ابوالفضل بیهقی
(0370 - 0456 هـ.خ)
مورخ و نویسنده
مشخصات:
نام واقعی:
ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی
تاریخ تولد:
0370/00/00 خورشیدی
تاریخ درگذشت:
0456/00/00 خورشیدی (86 سالگی)
محل تولد:
روستای حارث آباد بیهق در نزدیکی سبزوار
جنسیت:
مرد
ژانر:
تاریخی و ادبی
زندگینامه
ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی (زاده ۳۷۰ ه. ش. ۹۹۵ در روستای حارث آباد بیهق در نزدیکی سبزوار، درگذشته ۴۵۶ ه. ش ۱۰۷۷ در غزنین) مورخ و نویسنده معروف دربار غزنوی است.
شهرت او بیشتر بهخاطر نگارش کتاب معروف به تاریخ بیهقی است که مهمترین منبع تاریخی در مورد دوران غزنوی است. او اوائل عمر را در نیشابور به تحصیل دانش اشتغال داشت، سپس به سمت دبیری وارد دیوان محمود غزنوی و حکمرانان بعد از او شد و در سال ۴۱۸ ه. ش. پس از درگذشت استادش بونصر مشکان به سمت دبیر دیوان شاهی برگزیده شد.
در روزگار عبدالرشید غزنوی، هفتمین امیر غزنوی، بیهقی به بالاترین مقام در دیوان، صاحب دیوان رسالت رسید. در همین دوران گرفتار تهمت و کین بداندیشان شد. امیربدگمان او را از کار برکنار کرد و به زندان انداخت.
طغرل، غلام گریخته دربار محمود بر امیر عبدالرشید شورید و او را کشت. باز بیهقی به زندان افتاد به همراه گروهی دیگر از درگاهیان و درباریان. وی در سال ۴۳۷ ه. ش. پس از آزادی از زندان شروع به نوشتن کتاب معروف خود، تاریخ بیهقی، نمود. بیهقی نوشتن تاریخ را در چهل و سه سالگی، آغاز کرد و بیست و دو سال از عمر خویش را بر سر نوشتن آن نهاد. کتاب، تاریخی است در سی مجلد ولی از این سی مجلد تنها شش جلد ماندهاست. جلد نخست موجود نیز از میانه آغاز میشود.
یکی از بخشهای بسیار گیرای این کتاب داستان حسنک وزیر است. بیهقی هشتاد و پنج سال زیست و در سال ۴۵۶ ه. ش در گذشت و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام تاریخ خویش زنده بوده و هرگاه به اطلاعات تازهای در زمینه کار خود دسترسی مییافته، آن را به متن کتاب میافزودهاست.
بیهقی در دوران جدید، کشف مورلی (Morley)، خاورشناس انگلیسی است[نیازمند منبع]. او که در نیمه سده نوزدهم در هندوستان میزیسته چند نسخه از کتاب تاریخ بیهقی را فراهم آورد؛ اما اجل مجال انتشارش را نداد. دوست نزدیک او، کاپیتان ویلیام مسولیس (Captain William Massolis)، در سال ۱۸۶۲ برای نخستین بار تاریخ بیهقی را در شهر کلکته هند به چاپ رسانید.
کتاب تاریخ بیهقی نخستین بار در ایران توسط علیاکبر فیاض تصحیح شدهاست.
بیشتر
کتابهای ابوالفضل بیهقی
(19 عنوان)
5 امتیاز
از 36 رای
5 امتیاز
از 36 رای
5 امتیاز
از 52 رای
آخرین دیدگاهها
ابوالفضل بیهقی
ابوالفضل محمد بن حسین کاتب بیهقی، در سال ۳۸۵ قمری، در ده حارث آباد بیهقی (سبزوار قدیم) به دنیا آمد. او از خانواده و دودمانی نژاده بود. پدرش حسین بیهقی از خواجه گان دربار به شمار می آمد و با بزرگان نشست و برخاست داشت. چنان که بیهقی بعدها به مصاحبت و دوستی پدرش با خواجه ابوالفرج عالی بن مظفر، که شغل اشراف سلطان فرخزاد بن ناصرالدین را دارد، اشاره کرده است.(۱)
بیهقی سالهای نخستین زندگی را در بیهق و سپس در نیشابور، به کسب دانش پرداخت. پس از مدتی، با عزیمت به غزنین در حدود سال ۴۱۲ قمری جذب کار دیوانی گردید. شایستگی و استعداد وی، عاملی بود که به دستیاری #خواجه_ابونصر_مشکان، صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی برگزیده شود.(۲)
رابطه بسیار نزدیک و اعتماد آمیز بین این دو منجر به ارتباط جداناشدنی وی تا واپسین لحظات عمر خواجه گردید. استاد نیز او را چنان گرامی میداشت که اسرار دستگاه غزنویان را با او در میان میگذارد و این خود به اندوخته شدن سرمایه گرانبهایی از دانسته های منحصر به فرد برای بیهقی مبدل گردید و بعدها به همین اعتبار توانست رویدادهایی را که خود شاهد و ناظر آن نبود، از قول استاد در کتاب تاریخ بیهقی نقل نماید. بیهقی به سال ۴۱۲ قمری به خدمت دیوان و دربار خاندان سبکتکین درآمد.(۳)
او پس از خدمت در دستگاه سلطان محمود غزنوی، و ادامه آن در دوران کوتاه پادشاهی امیر محمد (پسر سلطان محمود)، نظاره گر اوج گیری قدرت #امیرمسعود بود. گویی از قبل این تماشای عبرت انگیز است که بیهقی تاریخ خویش را همچون روزشمار زندگی سلطان غزنوی (سلطان مسعود) نگاشته است. البته بیهقی پس از آن نیز شاهد بر تخت نشستن مودود (فرزند سلطان مسعود) و عبدالرشید (پسر سلطان محمود) نیز بوده است.... بیهقی در زمان سلطنت عزالدوله عبدالرشید (به سال ۴۴۰ قمری)، چندی صاحب دیوان انشا گردید. دیری نپایید که به تهمت حاسدان معزول شد. در سال ۴۴۳ که طغرل بر عبدالرشید خروج کرد و او را به قتل رساند، بیهقی با جمعی از درباریان زندانی شد و یک سال در زندان ماند. در سال ۴۴۴ قمری، با دگرگونی اوضاع کشور، بیهقی نیز از زندان رهایی یافت و اما از آن پس بود که کنج عافیت گزید و گوشه نشینی اختیار کرد.... بیهقی از سال ۴۴۸ تا ۴۵۱ قمری، یعنی اندکی پس از درگذشت فرخزاد بن مسعود و آغاز پادشاهی سلطان ابراهیم بن مسعود، به تالیف #تایخ_بیهقی پرداخت. بیهقی، پس از ۸۵ سال گذر روزگاری پرحادثه، سرانجام به سال ۴۷۰ قمری درگذشت.(۴)
ابوالفضل بیهقی، کاتب و دیوانسالار عهد غزنوی، در زمره قشری از طبقات اجتماعی دوران خود است که در طول تاریخ ایران بخش باسواد جامعه محسوب میشدند و آنها را #اهل_قلم مینامیدند. گروه درس آموختگان دربار قدرت شاهی که سنن تمدن، فرهنگ، آداب و آیین و از همه مهمتر تجربه و شیوه کشورداری ایرانی را نیک میدانستند، و از جمله با ثبت و ضبط آموخته ها و تجارب و احوال و سوانح زمانه، نقشی موثر در انتقال میراث فرهنگ و آیین ایرانی، از دوره و سلسله ای به عهد و سلسله ای دیگر ایفا مینمودند. بیهقی چندی صاحب دیوان رسالت غزنوی بود. دیوان رسالت، دستگاه انجام امور مکاتبات شاهی بود. از این رو، صاحب دیوان رسالت، علاوه بر مقام علمی و ادبی، میبایست دارای تجربه کافی و کفایت و امانت هم میبود، تا در حل و عقد امور اداری و حکومتی در نماند و راه صواب در حل معضلات را بنماید. در اکثر موارد که وزیر با شاه به خلوت مینشست و در مهمات ملک رایزنی و مشورت داشت، شخص ثالثی که در این خلوت حضور می یافت، صاحب دیوان رسالت بود. این مقام، تقریبا اولین کسی بود که از مفادنامه هایی که از اطراف و اکناف به صورت معما و رمز به دربار میرسید، آگاه میگردید، که گاه جز شاه و او، کسی از محتویات بعضی مکاتبات، مطلع نمیگردید. از آنجا که صاحب دیوان رسالت، محرم اسرار سلطان محسوب میشد، بایسته بود که شخصیتی دانا، مدبر، کاردان و باتجربه در امور مملکتی باشد.(۵)
منابع:
۱. خواجه ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی، به کوشش: خلیل خطیب رهبر، تهران، جلد اول، صفحه۲۸۸.
۲. اصطلاحات دیوانی دوره غزنوی و سلجوقی، حسن انوری، تهران: سخن، ۱۳۷۳، صفحات ۱۶۰-۱۶۳.
۳. تاریخ دیالمه و غزنویان، عباس پرویز، صفحه ۱۷۶.
۴. خواجه ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی، به کوشش: خلیل خطیب رهبر، تهران، جلد اول، صفحه۱۶۳.
۵. شخصیتها و گروههای حاکم در عصر غزنویان، زهره موسوی، ۱۳۷۸، صفحات ۵۵-۵۶.