علی محمد افغانی
(1303 هـ.خ)
نویسنده و فعال سیاسی
مشخصات:
نام واقعی:
علی محمد افغانی
تاریخ تولد:
1303/10/11 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
محل تولد:
کرمانشاه
جنسیت:
مرد
ژانر:
رمانس_رئالیست
زندگینامه
او نویسنده نخستین رمان واقعی به زبان فارسی (شوهر آهو خانم) است.افغانی عضو سازمان افسران حزب توده بوده که در سال ۱۳۳۳ دستگیر شده و در دورهٔ پهلوی ۵ سال را در زندان به سر برده است. وی هم اکنون در آمریکا زندگی میکند و به دلیل مجوز نگرفتن آثار اخیرش از سوی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران سرگرم نگارش به زبان انگلیسی می باشد. وی چندی پیش نوشتن زندگینامهٔ خود را به زبان انگلیسی به پایان رسانده است./ورود ناگهانی علی محمد افغانی درابتدای دهه ۱۳۴۰ به صحنه ادبیات داستانی ایران، با رمان هزار برگی \\"شوهرآهوخانم\\" یک حادثه بود. تا آن هنگام، دراین صحنه نامی از او نبود، گرچه زندانیان سیاسی پس از کودتا و یا آنها که اخبار کوتاه محاکمات نظامی پس از کودتا را دنبال کرده بودند، شاید هنوز نام او را بخاطر داشتند. هر صفحه رمانی که نوشته بود، برگی بود از زندگی واقعی مردم کوچه و بازار به معنای توده مردم، و این یک رویداد مهم ادبی بود./چاپ رمانی با هزار برگ، در روزگاری که مردم ایران حوصله داستانهای پاورقی مجلهها را نیز نداشتند، برای انتشاراتیها یک قمار بود. افغانی به این دلیل، با سرمایه خود کتاب را در دو هزار نسخه منتشر کرد. جسارتی که ناشران را حیرت زده کرد، اما برای کسانی که با افغانی زندان بودند و دادگاه نظامی او را دیده بودند چندان متعجب نشدند. البته این رمان بسیار مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت، به همین دلیل خیلی زود توزیع آن را قبول کردند و به این ترتیب کتاب به چاپهای بعدی رسید./همان زمان نجف دریابندری که محمدعلی افغانی را پیش و پس از زندان میشناخت، در مطبوعات وقت نوشت: این داستان زندگی مردم عادی اجتماع ما تراژدی عمیقی پدید آورده و صحنه هائی را پرداخته که انسان را به یاد آثار انوره دو بالزاک و لئون تولستوی می اندازد./سیروس پرهام نیز در مجله راهنمای کتاب، که یکی از ارزندهترین مجلات دوران، بود نوشت: بی هیچ گمان بزرگترین رمان زبان فارسی خلق شده و تواناترین داستان نویس ایرانی، درست همان زمان که انتظارش میرفت پا به میدان نهاده است./محمدعلی اسلامی ندوشن نیز در مجله یغما نوشت: انتشار شوهر آهو خانم نشان داد که به رغم سمومی که در هوا پراکنده است، هنوز ایران میتواند درست در لحظهای که انتظار میرود شگفتیهای از آستین بیرون آورد./استقبال شگفت انگیز از رمان \"شوهرآهوخانم\" چنان بود که سرانجام به فیلمنامه تبدیل شد. پیش از انقلاب \"شوهرآهوخانم\" بارها تجدید چاپ شد، پس از انقلاب نیز بارها در تیراژهای بالای ۱۰ هزار نسخهای منتشر شد، البته یکبار ۱۱ هزار جلد قطع پالتوئی آن بدستور مدیر مکتبی و تازه برگمار شده بر سر انتشاراتی مصادره شده امیرکبیر به کارخانه مقوا سازی فرستاده شده و خمیر شد، زیرا افغانی حاضر نشده بود برخی کلمات و جملات رمان را عوض کند. مدیر مکتبی انتشارات امیرکبیر مصادره شده سایه احمد محمود، محمود دولت آبادی، علی محمد افغانی، ابراهیم یونسی و بزرگ علوی و هر نویسنده دیگری را که سابقه سیاسی داشت با تیر میزد. البته چاپ \"شوهرآهوخانم\" توسط انتشاراتیهای دیگر ادامه یافت.افغانی، پس از شوهرآهوخانم، رمان ۸۰۰ صفحهای \"شادکامان دره قره سو\" را نوشت.«شوهر آهوخانم» داستان ناتمام تبدیل زن ایرانی به ماشین تولید بچه، ارضاء کننده تمایلات جنسی مرد و مسئول پختن و روفتن خانه است.افغانی این کتاب را در زندان نوشته است. وی در جایی گفته است که ماموران زندان جلوی نوشتن او را می گرفته اند و یادداشتهای او را بازرسی می کرده اند، به همین دلیل در هنگام نوشتن یک دیکشنری انگلیسی جلوی خود باز می کرده تا وانمود کند در حال ترجمهٔ یک کتاب انگلیسی میباشد و کتاب، کتاب خود او نیست.علی محمد افغانی افسر سازمان نظامی حزب توده ایران بود. وی در دادگاه به اعدام محکوم شد و سپس همراه با عدهای دیگر از افسران تودهای محکوم به اعدام، با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم گشت. اسدالله علم (وزیردربار شاه) می نویسد که «اعلیحضرت در روزهای آغاز محاکمه افسران تودهای چند بار گفت که باید حداقل ۱۵۰ نفر آن را تیرباران شوند تا دیگر هیچ ارتشی از این غلطها نکند، اما فشار جهانی زیاد بود و به همین دلیل اعدامها نتوانست ادامه پیدا کند.» علی محمد افغانی بدین صورت از اعدام جسته بود و پس از چند سال که شاه موقعیت خویش را تحکیم شده یافت و کار همه سیاسیون و احزاب را تمام شده، گروه هائی از حبس ابدیها نیز مشمول عفو شده و از زندان بیرون آمدند که علی محمد افغانی از آن جمله بود. نکته جالب اینجاست که از جمع این محکومین به اعدام که از مرگ جسته و به حبس ابد محکوم شده بودند، شماری (۶ تن به اضافه صفرقهرمانیان) تا انقلاب بهمن ۵۷ در زندان مانده و با انقلاب مردم و سقوط شاه آزاد شدند. گرچه این آزادی چندان دوام نیآورد و بار دیگر ۵ تن آنها به زندان بازگردانده شده و از میان آنها چهار تن به همان سرنوشتی محکوم شدند که شاه به علم گفته بود!
بیشتر
آخرین دیدگاهها
پدرم همیشه میگفت: یادت باشه این مملکت رو قانون اداره نمیکنه لذا نباید بذاری کار به جایی بکشه که بخوای از قانون کمک بخوای!
پدرم قاضی بود...
بافته های رنج
محمد افغانی