حزب الله لبنان: خط مشی، گذشته و آینده آن
نویسنده:
شیخ نعیم قاسم
مترجم:
محمدمهدی شریعتمدار
امتیاز دهید
پرسش ها پیرامون حزب الله لبنان فراوان است، چگونه تاسیس شد؟ اهدافش چیست؟ زمینه های فکری و دیدگاههایش کدام است؟ آیا برای دوره زمانی محدودی کار کرد یا نقش خود را ایفا خواهد کرد یا اینکه توانایی تداوم و بقا دارد؟ این سئوالات و دیر مواردی که در متن کتاب بدان اشاره رفته است همگی دست به دست همه داده اند تا مولف این اثر را که خود از اعضای موثر حزبالله لبنان بوده و بیش از 14 سال در سمت قائم مقامی دبیرکل حزب الله ایفاء نقش نموده را بر آن دارد تا پاسخگوی سئوالات فوق باشد. مولف فاضل کتاب که دانش آموخته حوزه و دانشگاه است بیان می دارد این کتاب بازگوکننده خط مشی، عملکرد و آینده حزب الله در لبنان می باشد این کتاب در هفت فصل به رشته تحریر در آمده که در هر فصل سعی شده است به طور مشروح به یک بخش از تشکیلات حزب الله پرداخته شده و سپس در فصل هفتم به تشریح برنامه های آینده حزب الله لبنان پرداخته شود.
این کتاب ذیل این عناوین به طبع رسیده است: 'دیدگاه ها و اهداف', 'تشکیلات حزب الله و فعالیت های عمومی آن', 'رویدادهای مهم در تاریخ حزب الله', 'مسئله فلسطین', 'رویدادها و موضع گیری ها', 'روابط منطقه ای و بین المللی', 'آینده حزب الله' و 'برنامه انتخاباتی حزب الله 1992.'
بیشتر
این کتاب ذیل این عناوین به طبع رسیده است: 'دیدگاه ها و اهداف', 'تشکیلات حزب الله و فعالیت های عمومی آن', 'رویدادهای مهم در تاریخ حزب الله', 'مسئله فلسطین', 'رویدادها و موضع گیری ها', 'روابط منطقه ای و بین المللی', 'آینده حزب الله' و 'برنامه انتخاباتی حزب الله 1992.'
دیدگاههای کتاب الکترونیکی حزب الله لبنان: خط مشی، گذشته و آینده آن
نمی خوام بیشتر از این اینجا بحث کنم. نظرم رو واضح گفتم
فقط در جواب این سوال شما:
هیچ نگاه مثبتی به ترامپ و تیمش ندارم. (رجوع کنید به کتاب A Theory of Donald Trump)
ولی این باعث نمیشه فراموش کنیم که این حکومت مقدس! ج.ا بود که ایران رو وارد این مسیر خطرناک کرد. در مورد نئوکان ها و طرحشون برای نابودی ایران گفتید، ولی فراموش نکنید ایران همین الان هم به لطف این نظام الهی در مسیر نابودیه. لازم نیست لیست مشکلات و بحران هایی که گریبان ما رو گرفته، اینجا بیارم. نمیشه که از ترس عقرب جراره، به مار غاشیه پناه ببریم.
در مورد براندازی:
اگر جمهوری اسلامی از نظر سیاسی و اقتصادی به همون مسیری میرفت که چین رفت، کسی مریض نبود دنبال دردسر براندازی بره. در اون صورت با وجود همه ایرادهای اساسی تئوکراسی، باز هم دنبال تغییر حکومت نمیرفتیم. ولی خب رهبران حکومت نشون دادن نه شجاعت نه هوشمندی و نه انعطاف لازم برای انجام کاری که چینی ها کردند رو ندارند.
فرآیند میتونه طولانی باشه. ممکنه موفق بشیم یا نشیم، واقعا نمیدونم (در واقع اصلا خوش بین نیستم)
ولی اینو میدونم بدترین کار ممکن اینه که در این شرایط، به جای انتقاد صریح و بی پرده از حکومت، شروع کنیم به توجیه کردن اشتباهاتش و اون ها رو عقلانی جلوه بدیم! (مثل همین مورد اسرائیل). با این کار حکومت رو تشویق و تشجیع کردیم به ادامه ی کارهایی که این همه هزینه های دردناک برای ایران داشته.
وسلام.
حال که امریکا برای شما معیار مناسبی است و هر چه میشود میگوید آمریکا این طور ، امریکا آن طور.
و آیا میدانید آمریکا و یا هر کشور دیگر، چه میزان و چه درصدی از درآمد و بودجه کشورش را صرف امور مورد نظر شما میکند. و ایران چه مقدار و چند درصد؟
..یـــر دیدی هم چو شهد و چون خبیص / آن کدو را چون ندیدی ای حریص.
در کامنتهای قبلی با سادگی هر چه تمام مطالبی نوشتم و سئوالاتی کردم. اما افسوس و صد افسوس
معاویه توسط شخصی که شترش در شام غصب شده بود به حضرت امیر پیام داد که : با کسانی به جنگ تو می آیم که هنوز فرق بین جمل و ناقه را نمی فهمند.
دوستان خشمگینی که فکر میکنند همه عالم و آدم دشمن شان هستند. دشمن شان در خود شان است.
مشکل میشود از دهان کسی که تمام وجودش را تعصبی کور فرا گرفته سخن حقی شنید.
مشکل میشود به کسی که نفعش در نفهمیدن است ، چیزی فهماند.
مشکل میشود کسی را که خود را بخواب زده بیدار کرد.
دیگر نوشتن فایده ندارد. باید سکوت کرد. خواب خوبی داشته باشید و بدرود./
نخست اینکه اگر شما از آنهایی هستید که به شعار "دمکراسی خواهی " باور دارید ، پس حتما میپذیرید "دمکراسی " به این معنی نیست که همه بایستی دقیقا با شما هم عقیده باشند وگرنه بقول شما "جیره خور " هستند گر شما بر این باورید که همه باید مثل شما فکر کنند به همین استبداد و دیکتاتوری میگویند ، درباره آقای علیزاده ایشان از طیف نوین از ایرانیان سکولار و مخالف رژیم برخاسته اند که منافع و پایداری و یکپارچگی ایران و عدالت جهانی را به براندازی رژیم ترجیح میدهند درحالیکه بیشتر به اصطلاح "اپوزیسیونی " های ایران هم آوا با نئوکان های آمریکایی اند و میخواهند رژیم به هر قیمتی برانداخته شود حتی اگر به قیمت فروپاشی و ویرانی و جنگ داخلی بسیار وحشتناکتر از سوریه بیانجامد،
بگذارید یاد آور شوم که چند سال پیش ژنرال آمریکایی "Wesley Clark " این افشا گری را کرد که نئوکانها از سالها پیش طرح حمله و اشغال 7 کشور را دارند ، حالا این 7 کشور هر چقدر برای آمریکا خودشیرینی کنند و همه شرایط نئوکانها را بپذیرند باز این طرح تغییری نمیکند همانطورکه عراق و لیبی و سوریه کوشیدند خود را خلع سلاح کنند و از حمایت نیرو های پروکسی خود دست بردارند ولی نئوکانها از ضعف آنها استفاده کردند و بیدرنگ آن کشورها را اشغال و به ویرانی و یا جنگ داخلی کشاندند ، حقیقت تلخ اینست که همه جهان بویژه منطقه ما قانون جنگل بر قرار است و Might is Right تنها ضامن امنیت کشورها است ،البته ساختار تک قطبی جهان دارد بسوی چند قطبی پیش میرود و همه کشورها دارند میکوشند تا دامنه گسترش نفوذ خود را افزایش دهند ،حتی محمد رضا شاه بگفته خاطرات علم وزیر دربار ، به جنبش شیعی امل کمک میکرد و نبیه بری از رهبران شیعیان به دربار رفت و آمد داشت ، حالا من از شما میپرسم اولویت شما چیست ؟ آیا آگاهید دانالد ترامپ سیاست نئوکانها را دنبال میکند و یا نه ؟ اگر آری ، پس آیا باید ایران ضعف نشان دهد یا برای حفظ امنیت و یکپارچگی ملت ایران از نفوذ خود در میان شیعیان همچون قدرت بازدارنده استفاده کند ؟ میشود شما برای ما توضیح دهید که آمریکا چه حقی دارد تا برای ایران و کشورهای دیگر تصمیم بگیرد و تکلیف معین کند ؟ میشود برای ما بگویید آمریکا و عربستان و ترکیه چه حقی دارند که در سوریه دخالت کنند ؟ اگر آمریکا از آنطرف دنیا این حق را بخود داد پس ایران که در همین منطقه قرار دارد از حق بیشتری برای دخالت در منطقه برخوردار است .
اون شخصی در عوالم دیگر سیر میکنه که بعد چند دهه تجربه سیاست های این حکومت، و با وجود اقتصادی رو به فروپاشی و کوه مشکلات اجتماعی، همچنان به ضرورت ادامه همون سیاست هایی که موجب این مصیبت ها شده اصرار داره و اون ها رو عقلانی و غیرایدئولوژیک میدونه!
1.میزان "تسخیر قلوب مردم منطقه"!! رو میتونید در پیروزی مقتدی صدر و نگاهش به ایران و همچنین تمایل نظام سوریه به پوتین و روسیه، آن هم بعد از همه ی هزینه های ج.ا، به خوبی ببینید. خود مردم فلسطین و اینکه تا چه حد در "تسخیر قلوب"! اون ها موفق بودیم، رجوع کنید به رویکرد فلسطینی ها به ج.ا در شروع جنگ داخلی سوریه و جنگ ایران با عراق. در مورد نظر کشورهایی مثل سعودی، امارات، اردن و مصر به ایران هم بهتره اصلا صحبت نکنیم.
2. "تسخیر قلوب" مردم کشورهای فقیر و جنگ زده که صرفا چشم به پول ایران دارند چه کمکی به اقتصاد ضعیف و در حال غرق شدن ایران میکنه؟ اگر شعوری برای پیگیری منافع ملی وجود داشت، باید سعی بر "تسخیر قلوب" کشورهایی میشد که قادرند به اقتصاد ما کمک اساسی بکنند. بعضی متوجه عمق فاجعه اقتصادی در کشور نیستند.
1. امنیت؟! اگر ج.ا درگیری رو شروع نمیکرد، اسرائیل هیچ دشمنی استراتژیک با ایران نداشت که لازم باشه از حزب الله به عنوان عامل بازدارنده استفاده کنیم. بی خردی اینجاست که از هیچ و پوچ، برای کشور تهدید بزرگ درست کنی، بعد هم به اسم مقابله با این تهدید سرمایه ملت رو بریزی در حلقوم گروه های شیه نظامی، تا از تو در برابر تهدید خودساخته دفاع کنند! تازه منت این حماقت و بی خردی رو هم بر سر مردم میگذارن!
2. در واقع همین به اصطلاح "امنیت" هم هرگز واقعی نبوده بلکه حبابه که هر آن امکان ترکیدنش وجود داره. مثل همین کاری که اخیرا اسرائیل در سوریه میکنه. "سایه جنگ" بر خلاف دروغ ها، هرگز از سر ایران برداشته نشده.
3. بگذاریم از بهایی که ایران برای حمایت از حزب الله میده در غالب تحریم و فشار...
1. اتفاقا بحت دشمی بعد از حاکم شدن نظام افراطی شیعه ج.ا، در منطقه اوج گرفت. ج.ا، نه فقط بحث شیعه ستیزی رو حل نکرد بلکه یک تانکر بنزین روی این آتش ریخت!
2.در مورد بحث "عجم" و اینکه ج.ا چقدر تونسته مسئله رو حل کنه، کافیه رجوع کنید به صحبت های نصرالله که گفت در ایران تمدن پارسی وجود ندارد و رهبران ایران عرب هستند. همین علیزاده ادعا میکنه ج.ا قلب مردم منطقه رو تصرف کرده و مشکل دشمنی با "عجم" رو حل کرده، در حالی که خود حزب الله برای رها شدن از انتقادات داخلی در لبنان، مجبوره حتی هویت ایرانی رو هم انکار کنه و بگه این ها عرب اند. این هم از میزان محبوبیت ایران در بین مردم لبنان! اگر خردی باشه، از همین نکته میشه درک کرد جمهوری اسلامی تا چه حد در حل مشکل دشمنی با "عجم" موفق بوده!
3.اتفاقا این حکومت سابق، یعنی پهلوی بود که با وجود بعضی فراز و نشیب ها، روابط خوبی با اکثر کشورهای عرب داشت. روابطی که به لطف ج.ا با خاک یکسان شد.
آدم حیرت میکه از این دروغ و مهمل گویی!
پهلوی با اسرائیل روابط استراتژیک، سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی داشت... در کنار این روابط گاهی هم به قصد گرفتن امتیاز، یا رها شدن از انتقادات، فشاری به اسرائیل، به شکل بسیار مختصر وارد میکرد.
کدوم عاقلی میتونه اون سیاست عمل گرایانه رو با این سیاست مطلقا ایدئولوژیک، غیرعملی و چرند ج.ا مبنی بر "محو اسرئیل از صفحه روزگار"!! مقایسه کنه؟
وقتی صحبت از پروپاگاندای ج.ا میکنیم، منظور همین حرف های افراد جیره خور مثل این جناب علیزه که کیلو کیلو دروغ ردیف میکنه و تا سیاه رو سفید نشون یده
https://www.instagram.com/p/Bi1vFRJHpjF/?taken-by=ali.alizadeh.insta
آقای صادق زیباکلام نوشته: «درپاسخ همه توهین های روزنامه های کیهان و جوان پیرامون توییت اسراییل، من یکپرسش ساده دارم: رسالت نابودی اسراییل را چه کسی برعهده ما قرارداده است؟ قانون اساسی مان، مصوبه مجلس،فلسطینی ها، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی یاسازمان ملل؟ آیامردم ایران در یک همه پرسی ازحکومت خواسته اند؟»
در جواب میگویم: «جناب زیباکلام عزیز. برای جواب به شما دلایل انسانی و حق طلبانه را کنار میگذارم. اما فهم اینکه وفادار ماندن اصولی به آرمان فلسطین حرکت هوشمندانه دیپلماسی عمومی ایران برای تسخیر قلوب مردم منطقه بوده که به طور سنتی و تاریخی ایرانیان «عجم و رافضی» را دشمن خود میدانستند، فقط الفبای علوم سیاسی سال اول دانشگاه میخواهد. ایران تنها کشور غیرعرب در منطقه غرب آسیا و تنها کشور غیر سنی جهان اسلام است. ایستادگی اصولی بر روی آزادی فلسطین و رهبری و پیش قراولی آرمان فلسطین نه تنها انزوای نژادی و مذهبی ملت ایران در منطقه را در این چهل سال شکسته است بلکه ایران را مدعی رهبری سیاسی و معنوی جهان اسلام کرده است. اسراییل-ستیزی، نه فقط ماجراجویی ایدئولوژیک نبوده، که نوعی هوشمندی پراگماتیک جمهوری اسلامی ایران بوده است. تلاش سلطان اردوغان عثمانی را برای دزدیدن این جایگاه از ایران نمیبینید؟ اردوغان هم میداند تنها کشوری میتواند داعیه هدایت جهان اسلام را داشته باشد که برادریش را به فلسطین ثابت کرده باشد.
https://www.instagram.com/p/Bi1vFRJHpjF/?taken-by=ali.alizadeh.insta
علیزاده در یادداشتی با عنوان «چرا از حزب الله حمایت میکنم؟» در فیسبوک خود نوشت:
حزب الله از منظر جهانی: دولتهای غربی میگویند حزب الله لبنان گروهی تروریستی است. دروغ میگویند. آنها همان دولتهایی هستند که برای منافعشان زمانی از طالبان و القاعده و داعش و جندالله به صورت علنی یا مخفی دفاع کردهاند. حزب الله از درخشانترین نیروهای آزادیبخش ملی جهان سوم در تاریخ معاصر است. هم ردیف مبارزان استقلال الجزایر و ویت کنگها. در این جای جهان که رهبران عرب یکی یکی مقابل امتداد استعمار غربی در منطقه یعنی اسراییل شکست خوردند یا تسلیم شدند، حزب الله تنها نیرویی است که در هفتاد سال گذشته اسراییل را عقب راند و زمینهای مردم بومی را برای آنها بازپس گرفت. شکستی که مانع از زیادهخواهی و توسعهطلبیهای ذاتی اسراییل نه تنها در لبنان که در کل منطقه شد. حزب الله تنها نیرویی است که پس از عقب راندن اسراییل به پشت مرزها در سال ۲۰۰۰، در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ برای دومین بار مجهزترین ارتش خاورمیانه با زرادخانه اتمیش که از پشتیبانی مطلق اطلاعاتی و تکنولوژیک آمریکا هم برخوردار است را تحقیر و صلح را برای دورهای طولانی به اسراییل تحمیل کرد.
مواضع مترقیخواهانه و باز فرهنگی حزب الله لبنان و همینطور تعهدش به دموکراسی داخلی لبنان (با همه ظلمی که قانون اساسی این کشور در مورد شیعیان روا داشته) و همزیستی روادارانه اش با مسیحیان و سنیها و این نیرو را از همه گروههای دیگر اسلامگرا مجزا و آن را الگویی برای حرکتهای رهایی بخش و استعمارستیز میکند.
حزب الله از منظر ایرانی: در سالهای اخیر رسانههای دولتهای غربی و رقبای منطقه این باور کاذب را به افکار عمومی تلقین کردهاند که حکومت ایران تنها به دلایل ایدئولوژیک بودجه مردمش را در لبنان خرج حزب الله میکند. قطع حمایت از حزب الله جزو شرایط دولت آمریکا برای توقف فشارهای امنیتی و تحریمهای اقتصادی بوده است. مقامات ایران از توضیح غیرایدئولوژیک چرایی رابطه با حزب الله طفره رفتهاند و منتقدان با استفاده از این خلأ و سکوت به دروغ فریاد زدهاند چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است.
ارتباط ایران با دریای مدیترانه، نزدیکی به مرز اسراییل که توموری خارجی در بدن خاورمیانه و حکومتی توسعه گرا و غیرقابل پیش بینی است، داشتن متحدی قائل اعتماد در میانه جهان عرب که همانطور که جنگ هشت ساله نشان داد مقایل ایران متحد میشوند، هیچ یک دلایلی ایدئولوژیک نیست. ایجاد عمق استراتژیکی است که حتی حکومت غربگرای پهلوی را هم به حمایت از شیعیان لبنان واداشته بود.
منتقدان و مخالفان به صراحت دروغ میگویند. امنیتی که حزب الله برای ایران و منطقه آورده بیش از تمام تسلیحات چند صد میلیاردی عربستان و قطر و امارات است. کل هزینه ایران برای حزب الله در سی و پنج سال گذشته به اندازه یک هفته خرید تسلیحاتی یک سال عربستان هم نیست. آرزوی هر حکومتی داشتن متحدی چون حزب الله است. اما حکومتها میدانند بدون اعتقادات منتشر شده از انقلاب اسلامی پنجاه و هفت، با هزار میلیارد دلار هم نمیتوان جوانانی مثل حزب الله لبنان را بهعنوان متحد داشت. آنها میخواهند از طریق افکار عمومی قطع حمایت از حزب الله را به حکومت ایران تحمیل کنند چرا که هم اسراییل میتواند به چپاول دوباره زمینهای لبنان و سوریه بپردازد و هم بدون بازوی حزب الله مرزهای غربی ایران بیدفاع میشود.
رابطه ایرانیان و شیعیان لبنان رابطهای پانصد ساله و از مطمئن و محکمترین روابط منطقهای ایران است. حزب الله لبنان هم در این سالها نشان داده نزدیکترین و قابل اعتمادترین نیرو به دولت-ملت ایرانی است. اگر نبود و اگر این ارتباط تنها تاکتیکی و موقت هم بود سرمایه گذاری ایران در چند دهه گذشته عملگراترین سرمایه گذاری یک دولت-ملت در زمینه امنیت ملی خود میبود. چه رسد به حزب اللهی که نه حتی فرزندخوانده که فرزند ایران و بخشی از خانواده ماست.
حزب الله بعد از سوریه: سال ۲۰۰۸ سید حسن نصرالله محبوبترین شخصیت جهان عرب بود. در این سالهای فتنه دولتهای غربی و عربستان و ترکیه و قطر در سوریه حزب الله بیشترین هزینه را با جان جوانان زیبا و رعنایش و آبرو و اعتبار نامش در منطقه داد. ایمان دارم خاکستر فتنه سوریه که فروبنشنید، مردم عادی کوچه و خیابان شهرهای عربی باز پی میبرند که حزب الله نه نیرویی تفرقه برانگیز، که تنها نیروی واقعی مقاومت برابر اسراییل است.
در بریتانیا حمل و اهتزار پرچم حزب الله براساس قوانین ضد تروریسم قابل مجازات است. رسانههای عمومی هم احتمالاً طرفداری علنی از حزب الله را با حذف از عرصه عمومی تنبیه کنند. عکس. روز قدس در لندن. یکشنبه بیست و هشتم خرداد نود و شش.
این پست هم جالبه
https://www.instagram.com/p/BYLmL_UhdB0/?taken-by=ali.alizadeh.insta
درگیری فلسطین/اسرائیل دقیقا چه ربطی به "ایران" داره و ورود ما به این درگیری چه کمکی به امنیت، اقتصاد، آبادانی، کیفیت زندگی، و در یک کلام "منافع ملی" کشور و مردم ابران میکنه؟