هجوم فاشیسم
نویسنده:
گئورگی دیمیتروف
مترجم:
نوذر
امتیاز دهید
هفتیمن کنگره جهانی بینالمللی کمونیست
قسمتی از متن کتاب:
رفقا، میلیونها کارگر و زحمتکش کشورهای سرمایه دار سوال می کنند، چگونه می توان از به قدرت رسیدن فاشیسم جلوگیری کرد و چگونه می توان فاشیسم را پس از به قدرت رسیدن سرنگون کرد؟ به این سوال بین الملل کمونیست پاسخ می دهد:
نخستین کاری که باید کرد، کاری که از آن باید شروع کرد، تشکیل جبهه متحد، ایجاد وحدت عمل کارگران در هر کارخانه، در هر منطقه، در هر کشور و در سراسر جهانست. وحدت عمل پرولتاریا در یک مقیاس ملی و بین المللی حربه مقتدریست که طبقه کارگر را نه تنها به دفاع موفقیت آمیز، بلکه به حمله متقابل موفقیت آمیز علیه فاشیسم، علیه دشمن طبقاتی قادر می سازد...
بیشتر
قسمتی از متن کتاب:
رفقا، میلیونها کارگر و زحمتکش کشورهای سرمایه دار سوال می کنند، چگونه می توان از به قدرت رسیدن فاشیسم جلوگیری کرد و چگونه می توان فاشیسم را پس از به قدرت رسیدن سرنگون کرد؟ به این سوال بین الملل کمونیست پاسخ می دهد:
نخستین کاری که باید کرد، کاری که از آن باید شروع کرد، تشکیل جبهه متحد، ایجاد وحدت عمل کارگران در هر کارخانه، در هر منطقه، در هر کشور و در سراسر جهانست. وحدت عمل پرولتاریا در یک مقیاس ملی و بین المللی حربه مقتدریست که طبقه کارگر را نه تنها به دفاع موفقیت آمیز، بلکه به حمله متقابل موفقیت آمیز علیه فاشیسم، علیه دشمن طبقاتی قادر می سازد...
آپلود شده توسط:
walterbenjamin
1400/08/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هجوم فاشیسم
البته من به محدودیت دانایی ام معترفم که هرچه بیشتر میخوانم، بیشتر به عمق نادانسته هایم پی می برم ولی در مورد متن شما، سواد فارسی خسته ی من بعد از خط دوم هنگ کرد.
۱. ««چپ زدایی» پس از فروریزی «اتحاد شوروی» و از سوی دیگر جنبش «آنتیفا» و از جمله تجهیز نازی های باندرا در اوکراین و برافروختن آتش جنگ در مرکز اروپا، بازاندیشی «فاشیسم» را تقویت کرده است.» پس از فروپاشی بلوک شرق، عواملی چون چپزدایی و آنتیفا و ... شرایط ظهور مجدد فاشیسم رو فراهم کرده.
۲. «خوانش روایت مفسران بلشویسم بوروکراتیک از فاشیسم (که از یک سو تحلیل مارکس از بناپارتیسم را در کانون قرار نمی داد و از دیگر سو ـ درست یا غلط ـ، هویت طبقاتی را در «کمون ملی: کشور» و تحلیل های «عموم خلقی» حل می کرد)؛ به عنوان آگاهی از پیشینه بحث، لازم و مفید است ...». روایت زمامداران شوروی سابق از فاشیسم (یعنی توضیحات آمده در این کتاب) به عنوان مقدمهای بر این موضوع مفیده. «بلشویسم بوروکراتیک» در اینجا یکی از نظرهای انتقادی بر سیستم شوروی سابق بود گرچه من خود «سرمایهداری دولتی» رو مناسبتر میدونم.
۳. «... اما خود آن به عنوان روایتی مقید به شرایط مادی ـ تاریخی و مبتنی بر مفاهیم رایج در مقطع مکانی ـ زمانی خاص، در خور بازکاوی انتقادی است.» به زبان ساده، باید با نگاه انتقادی به تفسیر این کتاب از فاشیسم نگریست.
۴. «رویش متضمن هضم است و هضم شامل تجزیه و ترکیب؛ امری که در بستر فرهنگی قبیله ای ایران، جوانه نزده، با کینه و بغض تند و تیز، متلاشی می شود.» انتقاد کنایهآمیزی به برخوردهای سادهانگارانهی رایج به موضعگیری «مارکسیست»ها به فاشیسم.
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_sovereign_states_by_net_migration_rate
لهستان با رتبه 46 در دموکراسی، آمار مهاجرفرستی آن از ایران هم بدتر است.
ساده انگارانه است اگر تصور می کنید در بهشت غرب، چیزی به نام اعتقاد به مبدا و معاد وجود دارد. کدام مبدا؟ کدام معاد؟ مسیحیت فقط عنوان هویتی ایشان است و اگرنه آن مفسدین نه به معاد معتقدند نه به مبدا.
اما در خصوص آزادی بیان سخن شما درست است و به نظرم کسی باید روسیه و چین را توجیه نماید که مدافع ایشان است. اما این امر، مسئله ی تفرعن است و ربطی به "کافرتر" بودن ندارد. یک حاکم مسلمان مومن شب زنده دار هم می تواند به شکستن قلم ها و بستن دهن ها و اعدام ها و اعدام ها و اعدام ها بپردازد.
سایر معیارها مثل رافت با زندانیان و تکریم دانشمندان و ... هم به "کافرتر بودن" بی ربط است.
این گزاره، دست کم در بدو امر واقعی به نظر میرسد. قاره آفریقا، زمینه بسیار مساعدی برای سرمایهگذاریهای بزرگ چین فراهم میکند. در برابر، سرمایه چین نیاز گسترده کشورهای آفریقایی به طرحهای عمرانی و زیرساختهای حیاتی را تأمین مالی میکند.
چین در بیش از یک دهه گذشته رویکردی استثنایی را در برابر کشورهای در حال توسعه یا به شدت توسعه نیافته آفریقایی در پیش گرفته است: اعطای وامهای سخاوتمندانه، همراه با نقشه راه، پروژه، نیروی انسانی و امکانات استفاده از منابع مالی. از سوی دیگر، چین برخلاف نهادهای مالی بینالمللی، کاری به ساختار اقتصادی و سیاسی دریافتکنندگان وامها ندارد و از آنها اصلاحاتی در قوانین داخلی نمیخواهد.
بسیاری از وامهای چین با هدف احداث زیرساختهایی نظیر راه، راه آهن و تأسیس بندر و فرودگاه به کشورهای آفریقایی اعطا میشود. چین همراه با پول، نیروی متخصص، ماشینهای صنعتی و حتی کارگران خود را هم صادر میکند. دولتهای آفریقایی در بسیاری از موارد اما امکان بازپرداخت به موقع وام و بهره را ندارند. به این ترتیب این کشورها بیشتر و بیشتر به چین بدهکار و در نتیجه وابسته میشوند. چین، با در اختیار داشتن منابع مالی سرشار، ریسک عدم بازپرداخت وامها را میپذیرد و احتمالاً به منافع اقتصادی و حتی سیاسی و ژئوپولیتیک «وابستگی» آفریقا به خود آگاه است.
همزمان در بسیاری از موارد اعطای وام چین به کشورهای دیگر، شرط تضمین اجرا، ضمیمه متن قرارداد است. کشورهای وام گیرنده متعهد میشوند در صورت ناتوانی از بازپرداخت بدهی، مبلغ را با کالای خام و یا حتی حق بهرهبرداری و اداره زیر ساختها بپردازند.
در هفته دوم دسامبر ۲۰۲۱، خبر مصادره فرودگاه بینالمللی عنتبه از سوی چین در رسانههای جهان براساس شایعات منتشر شد. براساس این خبر، چین در پی ناتوانی دولت اوگاندا از بازپرداخت وام تأسیس و راهاندازی این فرودگاه، آن را مصادره کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه چین بلافاصله این شایعه را تکذیب کرد. با این حال مصادره یک بندر بزرگ در جنوب سریلانکا در سال ۲۰۱۵ در شرایط مشابه، نگرانی از تکرار موارد مشابه را به شدت افزایش داده است.معادله برد-برد»: وامهای گسترده چین و دولتهای آفریقایی ناتوان از بازپرداخت
همزمان در بسیاری از موارد اعطای وام چین به کشورهای دیگر، شرط تضمین اجرا، ضمیمه متن قرارداد است. کشورهای وام گیرنده متعهد میشوند در صورت ناتوانی از بازپرداخت بدهی، مبلغ را با کالای خام و یا حتی حق بهرهبرداری و اداره زیر ساختها بپردازند.
در هفته دوم دسامبر ۲۰۲۱، خبر مصادره فرودگاه بینالمللی عنتبه از سوی چین در رسانههای جهان براساس شایعات منتشر شد. براساس این خبر، چین در پی ناتوانی دولت اوگاندا از بازپرداخت وام تأسیس و راهاندازی این فرودگاه، آن را مصادره کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه چین بلافاصله این شایعه را تکذیب کرد. با این حال مصادره یک بندر بزرگ در جنوب سریلانکا در سال ۲۰۱۵ در شرایط مشابه، نگرانی از تکرار موارد مشابه را به شدت افزایش داده است.
وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
و باید عفت بورزند کسانی که نکاح نمی یابند تا الله از فضل خود ایشان را بی نیاز سازد.
می توانست بگوید بروند صیغه کنند. اما آنچه از منظر من راهکار مسئله است، عقد طولانی مدت است. می توانند 10 سال یا بیشتر عقد بمانند و بعد که توانمند شدند بروند سر خانه و زندگی خودشان.
کسی در نماز نمی خواهد خداوند او را به راه راست "هدایت" کند. قرآن آمده و هدایت تکمیل شده. "اهدنا الصراط المستقیم" یعنی ما را به راه راست "راهبری" کن و این در تفسیر حضرت علی هم اشاره شده است. یعنی دست ما را بگیر و به راه راستی که در قرآنت هدایت کرده ای ببر. کتاب فتح البیان را مطالعه کنید که در همین تارنگار قرار داده ام. اگر قبول دارید که احتمال لغزش ما در برداشتمان از کلام الله وجود دارد، دیگر اسم کج فهمی را نباید کفر بگذاریم. فخر رازی که یکی از بزرگترین مفسران است را دیده بودند که می گریست. وقتی علت را از او پرسیدند گفت آیه ای را تا به الان اشتباه فهمیده بودم، بیم دارم که باقی آیات را هم اشتباه فهمیده باشم. مگر اینکه شما بفرمایید که یکی از برجسته ترین مفسرین قرآن هم کافر بوده است.
من بعید می دانم کسی از مسلمان ها برای حب علی به چین و روسیه تمایل داشته باشد. همانگونه که شیفته ی جمال هیتلر نبوده اند. آن ها بغض معاویه دارند و مطابق قاعده ی "دشمن دشمن من، دوست من است" گرایش حمایتگرانه از چین و روسیه دارند. چین و روسیه نه به کشور مسلمانی حمله کرده اند، نه مسلمان ها را تحریم کرده اند تا بر اثر بی دارویی بمیرند، نه کمک به اشغال خاک مسلمین کرده اند، نه نظامیان مسلمان را در کشورهای دیگر ترور کرده اند، نه از کودتا در فلان کشور مسلمان حمایت کرده اند، نه بابت پیاده کردن حکم قصاص در یک کشور مسلمان آن را تحریم کرده اند و بطور کلی خنثی هستند. غرب ولی دشمن است و تمام این اقدامات شنیع را انجام داده و کماکان هم انجام می دهند.
سخن شما در خصوص کج فهمی اسلام هم عجیب است. این حرف را باید کسی بزند که مطمئن است برداشتش از اسلام، نعل بالنعل برداشت پیامبر است نه کسی که صیغه و صیغه بازی را روا می داند. شما چقدر مطمئنید برداشتتان از اسلام درست است و به آن وادی کذایی کفر نیفتادید؟