رسته‌ها
نهج البلاغه
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 51 رای
نویسنده:
مترجم:
محمد دشتی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 51 رای
این نسخه از نهج البلاغه به صورت تایپ شده و دارای صفحه آرایی چشم نواز و حجم بسیار کم است .

تعداد صفحات کتاب : 475 صفحه
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
475
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
saeedlatifim
saeedlatifim
1394/08/22

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نهج البلاغه

تعداد دیدگاه‌ها:
289

بعد گفتند قرآن آیات جهاد زیاد دارد. یکی از این آیات جهاد، جهاد کردن علمی و منطقی و کلامی است. آنجا که می فرماید با قرآن جهاد کنید. آیه 52 سوره شریفه فرقان.
فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا
پس از کافران اطاعت مکن و با قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز
کدام جهاد را می گوید؟ همین کاری که الان در حال انجام است.
فرمودند که در باب اسیر جنگی، نظر بنده و آقای طباطبایی است و اکثر منابع تاریخی این را رد می کنند. بماند که نزدیک ترین کتاب تاریخی، طبری ست با 170 سال فاصله با صدر اسلام. ولی خوب است نام 5 تا 10 تا از این "اکثر منابع تاریخی" که معتقدند در اسلام، افراد آزاد را اسیر می گرفتند بیان کنند. چون آنچه ما در واقدی و ابن اسحاق خوانده ایم، تایید این بود که برده در اسلام، معادل همان اسیر جنگی ست. بسم الله. ما منتظریم. این "اکثر منابع تاریخی"، اسم ندارند؟ حرف بی مبنا و سند که کنتور نمی اندازد. خوب است تخفیف دادند و نگفتند که تمام منابع تاریخی چنین ادعایی دارند.
و حرفی عجیب! "امروزه بکار گیری اسیرهای جنگی جز مفاد جنایت جنگی تلقی می شود و عملی غیراخلاقی است". گویی اینکه امروزه چه شکری می خورند و نمی خورند اهمیتی دارد و یا معیار اخلاق، این است که امروزه چه می کنند. نخیر. هر کسی که هجوم آورده و دستش به خون بی گناهی آلوده شده باید مجازات گردد. شما اگر به قدرت رسیدید در هتل مستقرشان کنید. قاتل آدم کشی که هم کیشان یا هموطنان ما را کشته را هدیه نمی دهند. مجازات می کنند. ما بر سر چه بدیهیاتی مکافات داریم.
و در نهایت حرفی غیر قرآنی و بلکه ضد قرآنی. "در اسلام اگر یک مسلمان یک برده را بکشد یا صاحب برده رضایت می دهد یا خسارت (مقدار ارزش مالی برده) می پردازد"
که صد البته خلاف آیه 45 سوره المائده است که می فرماید النفس بالنفس. جان در برابر جان. خوب است قبل اینکه سخن و ادعایی را به "اسلام" نسبت دهند، بگویند که منظورشان اسلام نیست بلکه این است که در تاریخ اسلام بعضی ها چنین می کردند.
معلوم نیست چه خبر است. یکجا ملک یمین را به کنیز و غنیمت جنگی ربط می دهد. یکجا حکم صریح النفس بالنفس را ندیده می گیرد و می گوید در "اسلام" جان برده معادل جان آزاده نیست. یکجا می گوید "اکثر منابع تاریخی" معتقد بودند که در اسلام، فردی را که تک و تنها گیر می آوردند به اسیری می گرفتند. حرفی عجیب و نامعقول. زحمت خواندن آثار دیگرانی چون طالقانی را هم به خود نمی دهد. یکجا معیار اخلاقی یا غیراخلاقی بودن کاری را نظر حسنعلی جعفر می داند.
صرف ادعا را همه می توانند بکنند. ولی خوب است ادعایی محققانه باشد و خوب است هدف ما صرف مخالفت با چیزی نباشد. از ما هم همینطور. اگر هدف دفاع صرف باشد، نه مورد رضایت خداست و نه اقدامی اخلاقی ست.
والله علیم بذات الصدور
[quote='ctr2006']
قرآن آیات جهاد زیادی دارد و جهاد با اسلحه صرفا جنبه دفاعی ندارد
این نظر شما و نظر آقای مصطفی حسینی طباطبایی است که اکثر منابع تاریخی عکس این موضوع را اثبات می کند
ضمنا دوست گرامی امروزه بکار گیری اسیرهای جنگی جز مفاد جنایت جنگی تلقی می شود و عملی غیراخلاقی است.
در اسلام اگر یک مسلمان یک برده را بکشد یا صاحب برده رضایت می دهد یا خسارت (مقدار ارزش مالی برده) می پردازد[/quote]
همانقدر که از دقت نظر جناب ctr2006 لذت می برم، از ناآگاهی ایشان در شناخت زبان عربی در تاسفم. گویا آنچه که پایانی ندارد، نقد کردن بدون آگاهیست.
ببینیم رویکرد ایشان چگونه است. در آیه 30 سوره معارج کلمه "ملک یمین" را "کنیز" ترجمه کردند. اما در آیه 50 سوره احزاب، ترجمه فرمودند "آنان که به عنوان غنایم مالک شده ای". بالاخره کدام است؟ کنیز است یا غنیمت جنگی؟ وقتی که اصلا معنای ملک یمین را نمی دانید، چرا این اندازه شجاعت برای اظهار نظر دارید؟
اما ملک یمین به چه معناست؟ "یمین و اَیمان" به معنای عهد و پیمان و سوگند است.

ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ یَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَیْمَانٌ بَعْدَ أَیْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ-108 المائده
فولادوند: این [روش] براى اینکه شهادت را به صورت درست ادا کنند یا بترسند که بعد از سوگندخوردنشان سوگندهایى [به وارثان میت] برگردانده شود [به صواب] نزدیکتر است و از خدا پروا دارید و [این پندها را] بشنوید و خدا گروه فاسقان را هدایت نمى ‏کند
مشاهده می کنیم که "اَیمان" به فتح همزه، به معنای سوگند است. ملک یمین به چه معناست؟ کسانی که مالک عهد و سوگندشان شده اید. یعنی با شما تعهدی بستند. غنیمت جنگی، تعهدش کجا بود؟ ملک یمین چه زنانی هستند؟ به آیه 10 الممتحنه مراجعه می کنیم.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْیَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِکُمْ حُکْمُ اللَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید چون زنان با ایمان مهاجر نزد شما آیند آنان را بیازمایید خدا به ایمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باایمان تشخیص دادید دیگر ایشان را به سوى کافران بازنگردانید نه آن زنان بر ایشان حلالند و نه آن [مردان] بر این زنان حلال و هر چه خرج [این زنان] کرده‏ اند به [شوهران] آنها بدهید و بر شما گناهى نیست که در صورتى که مهرشان را به آنان بدهید با ایشان ازدواج کنید و به پیوندهاى قبلى کافران متمسک نشوید [و پایبند نباشید] و آنچه را شما [براى زنان مرتد و فرارى خود که به کفار پناهنده شده‏ اند] خرج کرده‏ اید [از کافران] مطالبه کنید و آنها هم باید آنچه را خرج کرده‏ اند [از شما] مطالبه کنند این حکم خداست [که] میان شما داورى مى ‏کند و خدا داناى حکیم است-ترجمه فولادوند
حال از کجای این دو آیه، کنیز در آمده را خدا عالم است.


نقل قول
mt1397 از همان اولش، اگه روی نهج‌البلاغه متمرکز میشد، الان این گفتمان به پایان رسیده بود.
حالا، شما با این پیام‌تون، بدتر طولانیش کردید!
بهتره در پیام خصوصی به نتیجه برسید

نه-پیام خصوصی چرا! پیام عمومی بله . -- بزارببینیم چی میگن خوبیش همینه و ضمنا چرا فقط نهج البلاعه ؟ موضوع طبیعتا تسری پیدا میکنه! از هر دری سخنی ! اومدیم اینجا در تضارب آرا چیز یاد بگیریم از هم دوستان شرکت کننده در بحث ممنون
نقل قول
! ❤
mt1397
خوب است کمی اطلاعات تاریخی خود را بیشتر کنید . . . پیامبر اسلام به خاک هیچ کشوری تجاوز نکرد

احتراما اگر تعریف از کشور مرزبندی های کنونی دنیای نوین باشد بله ولی در همان زمان پیغمبر اسلام به قبایل یهودی مختلف (مثل بنی قریظه و خیبر و...) به چند شهر موته، طائف، تبوک و... حمله کردند که نظام و فرهنگ متفاوتی داشتند در آن هنگامه نیز پیغمبر اسلام چنان قوی نبود که به دو همسایه قوی خود ایران و روم لشکر کشد
برای مثال در جنگ موته که فرستاده محمد در شام را کشتند محمد قصد لشکر کشی داشت که توسط رومیان سرداران منصوب شده پیامبر کشته شدند
چه این حملات را منطقی و درست بدانیم چه غیرمنطقی و نادرست پیامبر اسلام به خارج از مرز های خود لشکر کشیده است
دقیقا مانند تمام نبردهای حضرت علی و امام حسین که داخلی و جنبه اصلاحی داشته

بعد از مسلمان شدن عده زیادی حمله به دیگر نقاط شروع شد و هیچ سند و هیچ نوشته ای وجود ندارد که حسین و علی از فتح شام و تیسفون و ایران و ... انتقاد کنند و آنرا بد بدانند عمر خلیفه مسلمین بود و علی و پیروانش شمشیر زن عمر بن خطاب بودند
نمی دانم در فرهنگ لغت شما واژه اصلاح چطور معنی شده است اما حمله به بنی قریظه و خیبر و غیره جنبه اصلاحی نداشته است (چطور ممکن است جنگ بدر و خیبر اصلاحی باشد) چه این جنگ ها توسط پیامبر اخلاقی بوده باشد چه غیراخلاقی اسمش اصلاح نیست
قرآن آیات جهاد زیادی دارد و جهاد با اسلحه صرفا جنبه دفاعی ندارد
می گمارند و خرید و فروش می کنند. در اسلام، اسیر داری بوده و هنوز هم هست.

این نظر شما و نظر آقای مصطفی حسینی طباطبایی است که اکثر منابع تاریخی عکس این موضوع را اثبات می کند
قرآن، سوره المعارج (70) آیه 29 و 30
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ.
و کسانی که شرمگاه خویش نگه می دارند؛ مگر برای همسرانشان یا کنیزانشان ، که در این حال ملامتی بر آنها نیست.
قرآن، سوره الأحزاب (33) آیه 50
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَیْکَ وَبَنَاتِ عَمِّکَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِکَ وَبَنَاتِ خَالِکَ وَبَنَاتِ خَالَاتِکَ اللَّاتِی هَاجَرْنَ مَعَکَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِیُّ أَن یَسْتَنکِحَهَا خَالِصَةً لَّکَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فِی أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ لِکَیْلَا یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا.
ای پیامبر ، ما زنانی را که مهرشان را داده ای و آنان را که به عنوان ، غنایم جنگی که خدا به تو ارزانی داشته است مالک شده ای و دختر عموها و دختر عمه ها و دختر داییها و دختر خاله های تو را که با تو مهاجرت کرده اند بر تو حلال کردیم ، و نیز زن مؤمنی را که خود را به پیامبر بخشیده باشد، هر گاه پیامبر بخواهد او را به زنی گیرد این حکم ویژه توست نه دیگرمؤمنان ما می دانیم در باره زنانشان و کنیزانشان چه حکمی کرده ایم ، تابرای تو مشکلی پیش نیاید و خدا آمرزنده و مهربان است.
ضمنا دوست گرامی امروزه بکار گیری اسیرهای جنگی جز مفاد جنایت جنگی تلقی می شود و عملی غیراخلاقی است.
در اسلام اگر یک مسلمان یک برده را بکشد یا صاحب برده رضایت می دهد یا خسارت (مقدار ارزش مالی برده) می پردازد
به هر حال ، سئوال را دوباره مطرح می کنم تا دوستان نیز مغلطه های خودشان را دوباره مطرح کنند ! ! !
حمله خلفاء به ایران و یا سایر کشورها چه ربطی به پیامبر اسلام دارد ؟
مغلطه ی به جای جواب ، تخریب کن ! مغلطه ی به جای جواب ، بگو مغلطه کردی ! مغلطه ی به جای جواب ، مظلوم نمایی کن !
مغلطه به جای جواب ، طرح سئوال کن ! مغلطه ی به جای جواب ، بگو چرا بحث را منحرف کردی !
مغلطه به جای جواب ، قهر کن و بگو من دیگر با شما حرفی ندارم ! مغلطه به جای جواب . . . . . . . ( البته شما ظاهرا نه تنها تمام مغالطات را بهتر از من می شناسید بلکه در عمل کردن به آنها نیز وارد تر هستید ! )
البته غمی نیست ، امیدوارم جهان دیگری در کار باشد ، زیرا می گویند آنجا امکان خود را به خواب زدن به هیچ وجه وجود ندارد ! ! ! ! !
خاموشی هائی که بحث رابارور می سازند
برای فهم بعضی مسائل جوهری، به جای مباحثه زیاد، بایستی خاموش ماند.
نتیجه هر بحثی را در لحظات خاموشی میتوان گرفت.
در مباحثه، حیثیت اجتماعی فرد، او را از قضاوت بیطرفانه که بایستی از شخص خود صرف نظر کنند (یا از طرفداری از گروه وحزب خود صرفنظر کند) باز می دارد.
در این لحظه خاموشی است که او به عنوان قاضی، میان خود ودیگری، به خود و دیگری، گوش می دهد.
چون در مباحثه، اواز طرف خودش حرف می زند، وطرف خودش را می گیرد؛ ولی در خاموشی، قاضی، دیگر طرف کسی نیست، بلکه بیطرف است.
خاموشی، لحظه ایست که انسانِ طرفدار، تبدیل به انسانِ بیطرف می گردد وفقط واقعیت را در نظر می گیرد.
در خاموشی، گویندهِ طرفدار، قاضیِ بیطرف می شود.
#کتاب_فلسفی_بیراهه_های_اندیشه
#منوچهرجمالی
[quote='siawash110']قیاس مع الفارق را شما انجام می دهید دوست عزیز . . . [/quote]
اینطور نیست که هر کسی بنابر ظن و گمان خود، مطلبی را مناسب زمان بداند و مطلبی را نداند و بر حسب ذوق و قریحه خود، یک حکم را باطل کند و یک حکم را هم نکند. باید به علت حکم نگاه کرد تا بعد اجتهاد نمود. برخی از احکام، شکل ظاهری ایشان عوض می شود و برخی دیگر، به کل بلاموضوع می گردند. ضمن اینکه در اسلام، هیچگاه برده داری نبوده است که حالا بخواهد مطابق زمان لغو گردد یا نگردد. برده داری به این صورت است که فرد آزاده ای را می گیرند و به بیگاری می گمارند و خرید و فروش می کنند. در اسلام، اسیر داری بوده و هنوز هم هست. کسانی که در جنگ ها اسیر می شدند را به کار می گماردند به عنوان خدمتکار. که البته همانطور که اشاره فرمودید، به مناسبت های مختلف آزاد می کردند. محض اطلاع بیشتر به کتاب برده داری از دیدگاه اسلام نوشته آقای مصطفی حسینی طباطبایی مراجعه بفرمایید.
ضمن اینکه برابری حقوق زن و مرد، زمانی لازم است که برابری حدود ایشان ابتدا برقرار گردد. هر جا حدود هست، حقوق هم هست و هر جا که حقوق هست، حدود هم هست. فی المثل در شرایطی که مسئولیت تامین معاش و مسکن و البسه و خوراک خانواده با مردان است و زنان مسئولیتی در این زمینه به لحاظ قانونی و شرعی ندارند، حقوق برابر لطیفه ای بی نمک است. در شرایطی که این نقش ها تغییر کند و انتظارات قانونی برابر گردد، حقوق متفاوت ظالمانه است.
[quote='siawash110']قیاس مع الفارق را شما انجام می دهید دوست عزیز . . .
خوب است کمی اطلاعات تاریخی خود را بیشتر کنید . . . پیامبر اسلام به خاک هیچ کشوری تجاوز نکرد تمام نبردهای او داخلی و جنبه اصلاحی داشت ( دقیقا مانند تمام نبردهای حضرت علی و امام حسین که داخلی و جنبه اصلاحی داشته ) حمله خلیفه ها به ایران و یا سایر کشورها هیچ ربطی به پیامبر و خدا و قران ندارد . . . . ( ضمنا آوردن حدیث که مثلا پیامبر به آنها گفته بود حمله کنند در تاریخ نگاری علمی هیچ جایگاهی ندارد و بیشتر به درد همان روضه و منبر می خورد )[/quote]
من با شما دیگر حرفی ندارم چون شما به خودتون قول دادید که حقیقت رو به هر نحوی شده کتمان کنید.برای ختم کلام نام های سفسطه و مغالطاتی که شما در این تارنما استفاده کردید رو لیست مختصر میکنم...مغلطه ی قدیمی و معروف قیاس مع الفارق-مغلطه ی تعمیم جز به کل-مغلطه ی تعمیم کل به جز-مغلطه ی تشبث به رای اکثریت-مغلطه ی سراشیبی لیز-مغلطه ی توسل به مرجع نادرست-سفسطه مصادره به مطلوب-مغلطه ی شخص ستیزی-مغلطه ی خودت هم همینطور-سفسطه ی پرسش جهت دار.......این لیست مغالطات شما در این چند صفحه بود دوست عزیز..واقعا باید به شما آفرین گفت!ماشالا تمام مغالطات رو هم خوب میشناسید که به این زیرکی ازشون میتونید استفاده کنید.....روز خوبی داشته باشید.
در نهایت اینکه 1-نظم آهنگ به آهنگ ناشی از نظم قرآن مرتبط می شود که در سجع و چند آیه معدودی در قرآن قابل مشاهده است. مثلا :
ای که باور نکنی فی الشجر الاخضر نار
*****
انتظار وصل تو اخسرین اعمالا
*****
2-نظم آهنگ هم مورد اتفاق همه مفسرین نیست و برخی آن را روا دانستند و برخی ناروا
3-اعراب قدیم، قرآن را آهنگین نمی دیدند و تا قرن اخیر، کسی از مفسرین چنین برداشتی نکرده است.
4-آهنگین بودن تلاوت قرآن، به معنای آهنگین بودن قرآن نیست.
5-برخی از موافقین، نظم آهنگ قرآنی را همان سجع می دانستند.
در پایان خواهشمندم پیش از انتشار مطالب، آن ها را بازخوانی کنید. رعایت نکردن علائم نگارشی، فهمیدن نوشته شما را سخت می کند. خواهش دیگر هم اینکه از قرار دادن پیوندهای غیرمرتبط خودداری کنید. پیوند فارس نیوز و تبیان ارتباطی به بحث ما نداشتند. یکی معرفه و نکره در زبان فارسی بود و دیگری انواع "ال" که هیچ کدام به بحث ما ارتباطی نداشت.-رستگار باشید
نهج البلاغه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک