رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
خداحافظ  گاری کوپر
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 702 رای
نویسنده:
مترجم:
سروش حبیبی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 702 رای
✔️ این داستان، رمانی فلسفی سیاسی از رومن گاری محسوب می شود . رمان دربارهٔ جوانی ۲۱ ساله به نام لنی است که از زادگاه خود آمریکا به کوه‌های سوییس پناه می‌برد و داستان دربارهٔ فلسفه زندگی او و دیدگاه‌هایش است.

درباره کتاب :
خداحافظ گاری کوپر به اعتقاد بسیاری، بهترین وزیباترین کتاب «رومن گاری» نویسنده شهیر فرانسوی به شمار می رود که در ایران هم از دهه ۵۰ تاکنون از استقبال زیادی در میان نسل های جوان کشورمان برخوردار بوده است. "خداحافظ گاری کوپر" ناله نسل جوان است علیه نظام قهار و ضد انسانی ماشین و نعره انزجار انسان است علیه تعفن منجلاب تمدن امروز...
رومن گاری «خداحافظ گاری کوپر» را در سال ۱۹۶۹ نوشت؛ رمانی که در ایران هم به نسبت با اقبال خوبی روبه رو شده و شش بار تجدید چاپ شده است. «سروش حبیبی» این کتاب را در سال ۱۳۵۱ و درست چهار سال بعد از انتشار کتاب در فرانسه به فارسی ترجمه کرده است. همین موضوع خود گویای خوش اقبالی زودهنگام آثار «رومن گاری» در ایران است. رومن گاری «خداحافظ گاری کوپر» را ابتدا به انگلیسی نوشت و کتاب با نام «ولگرد اسکی باز» منتشر شد.
«خداحافظ گاری کوپر» را دانای کل روایت می کند و از منظر روایت شباهت هایی هم با «ناطور دشت» «سالینجر» دارد. نوع نگاه راوی و طنز خاصی که در روایتش به کار رفته و ظرافت های رفتاری که بیان می شود تا حدودی روایت این دو کتاب را به هم شبیه می سازد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
کوهالن
کوهالن
1388/11/14

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خداحافظ گاری کوپر

تعداد دیدگاه‌ها:
55
احسان نوروزی نمایشنامه ای دارد به نام ماداگاسکار. در این نمایشنامه او با استفاده از شخصیت های رمان معروف خداحافظ گاری کوپر و بازآفرینی فضای رمان و استفاده از چاشنی طنز، نمایشنامه ای درخور توجه به وجود آورده است. در رمان خداحافظ گاری کوپر میخوانیم که لنی برای رهایی از دست دختری که عاشق اوست مجبور میشود به قتلی ناکرده اعراف کند و دختر هم موضوع را به پلیس اطلاع میدهد و لنی توسط پلیس سوئیس دستگیر میشود. دستگیری لنی نقطه شروع نمایشنامه ماداگاسکار است و در ادامه با بازجویی از لنی، پای دیگر شخصیت های رمان که در خانه باگ مورن اقامت دارند به اداره پلیس باز میشود و مورد بازجویی قرار میگیرند. احسان نوروزی با درک بسیار خوب این شخصیت ها که در رمان زیر سایه لنی و ماجرای عاشقانه اش با دختر سفیر آمریکا در سوئیس هستند و کمتر به آنها و زندگیشان پرداخته شده و فراخواندن آنها به نمایشنامه خود، توانسته دیالوگهایی به سبک دیالوگهایی که رومن گاری در خداحافظ گاری کوپر خلق کرده بین شخصیت ها برقرار کند و به زیبایی فضای رمان را بازآفرینی کند
به همه کسانی که کتاب خداحافظ گاری کوپر را دوست میدارند پیشنهاد میکنم این نمایشنامه را از دست ندهند
ترجمه ی خیلی خوبی داشت. جمله های کتاب، کوتاه، صمیمی، ساده و روان و در عین حال عمیق و تکان دهنده بود. خیلی راحت میشد با شخصیت های کتاب ارتباط برقرار کرد. من که از خوندش واقعا لذت بردم. :-) شاهکاره آقا... شاهکار....8-)8-)
- از همه مفتضح تر اینکه میخوان ماهی رو توی آب خفه کنن....
-کسی که سزاوار نام انسان باشد، همیشه احساس ندامت میکند و این خود محکی برای شناخت انسان هاست...
-عجب دنیایی است! چه خوب که من جزوش نیستم...
- اگر آدم در بند ظاهر باشد، چشمش همه چیز را در حد زیرپوش کثیف پایین می آورد....
- من اونایی که آدم و میزارن میرن و دوست ندارم،به خاطر همین اول خودم میرم این طوری خیالم جمع تره.....
8-):-)
از همون ابتدا خیلی با سبک نویسنده و جملات زیبای کتاب انس گرفتم و تا الان که یک سوم از کتاب رو تو دو روز خوندم .دارم سعی میکنم سریعتر تمامش کنم و اولین کتابیه که بلا فاصله دوباره میخونمش از گفتار عامیانه کتاب و جملات اموزنده ی متن کتاب خیلی خوشم میاد همچنین شخصیت های کتاب .
من هستم ، همین . همین خودش خیلی کلاف پیچیده و پردردسریست .
زیبا بود ... خیلی ....
جالبیه گری اینکه اگه کتاب هاش رو بخونی و ندونی نویسندش کیه اصلا متوجه نمی شی کتابها ماله یه نویسندس !
برشی از کتاب و نظرات دیگر دوستان نوید میده که کتاب خوبی بهم معرفی شده ...
اولش خیلی سخته تا آدم همگام متن و نوع نگارش نویسنده بشه اما کم کم درگیرش می شی
کینه به آدم جرئت می دهد، نیروی خارف العاده به آدم می بخشد، انگاری آدم را به پشت می گیرد. اگر کینه را از آدم بگیرند، آن وقت به مردانگی حقیقی احتیاج خواهد داشت
احساس می کرد زندگی دارد شروع می شود، چون در کثافت فرو رفته بود
من اونایی که آدم و میزارن میرن و دوست ندارم،به خاطر همین اول خودم میرم این طوری خیالم جمع تره...
خداحافظ  گاری کوپر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک