شعر بی دروغ ، شعر بی نقاب
جانماز سفید و
مهری از خاک دارم
دستهای خالی و
فکر دعا دارم
اشکهایی در ان دم
که گویند تنهایم
من ولی میدانم
تنها نمیمانم
وقتی خدا دارم
دگر چه کم دارم؟
شعر بی دروغ ، شعر بی نقاب
میروم تا انجا
که بیابم راهی
خارج از شهر شلوغ
خارج از همهمه های بسیار
خارج از غلغله ها در بازار
تا بیابم راهی
میروم انجایی
که خیابانش سبز
که درختانش سبز
مردمانش خورشید
اسمان٬نمناک
پنجره ها گلناک
میروم انجایی
که بیابم راهی
انسان
خیلی خوبه این کتاب
چای با طعم خدا
این سماور جوش است
پس چرا می گفتی
دیگر این خاموش است؟!
بازلبخند بزن
قوری قلبت را
زودتر بند بزن
توی آن
مهربانی دم کن
بعد بگذار که آرام آرام
چای تو دم بکشد
شعله اش را کم کن
دست هایت:
سینی نقره ی نور
اشک هایم :
استکان های بلور
کا
راهنمای کامل والدین (۱)
عالی بود.خوشم اومد.
A Vindication of the Rights of Woman
فقط میتونم بگم فوق العاده بود.
دزد شیطانی
به پای لرد لاس نمیرسید ولی در کل خوب بود.
دانش و واقعیت
هر روز این خبرها را میشنویم:پارگی لایه ی اوزون،کمبود اب،کمبود گاز،الودگی هوا...
تا کی؟تا کی میتوانیم بی اعتنا باشیم؟تا کی میتوانیم خیره خیره بنشینیم و بگوییم:لایه ی اوزون پاره شده؟به من که ضرری نمیرساند.کمبود اب؟به من چه ربطی دارد؟کمبود گا
مترسک نیمه شب راه می افتد
استاین ما رو گذاشته سر کار ایا؟:stupid:من تا وقتی کتابهای دارن شان رو نخونده بودم فکر میکردم استاین بهترین نویسنده س...از کتابای استاین فقط فراموشم مکن و مدرسه ی جن زده و بگو پنیر و بمیر خوبن.البته استاین هم سبک خاص خودشو داره نمیگم نویسنده
لرد لاس
یکی از بهترین کتابهایی که تا حالا خوندم.دارن شان نویسنده ی فوق العاده ای هست.حتما بخونین.