سلمان پاک
نویسنده:
لویی ماسینیون
مترجم:
علی شریعتی
امتیاز دهید
«آنچه را سلمان میداند، اگر ابوذر میدانست کافر میشد.» پیامبر اسلام
سلمان پاک عنوان کتابی است به نگارش لویی ماسینیون نویسنده فرانسوی و به برگردان علی شریعتی جامعهشناس ایرانی.
این کتاب بیش از تحلیل متکی بر روایات است که نویسنده بیشتر آنان را از راویان غالی (غلو کننده) ماخوذ میداند. و تکیه اساسیاش را بر روایات معقول تاریخی میگذارد. این کتاب تألیفی در چند بخش چگونگی ورود سلمان به اسلام، آزاد شدنش از بند بردگی و همیار شدنش با پیامبر (تا درجه روایت حدیث به اهل بیت پیوستن وی را) و آثار همنشینی عجمی چون او را، که در جامعه متعصب آن زمان نمیتوانست پذیرفته شود، در کنار پیامبر عرب بررسی میکند.
مترجم خود نیز مقدمهای بر آن افزودهاست.
لویی ماسینیون در این کتاب مینویسد:
«شیعه و سنی هر دو سلمان فارسی را از صحابه پیغمبر می شناسند. سلمان یکی از سه نفر غیرعرب اولیه است که مسلمان شده (دو تن دیگر عبارتند از شعیب یونانی یا رومی و بلال حبشی) و این سلمان خصوصاً از حیث ظاهر و وضع و حال عجمی (ایرانی) از دیگران قابل تشخیص بوده است.»
» نام اصلی کتاب: Salman Pak et les premices spirituelles de l''''Islam Iranien
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
بیشتر
سلمان پاک عنوان کتابی است به نگارش لویی ماسینیون نویسنده فرانسوی و به برگردان علی شریعتی جامعهشناس ایرانی.
این کتاب بیش از تحلیل متکی بر روایات است که نویسنده بیشتر آنان را از راویان غالی (غلو کننده) ماخوذ میداند. و تکیه اساسیاش را بر روایات معقول تاریخی میگذارد. این کتاب تألیفی در چند بخش چگونگی ورود سلمان به اسلام، آزاد شدنش از بند بردگی و همیار شدنش با پیامبر (تا درجه روایت حدیث به اهل بیت پیوستن وی را) و آثار همنشینی عجمی چون او را، که در جامعه متعصب آن زمان نمیتوانست پذیرفته شود، در کنار پیامبر عرب بررسی میکند.
مترجم خود نیز مقدمهای بر آن افزودهاست.
لویی ماسینیون در این کتاب مینویسد:
«شیعه و سنی هر دو سلمان فارسی را از صحابه پیغمبر می شناسند. سلمان یکی از سه نفر غیرعرب اولیه است که مسلمان شده (دو تن دیگر عبارتند از شعیب یونانی یا رومی و بلال حبشی) و این سلمان خصوصاً از حیث ظاهر و وضع و حال عجمی (ایرانی) از دیگران قابل تشخیص بوده است.»
» نام اصلی کتاب: Salman Pak et les premices spirituelles de l''''Islam Iranien
این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
آپلود شده توسط:
Reza
۱۳۹۸/۱۱/۱۱
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سلمان پاک
متاسفانه و صد البته متاسفانه ، ما در نقد و بحث اسلام و تاریخ آن و افراد آن ، همگی از سر احساسات نظر میدهیم، و آنگاه که هیجانات و احساسات غلبه میکند عقل از مان میرود و آنگاه است که عدهای از این سوی بام و عدهی دیگر از آن سوی بام میافتند.
نه دفاع احساسی و متعصبانه ارزش بارد و به عکس آن.
اگر بخواهم به تک تک موارد بر اساس تاریخ ها (که کشیدن حقیقت از دل تاریخ کاری بس مشکل است) ؛ پاسخ بگویم به اندازه همان ۶ صفحه و حتی بیشتر بایستی سخن گفت .
تنها مطلبی را که به همه توصله میکنم این است که از شنیدهها که فلان کس در ماهواره میزند و همینطور آن چیزها که بر بالای منبر گفته میشود پرهیز کنید و به سراغ مطالعه کتابهای معتبر با نگاه عاقلانه بپردازید.
به گفته بسیاری از تاریخ پژوهان و محققان علت این گفته پیامبر این بود که سلمان می دانست همش کشک هست و وحی و جبرئیلی در کار نیست[/quote]
لطفا نام تنی چند از این تاریخ پژوهان و محققان را به همراه کتابی که در آن اظهار نظر کرده اند و در صورت امکان شماره صفحه کتاب ایشان بیان بفرمایید.
به گفته بسیاری از تاریخ پژوهان و محققان علت این گفته پیامبر این بود که سلمان می دانست همش کشک هست و وحی و جبرئیلی در کار نیست و این گفتار از باز نویسی تورات و انجیل و کتب و روایات زرتشتیان و غیره ساخته شده بود
مطلبی در خور توجه بیان کنم
چند هفته پیش تندیس سلمان فارسی در شهر کازرون به آتش کشیده شد گویا امروزه برخی ایرانیان از حقیقتی که سلمان می دانست آگاه شده اند اما با ایدولوژی و مکتب وی مخالف هستند
اینکه اصلا آیا سلمان نامی وجود خارجی داشته؟
بحث جدی تری هم شکل گرفت. با مستنداتی می پرسید ایا اصلا محمد نامی وجود خارجی داشته؟؟؟؟!!!;-)
اضافه کنید خسرو اپرویژ (شکست ناپذیر) که به نام پرویز می شناسیمشان. ایشان در نبرد با سپاهیان بهرام چوبین به رومیان پناه برد و با سپاهیان روم، حکومت بهرام چوبین را برانداخت.
* شاهپَرَند یا با نام شاهآفرید، آخرین شاهدخت ساسانی، دختر پیروز سوم و همسر ولید یکم بود که مادرش فیروز دختر قیصر روم بوده است، همچنین با خاقان ترک نیز نیایی داشته است؛ بدین گونه با سه پادشاه نسب داشته و مادر یزید سوم بود. یزید سوم به نسب مادرش افتخار میکرده است: أنا ابنُ کسری و أبی مروان/ و قیصر جَدّی، و جَدّی خاقان! (یعنی ایشون از "خائن"ترین خائنان باید شمرده شود دیگه؟!نه؟ از سه جهت خیانت کرده!
* شهربانو، نمونهی مشهور بینیاز از توضیح.
* کنارنگ، مرزبان مرو و ابرشهر + برزین شاه، به خاطر صلحی که با عبدالله بن عامر نمودند، "خائن" اند.
* آناستاسیوس، (درگذشته ۲۲ ژانویه ۶۲۸) یک سرباز زرتشتی در ارتش ساسانی بود که به مسیحیت گروید. چون از دین زردشتی درآمد، "خائن" است و مسیحی هم شد و تازه به سرزمین روم رفت، خیانت ازین آشکارتر داریم!
* باذان پسر ساسان، همانند روزبه (سلمان پسین) "خائن" است. (دوبار هم خائن است، چون از سوی ساسانیان منصب داشته و صحابی شد)
* رستم فرخزاد، فرمانده بزرگ ساسانی، به خاطر گرایشهایی که به صلح با "اعراب" داشت، خائن یا دستکم نیمهخائن است.
* مسیحیان نسطوری که در سرزمینهای امپراتوری ساسانی میزیسته اند (که ایرانیان آشوری کنونی بازماندهای از آنان باشند) هم "خائن" اند، چرا که صلح نمودند و راضی به پرداخت جزیه به خلافت راشدین شدند.
و فعلا همینها را در یاد دارم. همانطور که گفتم، کافی است ما هویت ایرانی را صرفا در یک حکومت بگنجانیم، یک چهارچوب بسیار بسته بسازیم، و ایرانی را فقط آن تعریف کنیم و هرکی خارج از آن چهارچوب بود "خائن" بنانیم. و حتی دقت نکنیم که "خائن" به چه معناست و نسبت به چه چیزی سنجیده میشود. و جالب این جاست که این چهارچوب، ساخته و پرداخته همین دو قرن اخیر ماست و هیچ فیلسوفی پشت آن نیست، هیچ زردشتی به آن باور ندارد، و هیچ نشانهای از اینکه بازماندگان امپراتوری ساسانی هم به آن معترف بودند در تاریخ نیست، این یک فکری است ساختهی پس از دوران فتحعلی آخوندزاده (نمایشنامهنویس) است، نویسندگانی مانند او پشت آن هستند نه متفکری نه فیلسوفی نه حتی پژوهشگری مثل ابراهیم پورداوود.
این چهارچوب خلاف هویت ملی ایرانیان است و نمیتوان از آن چشم پوشید و نسبت به آن بیتفاوت بود. شما در این مورد، ایرانی را صرفاً حامی ساسانیان و علیه "عربهای مهاجم" خیالی (که همان خلافت راشدین و پیش از آن فرستادگان پیامبر محمد باشد) در نظر گرفتید، (تازه با وجود اینکه مفاهیم "هویت ملّی"و "حاکمیت ملّی" ساخته روزگار کنونی است نه آن زمان).
ما نمیتوانیم هویت کنونی ایرانی را مربوط به یه سری جنگ میان ساسانیان و خلافت راشدین بدانیم، اگر فقط بحث درباره یک رویداد تاریخی بود با چنین واکنشی از سوی من مواجه نمیشدید. شما به طور رادیکال علیه همه مسلمانان و همه عربها سخن گفتید، حالا باید جواب پس بدهید. هیچ کاربری نیامده نظر بده "همکاری نظامی میان سلمان فارسی با خلافت راشدین در فتح امپراتوری ساسانی، خیانت به میهنش بوده". (که چنین چیزی هم وجود نداشته گویا)کاربری آمده گفته
« (روزبه خائن) خیانتکارترین و وطن فروش ترین فرد در تاریخ ایران است که متاسفانه دانش خوبی هم داشت و با راهنمایی و آموزش خیلی مسایل به پیامبر اسلام هم کشورش را بدست اعراب نابود کرد و هم جهانی راگرفتار بلای جانسوز اسلام خشن اعراب کرد.و در جنگهای اعراب و ایران کمکهای فراوانی به اعراب کرد بدلیل کینه ای که از خاندان پادشاهی ایران بدل داشت .او بود که علوم مربوط به مراقبه (مکاشفات) و علوم غریبه را به پیامبر آموخت تا بعدا پیامبر به واسطه همین مکاشفات سطحی ادعای پیامبری کند و جهانی را به اتش بکشند»
در این سخن، نژادپرستی و نفرتپراکنی دیده میشود.
تفکرتان را مدرن کنید، زبانتان را اصلاح کنید،آن وقت آزادید نظرتان را بگویید، هرچه که باشد. با واژگان کلّی و تفسیر برترانگاری از هرچیز ایرانی و پلیدانگاری هرچیز غیر ایرانی، شما تفکری دوخطی خواهید داشت.
چندبار هم گفتم خواستار اقدام "پلیسی"نبودم، اینکه شما در کشورتان این پیشفرض را نسبت به قانون دارید به من ربطی ندارد، این وبگاه یه سری اصول و مقررات داشته موقعی که ثبت نام میکردید، احتمالا الکی تیک زدید فقط وارد بشوید، "قانون" این وبگاه چیست، طبق همان برخورد شود. این دیدگاه کاربر Dr. Esfandiari نژادپرستی و نفرتپراکنی است و باید به او تذکر داد. بهانه استعاره و کنایه هم پذیرفته نیست. به طور روشن میتوانند اصلاح کنند.
دوست گرامی Sonia 2؛ پس شما تعیین میکنید چه موقع کاربری از آزادی بیان بهره مند است؟ به عقیده شما پیش شرط آزادی بیان داشتن"تفکر مدرن" و "زبان اصلاح شده" است و اگر کاربری فکری متحجر و زبانی ناپالوده داشت اجازه اظهار نظرندارد. و اگراظهار نظری بکند که شما با او موافق نیستید و حاصل نا آگاهی ( و یا شاید آگاهی، بسته به نظر خواننده) باشد، شما تخلف او را گزارش میکنید تا با او بر طبق قوانینی برخورد شود که موقع ثبت نام برای "وارد" شدن فقط الکی تیک زده است؟ بهتر نیست بجای برخورد قهری و پلیسی و پیش داوری سعی کنید اون رو از چشمه دانشتون سیراب کنید و با مباجثه و ارائه دلیل، اشتباهش را به وی گوشزد کنید؟[/quote]
شما هم تعیین نمیکنید که به کاربری "حقِّ گزارش دادن تخلف" داده شود یا نه!!!
ضمنا، من نگفتم کسی حق اظهار نظر ندارد. گفتم زبانش را اصلاح کند،هرچه دل تنگش میخواهد بگوید. اونهم در وبگاهی مثل کتابناک، اینجا دیدگاهها به حساب نباید مثل چتروم و گروه ها اینا باشه.
بعدشم، آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
شما که باور دارید هر کسی مسئول سخنان و رفتار خویش است؟ درست؟ ایشان نظری داده، پای حرفش بایسته. این وبگاه اگه قوانین نداشت،اون وقت خرده بگیرید. من "آزادم که گزارش تخلف" بدهم، شما نمیتوانید مردم رو امر به سکوت کنید و نهی از شکایت. من حق دارم که تخلفی را در وبگاه کتابناک گزارش دهم، تعارف مال مهمونیهاست، مرجع رسیدگی به این تخلفات هم مدیریت همین وبگاه است که موقع ثبت نام همه کاربران، رعایت مقرراتش را پذیرفته اند. (باز خوبه شما بحث رو سیاسی نکردید) تمام.