رسته‌ها

واقعه آذربایجان (۲۵ - ۱۳۲۴) - بخش ۱

واقعه آذربایجان (۲۵ - ۱۳۲۴) - بخش ۱
امتیاز دهید
5 / 1
با 1 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 1
با 1 رای
در نیمه نخست سده پیشین، آذربایجان جنوبی سه بار کانون نهضت آزادی خواهی ایران گردید. بار اول در دومین دوره انقلاب مشروطیت، که قیام مسلحانه تبریز روی داد. بار دوم در سومین دوره انقلاب مشروطیت، که قیام خیابانی پدیدار گشت و با سرکوبی آن نیز نقطه پایان بر سیر پانزده ساله انقلاب مشروطیت ایران گذارده شد. بار سوم در سالهای نخستین دهه ۲۰ خور شیدی که موضوع پژوهش ما در این کتاب است.
در بار سوم نهضتی که کانون آن به آذربایجان جنوبی منتقل گردید، در عین دارا بودن ماهیت دموکراتیک نهضت عمومی ایران، وجه تمایزی نیز با آن داشت که «ملی گرایی» بود، مشخصه ای که سیمایی نوین و بی سابقه به نهضت در این سامان بخشید.
مذاکرات دموکرات ها با دولت مرکزی یک قمار سیاسی بود. در این قمار که قواعد بازی نمی شناخت و از آغاز تا انجام یک سر ترقید و بلک و تقلب از ناحیه حریف بود، دموکرات ها آس برنده ای در دست نداشتند؛ همه آنها در اختیار حریف بود. وقتی دموکرات ها از پای میز قمار سیاسی بر می خاستندریال خود نیز می دانستند که رو دست خورده اند، و حریف حرف آخرش را به آنها زده است، اما نه آشکار!
آری، دموکراتها بازی را باخته بودند؛ ولیکن باختی که می بایست به فقط به وسیله خود آنان که تواماً توده یک خلق تادیه گردد و این بها گزاف تر از آن بود که در تصور بگنجد!
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
471
آپلود شده توسط:
souba
souba
1404/05/08
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی واقعه آذربایجان (۲۵ - ۱۳۲۴) - بخش ۱

تعداد دیدگاه‌ها:
5
نظر دادن پای اینجور کتا‌ب‌ها کلا موضوعیت نداره ولی برشمردن نکته دیگه‌ای حتما موضوعیت داره و اون اینکه، یکی از عجیب‌ترین چیزهای که توی فرهنگ ما وجود داره اشتهای سیرناپذیر ابراز عقیده در مورد مواردیه که دیدگاهمون بکل امکان اثرگذاری روی ماجرا رو نداره و عملا نظراتمون در موردشون خنثی است.
فرض کنید مردم بخشی از کشوری می‌خواهند از اون کشور جدا بشن. تا زمانی که عظم و اراده حکومت اون کشور آهنینه این اتفاق هرگز نمیافته ولی وقتی گروهی که سر مصدر هستند بخوان این اتفاق بیوفته در یک چشم بهم زدن اینکار انجام میشه و هر کسی رو هم که معترض باشه با همون اراده آهنین سرجاش ساکت می‌کنه.
در واقع انگار خیلی از ماها متوجه نیستیم که اظهار نظر بدون داشتن قدرت پوچ، بی معنا و مانند باد هواست.
مثلا برق رو در نظر بگیرید، الان روزی 2 ساعت قطع میشه ولی اگر تصمیم بگیرند بشه 4 ساعت چی؟ 8 ساعت چی؟ 12 ساعت چی؟
توی هیچکدوم از موارد بالا غیر از مقادیری فحاشی و لعن و نفرین کاری از کسی برنمیاد تا زمانی که طرف مقابل زورش می‌چربه، همونطور که الان می‌بینید از مالیدن خمیر نانوایی به درب شرکت برق و چپه کردن وانت پر از جسد مرغ و... هیچکدوم آبی گرم نشده و قطعی برق سرجاشه.
همین مسئله ساده در مورد تمامی موارد صدق می‌کنه، خیلی باید خوشحال باشیم که فکر کنیم مثلا با امضاء کردن مردم پای کارزاره که اسم خلیج فارس تغییر نکرده! و این رو هم نباید از خاطر برد که خوب یا بد در کشورمون بیشمار آدم خوشحال داریم.
اول بگویم مرگ بر هر فکر و ایده و سیاستی که به جدا شدن یک وجب از خاک مقدس وطن، یا تسلط یافتن دشمن بر یک وجب از این خاک منجر شود. مردم ایران (از ترک و کرد و لر و بلوچ و فارس) هر تجزیه طلبی را با اراده ملی شون له خواهند کرد: از چپی گرفته تا سلطنت طلب و جیره خواران صهیونیسم.
دوم خدمت دوست عزیز roger44 عرض کنم دم تون گرم، سوال خوبی پرسیدید، و باید افزود کدام نیروها الان از این جنس بحثهای این کتاب سود میبرند؟
اسرائیل و آمریکا به طور علنی طرح "پیمان ابراهیم" و دو کریدور جدید را پیش می‌برند. در این طرحها آشکارا به تجزیه ایران اشاره نشده، اما هرکس می تواند سست شدن پیوندهای جغرافیایی و در نهایت تجزیه ایران را در این طرح ها ببیند.
کابینه نتانیاهو آشکارا از تجزیه ایران سخن می‌گویند. شازده پهلوی علنا با اسرائیل متحد شده و رسانه ها و تلویزیون های سلطنت طلب علنا به رسواترین تجزیه طلبان تریبون می‌دهند.
دوست عزیز، ما در تاریخ از این چپ و چول ها بسیار خوردیم، اما در حال حاضر شکی نیست که دشمنان وحدت و انسجام ملی زیر پرچم سلطنت طلبان جمع شده اند. با کمی دقت می‌توانید ببینید که سلطنت طلبان به همراه "مجاهدین" در حال بسیج نیروهای تجزیه طلب هستند. ایران یکپارچه و مستقل سد راه اسرائیل و آمریکا است و این دو کشور از شازده پهلوی به عنوان اهرمی برای برداشتن این مانع استفاده می‌کنند.
زنده باید ایران
نابود باد صهیونیسم و متحدانش

چرا کتابی که آشکارا در مقدمه اش، با نوشتن خزعبلات دست چندمی، به تمامیت ارضی ایران می تازد باید در کتابناک اجازه آپلود شدن پیدا کند؟!!
از کی تا حالا یک‌ چپی کمونیست، که رسالت به خاک سیاه نشاندن ملتی را داشت و باور به نوکری کشور خارجی، تبدیل شده به دموکراتیک بودن؟!!
آذربایجان جنوبی؟!! تُف به شرف نداشته هرچی چپی و تجزیه طلب که همواره کمر همت به نابودی این خاک بستن و البته لعنت ابدی خدا نثار تقی ارانی که سوغات تحصیل در خارج از کشورش برای این مملکت خزعبلاتی به اسم مارکسیسم و کمونیسم بودش.
به باور چپی، پیشروی خائن و جدایی طلب که به خیال باطل خودش نَرد عشق با استالین میزد و خاک ایران و آذربایجان را به عنوان هبه ای برای او در نظر گرفته بود هم دموکراتیک دیده می‌شود. تو خود حدیث مفصل‌ بخوان ....
چون اون پشت مشتا یکی می‌خواد که ملت هر روز یه جوری سرگرم باشند، یه روزمون به ابقای اسم خلیج فارس می‌گذره، روزی به نفی آذربایجان جنوبی و روز دگر به دلایل و راه حل‌های برطرف کردن جوش صورت فلان سلبریتی و خلاصه هر روز به طریقی و شکلی روزگارمون به همین چیزا میگذره تا چیزی نفهمیم از زندگی و ته تهشم که می‌رسیم به خط پایان و نگاه می‌کنیم به عمر رفته‌امون با تعجب می‌گیم اع! ما انقدر به این چیز و اون چیز بها دادیم ولی هیچ‌کس برای ما تره هم خرد نکرده... عجب عجب... مفت باختیم زندگی رو و بازیچه این و اون شدیم...
کسی که گفته اذربایجان جنوبی گوه خورده
واقعه آذربایجان (۲۵ - ۱۳۲۴) - بخش ۱
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک