تاریخ آذربایجان
نویسنده:
ا. آ. افشار
امتیاز دهید
از پیدایش اجتماع انسان های اولیه تا جنبش های کارگری اوایل قرن بیستم
آنچه در این کتاب میخوانیم:
عنوان
فصل اول: اجتماع انسان های اولیه در آذربایجان
فصل دوم: طوایف و قبایل در آذربایجان
فصل سوم: پیدایش مناسب فئودالی و مبارزه علیه اشغالگران ساسانی
فصل چهارم: مبارزات آزادی بخش توده های مردم علیه حکومت خلفای عرب در آذربایجان
فصل پنجم: آذربایجان از قرن هشتم تا نیمه دوم قرن نهم
فصل ششم: آذربایجان تحت اشغال مغولها، دولتهای فئودال در قرن 15
فصل هفتم: آذربایجان در قرن پانزده
فصل هشتم: آذربایجان در اوایل قرن شانزدهم، مبارزه علیه اشغالگران ترکیه و ایران
فصل نهم: آذربایجان در نیمه اول قرن 18
فصل دهم: خانخانی آذربایجان در نیمه دوم قرن هیجدهم - اوضاع افتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور
فصل یازدهم: پیوستن آذربایجان به روسیه
فصل دوازدهم: آذربایجان در سالهای 30 تا 50 قرن نوزدهم
فصل سیزدهم: فرهنگ آذربایجان در نیمه اول قرن نوزدهم
فصل چهاردهم: اصلاحات سالهای 60 تا 70 در آذربایجان در رفرم های دهقانی آذربایجان در دوره های بعدی
فصل پانزدهم: تکامل صنعت در نیمه دوم قرن نوزده در آذربایجان، سرمایه داران و کارگران، آغاز جنبش های کارگری
فصل شانزدهم: فرهنگ آذربایجان در نیمه دوم قرن 19
بیشتر
آنچه در این کتاب میخوانیم:
عنوان
فصل اول: اجتماع انسان های اولیه در آذربایجان
فصل دوم: طوایف و قبایل در آذربایجان
فصل سوم: پیدایش مناسب فئودالی و مبارزه علیه اشغالگران ساسانی
فصل چهارم: مبارزات آزادی بخش توده های مردم علیه حکومت خلفای عرب در آذربایجان
فصل پنجم: آذربایجان از قرن هشتم تا نیمه دوم قرن نهم
فصل ششم: آذربایجان تحت اشغال مغولها، دولتهای فئودال در قرن 15
فصل هفتم: آذربایجان در قرن پانزده
فصل هشتم: آذربایجان در اوایل قرن شانزدهم، مبارزه علیه اشغالگران ترکیه و ایران
فصل نهم: آذربایجان در نیمه اول قرن 18
فصل دهم: خانخانی آذربایجان در نیمه دوم قرن هیجدهم - اوضاع افتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور
فصل یازدهم: پیوستن آذربایجان به روسیه
فصل دوازدهم: آذربایجان در سالهای 30 تا 50 قرن نوزدهم
فصل سیزدهم: فرهنگ آذربایجان در نیمه اول قرن نوزدهم
فصل چهاردهم: اصلاحات سالهای 60 تا 70 در آذربایجان در رفرم های دهقانی آذربایجان در دوره های بعدی
فصل پانزدهم: تکامل صنعت در نیمه دوم قرن نوزده در آذربایجان، سرمایه داران و کارگران، آغاز جنبش های کارگری
فصل شانزدهم: فرهنگ آذربایجان در نیمه دوم قرن 19
آپلود شده توسط:
شازده
1399/03/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ آذربایجان
واقعا نا امید کننده است
پیش از آغاز سخن توجه شما رو به جملاتی که بولد کردم جلب می کنم
هرچند سخنی که می خواهم به عرض شما برسانم ممکن است شیک نباشد اما یک نکته مثبت دارد؛ تکلیف من با خودم مشخص هست به عنوان یک میهن دوست ایرانی دنبال منافع ملی هستم معتقدم هستم نخبه گان سیاسی کشور بعد از استقرار یک رژیم ملی در ایران با تعهد به ایران و منافع ملی (نه حب علی) حق محکوم کردن چیزی که جنایات حزب کمونیستی چین در ترکستان خوانده می شود یا حق همبستگی با چین به دلیل اقدامات تروریستی حزب اسلامی ترکستان در سین کیانگ خوانده می شود را دارند. بستگی دارد منافع ملی کشور چه باشد و نیاز کشور چه چیزی را اقتضا کند یا سیاست خنثی در این مورد داشته باشند یا تغییر موضع دهند و سیاست دوجانبه داشته باشند و بر حسب نیاز و منافع جانب یک طرف را بگیرند به هر حال تصمیم اش با شرایط و توسط سیاستمدارن بر اساس منافع ملی است
اما سخن شما به عنوان یک اسلام گرای معتقد به امت اسلام بسیار عجیب و متناقض است؛ ابتدا گروه حزب اسلامی ترکستان را یک گروه تروریستی خطاب کردید در حالی که همان نهادهای مشابه و منابع گروه های اسلامی را در فلسطین مانند حماس را تروریستی می دانند چه فرقی بین تروریست های حزب اسلامی ترکستان و چچن با تروریست های فلسطینی طبق تعریف منابع مشابه پیشنهادی شما وجود دارد؟ سپس جنبش های سکولار را با کافر برابر دانستید البته من نیز همین نظر را دارم چون اسلام یک دین سیاسی است و طبیعتا یک مسلمان زاده معتقد به سکولاریسم کافر و مرتد است.
به شما یادآوری می کنم ایغورها نه از نظر تاریخی نه مذهبی نه فرهنگی و نه ملی شباهتی به چینی ها ندارند این واقعیت را نمی شود انکار کرد در جایی فرمودید اعمال آنان بر اساس پان ترکیزم است خوب مگر سیاست های بسیاری از فلسطینیان بر اساس پان عربیسم نیست؟ حتما به یاد می آورید هنگامی که جمهوری اسلامی بزور از بازی ورزشکاران ایرانی با اسراییلی با فریب (بهانه های مصدومیت و ...) خودداری می کرد ورزشکاران فلسطینی برای همدردی با سوری ها از بازی با جمهوری اسلامی پرهیز می کردند! در مورد حمایت فلسطین از صدام حسین نیز بر اساس سیاست های پان عربیسم پیشتر برای شما عرض کردم.
می فرمایید برای جمهوری اسلامی و قاطبه مسلمین حمایت از منطقه مذکور زیادی ایثارگرایانه است. باید عرض کنم کاملا درست میگید اما حمایت از فلسطین به این شکل زیادی ایثارگرایانه نبود؟! و رژیم اسلامی با این حمایت احمقانه و ایدولوژیک و با روش های بیمارگونه ضربه های زیادی به منافع ایران وارد نکرد؟
سوال اینجاست چه چیزی فلسطین را با ترکستان و چچن متقاوت می کند؟ و خون فلسطینی را رنگین تر می کند؟ درواقع سوال دقیق تر این است چه چیزی سبب می شود جمهوری اسلامی و حامیان آن چاپلوسی دولت کمونیستی چین و نوکری روسیه کنند؟
شما نیز چون من تکلیف خویش را با خود مشخص کنید
اگر نظر من نیز در مورد مناقشات فلسطین و اسراییل جویا شوید همان نظر قبل است منافع ملی اقتضا میکند در چه موردی ایران طرف اسراییل باشد و در چه مواردی حامی فلسطین باشد یا اینکه دو طرف ماجرا را داشته باشند.
سیرک راه انداخته اینجا! بیکار مضحک
درود بر شما، خود همین فکلکراواتها هم خودشان تهمایهای از نژادپرستی را دارند که به خوبی شما خوارداشت هندیتباران با عراقیتباران بدست برخی را نمونه زدید تنها نام بنده رسوا است، همچنین اینها را ول کنید، اینان در پشتشان نوشته شده است: !Made in the U.S.A. اینها هیچ ارجی برای زادبوم ایران ندارند، اگر آزرم نکنند، فغان سر میدهند: آهای ایران چه دارد؟ رخت تنمان آمریکایی، تلویزیون آمریکایی، گوشی آمریکایی و ... با این روی به اندازه مغزشان کوچک است که نمیدانند چون زبانهای انبازشگاهها یا کمپانیها همه انگلیسی است، اینها همه ساختهی دست آمریکا هست، با این که بسیاری از کشورها در ساخت تلویزیون نخش داشتند. این رختهای تن ما هم اروپایی است و کارخانههای پوشاک بیشتر تا آنجایی که من میدانم اروپایی هستند، بنده با فرهنگ اروپا ناسازگار نیستم و گرایشهایم یک غربستیزی کورکورانه نیست. اینها اگر اندکی بیشتر آزرم نکنند، آغاز میکنند سنگ تازیان را به سینه میزنند و میگویند: آی دین ما تازی است، الفبای ما تازی است و ... برای نمونه همین E R S آمریکایی زیر نپی "کتابسوزی ایران و مصر" در برگهی 3 یونانیزداییهای ساسانیان را که دربرگیرندهی پاک کردن نوزندهای هنری با درونمایههای بیگانهپرستانه میشد را با سوزاندن کتاب بدست تازیان سنجیده بود و ساسانیان را که بگفتهی ویلدورانت شاهانشان دانشدوست بودند و یکی از درخشانترین دانشگاه را به نام گندیشاپور بنیاد نهادند در کنار تازیان میگذارد. همانندان E R S تنها زبانشان در زمینه نادیده گرفتن فرهنگ ایرانی دراز است، من این مردم را خوب میشناسم، اینها اگر آمریکاییها با جانوران پیوند بکنند، دنبالش همینکار را میکنند زیرا به سرشت دهنبین هستند مانند عربپرستان خودمان و تنها کوششان جایگزین کردن فرهنگ آمریکایی با ایرانی، با خوارداشتن فرهنگ ایرانی یا با برترپنداشتن فرهنگ آمریکایی است.
این سخنان را E R S در زیر کتاب "عصر پهلوی به روایات اسناد" در برگۀ 13 زده است. من میدانم انگیزههای حرفهای آمریکاپرستانۀ برخی از کجا می آید، ولی آقای E R S این را در نظر نمیگیرد که آمریکا هدفش از تحریم، پای میز مذاکره نشاندن ایران است، آمریکا حتی بارها به سران طالبان هم درخواست مذاکره داده است و گفته است دنبال تغییر رژیم نیست، درپایان اگر تحریمها ایران را مانند ونزوئلا داری اقتصاد فروپاشیده کند، آمریکا نیازی ندارد به ایران لشکر کشد و پول بیخودی پرداخت کند به هدفش می رسد. واقعا برای جامعه ام متاسفم که دیندارانش دم از اعرابی می زنند که پیش از قرآن یک کتاب نداشتند و سپس آمدند در ایران ایجاد علم و دانش کردند و از آن ور روشنفکرانش کسانی هستند که یکی از کشورهایی که واقعا پایبند به انسانیت نیست و تنها منافع مردم خودش را در نظر دارد را به عنوان امام زمان خودشان میپرستند، این سیاهه ای از جنایات آمریکا است:
United States war crimes
یادمان نرود هری ترومن یک دموکرات بود نه جمهوری خواه، چگونه آن ژاپنیهای بدبخت را بمب باران شیمیایی کرد که اثر آن در برخی از نسلهای بعدیشان این بود که دچار نقص شدند، یادمان نرود یکی از حامیان درجه یک صدام، آمریکا بود. واقعا آیا برازندۀ ملت ایران هست آمریکا را الگوی خود قرار دهد؟ چرا واقعا برخی به راستی آمریکا را میپرستند؟ همین اکثر سوپرناسیونالیستهای شش فاز چارموتوره که آرزویشان این است اعراب را نسلکشی کنند نام "پرزیدنت ترامپ" از دهانشان نمی افتد، همین ترامپی که پیشتر اشاره شد Persian Gulf را Arabian Gulf گفت یا کسانی که پرچم شیر و خورشید را برمی افراشند آیا نمی دانند آمریکا یکی از کسانی بود که شیر و خورشیدشان را به آرم سیکها دگرگون کرد؟
تماسهای میان آمریکا و روحالله خمینی
آیا این پادوهای آمریکا نباید شرم کنند، خود همین E R S دو کس را با هندی الاصل و عراقی الاصل بودن مسخره کرد، مگر هندی بودن یا عراقی بودن چه بدی ای دارد؟ آقای نجاح محمد علی که عراقی الاصل است از شما آمریکاپرستان که با بی شرمی هر چه تمام خواستار تحریم مردم ایران هستید، بیشتر دلش شور هستی ایران را می زند. من سوسیال نیستم که این حرفها را میزنم من لیبرال هستم، همانجور که سوسیالهایی هستند که به شوروی خرده میگیرند بنده هم به آمریکا خرده های خودم را دارم، این را گفتم تا بنده را اکنون عضو ارتجاع سرخ و سیاه نکنند. لیبرالیسم از آمریکا آغاز نشد از اروپا آغاز شد.
Democratic Revolutionary Front for the Liberation of Arabistan
بنده بسیار رُک هستم، اگر دیدگاهم این بود آنان را نسلکشی کنند، شک نکنید میگفتم، همانگونه میبینید دیدگاههایم را آزادنه میگویم، شما آمریکاپرستان که دارای ذهن استعمارزده هستید باید هم مانند سرورتان یوغ بندگی تازیان را به گردنتان بیاندازید، همینهایی که دم از مردمسالاری میزنند دیدگاههای بنده را میخواهند بلاک کنند :D هرچه میگوید حتا فاشیست هستم با این روی شما خودتان آنچه میگویید نیستید. بروید از همانهایی پشتیبانی کنید که زنان ایرانی را میخرند تا با ایرانیان را خوار کنند، همانهای به شاخاب پارس خلیج عـ** میگویند، همانهایی که عمرپرستی میکنند، عمری که آن همه مردم را به خاک سیاه نشاند. بسنده است بروید ببینید که بسیاری از خداناباوران عرب از کیستی خود بیزار هستند، چرا من نباشم؟ بنده هم مانند اصلاحطلبان نمیگویم آی مردم انقلاب نکنید ایران تکهتکه میشود، تنها میگویم پای آمریکا را باز نکنید، آیا پس از سرنگونی صدام عراق چه شد؟ جز اینکه کشورش سست شده بدست آمریکا، ایران و دیگر کشورها بهرهکشی شد؟ آیا دوست دارید کشور شما هم اینگونه شود؟ لیبی چه شد؟ آن هم کشورش بازیچه دست آمریکا و دیگر کشورها نشد؟ همین مانده بود که ترکیه هم اندر آنجا شود که شد. چرا میاندیشید ایران در آینده نمیتواند اینگونه شود؟ برای نمونه در آمریکا هودگان همجنسگرایان آزاد است، پس از این کشور با براندازی دیکتاتورهایشان آیا همجنسگرایانش از زیر ستم دینداران بیرون آمدند؟ یک رژهی بالندگی (Pride Day) مانند آمریکا دارند؟ چرا کر و کور هستید نمیبیند آمریکا پشیزی هم دلش برای ما کسانی "جهان سوم" مینامند نمیسوزد، آقا محسن شما که میفرستی چرا آن بخش را هم نفرستادی که گفتم زبان ترکی و کردی را هم در استانهایشان ایران رسمی کنید؟ اکنون سگان کوی آمریکا هاپ-هاپکنان دنبال این هستند ایران را آمریکاییزه کنند، من یکی برنمیتابم. شما دلتان برای فرهنگ ایرانی نمیسوزد، میخواهید فرهنگ آمریکایی را داشته باشید و دلقکی آسیایی در رخت آمریکایی باشید، اگرنه استاد آمریکاپرستان واژگان قاجاری و بیگانه مانند "اجامر" با شمارش تازی "اولا، ثانیا، ثالثا" نمیگفت، این همانندان من هست دلسوز فرهنگ ایران هست نه شماها
Turkistan East Party
همچنین جهت اطلاع از رویکرد سکولار و غیر اسلامی کنگره جهانی اویغور در آدرس زیر:
https://www.uyghurcongress.org/en/
عین عبارت در تارنگار این کنگره:
Today, Uyghurs practice a moderate form of Islam and lead predominantly secular lives
حمایت از یکی از دو گروه تجزیه طلب افراطی و یا کافر از جانب جمهوری اسلامی و نیز قاطبه مسلمین، زیادی ایثارگرانه است. البته همگان می دانند که اینگونه آدرس غلط دادن ها نه از روی حب علی، بلکه از روی بغض معاویه است.
مسئولان محترم اگر خودشان وقتی برای پاکسازی فضای سایت ندارند، باید امکان بلاک کردن را قرار بدهند تا ما بتوانیم حداقل خودمان را از بوی تعفن بعضی دور نگه داریم
ترس بنده این است که دو روز دیگر خواهان کوره های آدم سوزی برای تصفیه ی نژادی کشور از اعراب سوسمار خوار! شوند تا شاید دلشان آرام گیرد و نفرتشان خاموش شود.لازم به ذکر هم نیست که این نوشته های ایشان با بعضی نوشته های دیگرش مغایر است که می گوید که کیستی های قومی را دور بیندازید و تنها کیستی باید هویت ایرانی باشد.
[quote='Jeremiah']کشور برای برپا بودنش نیازی به کیستی پارسی، کردی، ترکی، عربی، بلوچی و ... ندارد، تنها کیستی ایرانی میخواهد. این کیستیهای قومی نشان دهندهی اندیشههای پوسیدهی قومی-قبیلهای است کشور "کیستی ملی" میخواهد.[/quote]البته وقتی فرهیختگان! به سبک ماله کشی های کیهان جنایات چینی ها در ترکستان شرقی را به مبارزه علیه تجزیه طلبی فرو می کاهند چنین نظراتی هم دور از انتظار نیست ، در نهایت همگی به تمامی قصدتان تنها و تنها استحاله ی مسائل حقوق بشری در چارچوب یکسری اندیشه های پوسیده ی ایدئوژیک است تا مثلا اقتدار و وحدت ایران سرافراز به خطر نیفتد بی آنکه حتی لحظه ای توجه کنید که در حال صحبت کردن درباره ی جان انسان ها(بله ، آن عرب انسان است و دارای هوش و عاطفه ، او هم رنج می کشد) و دادن حکم نسل کشی و جدا سازی هستید ،برای شما هیچ ارزشی دارای اعتبار نیست به جز در چارچوب ایران مقتدر! نه ، این راه نهایتش آشویتس است.(این مرگ اخلاق است)
پ.ن۱:پایین تر می توانید ببینید که دوستان به چه سادگی و راحتی درباره استثمار دیگر ملت ها صحبت می کنند!مگر ما ایرانیان چه فضیلتی بیش از سایر ملل داریم که می توانیم حق غلبه بر دیگران را برای خود قائل شویم؟
پ.ن۲:پیش از آن که به تجزیه طلبی متهم شوم لازم می بینم که بگویم بنده خواهان وحدت ایران و پیشرفت و اعتلای تمام اقوام ایران زیر پرچم ایران هستم.
پ.ن۳:سوژه همواره شناسایی یک دیگری را که بتواند با تکیه به آن خود را از دیگران متمایز کند طلب می کند ، اما این شناسایی خطرناک است زیرا که دیگری بی وقفه مورد سرکوب قرار می گیرد تا سوژه در حصار امنیت و اطمینان ناشی از خودشناسی بازگردد ، عرب برای شوونیسم ایرانی در حکم همین "دیگری" است.
پ.ن۴:"دشمن ما همینجاس ، دروغ میگن آمریکاس"
در این زمینه من با شما همرای هستم، بنده هم با اینکه کشورهای یگانه با ایران کشورهای عربی مانند عراق و سوریه هست بسی ناخرسند هستم و اگر بر این باشد ایران بخواهد امپراتوریگری (Imperialism) خود را گسترش بدهد، بایست امپراتوریگری آن آمیختهای از ایرانیگری با نوشعوبیگری باشد، ایرانیان تنها مردمانی هستند که از دیرباز در برابر عربیزه شدن پایداری کردند و جنبش شعوبیه را برای همین در گذشته پایهریزی کردند، پس از آن یورش ددمنشانهی بیابانیها مردم میانرودان، شام، بالای آفریقا، همچنین یمن و عمان همه عربیزه شدند، با این روی گروههای اندکی از آنان مانند آشوریان، بربرها یا آمازیغها، قبطیها برجای ماندهاند. همهی عربستیزان این گروهها که مانند ما از سوی تازیان به آنها ستم شد شیفتهی ایرانیان هستند. قبطیان مصر امروزه زبانشان عربی است و تنها جداکنندهی آنان از عربزبانان مصر پیرو کلیسای ارتدوکس قبطی بودنشان هست، زبان قبطی دنبالدهندهی زبان مصری باستان است، اگر این مردم عربیزه نمیشدند امروزه نمایندگان برازندهتر مصریان باستان بودند، با این روی عربها فرهنگشان را نابود کردند. این یک نمونه را گفتم تا زیان تازیان را بهتر بشناسیم. حتا این جهودان هم مردمشان بسیار با مردم ایران همسو هستند با اینکه از ایرانیان بدشان میآید، تازیان همیشه ایرانیان و یهودیان را دشمنان خود میدانند، زمان صدام هم جزوهای درست کرده بودند به نام "سه چیز که خدا نباید میآفرید: ایرانیان، یهودیان و مگس" با اینکه خود ایران شیعی مانند عراق بعثی صهیونگراستیز بوده است. پس شاید بتوان برایشان جای در جنبش نوشعوبیگری باز کرد، خود یهودیان مزراحی (یهودیان خاورمیانه) همیشه زیر ستم تازیان بودهاند. همچین کشورهای عربی ما در خاورمیانهی نوین که از پنج سدهی پیش آغاز میشود نداشتیم، تنها دو کشور ترکیه با پرشیا را داشتیم، سرزمینهای عربی هم بهرهکشیده بدست امپراتوری عثمانی بودند و سپس با سست شدن آن ازش جدا شدند، پس این نوکران نوکیسهی پیشین ترکان که امروزه در برابر ما قد برافراختند کشورهایشان بایسته نیست که بر پایهی مرزبندیهای درستی ریخت گرفته باشد. هر چند بنده نمیگویم برویم ایران بزرگتر را درست کنیم چون مانند کوشش هیتلر در راستای آلمان بزرگتر (Greater Germanic Reich) دادباخته به شکست میشود، با این روی دیدگاه هم این است به جای آنکه گروهکهای تازی را پشتیبانی کنیم، این گروهها را پشتیبانی کنیم تا جنگ با دشمنان را به مرزهایمان نکشانیم.