رسته‌ها

نویسنده‌های مورد علاقه

نویسنده‌ای انتخاب نشده
نویسنده‌های بیشتر

آخرین دیدگاه‌ها

در پرتو رهنمودهای ارزشمند و با همت مدیران کارآمد مجموع زیان و بدهی شرکت‌های ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو به حدود هفت و نیم میلیارد دلار رسید. ذوب‌ آهن اصفهان هم از قافله عقب نمانده و پانزده همت زیان ثبت کرد.
از متن کتاب؛ "مادرم در ده سال آخر زندگی حافظه اش را رفته رفته از دست می داد. او با برادرهایم در ساراگوسا زندگی می کرد. یک بار که به دیدنش رفته بودم دیدم که بچه ها مجله ای به دستش دادند و او با دقت از اول تا آخر آن را ورق زد. بعد آن را
این کتاب به مرور چگونگی واکنش روشنفکران ایرانی به تغییرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ایران بین سال های 1330 تا 1370 پرداخته است و نشان می دهد که چگونه تمرکز بر ایجاد یک هویت ملی اصیل در مرکز توجه روشنفکران ایرانی بوده است.
هر کسی را در گور خودش می خوابانند. أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌؛ که هیچ کس بار گناه دیگرى را (در قیامت) به دوش نخواهد گرفت(النجم-38). به هر حال نباید از ستم جانبداری کرد. شناخت ستمکار و فریبکار چندان سخت نیست.
حالا ما که این نوع کتاب ها رو خوندیم چه گُلی به سر خودمون و مملکتمون زدیم؟! دانش آموزان امرزوی(به قول شما) هم چوب ندونم کاری های نسل های پیش از خودشون رو دارن می خورن.
فون میزس کتاب لیبرالیسم را حدود صد سال پیش نوشته است و ای کاش این کتاب در همان دوران، در ایران ترجمه، منتشر و خوانده می‌شد. امروز دیر است. برای آشنایی با لیبرالیسم و کاپیتالیسم یک قرن عقبیم. ما پیش از آن‌که کاپیتالیسم را بشناسیم از آن متنفر
شاید انتخاب نام پرسشی برای این کتاب نشان دهنده این نکته باشد که در آن زمان نویسنده با وجود اشراف کامل در عرصه زیست شناسی نسبت به ابعاد و بزرگی تاثیر آلودگی های انسانی روی زندگی زمینی کمی دودل بوده. در آن زمان افراد و نهادهای کمی درباره خطرا
تنها نیم قرن پس از نگارش این کتاب توسط دفو، شخصیت پردازی آن کمابیش رد شد. پروفسور نیکولا لیسی در کتاب زنان، جنایت و شخصیت به بررسی این موضوع می پردازد که چرا "مال" فراموش شد و شخصیت هایی چون "تس" جای او را در فهرست مجرما
مقاله "چرا ایران به المپیک مسکو نرفت؟" به قلم جناب داریوش نوروزی همراه کاریکاتور لئونید برژنفِ مشعل(المپیک) به دست در حال به آتش کشیدن هیزم های زیر پای مردی که نماد افغانستان است و ... ما مردم ایران که مرغ عروسی و عزا هستیم.
این نمایشنامه در سال ۱۹۸۰ توسط آرتور میلر با همکاری فانیا فنه لون(۱۹۸۳-۱۹۰۸) پیانیست، آهنگساز و خواننده کاباره فرانسوی اقتباس و نوشته شده است. فنه لون در پاریس از پدری یهودی و مادری کاتولیک زاده شد. در سال ۱۹۴۳ به دلیل یهودی بودن و همکاری ب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک