زنان در تاریخ کهن ایران
نویسنده:
مهدی اقبالی مهدی آبادی
امتیاز دهید
58 صفحه
زنان در طول تاریخ ایران دارای جایگاه و ارزش بوده اند تا آنجا که در کتاب مقدس زرتشتیان (اوستا) هیچ مردی از لحاظ اخلاقی و مذهبی بر زنان ارجحیت ندارد و شعار اصلی زرتشتیان یعنی گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک برای مردان و زنان توصیه شده است . خصایل زن خوب ، پارسا و با عفت شعار اصلی زرتشتیان بوده است. به جرات می توان گفت زن در ایران قبل از اسلام و در دوره ساسانی جایگاه بسیار بالایی داشته و به عنوان یکی از اعضاء مهم جامعه در مسایل مختلف شرکت می کرده است به گونه ای که گاه تصمیم گیریهای نهایی را انجام داده است .تا جایی که چند تن از پادشاهان ایرانی زن بودند که از جمله آنان “آذر میدخت ” دختر خسرو پرویز را می توان نام برد.این موضوع نشان از برابری حقوق زن و مرد از هر لحاظ در این دوران دارد. زنان در ایران باستان دارای آنچنان ارزش و شخصیتی بودند که حتی در میان ادیان جایی باز کرده بودند و بزرگ و ستودنی قلمداد می شدند ، چنانچه در آیین زرتشت یک روز از سال به نام روز زن نامگذاری شده است.
بیشتر
زنان در طول تاریخ ایران دارای جایگاه و ارزش بوده اند تا آنجا که در کتاب مقدس زرتشتیان (اوستا) هیچ مردی از لحاظ اخلاقی و مذهبی بر زنان ارجحیت ندارد و شعار اصلی زرتشتیان یعنی گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک برای مردان و زنان توصیه شده است . خصایل زن خوب ، پارسا و با عفت شعار اصلی زرتشتیان بوده است. به جرات می توان گفت زن در ایران قبل از اسلام و در دوره ساسانی جایگاه بسیار بالایی داشته و به عنوان یکی از اعضاء مهم جامعه در مسایل مختلف شرکت می کرده است به گونه ای که گاه تصمیم گیریهای نهایی را انجام داده است .تا جایی که چند تن از پادشاهان ایرانی زن بودند که از جمله آنان “آذر میدخت ” دختر خسرو پرویز را می توان نام برد.این موضوع نشان از برابری حقوق زن و مرد از هر لحاظ در این دوران دارد. زنان در ایران باستان دارای آنچنان ارزش و شخصیتی بودند که حتی در میان ادیان جایی باز کرده بودند و بزرگ و ستودنی قلمداد می شدند ، چنانچه در آیین زرتشت یک روز از سال به نام روز زن نامگذاری شده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زنان در تاریخ کهن ایران
جالب است که تا همین دو کامنت پیشین صحبت از نسخ تورفان و مانوی و سغدی و بلخی میکردید، وقتی از شما خواستم چند نمونه از این منابع رو معرفی کنید دیگر صحبتی از این نسخ نکردید و تنها به معرفی چند نسک اوستا بسنده نمودید.
دوست عزیز انچه که در شما یافت میشود ناآگاهی تاریخی و نبود اطلاعات کافی در این زمینه و بیان نظرات مغرضانه است. این از شیوه کاملا از نظرات شما مشهود است. صحبت از کورش و اثبات وجود تاریخی اوست،بحث رو به آلمان و سجده بر مقبره کورش و نمیدانم تروریسم و کشتار فلان مسلمانان بدست یک فرد در فلان شهر آلمان می کشید!
دوست عزیز اول بهتره یادبگیرید مغلطه نکنید بعد به نقد و برسی تاریخ بپردازید. اینکه در آلمان یکی اقدامی مسلحانه انجام داده چه ربطی به تاریخ 2500 سال پیش دارد؟! احتمالا بنده نیز باید اردوغان و خانواده او را به چنگیز خان مغول و تموچین و فرزندان او نسبت دهم و در یک جمع بندی اینچنینی ایل و تبار ترکان را به باد انتقاد گیرم.
اگر میخواهید با تاریخ آشنا شوید تشریف ببرید مطالعه کنید. خوشبختانه نه بنده وقت و فرصت بحث و جدل رو دارم و نه گویاشما چندان مایل هستید منطقی و مستدل بحث نمایید.
تشریف ببرید تاریخ اقوام و گسست های تاریخی اقوام ایرانی را مطالعه نمایید مطمئنا به جواب خود خواهید رسید(البته اگر بدنبال درک درست از واقعیتهای تاریخی باشید.)
کورش یک واقعیت تاریخیست.حال شما چه خوشتان بیاید چه با کینه و غرض از او یاد کنید. احتیاجی به باور داشتن به این شخص نیست خود مختارید،ولی انچه که کاملا هویداست از او به نام فردی عادل و دادگر نام برده اند و آنان نیز که از او به بزرگی یاد کرده اند اغلب یونانیان و دشمنان اقوام ایرانی بوده اند. اگر در منابع یهود(کتب عهدین) از او یاد کرده اند و به شما برخورده و به نوعی از صدر تا ذیل قوم یهود را به باد انتقاد گرفته اید این دیگر مشکل شماست. مشخصا باید اینگونه آزرده خاطر شوید. هرکجا که فلان مورخ فرانسوی سخن از قوم ترک گفته آن مورخ تبدیل به بزرگترین مورخ فرانسوی میشود. ولی هرکجا که یک مورخ از قوم پارس و کورش نام برده از دید شما جاعل و دروغگو بوده!
در نهایت هم مدعی این هستید که گفتارتان از روی سعه صدر و انصاف و تحقیق است!
به هر روی از همصحبتی با شما خرسند گردیدم و آرزوی موفقیت و شادکامی برای شما دارم.(سالهاست که پی بردم بحث و جدل برسر موضع گیری های تاریخی نتیجه ای جز اتلاف وقت نخواهد داشت چون نه با نظرات و مستدات من نوعی قرار است دیدگاه شما عوض شود و نه با نگاه مغرضانه ای که شما به تاریخ برخی از اقوام دارید قرار است بنده از جهانبینی که دارم دست کشم پس چه بهتر که برای یکدیگر آرزوی سلامتی و موفقیت داشته باشیم.)
باسپاس
در سفرنامه مادام دیولافوا در صفحه 98 به عنوان قبر مادر حضرت سلیمان نام برده شده است و نوشته شده است ایرانیان آن را قبر مادر سلیمان می دانند.
در سفرنامه جمیز موریه صفحه 188 نوشته شده است: که این قبر متعلق به مادر سلیمان است و نوشته شده است: اینها نمایشگر احترام کسانی است که از اینجا دیدار کرده اند اما از خط های ایران باستان یا حتی خطهای کهن تر تازی هیچ اثری در اینجا نیست کلید اینجا در دست زنان است و جز زن کسی حق آمدن به درون ندارد مردم نیز همگی اینجا را بنای مادر سلیمان می دانند و هنوز برای آن خاصیتی قائل اند.
دوست گرامی من متن گفتار شما رو کامل خواندم و اشاره نیز نموده،شما مدعی هستید کورش بزرگ بدست یهودیان ساخته و پرداخته شده که این ادعا کمترین اعتبار تاریخی و عقلی ندارد.
شما اشاره به منابع ایرانی دارید بفرمایید چندکتاب با خط سغدی و سکایی و مانوی(تورفانی) و بلخی و زرتشتی تاکنون خوانده یا دیده اید؟! دوست عزیز ردیف کردن چهارتا اسم خط و زبان دلیل بر اشراف و داشتن دانش به آن نیست. تمام اینهایی که نام بردید اکثرا آثار خطی آن به دوران پس از میلاد باز میگردد. چنان می گویید خط سغدی , و سکایی و بلخی که انگار یک کتابخانه به اندازه کنگره ملی آمریکا نسخ خطی به این زبانها داشتید و میان هزاران کتاب جستجو کردید و دیدی که نامی از کورش برده نشده پس پیش خود فکر کردید یحتمل کورش شخصیت مهمی در تاریخ این فلات نبوده که در میلیونها نسخه برجای مانده سغدی و سکایی و بلخی و تورفانی ووو....الی ماشاالله نامی از آن برده نشده!
دوست عزیز بهتر نیست کمی اهل منطق و تفکر باشید و اینگونه خرد خود رو بدست یک مشت مهمل گو همچون پورپیرا و ذهتابی ها ندهید؟!
نمیدونم الان با این قید تاکیدی که جملات خود بکار می برید و مدام سعی دارید به خواننده این رو القاء نمایید که کورش بزرگ شخصی ناچیز بوده یا از تفکر مغرضانه شما فرد مهمی نبوده این دلیل میشود که او را فردی مهم در تاریخ نخوانیم؟!
خوب همین شیوه استدلال نمودن شما نشانه غرض ورزی شماست. به فرض بنده بگویم اسکندر و آتیلا و چنگیز فرد مهمی نبودن یا چون در فلان کتاب نامی از آنها نیامده پس ناچیز بوده اند. آیا این ادعای بنده میتواند چیزی از اهمیت تاریخی این افراد که هرکدام در زمان خود تاثیر بسیار بر تاریخ بشریت بگذارند بکاهد؟! بجز اینکه شخصیت بنده و قوه فهم و انصاف بنده بزیر سوال برده خواهد شد.
[/quote]
kaydan گرامی
عذر شما ناموجه است ما میگوییم نیست شما می گویید هست مدرک بدهید بگویید در این متون اوستایی(یشناها-یشت ها-ویسپرت-وندیداد-خرده اوستا) نام کوروش به عنوان پادشاهی بزرگ آمده است
یا ثابت کنید من اشتباه می کنم و نام کوروش به عنوان پادشاهی بزرگ در متون پهلوی ساسانی کتیبه ها و کتاب ها آمده است
یا ثابت کنید در شعر و ادبیات پارسی نامش به عنون پادشاهی بزرگ بوده است.
یا در متون برجای مانده مانوی آمده است
ما میلیون ها نخوانده ایم حضرت عالی که خوانده اید خواهشا اثبات کنید در متون سغدی و بلخی و سکایی نامش آمده است
گرامی هر چه کم تفکر کرده باشم باز بیشتر از آن ابله مریضی تفکر کرده ام که به قبر کوروش کویر سجده می کند و یا پا می شود می رود آلمان مردم را به گلوله می بندد و فریاد می زند لعنت به ترکها و وقتی می گویند چرا اینکار را کردی می گوید افتخار می کنم آریایی هستم و مهاجران را کشتم و در بازجویی می گوید افتخار می کند زادروزش با هیتلر یکی است و از ترکها و عربها متنفر است.! انصاف بده کوروش کویر پرستان بی شعور اند یا پورپیرار؟ کدام کم تر تعقل کرده اند؟(حقیقتا به چنین افرادی جز ابله و مریض چه می شود گفت؟)
ذهتابی محققی بزرگوار است که دشمنانش همان پان پارسهای عاریایی که شرح شان رفت می باشد.
من القا نمیکنم استدلال می کنم و هر کس که قوه استنتاج دارد می تواند نتیجه گیری کند.
آتیلا در اسطوره های بسیاری از مردمان ملل مختلف جای دارد و در بسیاری از متون از آتیلا به نیکی یاد شده است و او را پادشاهی مردم دوست و شجاع و عاقل و صلح طلب شناخته اند برای مثال: در سرود حماسی آلمانی: Nibelungenlied و اسطوره اسکاندیناوی:Völsunga saga
به قلم مدیر سایت
موبد موبدان رستم شهزادی ـ رئیس سابق انجمن موبدان تهران ـ قائل است صیغه در دین زرتشتی وجود ندارد. وی می نویسد:
«قوانین ازدواج در دین زرتشتی بر مبنای تک همسری استوار است… همچنین ازدواج موقت وجود ندارد.» (جهان بینی زرتشتی، رستم شهزادی، تهران، انتشارات فروهر، چاپ دوم، ۱۳۸۸، ص ۴۹)
اما زرتشتی پژوه کم نظیر هاشم رضی در دانشنامه ایران باستان، ج ۱، ص ۳۸۵ ـ ۳۸۶ با تمسک به منابع کهن زرتشتی، ازدواج موقت در این دین را نشان داده است. وی ویژگی ها و شرایط آن در این دین را اینگونه بیان کرده است:
الف) زن علاوه بر نقش جنسی، باید به عنوان خدمت کار، زیر نظر زن دائمی مرد، انجام وظیفه می کرد.
ب) اگر فرزندی به دنیا می آمد، نه از مرد ارث می برد و نه از اصل و نسب مرد بهره ای داشت.
ج) مرد می توانست زن صیغه ای را به پسر بزرگ خود واگذارد.
د) مرد تا هفتاد سالگی وظیفه داشت مخارج فرزندانی که از صیغه متولد شده اند، تأمین کند.
هـ) تنها در صورت مرگ زن دائمی یا نازا بودن او، مرد می توانست زن صیغه ای را به عنوان همسر دائم برگزیند.
و) صیغه تنها میان ثروتمندان و اشراف و درباریان و روحانیان زرتشتی روی می داد.
به قلم مدیر سایت
موبد دکتر اردشیر خورشیدیان ـ رئیس انجمن موبدان تهران ـ در فرهنگستان علوم پزشکی ایران، از طب و بهداشت در زرتشتی سخن گفته است. او تلاش دارد با نقل ناقص تاریخ، رفتارهای گذشته ی زرتشتیان را بسیار منطقی و بهداشتی جلوه دهد. در مورد زنان حائض می گوید:
«در خانه زرتشتیان اطاقی سنگ فرش با تختخوابی جداگانه برای زنان داشتند که زنان در زمان عادت ماهیانه (دشتان) بمدت پنج شب از مردانشان جدا می شدند، که براستی اثر بهداشتی تنی و روانی خوبی داشته است. ای کاش امروزه نیز زنان در این مدت، از هم بستر شدن با زوج خود دوری کنند.» (پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، ص ۲۲۳)
کسی که عبارت بالا را می شنود خیال می کند زرتشتی ها در گذشته چقدر پیشرفته بودند.
اما واقعیت
واقعیت آن است که آمیزش نکردن با زن حائض، تنها یکی از احکام است و بیشتر رفتار زرتشتیان با زنان حائض آمیخته ای از خرافه ها و بعضا ضد بهداشت بوده است. فصل سوم از کتاب «شایست ناشایست» (کتاب احکام شرعی زرتشتیان در عصر ساسانی) به احکام زن حائض اختصاص دارد. برخی احکام در آن را مرور می کنیم:
ـ زن در ایام حیض و پیش از غسل (که دو روز پس از اتمام خون انجام می شود) نباید با آب خود را شستشو دهد. (یعنی در زمانی که بیش از هر زمان دیگر نیاز به رعایت بهداشت دارد)
ـ وقتی که خون شروع شد، لباس بر تنش پاک است اما در آن ایام، اگر لباس جدید بپوشد، آن لباس، ناپاک می شود.
ـ در اتاقی که زن حائض در آن است نباید آتش افروخت (به جز در سرمای شدید) و باقیمانده ی غذای او برای هیچکس حتی خودش قابل استفاده نیست.
ـ ظرف غذا و پارچه و سفره ای که لمس کرده ناپاک است.
ـ اگر زن حائض پا بر بالش و فرش بگذارد، آن دو ناپاک می شوند.
ـ اگر خوراک پخته سه گام با زن دشتان (حائض) فاصله داشته باشد ناپاک می شود.
ـ اگر لباس کسی به بدن زن حائض برخورد کند، لباسش ناپاک می شود و باید با ادرار گاو شسته شود.
ـ اگر دستان خود را با آب شست مرتکب گناه شده، کفاره به او تعلق می گیرد و باید دویست حشره (مثل مورچه و مارمولک که از شرورند) بکشد تا جبران گناه او شود.
ـ اگر به آب و آتش نگاه کند مرتکب گناه شده است.
ـ اگر به خورشید، ماه، ستارگان، چارپا و گیاه نگاه کند و یا با مرد اشو هم سخن شود، گناه کرده و ناپاکی را به آنها منتقل کرده است؛ چون دیو زن حائض بسیار نیرومند و مسری است و در حالی که در بدن حائض است، از طریق نگاه او به چیزهای دیگر سرایت کرده آنها را ناپاک می گرداند.
ـ باید پانزده گام از آب و آتش فاصله بگیرد.
ـ زن زائو هم تا هر زمان که خون از او آید و لک بینی کند، حائض به شمار می رود و باید احکام آن را رعایت کند.
منبع:
پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، اردشیر خورشیدیان، تهران، فروهر, چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
شرح وندیداد، ج ۳، ص ۱۵۳۵ به بعد، هاشم رضی، به نقل از شایست ناشایست، با ویرایش.
به قلم مدیر سایت
زرتشتی پژوه برجسته هاشم رضی در کتاب دانشنامه ایران باستان، جلد ۲، صفحه ۹۴۴ ـ ۹۴۶ از بخش سوم کتاب شایست ناشایست، احکام زن دشتان (حائض) را نقل کرده است. برخی از آنها بدین قرار است:
۱. اگر زن دشتان لباسی را برای استفاده در بر گیرد، آن لباس، ناپاک است. اما اگر از قبل بر تن داشته و سپس حیض شده، ناپاک نیست.
۲. همین که زن متوجه شد دشتان شده، باید لباس ها و اشیائی که با خود دارد در آورده، لباس مخصوص بپوشد و به دشتانستان برود و اوستا بخواند.
۳. خوراک پخته در سه قدمی زن، ناپاک می شود.
۴. استفاده از آب اگر در سه قدمی حائض باشد، جایز است.
۵. کسی که با پوشاکش با زن دشتان برخورد کند باید آن لباس را با گومیز بشوید.
۶. زن حائض، سه روز بعد از پاکی نیز باید جدا از دیگران باشد.
۷. زنی که بزاید یا سقط کند، اگر خون ببیند، دشتان به حساب می آید و احکام دشتان را دارد. این حکم تا هر زمانی است که خون یا لکه می بیند.
۸. زردی پس از اتمام خون حیض، حکم دشتان را دارد و همه ی احکام دشتان را باید رعایت کند.
۹. زن دشتان در سرمای شدید می تواند کنار آتش بنشیند بدون لمس مستقیم و غیر مستقیم آتش. در چنین مواقعی باید اوستا بخواند و دست را با گومیز بشوید. اما شستن دست با آب، گناه است و کفاره اش کشتن دویست خرفستر است.
۱۰. زن دشتان باید از این کارها بپرهیزد: نگاه به آتش و آب و خورشید و ماه و ستاره و چارپا و گیاه، سه قدمی آتش رفتن، دست بر آتش و خاکستر و آتشدان نهادن، رفتن در آب و زیر باران، سخن گفتن با مرد اشو.
۱۱. باقیمانده ی غذای زن دشتان برای خود و دیگران قابل استفاده نیست.
۱۲. پارچه و لباس نزد وی، اگر لمس نکرده پاکند.
۱۳. ظرف غذایی که برای زن دشتان می برند باید از آهن یا سرب باشد.
۱۴. کسی که خوراک برای زن دشتان می برد باید سه گام از او فاصله بگیرد تا ناپاک نشود.
۱۵. و نیز رضی در دانشنامه ایران باستان، ج ۲، ص ۶۹۰ نقل کرده که زن حائض به هیچ وجه نباید کودکی را لمس کند و حتی به او نزدیک شود.
به قلم مدیر سایت
یکی از رفتارهای زشت زرتشتیان، قرض دادن زن خود به مرد دیگر حتی بودن رضایت زن بود که به آن «ازدواج استقراضی» گفته می شود.
هاشم رضی معتقد است که با توجه به قرائن و شواهد، وندیداد (بخشی از اوستا) در فرگرد چهارم، بند ۴۴ سفارش به ازدواج استقراضی کرده است. ترجمه ی این بند از وندیداد چنین است:
«44. و هرگاه مردان همدین رسند یا برادران یا دوستان، و خواهش خواسته کنند یا خواهش زن کنند یا خواهش خرد کنند، اگر خواهش خواسته کنند، هم آنگاه به آنان خواسته دهند. اگر خواهش زن کنند، زن به نکاح آنان در آورند. اگر خواهش خرد کنند، برسانند یا بیاموزند دانش کلام مقدس را به آنان.» (دانشنامه ایران باستان، ج ۱، ص ۳۸۲)
هاشم رضی پس از بحث مفصل در باره ی مرسوم و قانونی بودن ازدواج استقراضی و مباحث دیگر، ساده لوحانه می داند که عبارت بالا را طوری معنا کنیم که یعنی به کسانی که درخواست زن دارند، کمک مالی شود تا بتوانند با دختران و بیوه زنان ازدواج کنند. وی در مورد عبارت فوق چنین می نویسد:
«در هر حال موبدان رسم ازدواج استقراضی و به دیگران جهت تمتع، زن واگذار کردن را به طور رسمی تبلیغ کردند. بند ۴۴ از فرگرد چهارم وندیداد، هرگاه با موازین اخلاقی امروز تفسیر شود، ساده لوحانه و از روی ریاست که ثروتمندان اگر مراجعانی داشته باشند که پول یا زن بخواهند، باید به آنان کمک کرد، پول داد، و وسلیه ازدواج شان را با زن دادن مهیا نمود. ازدواج استقراضی و نوعی دیگر تبادل زنان، رسمی ممهور به مجوزهای شرعی بوده است.» (دانشنامه ایران باستان، ج ۱، ص ۳۸۸)
به قلم مدیر سایت
در اسلام و زرتشتی (طبق وندیداد) آمیزش با زن در عادت ماهانه حرام است و هردو برای چنین عملی کفاره تعیین کرده اند.
کفاره ی آمیزش با زن حائض در اسلام
روزهای حیض سه قسمت می شود و بنابر احتیاط واجب اگر در قسمت اول آمیزش صورت گرفته مرد هیجده نخود طلا به فقیر باید بدهد و اگر در قسمت دوم باشد نه نخود و اگر در قسمت سوم باشد چهار نخود و نیم به فقیر می دهد. (توضیح المسائل، امام خمینی، مسئله ۴۵۲) برخی علما اصل آمیزش را حرام اما کفاره را مستحب می دانند.
کفاره و مجازات آمیزش با زن حائض در اوستا
در وندیداد، فرگرد ۱۸، کفاره و مجازات آمیزش با زن دشتان با آگاهی و با ریختن منی در رحم، اینگونه تعیین شده است:
کشتن هزار گوسفند یا بز و اهدای گوشت آن،
تهیه ی هزار پشته هیزم سخت برا آتش،
تهیه ی هزار پشته هیزم نرم برای آتش،
هزار دسته برسم،
هزار پیمانه شربت نذری آمیخته با هوم و…،
کشتن هزار مار که روی شکم می خزند،
کشتن دو هزار مار از نوع دیگر،
کشتن هزار وزغ خشکی،
کشتن دو هزار وزغ آبی،
کشتن یک هزار مورچه ی دانه کش،
کشتن دو هزار مورچه از انواع دیگر،
ساختن سی پل،
هزار ضربه شلاق اسب رانی،
دو هزار ضربه شلاق چرمی. (وندیداد، ترجمه و شرح هاشم رضی، فرگرد ۱۸، ص ۱۵۹۹ ـ ۱۶۰۱)
به قلم مدیر سایت
روزهای نخست ولادت، از زمان هایی است که هم مادر نیاز به آغوش گرفتن فرزندش دارد و هم فرزند نیازمندِ به آغوش کشیده شدن است. اما براساس منابع زرتشتی، نوزاد را در روزهای نخست تولد، از مادر جدا می کردند؛ زیرا زنی که پس از زایمان، خون می بیند ـ که بسیاری مواقع تا چهل روز طول می کشد ـ حکم زن دشتان (حائض) را داشت و باید آن مقررات دشوار را رعایت می کرد و یکی از آن مقررات، دست نزدن و حتی نزدیک نشدن به کودک است.
هاشم رضی در دانشنامه ایران باستان، ج ۲، ص ۹۴۵ از منابع زرتشتی نقل کرده که زنی که بچه زاییده یا سقط کرده تا هر زمان که خون ببیند، دشتان (حایض) به حساب می آید و باید احکام دشتان را رعایت کند حتی اگر چهل روز یا بیشتر طول بکشد.
از سوی دیگر در ج ۲، ص ۶۹۰ تصریح می کند که زن حائض به هیچ وجه حق نداشت کودکی را لمس و به او نزدیک شود.
ازدواج استقراضی در کتاب روایت پهلوی
به قلم مدیر سایت
در کتاب «روایت پهلوی» صفحه ۱۷ سخن از ازدواج استقراضی است. در آنجا آمده است که اگر کسی زنش را در اختیار مردی قرار داد، اما آن مرد نیز زن را به مرد دیگری داد و زن به مرد آخر راضی باشد چنانچه این تخلف (که بدون اجازه شوهر اول بوده) یک سال طول بکشد، هر دو مرد و زن محکوم به اعدام می شوند.
از عبارت بالا به دست می آید که اصل در اختیار قرار دادن زن خود به دیگران، ایراد ندارد اما مردی که زن را گرفته، (بنا به توضیح هاشم رضی) نمی تواند بدون اجازه ی شوهر اول، زن را در اختیار دیگری قرار دهد.
به قلم مدیر سایت
یکی از رفتارهای غیرمعقول در ایران باستان، ازدواج دختر با مرد متوفی بود تا یاد آن مرد زنده بماند و فرزندانی برای او به دنیا بیاورد. البته این فرزندان در واقع برای شوهر زنده ی آن زن بودند. عجیب آنکه زن یا فرزندان از آن مرده ارث هم می بردند.
این مطلب را زرتشتی پژوه برجسته دکتر کتایون مزداپور در کتاب «چند سخن» صفحه ۳۸۹ آورده است
فروش زن در ایران باستان
به قلم مدیر سایت
دکتر کتایون مزداپور از محققان پرتلاش زرتشتی است که تاکنون کتاب های متعدد در زمینه ی دین زرتشتی نگاشته و کتاب های کهن متعدد از زرتشتیان را احیا کرده است. وی در کتاب «چند سخن» مقاله ای با عنوان «خانواده باستانی ایرانی» دارد که وضعیت زن را در ایران باستان به ویژه در عصر ساسانی بیان می کند. در صفحه ی ۳۹۰ می نویسد:
«… با منظور داشتن این واقعیت که تا زن در سالاری مرد بود و در درون دوده می زیست، حتی می شد او را فروخت…»
چند شوهری در عصر ساسانی و دلیل آن!
به قلم مدیر سایت
موبدان، ثروتمندان و درباریان در زمان ساسانیان زنان دائمی و صیغه ای و نیز کنیزان فراوان داشتند. این امر سبب شد اکثریت مردان در جامعه با کمبود زن مواجه شوند. قباد ـ پادشاه ساسانی ـ به جای جلوگیری از زن بارگی طبقات مرفه، دستور داد مردان به صورت اشتراکی زن بگیرند!
هاشم رضی می نویسد:
«قباد شاه ساسانی خود امر به اشتراک زنان داد و این بدان سبب بود که روحانیان و طبقات مرفه الحال و ثروتمند و اشراف و درباریان و ثروتمندان، هر یک شبستان و حرمسرایی داشتند که زنان عقدی و صیغه ای فراوان، علاوه بر کنیزانی که بدون قید و شرط در اختیارشان بود، در این حرمسراها می زیستند.» (دانشنامه ایران باستان، ج ۱، ص ۳۸۳)