رسته‌ها
تاریخ آذربایجان
امتیاز دهید
5 / 3.4
با 23 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.4
با 23 رای
از پیدایش اجتماع انسان های اولیه تا جنبش های کارگری اوایل قرن بیستم

آنچه در این کتاب میخوانیم:
عنوان
فصل اول: اجتماع انسان های اولیه در آذربایجان
فصل دوم: طوایف و قبایل در آذربایجان
فصل سوم: پیدایش مناسب فئودالی و مبارزه علیه اشغالگران ساسانی
فصل چهارم: مبارزات آزادی بخش توده های مردم علیه حکومت خلفای عرب در آذربایجان
فصل پنجم: آذربایجان از قرن هشتم تا نیمه دوم قرن نهم
فصل ششم: آذربایجان تحت اشغال مغولها، دولتهای فئودال در قرن 15
فصل هفتم: آذربایجان در قرن پانزده
فصل هشتم: آذربایجان در اوایل قرن شانزدهم، مبارزه علیه اشغالگران ترکیه و ایران
فصل نهم: آذربایجان در نیمه اول قرن 18
فصل دهم: خانخانی آذربایجان در نیمه دوم قرن هیجدهم - اوضاع افتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور
فصل یازدهم: پیوستن آذربایجان به روسیه
فصل دوازدهم: آذربایجان در سالهای 30 تا 50 قرن نوزدهم
فصل سیزدهم: فرهنگ آذربایجان در نیمه اول قرن نوزدهم
فصل چهاردهم: اصلاحات سالهای 60 تا 70 در آذربایجان در رفرم های دهقانی آذربایجان در دوره های بعدی
فصل پانزدهم: تکامل صنعت در نیمه دوم قرن نوزده در آذربایجان، سرمایه داران و کارگران، آغاز جنبش های کارگری
فصل شانزدهم: فرهنگ آذربایجان در نیمه دوم قرن 19
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
246
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
شازده
شازده
1399/03/03

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تاریخ آذربایجان

تعداد دیدگاه‌ها:
67
اکثریت مردم ایران مسلمانند ان وقت طرفدارانش کاسته میشود دقیقا با همین منطق نباید جشن پوریم را به اسرائیل تبریک میگفت و از تحریم ها علیه مردم حمایت میکرد دقیقا با همین دو اشتباه اب به آسیاب سایتهای داخلی ریخت
[quote='سپربلوط']یکی از بدیهی ترین اصول سیاست دفع حداقلی و جذب حداکثری است یک فرد سیاسی نمی تواند از یک شعار نژادپرستانه که توهین به اقوام یا به قول شما توهین به دین مردم در آن نهفته است حمایت کند سیاستمداران حتی نمیتوانند تیم باشگاهی داخلی مورد علاقه خود را آشکارا بیان کنند چون طرفداران خود را از دست میدهند دوستان با عالم سیاست کاملا بیگانه اند[/quote]بنده هم می‌دانم رضا کوچیکه در خانه نماز نمی‌خواند و مسلمان راستین نیست، همچنین نیم بیشتر چپیره‎ی فرانسه دیندار هستند، با این روی مکرون که ندانم‌گرا هست در آن پیش‌نشین شده است، آیا رضا بهلوی نمی‌توانست از جرگه‌ی بی‌دینانی باشد که بگوید من با اسلام سرناسازگاری ندارم و باور هر کسی گرامی است؟ همین مردم‌فریب بودن این بابا را نشان می‌دهد. ایشان حتا می‌گوید بهتر است ج.ا. را نگه‌داریم تا اسلام‌ستیزی کنیم!
یکی از بدیهی ترین اصول سیاست دفع حداقلی و جذب حداکثری است یک فرد سیاسی نمی تواند از یک شعار نژادپرستانه که توهین به اقوام یا به قول شما توهین به دین مردم در آن نهفته است حمایت کند سیاستمداران حتی نمیتوانند تیم باشگاهی داخلی مورد علاقه خود را آشکارا بیان کنند چون طرفداران خود را از دست میدهند دوستان با عالم سیاست کاملا بیگانه اند
کسانی که می‌روند درفش شیر و خورشید برمی‌افرازند، سپس هواداری از رضا فهلوی یا بهلوی می‌کنند، بدانند اندکی از میهن‌پرستی در این آقا نمی‌توان یافت! همان زمانی که در هفتم آبان مردم ایران از عرب‌پرستی ج.ا. به تنگ آمدند و سر آرامگاه کورش بزرگ یکصدا این بانگ "ما آریایی هستیم، عرب نمی‌پرستیم" را سر دادند و حتا زادروز شازده را خجسته گفتند، می‌اندیشید شازده چه کرد؟ رفت به آن مردم پیروان فاشیسم نژادی گفت، یادش رفته است پدرش خود را "آریامهر" می‌نامید؟ پدرش نازی بود؟ تازه در گفتگویی که با بیژن فرهودی درون کیهان لندن در این زمینه انجام داد، بیژن فرهودی برای آنکه شازده را آگاه کند که مردم فردیدشان از "عرب"، همان "امامان دوازده‌گانه" است که بدست همین بیابانیان بار مردم ایران شد و همچنین زمانی از وی پرسید که آیا می‌پذیرید بار مردم شده است، نتنها پاسخی نداد، مانند آخوندها هم گفت که ایرانیان آن را پذیرفته‌اند، تازه همچون اسلامگرایان گفت ج.ا. اسلام سیاسی را رواک داده است و این را نباید پای اسلام گذاشت، تازه گفت اگر بر این باشد که جنبش ما به اسلام‌ستیزی دگردیسی یابد، بهتر آن است که همین ج.ا. بماند:
https://www.youtube.com/watch?v=6oatgd4wpeQ
از دقیقه 48-35 را ببیند، همچنین رضا بهلوی از دقیقه 48 به پس، ناسرراست خستو می‌شود با عربستان رفت‌وآمدهایی دارد و برای خاندان سعود دلسوزی کرد ج.ا. آن را زیر پرسش برده است. همانندان ctr2006 که همیشه گله این را دارند که اسلام بار ما شده است، یا کی گفته ما مسلمان هستیم و .. که ناله‌ی بسیاری از ما هست، اکنون دنباله‌رو یک اسلامی عرب‌پرست کراواتی شده‌اند! اگر ج.ا. عرب‌های 1400 سال پیش را می‌پرستد، رضا بهلوی عرب‌های کنونی را می‌پرستد، چرا عرب‌پرست را با عرب‌پرست تاخت بزنیم؟
[quote='Khwanirath']حمایت از فلسطین از جانب مسلمین ایثارگرانه نیست. وظیفه است و در غیر اینصورت، باید انتظار عذاب الهی در آخرت را کشید.[/quote]
درود، دوست گرامی.
آسیاب به نوبت. کار پلستین یکسره انجام شود، چشم های ناپاک همان ها بیش تر به سمت سرزمین اهورایی ایران دوخته خواهد شد. چه این که امروزه نیز همین گونه نیز هست. تیکه پاره کردن ایران. هم اینک لقمه ی بزرگی است و از گلو پایین نمی رود، همین که تیکه تیکه شد، خوردنش آسان می شود. و اینجاست که عذاب گیتیایی هم بر سرمان خراب می شود. یک صلاح الدین ایوبی پیدا نمی شود که با تیپا این صهیونیسم های متجاوزگر را بیرون بندازد!
دولت و سیاست آمریکا عاشق چشم و ابروی ما ایرانیان نیست. البته مشکل آمریکا با ایران هم هسته ای نیست، آهنگ آن را دارد دوباره ایران را زیر یوغ خود ببرد. مهره ی خوبی است برای داشتن در جای حساسی به نام خاورمیانه. هر جا بوی نفت به دماغ آمریکایی ها بخورد، همان جا هستند! اگر ج.ا. (با وجود داشتن مخالفت با ایشان) یک کار نیک انجام داد، همین از زیر یوغ در آوردن ایران است!
همان کله بور گفت داعش را کلینتون و اوباما درست کردن. این حضرات چشم آبی خودشان خیلی خوب می دانند دارند در سرزمین مسلمین چه می کنند! آتش جنگ های خاورمیانه از گور همین ها بلند می شود، به هر روی، پس باید سلاح هایشان را به کی بفروشند.
تنها در این میان بزدل های عربستان دست آمریکا را می پایند و ایشان را گاو شیرده می نامند و هیچ نمی گویند، و پا به پای همین چشم آبی ها آهنگ کشتن مسلمین کرده است: کافر زده خنده بر مسلمانی ما.
حقیقتاً خوش ندارم که ما را در کنار تروریست خواندن، گاو شیرده هم بخوانند!
حمایت از فلسطین از جانب مسلمین ایثارگرانه نیست. وظیفه است و در غیر اینصورت، باید انتظار عذاب الهی در آخرت را کشید. آنچه ایثارگرانه است، حمایت از کسانی است که با شما در جبهه سوریه در قالب هیئت تحریر شام می جنگند. نه ایثارگرانه نیست و واژه اشتباهی بکار بردم. اینکار حماقت است.
مایلم بدانم آنچه از جانب شما، چاپلوسی چین و نوکری روسیه خوانده می شود چیست؟ ما چه کردیم که چاپلوس چین و نوکر روسیه شده ایم؟ البته نیازی هم نیست که بگویید. من خود می دانم که چنین چیزی وجود ندارد. بلکه معاویه مبغوض شماست.
تکلیف ما روشن است. فکر نمی کنم از ما کسی تکلیفش روشن تر باشد. تکلیف ما حمایت از حق است و حق همان قرآن است. والسلام
خداوکیلی، نظر کدامیک از ما ناامید کننده تر است؟ این برداشت سطحی از سیاست، به گمان بنده حداقلی از اندیشه را در پشت سر ندارد. این مسائل را سنجیده اید و چنین نظری دارید؟ یا اینکه این هم از بغض معاویه است؟
بنده تایید می کنم که حزب اسلامی ترکستان، ارگانی تروریستی است. چرا؟ چون رژیم نحس آمریکا و اتحادیه اروپا آن را تروریستی خوانده اند؟ البته که نه! نظرات آن ها به اندازه بال مگسی هم برای من مسلمان ارزشی ندارد. این حزب تروریستی است چون در همان پیوندی که قرار داده نه تنها از سوی سازمان ملل (به بی اهمیتی، همچون آمریکا و اروپا نیست) به عنوان نهادی تروریستی شناخته می شود، بلکه زیر مجموعه هیئت تحریر الشام (بخوانید جبهه النصره سابق-القاعده) است که از سوی ایران به عنوان نهاد تروریستی شناخته شده است. شما این ارگان را با حماس مقایسه می کنید که تنها از سوی رژیم ایالات متحده و تعداد معدودی از کشورهای اروپایی به عنوان نهاد تروریستی شناخته می شود؟ حتی سازمان بی خاصیت ملل هم حماس را تروریستی نمی شناسد. عجب حرف هایی می زنید. در کدام زمینه ای در عالم سیاست سراغ دارید که متر و معیار مسلمین قرآن باور، آمریکا و اروپا باشد؟ همانقدر نظر این دو برای ما اهمیت دارد که نظر سیاستمداران در سوازیلند و بورکینافاسو!
یادم نمی آید سخنی از پان ترکیسم در میان اویغورها کرده باشم. شاید در ذیل کتاب دیگری بوده باشد. بله از پان ترکیسم هم می شود حمایت نمود به شرط آنکه به دنبال احقاق کلمه الله باشند نه حکومت سکولار! و به شرط آنکه تاثیری بر امت اسلامی نگذارد. نه وقتی که شما از پان ترکیسم آن هم از نوع سکولار در میان اویغورها حمایت کنید، چوبش را در استان های آذری نشین ایرانی نوش جان کنید و به تحریک ایشان و تهدید اتحاد امت و ملت بینجامد. وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ ---- با دست خود، خود را به هلاکت نیندازید.
و شما در حال ارائه مثال هایی هستید که واقعا غیر اخلاقی ست. فلان فلسطینی در فلان جا در فلان زمان گفته با ایرانیان مسابقه ورزشی نمی دهیم. شما آن را چگونه تحلیل می کنید؟ اینگونه:
[quote='ctr2006']حتما به یاد می آورید هنگامی که جمهوری اسلامی بزور از بازی ورزشکاران ایرانی با اسراییلی با فریب (بهانه های مصدومیت و ...) خودداری می کرد ورزشکاران فلسطینی برای همدردی با سوری ها از بازی با جمهوری اسلامی پرهیز می کردند! [/quote]
در حالی که نامه رئیس فدراسیون فوتبال فلسطین موجود است. عین متن:
«با کمال تاسف باید به اطلاع شما برسانم تیم ملی فلسطین بنا بر دلایل فنی پس از بازگشت از اردوی چین و آماده‌سازی برای حضور در جام ملت‌های آسیا، قادر به برگزاری این دیدار نیست»
همدردی با سوری ها را از کجا آورده اید؟ وانگهی، مثال شما از حمایت ایشان از صدام در زمان جنگ هم مع الفارق است. یاسر عرفات، مسئول جنبش فتح بوده است که وابسته به عربستان است. اگر شما مسائل فلسطین را دنبال نمی کنید، من نیک پیگیری می کنم و می دانم چه خبر است. بله حماس از مرگ صدام -باز هم از روی بغض معاویه- ابراز تاسف کرد. ولی این فرق دارد با حمایت از صدام در جنگ با ایران! به مصاحبه محمود الزهار مراجعه بفرمایید:
مصاحبه محمود الزهار
وقتی می گویید "فلسطین" یا "فلسطینیان" چنین و چنان کردند، از هویتی یکپارچه صحبت نمی کنید. فتح یا حماس؟
[quote='ctr2006']
واقعا نا امید کننده است[/quote]
قبل از هر چیز بگویم که شما را درک می کنم. وقتی که ریسمان مستحکم الهی نباشد، آدمیزاد به هر دستاویزی متمسک می شود و چون غریقی به هر چیزی چنگ می زند. در نهایت هم تعریفش از سیاست، این می شود که باید -بلانسبت شما- مثل آفتاب پرست، مدام رنگ عوض کرد و مثل ترکیه اردوغان هم از توبره خورد و هم از آخور. این فرمایش های شما:
[quote='ctr2006']معتقدم هستم نخبه گان سیاسی کشور بعد از استقرار یک رژیم ملی در ایران با تعهد به ایران و منافع ملی (نه حب علی) حق محکوم کردن چیزی که جنایات حزب کمونیستی چین در ترکستان خوانده می شود یا حق همبستگی با چین به دلیل اقدامات تروریستی حزب اسلامی ترکستان در سین کیانگ خوانده می شود را دارند. بستگی دارد منافع ملی کشور چه باشد و نیاز کشور چه چیزی را اقتضا کند یا سیاست خنثی در این مورد داشته باشند یا تغییر موضع دهند و سیاست دوجانبه داشته باشند و بر حسب نیاز و منافع جانب یک طرف را بگیرند به هر حال تصمیم اش با شرایط و توسط سیاستمدارن بر اساس منافع ملی است [/quote]
معنی سخنان شما چیست؟ اینکه با به قول شما "جنایات حزب کمونیستی چین در ترکستان" می توان همبستگی داشت و از آن چشم پوشی نمود. اینکه با "اقدامات تروریستی حزب اسلامی ترکستان در سین کیانگ" می توان همراه بود و آن را ندیده گرفت (خوب است این یک قلم را مثل برخی حضرات انکار نمی کنید).
سیاست برای ما باورمندان به قرآن، عرصه ی اخلاق است و طرف گرفتن از هر کسی که ذی حق است (حالا نگویید چرا جمهوری اسلامی در جابلقا و جابلسا چنین و چنان نمی کند، همه ی رفتار ایشان مورد تایید نیست). سیاست برای شما عرصه ی منفعت است و به آن سمتی رفتن که باد منفعت از آن می وزد. این رفتار و این کنش، جز بی اعتباری سیاسی و رسوایی برای شما و امثال شما و مملکت تحت امرتان (که ان شاءالله ایران نخواهد بود) در عرصه ی جهان، دستاوردی نخواهد داشت.
من از قاتلان و جانیان حمایت باید بکنم. چرا؟ چون در آن منفعت دارم. من از اشغالگران باید حمایت کنم. چرا؟ چون از آن بهره می برم. شما با این سیاست یکی به نعل زدن و یکی به میخ زدن، نه تنها هیچ -و بطور مطلق هیچ- همپیمانی در عرصه جهانی نخواهید داشت بلکه به شدت غیر قابل اعتماد، غیر قابل پیش بینی و نامطمئن خواهید بود. برخلاف آنچه شما می پندارید، نیک می دانیم که اگر تاختنی به ایران تحت زعامت جمهوری اسلامی صورت بگیرد، بی تردید حزب الله لبنان وارد عمل می شود. در زمانه ای که همه متحد یکدیگر شده اند و مثلا جنگ با عربستان، می تواند پای اسرائیل و ایالات متحده را هم به جنگ باز کند، کدام کشوری حاضر می شود برای شمایی که به طرفه العینی حاضرید طرف مقابل را مثل ماست بفروشید تره خرد کند؟
از کی نام همکاری شده است، چاپلوسی و نوکری من نمی‌دانم، کسانی که با گسترش خبرهای دروغ می‌خواهند کشورشان را پست نشان دهند، این را در دید داشته باشند که هر کشور با فرمانروایی‌های خوب و بد خویش همیشه در تاریخ یاد می‌شود، پس دست کم چیز را که بد هست برای خود همینجوری بدتر نکنند. اگر بدانید ایران‌ستیزان نیرانی بارها به چشم دیده‌ام که ایرانیان را از برای کارهای ج.ا. ترویست خوانده‌اند، با اینکه ایران هیچگاه تروریست نبوده است، تروریست را به کسانی مانند داعش می‌گویند. اکنون دردناک این است که برخی از ایرانیان هم دارند تنور این ایران‌ستیزی را با تروریست خواندن ج.ا. داغ می‌کنند، آیا نباید در اینجا به همانندان اینها فرمود که ژاژ نگویید و ژست ایران‌پرستی برندارید؟ یکی از همین اویغورهای پاکستانی در تارنگار Quora ببینید چگونه با فرتورهای دروغین ایران را در کنار داعش، در پاسخ به این "چرا ترکیه از حزب‌الله و ایران بسیار بیزار هست؟" گذاشته بود:
https://www.quora.com/Why-does-Turkey-hate-Hezbollah-and-Iran-so-much
اگر می‌اندیشید از خودم می‌گویم که اویغور است، بروید اینجا که خودش به زبان گفته است که از اویغورهای پاکستان است:
https://www.quora.com/profile/Nasraf-Serzanli/answers/East-Turkistan
شماها هم گویا مانند عرب‌پرستان که تا شست پای یک فلسطینی به چشمش می‌رود فغان سر می‌دهند، اکنون دارید جوش اویغورها را می‌زنید.گذشته از این آشکار است چیستی این جنبش‌های اویغوری چه هست. همین تروریست خواندن ایران خوراک ایران‌ستیزانی شده است که با ایرانی سر ناسازگاری دارند. اکنون هم هی بگویید نوکر تا فردا ایرانیان را نوکر روسیان بنامند. گیرم ج.ا. هم نوکر و چاپلوس چرا خودتان پشت سر یکی از بزرگترین چاپلوسان و نوکران به نام رضا پهلوی افتادید؟ چرا میهنتان را می‌فروشید؟ این رضا کوچیکه آشکارا می‌رود زیرپای اسرائیل و آمریکا می‌نشیند تا به کشور ما یورش برند و اینجا را مانند عراق و افغانستان، پاتوق چشم‌آبی‌ها بکنند:
https://www.youtube.com/watch?v=QicMeO5qCC0
افعانستان و عراق اکنون بسی خوشبخت هستند چون آمریکا به خاکشان یورش برد؟ چرا می‌اندیشدید اگر آمریکا به ایران تک کند شما روزگارتان خوش می‌شود؟ همانگونه که دیدید می‌گوید از گزینه‌ی یورش ارتشی به ایران نمی‌توان دوری کرد. از دیگر شیرین‌کاری‌های آقا رضا این است که یورش ددمنشانه‌ی تازیان به ایران را پشم می‌انگارد:
https://www.youtube.com/watch?v=OnP0vnXw4Ts
به دقیقه 3 بنگرید. دید با چه کنونه‌ای ریشخندگر این سخنان را گفت، ایشان دنبال بازرگانی با عرب‌ها هست، همانگونه که می‌دانید به آن اندازه پول دارند که می‌توانند ایران را بخرند، همین‌مان مانده است کشورمان را بدهیم دست عرب‌ها، با این روی ایشان سخنان را می‌گوید چون بایست دل سرورهای سعودی‌اش را به دست آورد. دیگر سخنان ایران‌ستیزانه‌ی رضا پهلوی بسیار است، برای نمونه ایشان در همین نشست می‌گویئ انرژی هسته‌ای نمی‌خواهد می‌گوید ترس برم می‌دارد! دست کم نمی‌گوید ج.ا. نداشته باشد، برای دولت خودش هم نمی‌خواهد! بگذریم ... باشد ج.ا. نوکر و چاپلوس، بنده هیچ پافشاری ندارم که اینگونه نیست، با این روی چرا شما می‌خواهید ایران را نوکر عربستان، آمریکا و اسرائیل بکنید؟ چون آنها همانند شما از ج.ا بدشان می‌آید؟
Aristoteles گرامی :
من نظر شخصی خود را در مورد تعریف شما از مارکسیسم عرض کردم و صحبت های شما ربطی به عقاید من نداشت و اینکه جدیدا غربی ها بین ملی گرایی و میهن دوستی تفاوت ایجاد می کنند جز استاندارد های جدید آنان است نه بحث من
بعنوان یک ایران میهن دوست باور دارم ایران باید رژیمی بر اساس منافع ملی داشته باشد و رژیم بر اساس منافع ملی با کشورهای منطقه (مانند تاجیکستان و افغانستان و ترکیه و ارمنستان و جمهوری آذربایجان و عراق و عربستان و اسراییل و...) و فرامنطقه ای مانند چین و روسیه و آمریکا و بریتانیا و ... رابطه هایی بر اساس منافع ملی داشته باشد و افراد نخبه در رژیم قدرت تشخیص تضاد منافع بین کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای را داشته باشند و بتواند با امکانات موجود با کارت های روی میز بر اساس منافع ملی بازی کند.
رژیم موجود بارها علنا اعلام کرده به منافع ملی اعتقاد ندارد و بر اساس امت اسلام و ایدولوژی هلال شیعی و صدور انقلاب است پرچم غیرایرانی اش را به رخ می کشد و باج های استعماری سنگین به قدرت های بزرگی چون چین و روسیه می دهد بارها اعلام کرده اند به اشخاص مسلم نیاز دارند نه ملی؛ حتی سوریه و فلسطین را از خوزستان مهم تر می دانند و به منافع ملی ایران ارجح است (نقل به مضمون)
رژیم ضدمیهنی فعلی بارها ثابت کرده جز بقا خود و فساد اقتصادی اعضا خود به موضوع دیگری فکر نمی کند و ایدولوژی آنان بر اساس منافع ملی نیست
بهتر است بجای تعارف و خود فریبی برخی هم میهنان بین شهروند ایران بودن و شهروند جمهوری اسلامی بودن یکی را انتخاب کنند
با حمایت از کشتار آبان 98 و بی اعتنایی نسبت به کشتار کولبران و حمایت از تبعیض های مذهبی در ایران به ادامه حیات این رژیم خیانت پیشه کمک نکنند همدستی با این رژیم جنایتکار با سابقه آشکارش شما رو ایرانی نمی کند.
در همین حال که صحبت می کنیم جناب قالیباف نیز با عمکلرد فساد مشخص وی رییس مجلس شد تحقیر ملتی که در آبان کشته ها داد و برای انتخاب بین بد و بدتر پای صندوق رای نمایشی رفت.
تبریک به دوستداران و حامیان رژیم ضحاک که خامنه ای رهبرشان و رییسی رییس دادگاهشان و روحانی رییس جمهورشان و قالبباف ها و لاریجانی ها رییس مجلس آنان هستند و هر گونه اعتراض به این رژیم را ناباورانه ایران ستیزی معرفی می کنند!
تاریخ آذربایجان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک