رسته‌ها
کا گ ب در ایران
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 71 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 71 رای
KGB مخفف عبارت Komitet Gosudarstvennoy Bezopasnosti به معنای کمیته­ امنیتی کشور است. ریشه اولیه این سازمان با نام "اوخرانا" (Okhrana) به ۱۸۸۰ هنگامی که تزار روسیه – الکساندر دوم- آن را با هدف نفوذ در میان احزاب مخالف حکومت ایجاد کرد، باز می­گردد. همین نفوذ باعث گردید که هر گونه اقدامی از سوی این گروه‌ها براحتی سرکوب و کنترل گردد. در سال ۱۹۱۶ وقتی مقامات دولتی روسیه خبر از وقوع یک انقلاب به نیکلاس دوم دادند، او به دلیل اعتماد بسیار زیادش به قدرت و نفوذ اوخرانا، این موضوع را جدی نگرفت.

ولادیمیر کوزیچکین، افسر کا گ ب که در تابستان ۱۹۸۲ از سفارت شوروی گریخت و از طریق مرز ایران و ترکیه به غرب پناهنده شد، از اعضای اداره مقیمین غیرقانونی وابسته به اداره کل یکم کا گ ب بود.
وی در این کتاب زندگی حرفه ای خود را از کارآموزی در مدرسه ۱۰۱ کا گ ب در حومه مسکو تا ماموریت در ایران و عملیات علیه ماموران خشن ساواک و سپس علیه هواداران پر جوش و خروش رژیم جمهوری اسلامی به نحوی جالب و خواندنی شرح می دهد و ما را با ترفندها و شیوه های کا گ ب در اعزام مقیمین غیرقانونی و عملیات تعقیب و مراقبت و ضد تعقیب و جعل اسناد هویت آشنا می سازد.
علاوه بر اینها اسرار فاش نشده ای از نقشه کا گ ب برای ترور شاه و طرح و اجرای نقشه حمله به کاخ ریاست جمهوری افغانستان در کابل و همچنین فعالیتهای حزب توده در ایران را به روی کاغذ می آورد.
کوزیچکین در همان حال که شرحی زنده از هراسها و تنش های کار جاسوسی در محیطی خصم آلود به دست می دهد، تصویری تکان دهنده از یک دستگاه اداری فاسد در سالهای آخر عصر برژنف و صحنه هایی از انحطاط و سقوط امپراتوری شوروی را نیز ارائه می کند.
ولادیمیر کوزیچکین که بطور ناشناس در انگلستان به سر می برد، تاکنون از چند سوء قصد جان سالم به در برده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
664
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
zhobinjoon
zhobinjoon
1395/07/19
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کا گ ب در ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
12
اون قسمتهایی از کتاب که در مورد ترور اعلاحضرت فقید محمدرضا شاه پهلوی در خیابان و بمب گذاری در یک دستگاه فولکس واگن و عدم عملکردش عنوان کرده خیلی جالب بود چون همین قسمتو تووی کتاب نگاهی به شاه دکتر عباس میلانی خیلی مبهم و کلی گویانه ازش رد شده ، در کل ارزش مطالعه و وقت گذاری رو داره
توصیه می کنم خوانندگان کتاب اسناد میتروخین رو هم مطالعه کنند و دو کتاب را در محتوا مقایسه نمایند...به نظر صادقانه و ساختار اطلاعات شوروی را ترسیم می نماید...یا فروش ضد اطلاعات و ایجاد یک تصویر غلط و اشتباه ماهرانه و برنامه ریزی شده سرویس می تواند باشد...
تطبیق جالبی با هم دارند...ولی پیشرفت و محتوا در کتاب دوم بیشتر است....
چند فصل کتاب را خواندم.داده های خوبی در مورد ک گ ب می دهد و روش های اموزش...اگر صحت ادعاها مورد تایید و درست باشد...
موضوع سعادتی و درخواست روسها بیشتر درباره تیمسار احمد مقربی بوده..دنبال این بودند تا راز گیر افتادنش رو بدانند
‫ماجرا هم این بوده که یک ارتشی که جاسوس شوروی بوده واخبارتحرکات نظامی خصوصا تحرکات نظامی آمریکاییان درایران رابه شورویها میداده به ناگهان دستگیر ودردادگاه مخفی محکوم به اعدام وسپس اعدام می شه شورویها می خواستند بدونند جاسوسشون چگونه وتوسط چه نهاد ویا کس لو رفته بعد ازانقلاب متوجه می شن مجاهدین درتسخیر ادارات ساواک به یک سری اسناد دسترسی پیدا کردند وبا تماس با اونها خواستار رد وبدل این اسناد می شن این ظاهر قضیه است وتا چه حد درسته الله اعلم پس اصلا مسئله جاسوسی برضد منافع ایران وانقلاب نبوده .بعد درجایی این آقای جاسوس میگه یک کیوسک یا همون دکه سیگار فروشی که ازطرف ساواک کنار سفارت نصب شده بود وکار کنترل رفت وآمد سفارت روباهمون محمل دکه انجام میداداونجا بوده که اتفاقا نفرات سفارت هم ازاونخرید می کردند وساواکیها رومیشناختن بعد ازپیروزی قیام۵۷ بازهمون کیوسک وهمون ساواکی برای جمهوری اسلامی کارمیکردند فقطکارفرما عوض شده بود باتوجه به این برای کاری به این مهمی ازتلفن سفارت زنگ میزنند حالاشما پیدا کنید کمیته مستقر درسفارت سابق امریکا وماشالله قصاب وساواکی وساوامایی وکا.گ.ب رو ،وسعادتی ومجاهدین رو نکته مهم این داستان اینجاست که بلاخره کسی نفهمید اون ارتشی جاسوس چگونه به دام ساواک افتاده .سندش کو بگ بگم..
هم چون ماجرای آقای امیر انتظام سخنگوی دولت بازرگان وسفیردرکشورهای اسکاندیناوی که برای سرنگون کردن دولت بازرگان به اتهام جاسوسی فراخوانده وسالها درزندان بود ولی بازرگان دستگیر نشدازاین ماجراها زیاد داشتیم وداریم که بعدها روشن خواهد شد۲
من چون در ایران سکونت ندارم به این کتاب مورد اشاره شما هم امکان دسترسی ندارم ودرکل به کتابهایی که درایران خصوصا بعدازسال ۶۱ نوشته شده خصوصا کتابهای سیاسی حکومتی، وتاریخی اطمینان ندارم ولی درجایی دراینترنت خواندم که آقای طالقانی گفته ماجرای سعادتی اصلا جاسوسی نیست.چون اگر بود باید رهبران مجاهدین که به سعادتی دستور ردوبدل کردن این اطلاعات رودادند دستگیر می شدند که نشدند ماجرا بیشتر شبیه کشیدن زیرپای مجاهدین وسرکوبشون بوده
کا گ ب در ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک