جزء منابع مهم برای شناخت درون آشویتس محسوب میشه، ولی برخی محققین به برخی جزئیات کتاب انتقاد دارند (مثلاً اینکه بعضی قسمتها رو بزرگنمایی کرده یا روایتهای متفاوتی وجود داره). با این حال، بخش بزرگی از محتوای کتاب با اسناد دیگر، اعترافات نازیها، و شهادت بازماندگان همخوانی داره.