رسته‌ها
نهج البلاغه
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 51 رای
نویسنده:
مترجم:
محمد دشتی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 51 رای
این نسخه از نهج البلاغه به صورت تایپ شده و دارای صفحه آرایی چشم نواز و حجم بسیار کم است .

تعداد صفحات کتاب : 475 صفحه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
475
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
saeedlatifim
saeedlatifim
1394/08/22
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نهج البلاغه

تعداد دیدگاه‌ها:
289
بخش دوم:
اگر سخن شما را بپذیریم یک نکته مهم در ذهن خطور می کند
اگر قرآن را باید در دوران خود دید این قرآن امروز به چه کار می آید ؟ بهتر نیست این قرآن به موزه فرستاده شود؟ و مبلغین آن بازنشسته؟ بهتر نیست از قرآن در موزه کنار اشیاء به جا مانده از عصر حجر یا عصر آهن و... نگه داری شود ؟ بهتر نیست در موزه و کتاب های تاریخ به فرزندان ما گفته شود این قرآن است کتابی که مدت ها منسوخ شده؟ و بین زمان فلان و در مکان فلان از وی استفاده می شده و ثمرات و معایبش در طول تاریخ چنین است؟
پیشتر هم عرض کردم
خوشبختانه خبرهای خوبی می شنویم قدرت امروز اسلام در ایران و سایر کشورها چون پاکستان را منکر نمی شوم اما خوشبختانه این قدرت روز به روز در جهان در حال زوال است روزگاری آمون و مرداک و رای در خاورمیانه خدایی می کردند تعداد زیارت کننده و پرستنده زیادی داشتند اما امروز فقط یک اسم از آنان در کتاب های تاریخ مانده است. روزگاری میترا برای چندهزار سال بر فلات ایران و خاورمیانه خدایی می کرد الله در برابر میترا جلال و جبروت بیشتری ندارد ولی درگذر زمان از آن خدایان چه مانده؟ الله در مقابل آنان خدایی بزرگتری نیست زیرا پیروانش نه تمدن بزرگی ساخته اند نه مدنیت زیادی دارند نه تولید کننده علم هستند نه جوامع پیشرفته ای هستند هرچند الله جدیدتر است روزگاری نه چندان دور (شاید 150 سال دیگر) از این الله فقط یک اسم در موزه ها باقی خواهد ماند و تاریخ نسبت به الله بسیار بی رحم خواهد بود. خوشبختانه مارکسیسم (بهتر هست بگوییم شوروی) به زباله دان تاریخ رفت فاشیزیم نیز به زباله دان تاریخ رفت. (یک مکتب مذهبی ناکارآمد در خاورمیانه در زمان حاضر وجود دارد که می دانم شما نیز از ناکارا بودن آن آگاهید) نسل های بشر تغییر عقاید را در دنیای پرسرعت امروز نشان می دهند. من نابودی اسلام را به نسل های پس از خودم مژده می دهم. در دنیای پر از دانش و آگاهی فردا با هوش مصنوعی و آزادی اطلاعات مجالی برای توهم و قوانین تبعیض آمیز جنسیتی، عقیدتی و... الله باقی نمی ماند.
بخش نخست:
آری حق را در شیون زنان ایزدی در عراق شنیدیم، حق را بر سرهای ایستاده بر نیزه دیدیم، حق را در بانگ الله اکبر هنگام گردن زدن نظاره کردیم ،حق را هنگام انقلاب ایران با تمام وجود حس کردیم. حدود 1500 سال است این حق ادامه دارد کشتار بنی قریظه و نسل کشی ها اشغال سرزمین های آزاد و رفتار داعشی در آنان امپراطوری پر از تحجر و خرافات عثمانی، امثال محمود غزنوی و آقامحمد خان، امثال فضل الله های نوری و ... این حق مدت هاست که در حال گردن زدن است مدت هاست هنوز عده ای از تاریح درس نگرفته اند و بر طبل توخالی این حق می کوبند.
هدف پیامبر و همچنین قرآن ، ارائه یک سری سخنان نظری نبوده ، بلکه منظور ، اجرا نمودن و پیاده سازی و طراحی یک نوع از فرهنگ و تفکر خاص بوده است

باز هم عبارتی زیبا اما بی معنی و مفهوم خوب این اجرا نمودن و پیاده سازی یک توع فرهنگ و تفکر خاص!! بر اساس کدام اندیشه نظری است؟ بدون یک عامل نظری که چنین چیزی ممکن نیست. بله ذات اصلاحات تدریجی است و بشر به تدریج در حال تحول است ولی چنین اصلاحاتی در قرآن و اسلام بسیار جزئی است حتی در جهاتی در دورانی که مسلمین آنرا دوران جاهلیت می نامند شان و مقام زن و انسان ها بیشتر از دوره اسلامی بوده است تحمل و همزیستی بین ادیان با اسلام کمرنگ شد این اصلاحات تدریجی در اسلام که می فرمائید ردپای کمرنگی دارد چیزی که عیان است عکس این ادعا را در تاریخ اسلام ثابت می کند همانطور که پیشتر گفتم خود آیات قرآن یک سد محکم در برابر تغییر در آینده بود (آیا نبود؟)
کاش همان وقتی که محمد برای ممنوعیت مشروب گذاشته بود برای ممنوعیت برده داری و ارث زنان و بقیه موارد مهم تر می گذاشت ده ها آیه در مورد عایشه و تجدید فراش محمد و ... چه لزومی داشت جالب است از مثال ناکارآمد ممنوعیت مشروب در آمریکا سخن می گوید در کشور اسلامی ایران چندی قبل تعداد قابل توجهی از هم میهنان ما بر اثر استفاده از مشروب دست ساز غیراستاندارد کشته شدند (چون اسلام قوانین ناکارآمدی دارد)
درضمن من شخص محمد را با آبراهام لینکن مقایسه کردم مغلطه نکنید می دانیم چهارصد سال پیش هم خبری از آمریکای قرن 21 ام نبود تمایل به برده داری در آمریکا هیچ کمتر از عربستان دوره پیامبر نبود حتی بیشتر هم بود تجارت پرسودی برده داری در آمریکا بود و آبراهام لینکن در مقایسه با پیامبر شخصیت کارزیماتیک نداشت کاری اصولی کرد. برده داری را منسوخ کرد و نسل های بعد به تدریج به حقوق سیاه پوست ها بعد از لغو برده داری پرداختند به این میگن اصلاحات هم میهن من، نه اینکه گفته که کسی که روزه اش قضا شده برده آزاد کنه (بگذریم که همین باعث پذیرش برداه داری میشه) شبیه این سخنان همانطور که پیشتر گفتم دیگران هم گفته بودند و کرده بودند برده آزاد کنی قبل پیامبر هم بوده شما سندی ارائه ندادید که نشان دهد در ان مورد پیامبر دست به اصلاحات تدریجی زده
اسلام یک سری توصیه های انسانی دارد مثل نیکی به پدر و مادر و مسائلی از این قبیل بسیار عالی ولی قبل از اسلام در ادیان و جوامع مختلف این موضوع بوده و چیز عجیبی نیست که قرآن را متفاوت کند
شما به پرسش من پاسخ ندادید با توجه به اینکه می گوید: به نظر من اگر تغییر یک مورد ( مثلا ارث زن و برقراری سهم مساوی برای زن ) در جامعه بازتب مثبت داشت و هیچ مشکل اخلاقی و یا اقتصادی و یا فرهنگی برای جامعه ایجاد نکرد و اتفاقا همه خوشحال و راضی بودند مثلا خداوند در روز قیامت : به چه بهانه و یا علتی می خواهد ما را مواخذه کند لازم است پرسش خویش را تکرار کنم تا شاید این بار پاسخ دهید.
«بلعمی» ضمن توصیف پادشاهی جمشید می‌نویسد: «او مردمان را به چهار گروه پیشه وران تقسیم کرد و هر گروه را گفت که مبادا به جز کار خود هیچ کار کنند.»استاد پورداود در بخش نخستین از گات‌ها ضمن گفت‌وگو از پیشه‌وران می‌نویسد: «پیشه در اوستا... از برای گروه چهارگانه مردم که پیشوایان و رزمیان و کشاورزان و دست‌ورزان باشند، به کار رفته است.» در آغاز مردمان به سه گروه تقسیم شده بودند. بعدها دست ورزان یا دستکاران را از کشاورزان جدا کردند. «پادشاه و همه سران و لشکریان از ارتشتاران، موبدان و پیشوایان و دبیران و دانایان از آرتوربانان، برزگران و شبانان و همه دست‌ورزان چون آهنگر و کفشگر و درودگر و جز آن از والستریوشان به شمار بودند.» پژوهندگان خارجی برای روشن کردن وضع اجتماعی و طبقاتی ایران تلاش بسیار کرده‌اند از جمله ریچارد فرای می‌نویسد: ... بسیاری از محققان موقع یا وضع اجتماعی را از لحاظ عمودی و افقی بررسی می‌کنند. از نظر عمودی، شخص را در واحد‌های خانواده و کلان و ایل می‌سنجند و از نظر افقی، موقع او را در یک طبقه اجتماعی آنچنان که از تولد و شغل او بر می‌آید؛ مانند طبقه پیشه‌وران یا اشراف پایین تر یا مانند آنها بررسی می‌کنند. با آنکه در منابع کهن از چیرگی زن بر مرد در مشرق زمین سخن رفته ولی آثاری از این وضع در میان ایرانیان قرن هفتم و ششم پیش از میلاد نمی‌توان یافت. کلان پدرسالاری که در آن مردان در مناسبات خویشاوندی مقام برتری داشتند واحد جامعه ایرانی بود، اما اهمیت مرد در خانواده‌های کوچک و قبایل بزرگ‌تر اندک بود. می‌توان ساختمان عمودی جامعه ایرانی را به گونه زیر مجسم کرد (مقایسه دقیق نیست): ۱- خانواده۲- کلان ۳- قبیله۴- استان یا کشور۵- ملت یا مردم. سکه‌های دوره هخامنشی
در دوران ساسانیان مردمان به چهار طبقه اجتماعی تقسیم می‌شدند که مردم طبقه پایین این هرم قادر به بالا بردن طبقه خود نبودند و برای همیشه خود و نوادگان و پیشینیان آنها در همان طبقه باقی می‌ماندند:
روحانیان (آسروان)
جنگیان یا ارتیشتاران
مستخدمین ادارات دبیران
توده ملت (روستائیان یا واستریوشان و صنعتگران و شهریان یا هتخشان) کریستین سن ص 118
3 سئوال دارم . لطفا بدون ماله کشی جواب بدهید :
1- ایران در طی قرنهای گذشته ، مورد هجوم انواع فرهنگ ها قرار گرفت . از هجوم نظامی مغول و اسکندر و تارتارها و . . . تا هجوم فرهنگی مسیحیت ( انحرافی ) و مکاتب عرفانی و . . . . به چه علت ، هیچکدام موفق به تحمیل آیین خود نشدند و از میان اینهمه دین و آیین ( حتی از نوع داخلی مانند مزدک و مانی ) اسلام فقط مورد پذیرش واقع شد ؟
2- فرهنگ و تمدنی که باعث مباهات هر کشور است ربطی با خاک آن کشور ندارد ( زیرا خاک تمام نقاط دنیا خاک است و خاک با خاک تفاوتی ندارد ! ) بلکه غنای فرهنگی و افتخارات قومی وابستگی تام و تمام دارد به اندیشمندان آن قوم . شما نگاه کنید اکثر فلاسفه و شعرا و عرفا و دانشمندان این آب و خاک اسلام و قرآن را کمابیش قبول داشته اند و اگر هم اختلافی بوده اتفاقا آن اختلاف با فقها و مفتی هایی بوده که به ظواهر شریعت و قوانین فقهی بیشتر از روح قرآن ، عقیده داشته اند ( همین شلاق زدن ها و دست و پا بریدن ها و . . . ) شما با تفی قرآن و اسلام خط بطلان می کشی بر سراسر مثنوی و حافظ و ملاصدرا و ابن سینا و . . . . یعنی خط بطلان می کشی بر فرهنگ و هویت خود ! ( البته آنها نیز بنا به زمان خود دارای تفکرات اشتباهی بوده اند مانند زن ستیزی غزالی ولی کلیت راه و هدف را نباید با ایرادهای جزیی خدشه دار کرد )
3- در جامعه ایرانی قبل از ورود اسلام ، کاست طبقاتی حاکم بوده و همانگونه که فردوسی اعتراف می کند شاگر کفاش ، حق سواد آموزی نداشته . هم اینک پس از هزاران سال این کاست طبقاتی در هندوستان همچنان حاکم است و حتی یک طبقه به نام نجس ها در آنجا وجود دارد ! ! ! ولی مغرض ترین منتقدین و مخالفین اسلام نیز معترفند که با ورود اسلام ، این نظام طبقاتی ، دود هوا شد و برای همیشه از ایران رخت بر بست . و اتفاقا همین نکته ، اصلی ترین جوهره اساسی اسلام است و سایر موراد جزئیاتی بیش نیست برای بهانه جویی . . . . ( اسلام ، حتی مرز میان تمدن ها را هم فروریخت : نهضت ترجمه و . . . )
همانگونه که پیش بینی کردم : سخن حق ، دوستان را برآشفت ! ! عجیب هم نیست زیرا حق تلخ است ! بگذریم . . .
- هدف پیامبر و همچنین قرآن ، ارائه یک سری سخنان نظری نبوده ، بلکه منظور ، اجرا نمودن و پیاده سازی و طراحی یک نوع از فرهنگ و تفکر خاص بوده است . خوب ، برای اجرای این اهداف ، راهی نیست جز اصلاح و اصلاحات . . . و تمام عالم می دانند اصلاح ، یک شبه صورت نمی گیرد ( آنچه یک شبه صورت می گیرد و شما انتظار آن را دارید انقلاب و کودتا و شورش است که هیچگاه در طولانی مدت جواب مثبت نداده است ! ) بلکه ذات اصلاح بر تدریجی بودن آن است . پس چاره ای نبوده جز مدارا و کنار آمدن با برخی از هنجارهای ناپسند ... دوست عزیز وقتی زن را طی یک فرهنگ هزارساله ، جزو آدم هم حساب نمی کرده اند وقتی قرنها برده داری مجاز و قانونی بوده چگونه یک نفر بیاید و این تفکر را یک شبه ریشه کن کند ؟ پس چاره ای نبوده جز اینکه طی یک برنامه ریزی بلند مدت این آداب و رسوم غلط حذف شود . در آمریکا مصرف مشروبات الکلی ( در دهه 1920 )به طور ناگهانی ممنوع شد و دولت آمریکا با آن همه قدرت ، موفق به مهار آن نشد و الکل دوباره ازاد شد ! ولی پیامبر اسلام ، طی سه مرحله با فاصله زمانی این کار را ممنوع کرد و تا حدودی ( در بستر جامعه مردمی و نه در قصر پادشاهان ) این عمل برچیده شد .
- اعتراض کردید که چرا جامعه امریکا را با جامعه عربستان مقایسه کردم ؟ دوست عزیز که از سفسطه بدت می آید ! این سفسطه نیست که یک جا اسلام را تا به قرن بیستم می کشید و با عینک زمان حال قضاوت می کنید و یک جا می گویید نباید با آمریکا مقایسه کنیم . دوست عزیز : اینها ماله کشی است نه دلائل منطقی من ! :((:-(
- ضمنا زیاد ناراحت و عصبانی نشوید . هرآنچه باطل و دروغین است روزی نابود می وشد و آنچه حق است برجا می ماند . سوسیالیسم و مارکسیسم فقط صد سال توانست دوام بیاورد ولی اسلام خوشبختانه 14 قرن دوام آورده و شک نکنید تا قیام قیامت نیز باقی خواهد ماند . اگر هم چیزی از آن نابود شد و از میان رفت بدانید آن چیز جزو اسلام نبوده یا بعدها داخل اسلام کرده اند . یا مربوط به زمان پیامبر بوده و ربطی به تمام دوران ها نداشته . باز هم می گویم اصول اساسی اسلام که متعلق به تمام دروان هاست : نفی بت پرستی ، نفی فردپرستی ، نفی تجمل پرستی و مال اندوزی ، صداقت ، راستی ، نیکی با والدین ، جهاد با نفس و . . . .
- ولی دوستان عزیز هزاران آیه جاویدان و ابدی را رها کرده اند و چسبیده اند به چند آیه که مربوط به شرایط خاص فرهنگی همان زمان عربستان می شده و حتی همین آیات نیز در راستای اصلاحات تدریجی بوده است ( مثلا برقراری حق نصف مالکیت برای ارث زن و . . . )
- و اینکه دوست عزیزمان گفتند در آیات دست نبرید . کسی در آیات دست نبرد . ولی به نظر من اگر تغییر یک مورد ( مثلا ارث زن و برقراری سهم مساوی برای زن ) در جامعه بازتب مثبت داشت و هیچ مشکل اخلاقی و یا اقتصادی و یا فرهنگی برای جامعه ایجاد نکرد و اتفاقا همه خوشحال و راضی بودند مثلا خداوند در روز قیامت : به چه بهانه و یا علتی می خواهد ما را مواخذه کند ؟ ؟ ؟ :D
و نماز خواندن بنده؟ موسی چگونه نماز می خواند؟ در آیه 14 سوره طه
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی
منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار
حمد و سوره می خواند؟ این تعصبات مبنی بر اینکه همه به یک صورت نماز بخوانند چه معنا دارد؟ البته خوب است برای وحدت چنین کنند ولی در صورتی که بفهمند. چرا که نمازی که فهمیده نشود، خواندنش حرام است.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید در حال مستى به نماز نزدیک نشوید تا زمانى که بدانید چه مى‏ گویید-43 النساء
حالا اگر مسلمین بر شکل دیگری از نماز اتفاق نظر پیدا کردند، هیچ ایرادی ندارد.
گفتید: "مگه من دارم شعر می گم که ترجیع بند به کار می برم یا دارم داستان می نویسم که کاری بکنم مخاطب همذات پنداری بکنه". با این سطح دانش ادبی، ادعای قرآن شناسی هم دارید!
گفتید: "در مورد همون آیه کاملا گفتم که مکافات مشخص شده است". بله و این را هم اضافه کردید که این مجازات، مورد پسند خداست و خدا رفتار فرعون را-العیاذ بالله- تایید فرموده است. این ها همه نشانه ذهنیت خلاق شماست نه چیز دیگر!
گفتید: "خدا قاصر نیست که نتونه فقط به صورت امری بیاره". بله نیست و این کار را هم در قرآن کریم کرده است. کجا؟ در آیه 3 سوره شریفه نور. جایی که از فعل مضارع استفاده کرده است.
الزَّانِی لَا یَنْکِحُ إِلَّا زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لَا یَنْکِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ
مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسرى نمی گیرد و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک به زنى نمی گیرد و این بر مؤمنان حرام گردیده است
اما همانطور که در این آیه می بینید، برای اینکه مسلمان ها بفهمند که منظور خداوند، امر و فرمان است، در ادامه فرموده که این کار بر مومنین حرام است تا مسلمان ها آن را یک امر فطری تلقی نکنند بلکه یک حکم بدانند. پس خدا تواناست همانگونه که در این آیه چنین فرمود. اگر چنین منظوری داشت، در آن آیه قطع دست و پا هم چنین می فرمود.
گفتید: "با این حساب هزاران نفر پرده از حقیقت برداشتند و یه حقیقت رسیدن که بی معنی زیرا فقط یک تعریف از حقیقت وجود دارد". صادقانه عرض می کنم که از مطلق گرایی شما لذت می برم و آن را می ستایم. بله حق و حقیقت یکیست ولی حق، یک خیابان یک طرفه نیست. یک شاهراه است و می توان در خطوط متفاوت حرکت نمود. مثال، آیه 271 البقره:
إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ
اگر صدقه ‏ها را آشکار کنید، این‏، کار خوبى است‏، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است‏
کدام کار حق است؟ آشکار کردن صدقات یا پنهان کردن آن؟ هر دو. کدام حق تر است؟ دومی! و اساساً اگر مکاتب مختلف اسلامی را از شیعه و سنی و حنفی و حنبلی و شافعی و مالکی و زیدی و اباضی و خوارج و اثنی عشری و جعفری و اسماعیلی و علوی و سلفی را مطالعه بفرمایید، خواهید دید که هر کدام حامل بخشی از حقیقت است.
گفتید: "با آیه مگه جلوی دزد رو میشه گرفت". آیه نشان از حکمت خداست و بله. مسلمین صدر اسلام جلوگیری می کردند و جنگ های فراوان با بنی امیه از جمله بر سر همین حیف و میل کردن بیت المال بوده است تا به سقوط ایشان انجامید. اگر آن آیه را الله تعالی نازل نمی فرمود، چه بسا که چنین هم نمی کردند و الان هم که می بینید از قرآن دور افتاده اند و دزدها را وزیر و وکیل می کنند. این تفاوت در حکمت و توانایی خدا را، شما هم عوض بفرمایید جای دوری نمی رود.
و در مورد بخاری، اتفاقاً در کتاب ایشان حدیثی است از رسول الله که فرموده: از من جز قرآن ننویسید. بالاخره دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟ اگر گفته ننویسید، پس چرا اسماعیل بخاری نوشته و اگر گفته بنویسید، پس این حدیث در آنجا چه می کند؟ و باز هم تاکید می کنم که قرآن، خود را کافی می داند.
[quote='Amin4ty']باز هم مغالطه می کنی و حرف می زاری دهن من
مگه اینکه قدرت فهمی برای درک تعریف نداشته باشی
زور می زنی فقط تفسیر قرآن به قرآن بکنی
از تو بعید نیست بخوای همه چیز ها رو سطحی نشون بدی و مغالطه بکنی
همینی که نگرفتی نشون می ده از لحاظ سطح سوادت از شان نزول و تاریخ اسلام فقیری
فیلسوفان شروع به هذیان گویی می کنند و فکر کنم تو هم داری کم کم دچارش داری میشی
[/quote]
برسیم به فرمایش های اخیر جنابعالی
می گویید نگفته اید که تعریف شعر کامل تر شد. این جمله شماست: "اولا تعریف از اتم را در دانشمندان نگاه کنی می بینی عوض به معنای زیر و رو شدن نیست بلکه کامل تر شده و اگر دقت بکنی از زمانی که نیما اومد تعریف شعر گسترده تر و کامل تر شد".
گفتید تفاوت آهنگ و وزن عروضی را نمی دانم. تا پریروز که قرآن را نخوانده بودم. تا پریشب که قرآن را به فارسی نخوانده بودم و تا دیروز که به فارسی خواندم ولی بدون دقت. الآن هم که فرق عروض و آهنگ را نمی دانم. می دانم. فقط مشکل اینجاست که ندیده ام جایی گفته باشم عروض همان آهنگ است و محض اطلاع شما، قرآن نه عروض دارد و نه آهنگین است. سجع دارد! این مسئله خیلی واضح و بدیهی در قرآن است و کسانی که آشنایی های حداقلی با ادبیات و قرآن دارند می توانند متوجه امر شوند. آهنگین، به اشعار نیمایی گفته می شود که مثل خود نیما و اخوان سروده اند و شهریار هم اشعاری در این زمینه دارد. کجا من گفته ام که آهنگین بودن همان وزن عروضی داشتن است؟
این استدلال هم دلچسب افتاد. می گویید: "سندی نداریم که خود اعرابی که اون زمان مسلمان شده بودند اعتقاد نداشتند که قرآن حالت شعر داره". عرض می شود که عدم، نیاز به سند ندارد. وجود نیاز به سند دارد و این جزو پیش پا افتاده ترین اصول منطق است. این که مسلمین اعتقاد به شعر بودن قرآن داشته اند را باید ثابت کرد نه اینکه اعتقاد نداشته اند!
گفتید: "همین افرادی که می گفتن شعر است بعدا مسلمان شدن". از کجا می دانید؟ عده زیادی از مشرکین در جنگ ها کشته شدند.
گفتید: "همه می دونن که قرآن معجزه اش نثر ادبی است". و گفتید: "اگر بخواهیم وجه ادبی قرآن را خط بزنیم دیگر چه معجزه ایی دارد؟" شما را ارجاع می دهم به آیه 82 سوره شریفه نساء:
أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا
آیا در قرآن نمى‏ اندیشند اگر از جانب غیر خدا بود قطعا در آن اختلاف بسیارى مى‏ یافتند
در این آیه، نشانه اعجاز قرآن، عدم وجود اختلاف در آن است و این امری طبیعی است. در طی 23 سال فردی بی سواد، آیاتی آورده که تناقضی ندارند. حال آنکه ادبای ما همچون فردوسی و مولانا و حافظ، سخنان متناقض، فراوان دارند. و اتفاقا عدم توجه شما به پاسخ بنده به یکی از منتقدین به نام E R S منجر به طرح دوباره همین مسئله شد. معجزه عدد 19 در قرآن-که ادبی نیست و ریاضی ست- و پیش بینی پیروزی روم و سالم بودن بدن فرعون.
گفتید: "اگر به حرف های من دقت می کردی کاملا معلوم بود چه زمانی رو میگم". ممکن است بفرمایید از کجا معلوم بود؟
درخواست کردید که در مورد "ال" و "تنوین" توضیح دهم. باز هم معلوم است که گفتگوی پیشین مرا با عزیزان دیگر نخوانده اید و وارد گفتگو شده اید و بعضاً همان سخنان را تکرار می کنید. بحث "ال" و تنوین اشاره به درخواستی بود که در باب تفسیر آیه 29 سوره توبه از بنده کرده بودند. در آنجا نقدی بر نظر طبری در مورد "ید" و تاییدی بر نظر ایشان در باب "رسول" داشتم که چون "یدٍ" با تنوین آمده، پس نکره است و دست فیزیکی نباید باشد و منظور از دست، در اینجا هم قدرت است. و در باب "رسول" در همین آیه هم تایید نظر طبری بود که چون "ال" معرفه بر سر رسول نیامده، پس تنها رسول اسلام منظور نیست و انبیای دین خودشان (اهل کتاب) مد نظر است. می خواندید، می دانستید.
در ضمن این برده داری تا همین 100 سال پیش تو ایران هم بود.اینطور نبوده که ما مسلمونا برده داری رو برچیدیم بلکه این کار همین غرب و آمریکا بوده که خودش تا همین 100 سال پیش برده زیاد داشت..تو قرن 17 استارت این کار رو انگلیس و فرانسه زد و با اینکه خودش برده داشت ولی نزاشت کشورهای مسلمان مستعمرش برده گیری کنند البته تا حدودی و این اواخر هم لینکلن آمریکایی کلا برده داری لغو کرد.تو ایران هم رضا خان برده داری رو از ایران برچید وگرنه تا همین 120 تا 150 سال پیش حاجی هایی که میرفتند مکه از اونجا برده با خودشون میاوردند تو ایران و ازشون کار میکشیدند.اصلا ما مسلمونا نقشی در لغو برده داری نداشتیم.اتفاقا اگه دست ما بود میگفتیم چون تو قرآن هست و کلام خداست پس برده بگیریم...خودتونو گول نزنین.امان از این گردش آزاد اطلاعات که کار دست یک عده دکان باز داده.
در پاسخ به siawash110:
عزیز برادر اول اینکه مخالفین اسلام نه و منتقدین اسلام...این اولین مغلطه ی شما برای منحرف کردن ذهن خواننده ی این متون.برای توضیح بقیه ی مغالطات هم وقت و فرصت میخواد...و اینکه فرمودید هرچیزی رو باید با زمان خودش ببینیم این در مورد آیات قرآن صدق نمی کنه چون آیات قرآن همیشگی و جاودانه هست و لا یتغیر و لا یتبدل هست..وقتی قرآن برده داری رو تایید کرده چون آیاتش جاودانگی و همیشگی هست دیگه نمیشه با ماله کشی روحانیون جدید یا بقیه مفسرین بگین که الان در زمان حاضر میشه مسلمونا به جنگ بروند و برده مرد یا کنیز همخوابه ی جنسی نگیرند....نمیشه برادر من خودتونو گول نزنین.این کار میشه دست بردن در کلام خدا و عاقبت خوبی نداره..اگر یک تبصره یی یا آیه یی در قرآن بود که میگفت بله بعد مثلا هزار سال دیگه لازم نیست یک انسان رو برده کنید و خرید و فروش کنید اونوقت میشد حرف شما و مفسرین رو قبول کرد و این ماله کشی رو پذیرفت ولی همچین کلامی در قرآن نیست و برده داری کاملا تایید شده و تا ابد هم مسلمونا اگه قدرت داشته باشند این کار رو خواهند کرد..خودفریبی تا کی آخه!حداقل تو کلام خدا دست نبرید و کمی بترسید از این تفسیرهای دروغین و ماله کشی ها...چرا نمیترسید از عقوبت این کارها و دست درازی و تغییر کلام خدا؟در ضمن هی پشت سر هم مغلطه ی قیاس مع الفارق نفرمایید و هی نگید اکریکا و فلان هم برده داری داشتند.اول اینکه اگه اونام داشتند خوب اون هم اشتباه بوده ولی شما دارید در مورد کلام خدا و قرآن صحبت میکنید که برده داری رو تایید کرده!یا اینکه برداشت از کلام نیچه و مارکس رو با برداشت از کلام خدا در قرآن یکی میکنید؟بابا واقعا ایول دارید.چقد سفسطه ی قیاس مع الفارق در کلامتون فراوانه...بس کنید از این همه دروغ و تفسیرهای بیخودی و الکی...!سک انسان معمولی آمریکایی که برده میگرفته رو با تایید برده داری با کلام خدا رو آخه یکی میکنید!در ضمن اینایی که گفتین اگه فلان برده سواد یاد داد آزادش کنید باز توفیری نمیکنه و شامل همه ی برده های بیچاره نمیشه..حالا اون برده یا زن بیچاره ی کشاورز ایرانی که مسلمونا شوهرش رو کشتند و این بیچاره رو کنیز همخوابه ی جنسی میکردند و هی خرید و فروش تجاوز بهش میشد چی؟این که سواد نداشت یاد بده تا آزاد بشه؟؟؟چه کسی رو میخواهید فریب بدهید؟این حکم برده داری جاودانه شده و شامل لا یتغیر و لاتبدل هست..
نهج البلاغه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک