چشیدن طعم وقت از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر
نویسنده:
محمدرضا شفیعی کدکنی
امتیاز دهید
چشيدن طعم وقت، به زبان فارسى، روايتى كهن و نويافته از «مقامات ابوسعيد ابوالخير» است كه تصور همگان تا كنون بر آن بود كه بر اثر حوادث روزگار، اجزاى آن از ميان رفته است. دانستههاى بسيارى از احوال و اقوال و شعرهاى خوانده شده بر زبان ابوسعيد، در اين كتاب وجود دارد.
كتاب حاضر، يكى از غنايم روزگار و از مهمترين اسناد ادبى و عرفانى زبان فارسى است؛ گنجينهاى از اقوال نويافته ابوسعيد و حكايات مربوط به زندگى او و نيز داستانهايى كه ابوسعيد، در مجالس خويش نقل مىكرده است.
بخش حكايات كتاب، بسيار غنى است؛ چه حكاياتى كه مرتبط با حالات و مقامات ابوسعيد است و نكتههاى بسيارى از زندگى او را روشن مىكند و چه حكاياتى كه از زبان ابوسعيد نقل كرده است. در اينجا لازم است كه چند نمونه از حكايات و سخنان ابوسعيد را بياوريم(اين حكايات، يا ظرافت ذوق و نوع حكايات و اقوال مجالس ابوسعيد را توضيح مىدهد يا اطلاعى است در زمينهاى خاص كه در جاى ديگر ديده نشده است.
مقايسه اين كتاب، با «حالات و سخنان» و «اسرار التوحيد» نشان مىدهد كه نسخه اصلی «مقامات ابوسعيد»، با همه اشتراكى كه در مباحث با آن دو كتاب داشته، تدوين ديگرى داشته و اگر اين سه كتاب را با يكديگر بسنجيم، مىبينيم كه وجوه اشتراكى دارند و وجوه افتراقى.
هر سه كتاب، زبان فصيح و شسته و روان و شيرين دارد؛ زبان قرن پنجم و ششم با واژگانى مشترك و ساختارهاى نحوى مشابه، اما هر يك از مؤلفان سبک و سليقه خاص خود را نيز دارا است و در «مقامات ابوسعيد»، واژگان و تعبيراتى ديده مىشود كه درآن دو وجود ندارد و هر يك از آن دو كتاب نيز نسبت به ديگرى، همين ويژگى را داراست.
به نظر شفيعى كدكنى قدر مسلم اين است كه متن موجود، متن كامل نيست، زيرا هيچگونه تدوين و تبويبى در آن به چشم نمىخورد؛ نه تنها خطبه كاتب غايب است كه نام و نشان مؤلف و اشاراتى كه هر مؤلف به زمان و مكان خود دارد، در اين متن موجود به چشم نمىخورد و اينها همه، دليل اين است كه متن موجود با متن اصلى فاصله دارد.
اين كتاب، ابياتى را، بر مجموعه ابيات بازمانده از مجالس ابوسعيد مىافزايد كه هر كدام از آن ابيات، ارزشى ويژه دارد.
بیشتر
كتاب حاضر، يكى از غنايم روزگار و از مهمترين اسناد ادبى و عرفانى زبان فارسى است؛ گنجينهاى از اقوال نويافته ابوسعيد و حكايات مربوط به زندگى او و نيز داستانهايى كه ابوسعيد، در مجالس خويش نقل مىكرده است.
بخش حكايات كتاب، بسيار غنى است؛ چه حكاياتى كه مرتبط با حالات و مقامات ابوسعيد است و نكتههاى بسيارى از زندگى او را روشن مىكند و چه حكاياتى كه از زبان ابوسعيد نقل كرده است. در اينجا لازم است كه چند نمونه از حكايات و سخنان ابوسعيد را بياوريم(اين حكايات، يا ظرافت ذوق و نوع حكايات و اقوال مجالس ابوسعيد را توضيح مىدهد يا اطلاعى است در زمينهاى خاص كه در جاى ديگر ديده نشده است.
مقايسه اين كتاب، با «حالات و سخنان» و «اسرار التوحيد» نشان مىدهد كه نسخه اصلی «مقامات ابوسعيد»، با همه اشتراكى كه در مباحث با آن دو كتاب داشته، تدوين ديگرى داشته و اگر اين سه كتاب را با يكديگر بسنجيم، مىبينيم كه وجوه اشتراكى دارند و وجوه افتراقى.
هر سه كتاب، زبان فصيح و شسته و روان و شيرين دارد؛ زبان قرن پنجم و ششم با واژگانى مشترك و ساختارهاى نحوى مشابه، اما هر يك از مؤلفان سبک و سليقه خاص خود را نيز دارا است و در «مقامات ابوسعيد»، واژگان و تعبيراتى ديده مىشود كه درآن دو وجود ندارد و هر يك از آن دو كتاب نيز نسبت به ديگرى، همين ويژگى را داراست.
به نظر شفيعى كدكنى قدر مسلم اين است كه متن موجود، متن كامل نيست، زيرا هيچگونه تدوين و تبويبى در آن به چشم نمىخورد؛ نه تنها خطبه كاتب غايب است كه نام و نشان مؤلف و اشاراتى كه هر مؤلف به زمان و مكان خود دارد، در اين متن موجود به چشم نمىخورد و اينها همه، دليل اين است كه متن موجود با متن اصلى فاصله دارد.
اين كتاب، ابياتى را، بر مجموعه ابيات بازمانده از مجالس ابوسعيد مىافزايد كه هر كدام از آن ابيات، ارزشى ويژه دارد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چشیدن طعم وقت از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر
شیخ ابوسعید را پرسیدند از شریعت و طریقت و حقیقت.
شیخ ما گفت: "این اسامی منازل است و منازل بشریت را بوَد.
شریعت همه نفی و اثبات بوَد بر قالب و هیکل؛ طریقت همه محو کلی است
و حقیقت همه حیرت است."
اگر بخواهیم سخن او را قدری ساده تر کنیم باید بگوییم قصد او این است که بگوید در چشم انداز "شریعت"، ما با مجموعه ای از بایدها و نبایدها که مرتبط با جسم است سر و کار داریم و در مرحله "طریقت" نوعی پالایش در رفتارها و زدودن از نفس و تمایلات نفس. ولی "حقیقت"، چیزی جز حیرت نیست.
همان که حضرت مولانا فرموده است: جز که "حیرانی" نباشد کار دین!
یعنی عمق تجربه دینی رسیدن به حیرت است، همان گونه که در عمق تجربه جمال شناسی و هنری نیز به نقطه ای می رسیم که با "نمی دانم" روبرو می شویم.
تا وقتی بتوانیم درباره هنر و زیبایی توضیحاتی بدهیم و درباره آن سخن بگوییم و مدعی "می دانم" باشیم هنوز در سطح ظاهر تجربه هنری قرار داریم و ای بسا اصلا با پدیده ای به نام زیبایی روبرو نشده باشیم اما وقتی به آستانه زیبایی و عمق تجربه هنری برسیم جز درماندگی و حیرت، هیچ چیز دیگر در برابر ما نیست.
به همین دلیل بزرگان صوفیه که خواستار رسیدن به عمق تجربه عرفانی بوده اند، همواره از حق تعالی خواستار حیرت بوده اند که "ربِّ زِدنی تحیّرا". یعنی بر ژرفای تجربه روحانی ما بیفزای.
چشیدن طعم وقت
از میراث عرفانی ابوسعید
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
شیخ گفت: «از آن خوش است که دو مخالف- یعنی آتش و آب- بهم ساختهاند و یکی شده.» بومحمد تعجب کرد از آن معنیِ لطیف. پس شیخ گفت: «از آن خوش است که از جملهی مال و ملکِ دنیا بیش از سطلی و ازاری(=لُنگ) با تو، بهم، نیست و آنگاه آن هر دو نیز از آنِ تو نیست!»
چشیدن طعم وقت
از میراث عرفانی ابوسعیدابوالخیر
با مقدمه و تصحیح دکتر شفیعی کدکنی
در این چشم انداز که ما اکنون به دوزخ و بهشت می نگریم، باور داشتن یا نداشتن به بهشت و دوزخ ادیان امری است به یک سوی نهاده و بحث بر سر بهشت و دوزخی است در همین جهان و در طول حیات فردی هریک از ما.
اندکی از مردم همه عمر در این دوزخند و اندکی همه عمر در بهشت و خیل انبوهی میان دوزخ و بهشت در نوسان با لحظه هایی بهشتی و نیز لحظه هایی دوزخی.
بوسعید به این نکته ژرف روانی پی برده است که بهشت آن جاست که تو نباشی، یعنی از نفس و خواهش های نفس خبری نباشد و دوزخ آن جاست که نفس و خواهش های نفس میدان یابد و تو مغلوب آن خواهش ها باشی.
....البته که لازمه حیات "خویشتن خواهی" است و "حب ذات" از لوازم موجود زنده است، اما خویشتن خواهی هر کسی می تواند لجام گسیخته و بیکران باشد و یا می تواند با تصمیم و خواست و اراده او مرزهایش نزدیک تر شود و با تمرین و تجربه دایره وجودی آن محدود و محدودتر شود.
هرقدر به خویشتن خواهی های خود میدان بیشتری دهیم به دوزخ نزدیک تر شده ایم و هرقدر از میدان آن بکاهیم به بهشت نزدیک تر می شویم.
از همین جا مساله بهشت و دوزخ ادیان حل و فصل می شود . به این معنی که هرقدر از خویشتن خواهی های خود بکاهیم به خداخواهی نزدیک تر شده ایم و طییعی است که بهشت نصیبه خداخواهان واقعی است.
"اخلاص" روی دیگر سکه خداخواهی راستین است و در این جا هم بهشت این جهانی و هم بهشت آن جهانی تلاقی می کنند.
چشیدن طعم وقت
شفیعی کدکنی
از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر
با زاهدان زاهد باش
و با صوفیان صوفی باش
و با عارفان چنانک خواهی باش!
ابوسعید ابوالخیر
چشیدن طعم وقت
محمد رضا شفیعی کدکنی
" هر جا که نظر میکنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمیبیند و کسی نمیچیند؛ "
- گفتند: " کو، کجاست؟! "
- گفت:
" همه جاست،
هر جا که میتوان خدمتی کرد؛
یا هر جا که میتوان به راحتی دلی بدست آورد.
آنجا که غمگینی هست و آنجا که مسکینی هست؛
*آنجا که یاری طالب محبت است*
*و آنجا که رفیقی محتاج مروت...."*
چشیدن طعم وقت
محمدرضا شفیعی کدکنی
گفت: «کوه را به مویی کشیدن، آسانتر از انک از خود به خود بیرون آمدن. خداوندا! ابوسعید را از بوسعید برهان.»