رسته‌ها
زندگی ایرانیان در خلال روزگاران
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 14 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 14 رای
مطالعه در زندگی روزمره ایرانیان در خلال روزگاران یکی از جالب‌ترین مباحث تاریخ اجتماعی ایران است. با اینکه مورخان از زندگی روزانه مردم کمتر سخن گفته‌اند، با این حال از خلال مدارک و اسناد اجتماعی، تاریخی، فلسفی و عرفانی دوران بعد از اسلام می‌توان کمابیش به خصوصیات زندگی اجتماعی مردم پی برد. در این کتاب زندگی روزمره ایرانیان در خلال روزگاران بررسی شده است. سبک زندگی، جنبه عینی حیات بشر است که بر اساس جنبه‌های ذهنی که خود مبتنی بر جهان‌بینی و باورهای مذهبی جامعه است شکل می‌گیرد. درواقع سبک زیستی، نوعی الگو برای جامعه و نشانه بارز فرهنگ و تمدن است که بر اساس قوانین مشروع، آن را از سایر جوامع جدا می‌کند. پایبندی به این ضوابط، ضامن یک نظام مبتنی بر نظم عمومی، انسجام اجتماعی و وظایف افراد جامعه نسبت به یکدیگر است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
170
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
farshid_ett
farshid_ett
1399/12/23
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگی ایرانیان در خلال روزگاران

تعداد دیدگاه‌ها:
4
گیاه جاوادنگی گئوکرن (= گیاه شفابخش) که در اساطیر ایران باستان بسیار از آن یاد شده است، همان کوکنار یا خشخاش است. با نگرش به ریگ ودا و نسک های ایرانی، از آن برای فرو نشاندن درد بهره می گرفتند. خبر جاودانگی جمشید و گیاه جاودانگی به گوش میانرودانی ها نیز رسیده بود، و پادشاه اوروک در پی آن به ایران آمد. امبروسیا (= جاودانگی) در نزد یونانیان که در نسک ایلیاد از آن یاد شده است، همین گیاه است.

مواد مخدر
یکی از تفریحات ناسالم مردم در قرون وسطی غیر از میگساری استفاده از مواد مخدر بود، استفاده از شراب به گواهی اسناد تاریخی قرنها قبل از ظهور اسلام در ایران معمول بود، ولی به کار بردن مواد مخدر به عنوان مسکن و مکیف (کیف آور) و برای تخدیر (بی حس، سست) اعصاب معلوم نیست، از چه تاریخی در ایران معمول گردیده است، آنچه مسلم است اینکه دو دانشمند نامدار ایوان محمد زکریای رازی و بوعلی سینا هر دو از خواص شیره کوکنار (غلاف خشخاش) اطلاع داشتند، ولی هیچ دلیلی که حکایت کند استفاده از کوکنار یا شیره آن نماید در دست نیست.
ظن غالب این است که ایرانیان خوردن شیره کوکنار را از عثمانیها آموختند. ترکها گمان می‌کردند که خوردن شیره کوکنار آدمی را دلیر و رزمجو می‌کند، به همین جهت سپاهیان عثمانی کمابیش ازاین سم زیان بخش می‌خوردند، در نتیجه جنگهای مستمر، ایران و عثمانی این عادت جانکاه بین ایرانیان نیز راه یافت و با آمیختن شیره کوکنار با هل، جوز هندی، دارچین، زعفران و دیگر مواد، تریاک درست می‌کردند و مردم هوسباز و عشرت طلب بر سبیل تنقل گاه حبی از آن می‌خوردند. شاه عباس به سختی با استعمال این سم، در بین سربازان عموما و توده مردم خصوصا" به مبارزه برخاست، با این حال اقلیت متنعم از این کاردست نکشیدند.
شاه عباس در سالهای اول پادشاهی خود با دو چیز که یکی ریش و دیگری تریاک بود مخالفت کرد و در سال دهم سلطنت خود «فرمان ریش تراشی عام» داد، و این حکم را چنان با خشونت و سختی اجرا کردند که در بسیاری از شهرهای ایران ریش سادات و صلحا (جمع صلیح: صالحان، نیکوکاران) را هم تراشیدند، و نیز در سال ۱۰۰۵ کارمندان تریاکی دربار را بیرون ریخت. «صفحه‌های ۷۱ و ۷۲ کتاب حاضر»

واژه حشیش به معنای دارو است. در قرون چهارم و پنجم خورشیدی در کشورهای اسلامی و به‌خصوص در ایران دارو فروشان را بنام حشاشین می‌خواندند و در بعضی از شهرهای بزرگ ایران بازاری به نام بازار حشاشین (دارو فروشان) وجود داشت. در قرون وسطی، اروپاییان اسماعیلیون (باطنی‌ها) ساکن در قلعه الموت را حشاشین نامیدند و به این‌صورت واژه اساسین (به انگلیسی: Assassin) به زبان انگلیسی راه یافت.
زندگی ایرانیان در خلال روزگاران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک