اسبان بی سوار
به اندوه جهان بر می گردند
آیا سهم تو از مادیان تاریخ
دوباره
یک شیهه خواهد بود؟
سریا داودی
اندوه جهان نام مکان است ، سرزمینی دوردست، پوشیده در مه، جای گرفته در ناکجا آبادی که تعلق به اندوه ابدی ما دارد. هربار که سواری بر زمین می افتد وحماسه ای در مصاف خیر و شر به محاق شکست می خزد این اندوه بزرگ و بزرگتر می شود
آیا تاریخ هنوز، در آفرینش اسبان زاینده و سواران بالنده اهتمام دارد؟
یا عقیم و مستاصل ، تنها شیهه های سترونی را از دوران ما و درون ما به نمایش گذاشته اس...!
جهان از باد نوروزی جوان شد...زهی زیبا که این ساعت جهان شد
نوروز این میراث باستانی به درازای قدمتش بر سرو قامتی چون شما خجسته و شادباش
امید که برایت این روز نو آغازی بی بازگشت باشد به زمان خزان و فغان و سکون و سکوت
و نو روزی برای آغاز تابش،رویش،زایش و دانش و بخشش،پیرایش و آرامش
مبارک بادت این سال و همه سال
از صمیم قلب آرزومندم قلبت جز عشق نخواند نپوید نکوید نجوید نیابد
بهارت مبارک
سبز باشی و تازه تا همیشه