زنان در تاریخ کهن ایران

[quote='دبیرزاده']آیا میشود فرهنگ وارزشهای ملتی چه در گذشته و چه اکنون، را از روی "رساله توضیح المسائل " و یا کتاب دینی شان داوری کرد؟
نخست اینکه مردمان ایران پیش از آیین زرتشتی پیرو کیش مزدایی(مزدایسنی) بودند و زرتشتی دینی حکومتی و زوری (تحریف شده از مزدایسنی) بوده که با نفوذ کاهنان آرامی( سریانی) و از زمان ساسانیان رسمیت یافت بی آنکه در ایران همه گیر شده باشد ، و مانی ومزدک نیز خواستند تا کیش مزدایی را دوباره به ایران بازگردانند اما سرکوب شدند ،
در ایران باستان تا زمان اسلام برده و کنیز داری رواجی نداشته و خریدو فروش آدمها و به رسم عروس دزدی که در میان آلتایی ها رواج داشته ، نبوده است، حتی در دین زردشتی نیز روا نمیداشته اند ،
دوما چون تمدن ایران همانند روم و یونان، تمدن بزرگی بوده که در آن همه چیز یافت میشده و ناگزیر خوب و بد هم داشته دستکم در باره تمدن ایران باستان صدها سندو کتاب بجا مانده که پانترکها و اسلامپرستان سلفی بتوانند عیبهایی در آن بیابند ، درحالیکه تمدنهایی همانند آلتایی تبارها در قعر جهالت و توحش میزیسته بودند و اصلا کتابی از خود نداشته بودند وکسی به آنها اهمیتی نمیداده تا به خود زحمت دهد تا چیزی درباره شان بنویسد ،
حتی بسیاری از واژگان پارسی از طریق آیین مانوی که در میان بعضی از آلتایی تبارها که به آن دین گرویده بودند بومی شد وکمی فرهنگ پیدا کردند،[/quote]
جناب دبیرزاده
منابع هم در مورد دین زرتشتی است نه ملت پارس، ولی مسلما پیامبری که از ملتی برمیخیزد از فرهنگ آن ملت تاثیر پذیرفته است با اینکه شدیدا مخالف نژادپرستی هستم اما زمانی که از تمدن حرف می زنید و خودبزرگ بینی پیدا می کنید یاد کتاب وندیدادتان و غسل با ادرار نزدیکان و ادرار گاو و تقدیس ادرار گاو و دستور شستن دست و صورت با ادرار گاو و گوسفندان می افتم
در اوستا، نَسک وندیداد، فرگرد هشتم، بند 11-13 آمده است: «پس از آنکه نسوکشان در سه گامی مرده بنشیند و آنگاه موبد رو به مزداپرستان چنین بانگ برآورد: ای مزداپرستان؛ بدین جا پیشاب بیاورید تا نسوکشان -افرادی که در تشییع جنازه حاضر بودند- گیسو و تن خویش را بدان بشویند. ای دادار جهان استومند؛ ای اشون، پیشابی که نسوکشان باید گیسو و تن خویش را بدان بشویند کدام است ؟ پیشاب گوسفند یا گاو نر؟ پیشاب مرد یا زن؟ اهورامزدا پاسخ داد: پیشاب گوسفند یا گاو نر، اما نه پیشاب مرد و نه پیشاب زن، مگر اینکه مرد یا زن، نزدیک‌ترین خویشاوند مرده باشند. مزدا پرستان باید پیشاب آماده کنند تا نسوکشان گیسو و تن خویش را بدان بشویند.

[quote='Khwanirath']لازمه هر گفتگویی، ادب است[/quote]
جسارتا به نظر من لازمه هر گفتگویی، حداقل میزان آگاهی است.
این جناب ماهان بهرام خان که در هر زمان که برایشان ممکن باشد نخود آش می شوند وقتی به بخثی از این دست که آشکارا اطلاعاتی در باره آن ندارندبرخورد می کنند به فرافکنی روی می آورند.
حالا در این نمونه اسلام، که اصلا ربطی به موضوع ندارد، را بهانه ابراز وجود قرار داده اند.

این کتاب درباره زنان کهن است ، یک اروپایی میگفت (بله میدانم، من غربزده ام ) میگفت «این زنان هر ملتی اند که فرهنگ و ارزش هر ملتی را نگه میدارد به نسل های بعدی یاد میدهند نه کتابها و قانون ها » همین آیین نوروز و سده و یلدا که امروز در میان ما بجا مانده هم از لطف زنان ایرانی است که همواره با شوق و وسواس ویژه ایی خانواده ها را به برگزاری آیینهای ایرانی وامیدارند ، و با متانت و فروتنی و انساندوستی همه سختی ها ی تاریخ را بدوش کشیده اند ، اما اکنون ما مردها هر کدام مان(قومگرای ایران ستیز، ملیگرا ، ضد دین ،باستانگرا ، زرتشتی گرا، شیعه ، سلفی ، اپوزیسیونی ، ضد روس، ...) بروش و سلیقه خودش و بسود منافع خودش میخواهد هر چیزی را تفسیر کند و از آن نتیجه گیری بسود خودش بگیرد، کاش ما میتوانستیم سلیقه های سیاسی قومی مان را در بررسی پدیده ها دخالت ندهیم

لازمه هر گفتگویی، ادب است

بله قبول دارم هر دینی که با سیاست آمیخته شد باید شاهد این اتفاقات هم بود اما مشکل اینجاست که دین اسلام و پیامبر بزرگوار از ابتدا دنبال قدرت بود و از هیچ جنایت و آدم کشی کوتاهی نکرد اما در سایر ادیان و پیامبران نگاه میکنی یه همچین چیزی رو کمتر میبینی مثلا بودا که حتی بخاطر عقایدش دست از قدرت و حکومت برداشت یا زرتشت که در جایی خوندم که در جنگ به عنوان یک فرد عادی کشته شده بوده...

کسی به نام زرتشت یا خلافت زرتشتی بلند شده باشه و بر علیه انسانها اعلام جنگ کنه
البته قرن هاست که زرتشتیان از لحاظ تعداد در اقلیت می باشند وگرنه در دوران ساسانیان و تداخل سیاست با دین جنگ هایی خونبار ایجاد شده بود.
تا پیش از اینکه کنستانتین مسیحیت را دین رسمی امپراتوری روم اعلام نماید دولت ایران از روی مقاصد سیاسی و با آغوش باز از نوکیشان مسیحی استقبال می نمود ولی پس از به رسمیت شناخته شدن مسیحیت در روم اینبار به مسیحیان قلمروی ایران به چشم ستون پنجم نگریسته می شد.
مسیحی شدن ارمنستان هم بهانه ای شد تا بیزانس و ساسانیان همواره همایت از دین را بهانه قرار داده و رقابت های مرزی و جنگ های دوران اشکانی را دنبال نمایند.
تنها نسطوریان که بنا بر دلایلی کلیسای خود را مجزا از مرکزیت دینی بیزانس می دانستند قادر به فعالیت آزادانه در خراسان بزرگ آن روزگاران بودند.

بیرون راندن دختران و زنان به هنگام عادت ماهیانه و پس از زایمان در میان برخی اقوام هند و همچنین بوداییان نپالی هم اکنون رواج داشته و به احتمال زیاد این رسم پس از مهاجرت کوچندگان آریایی به فلات ایران و شمال شبه قاره هند مرسوم شده است.
اما آیا زرتشتیان کنونی ایران و پارسیان هند به تمامی قوانین دینی خود مو به مو پایبند می باشند؟
در سفرنامه ابن فضلان که از مسیر شمال خوارزم بسوی رود ولگا و قلمروی خزران انجام داد با آداب و رسوم اقوام ترک مواجه می شویم که هنوز اسلام نیاورده بودند و پس از فروپاشی قدرت ساسانیان به تدریج در حال حرکت بسوی مرکز آسیای میانه بودند:
http://ketabnak.com/book/37358/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%81%D8%B6%D9%84%D8%A7%D9%86
آیا اکنون نیز ازبکان و قرقیز ها در برابر بیگانگان بدین شیوه ها عمل می نمایند و یا نفوذ فرهنگ اسلامی بسیاری از سنن آنها را ملغا نموده است؟
سایت هایی از این دست نه برای روشنگری درباره دین زرتشتی بلکه به دلیل واهمه از افزایش ایران دوستی عاقلانه و نه شونیسم کورکورانه می باشد:
http://www.raherasti.ir/
در عمل این قبیل سایت ها مراجعانی نداشته و تنها برای حلال کردن بودجه و بقولی مبارزه فرهنگی با نفوذ فرهنگ منحط ایجاد شده اند.

من نمیگم افراد مسلمان انساعنهای بدی هستند مشکل با خود اسلامست که هم مکارم شیرازی دارد هم ابوبکر بغدادی و هم سروش و البته مسلمان کمونیست هم داریم که این آخری دیگه نوبره در این بین اسلام سروش که ادامه اسلام مولوی و حافظ و عارفان پاکدل ایرانیست با اسلام واقعی بسیار فاصله داره.

اگه قرار بر نقد ادیان باشه باید بتوان همه رو بدون رودرواسی بررسی و نقد کرد اگه دین زرتشتی عیوبی داره دین اسلام هم عیوب فراوانی داره راستی رو بخواهیم دین اسلام سراپا عیب و نقص و دین ضد بشری است.

بختیار و فرخزاد و ... که به دستور آخوندها ترور شدن این ترور رو هم خود رسول الله بنیان گذاشت دیگه داستان عصما بنت مروان معروفه آخوندا هم خوندن و یاد گرفتن.