رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

جغرافیای استرابو: سرزمین‌های زیر فرمان هخامنشیان

جغرافیای استرابو: سرزمین‌های زیر فرمان هخامنشیان
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 41 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 41 رای
مروری بر کتاب:
سرزمینهای زیر فرمان هخامنشیان
جغرافیای استرابو یکی از مهم‌ترین تألیف‌های به جا مانده از روزگار بلافاصله پیش از آغاز تاریخ میلادی است. تحقیق یا تألیفی در باره روزگار باستان سراغ نداریم که در آن به این اثر اشاره نشده باشد و از آن نقل قول نکرده باشد.
جغرافیاس استرابو از هفده کتاب تشکیل شده. ده کتاب آن درباره کلیات علم جغرافیا و اروپا مخصوصاً یونان و ایتالیا و نواحی اطراف آنجا است. کتاب‌ەای یازدهم تا هفدهم شامل سرزمین‌هائی می‌شود که سه سده پیش از استرابون جزء شاهنشاهی هخامنشیان بوده...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
simin
simin
1394/04/31

کتاب‌های مرتبط

ری، شهری به قدمت تاریخ
ری، شهری به قدمت تاریخ
3.7 امتیاز
از 3 رای
ایران از آغاز تا اسلام
ایران از آغاز تا اسلام
4.6 امتیاز
از 317 رای
History of the Persian Empire
History of the Persian Empire
4.6 امتیاز
از 40 رای
دو قرن سکوت
دو قرن سکوت
4.5 امتیاز
از 72 رای
The Greek and Persian Wars 500–323 BC
The Greek and Persian Wars 500–323 BC
4.6 امتیاز
از 9 رای
راهنمای گردآوری سکه - بخش ۲
راهنمای گردآوری سکه - بخش ۲
4.3 امتیاز
از 9 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جغرافیای استرابو: سرزمین‌های زیر فرمان هخامنشیان

تعداد دیدگاه‌ها:
28
[quote='A_S'] من گفتم طبیعی است؟ خوبه من هر دوتون رو سرزنش کردم، خواهشا هوچی گری نکنید. ... منظور این است کسی که خودش همان کارهای زشت بر علیه مردمی دیگر یعنی ایرانیان می کند، چگونه دیگری به خاطر همون کار زشت بر علیه اعراب سرزنش می کند، شما حتی مثلهای ساده فرهنگ ایران رو نمی دونید؟ ببخشید ما ضرب المثل کانادایی بلد نیستیم. هم شما هم ارمیا جفتتان نژادپرست هستید و هیچ تفاوتی با هم ندارید و کار هیچ کدامتان طبیعی نیست.
در ویکی پدیا هر کسی میتونه مطلب بنویسه پس دچار اشتباه است، ویکی پدیا انگلسی به خاطر نظارت بالاتر کمتر دچار تحریف است. ولی من فکر می کنم شما از عمد برای گوشه و کنایه مثل همین «ایران دوست» آریایی را به کار بردید شاید در دنیا کوچک شما مردم به آریا، اغوز و ... تقسیم شوند ولی من آدمها را اینگونه دسته بندی نمی کنم. همچنین در ویکی پدیا ایران‌ستیزانی همچون شما هم مطالب می‌ گذارند مثلا در ویکی پدیا تورکجه مطلبی به نام پان-فارسیسم میزاره با نقشه پان-ایرانیسم، در حالی که ما در تاریخ چیزی به نام Pan-Persianism مثل پان-ترکیسم Pan-Turkism نداریم ولی کسانی که دنبال تفرقه انداختن هست چنین مطالبی را می نویسند تا ایران را تیکه تیکه نشان دهند به قول معروف کافر همه را به کیش خود داند. پس در ویکی پدیا جا برای همه است، پس بهانه های نابخردانه نیاورید و به جای مغالطه کردن و مزه ریختن مثل دیگر دوست دانشمندتان، پاسخی منطقی و مستدل بدهید نه پاسخ های بی سروته سطحی.[/quote]
معمولا، اعتراض نکردن به نوشته‌های «دانشمند» و سکوت‌تان می‌تواند به نوعی تایید آن‌ها باشد. با این حال، من بازجو نیستم تا دنبال ریزترین نکات زندگی‌تان باشم و دنبال تناقض‌های احتمالی بگردم، اگر می‌گویید که با نظرات ایشان موافق نیستید من هم حرف‌تان را باور می‌کنم. ولی توصیه می‌کنم یک بار دیگر تعریف «نژادپرستی»‌ را مرور کنید و به من یادآوری کنید که برخلاف ترشحات مغزی این «دانشمند» که مدام در لعن و نفرین ملیت‌ها و قومیت‌های دیگر است از من چه خوانده‌اید که مرا نژادپرست نامیده‌اید؟! اغتشاش ذهنی این دانشمند به آنجا رسیده که مرا به پان‌ترکیسم ملحق کند، مایلم بدانم که شما از کجا به اینجا رسیدید؟
با نوشته‌های آنلاین انواع و اقسام پان‌ها تا حدودی آشنایی دارم و با همان اعضای گرگ‌های خاکستری متوهم در دانشگاه آنکارا هم جدل‌هایی داشته‌ایم ولی این که به نفی «پان‌ایرانیسم» رسیدید نیز برایم‌ جالب است. آیا واقعا منظورتان این است که هیچ ایده‌ی پان‌ایرانیستی یا شوونیستی در ایران وجود نداشته و ندارد؟!
[quote='vforw']فکر کنم شما همان جناب کاربر nikdoost باشید که فحش و فحش کاریش به کاربران زبان زد عام بود و چندماه است که مسدود شده. فکر کنم شما همان آقای نیکدوست هستید یا اگر نیستید نشبتی باهاش دارید یا آن را الگو قرار دادید.
نکته: اشتباه دستم خورد لایک کردم.[/quote]
شما از سخنان گستاخانه بیگانگان دل‌آزرده نشو. دل‌آزرده من هستم که از پگاهان تا شامگاهان وخت خود را پای درخواست به ویکی‌پدیا دادن برای پاک نمودن دزدی‌های همانندانش را کرده‌ام. اگر شما به بخش Template:Arabic culture در ویکی‌پدیا بروید می بینید بسیاری از دانش‌ها با هنر‌های اسلامی، مانند Islamic philosophy به نام Arabic philosophy نوشته شده است. هنگامی که شما روی این دانش‌ها با هنرهای تازی می‌زنید برایتان هنرها و دانش‌های اسلامی را می آورد با اینکه ایرانیان در شکوفیایی شهرگانی در جهان اسلام با مردمی کمتر از تازی‌زبانان، بهره‌ای اگر بیشتر هم نداشته باشند کمتر هم ندارند. در آنجا حتی دستاوردهای ایرانیان مانند Banna'i، پورسیناگرایی Avicennismو ... به پای تازیان نوشته شده ات. حتی آن‌ها دستاورد مملوکان ترک‌تبار را در آنجا به پای خود نوشته اند زیرا زبان‌شان عربی بود. بارها گفته‌ام‌و اکنون هم می گویم تا نشان دهم چیزهای اسلامی را که تازیان می‌کوشیند تازی نشان دهند دروغی بیش نیست: ما با آنکه زیان جهان اسلام تازی حجاز بود هیچ سازه‌هنری، ادب‌دان، هنرمندو دانشمندی از آن‌جا نداریم. بزرگان تازی، در راستی مردمان تازیده یا مستعربه مانند عراقیان‌و مورها بودند نه تازیان حجاز. بنده هنگامی که می شنوم مردمی که به ساز "مزمار شیطان" می‌گفتند برآنند چیزی به نام موزیک تازی که پایه‌هایش کوشش‌های ایرانیانی مانند فارابی بوده است‌و از روی موزیک پارسی ستهم هنایش‌ پذیرفته است، دارند، یا مردمی که فرش بهارستان را از بی‌فرهنگی تکه‌پاره می‌کنندو زیراندازشان حصیر بوده است، بر آن هستند که فرش تازی دارند، از خنده رودبر شوم بااینکه چیزی نمی‌گویم، با این روی هنگامی که می‌بینم دستاوردهای مردمان مسلمان دیگر را تازیان می‌کوشند پای خود بنویسند اینجا است که ناسازگار شوم‌. اگر در تاریخ بنگریم این ایرانیان بودند که کُرپانی نژادپرستی تازیان شده اند از همان زمان که را ما موالی کردندو عجم خوانده اند بگیر تا زمان صدام که نام جنگش را قادسیه صدامی گذاشته بود تا دست‌بردن در نام شاخاب پارس، با این روی هنگامی که ما پاسخ نژادپرستی‌هایشان را به تندی می‌دهیم از سوی ایران‌ستیزان فرنگی که با این تازیان‌و تازی‌گرایان همسو هستند، نژادپرست خوانده شویم. برای آن که بدانید این تازیان به چه آن اندازه نژادپرست به معنای راستین واژه هستند، در کتار دانستن کمپین‌های عرب‌سازی‌ِ صدام با کردکشی‌هایش با نسل‌کشی‌های داعش، بروید درباره کمربند تازی (Arabic Belt) که گروه بعث سوریه برای کُردان سوری درست کرد را بخوانید.
[quote='شاپری']حیوان نادان چون از تایید خوشت میآید[/quote]
فکر کنم شما همان جناب کاربر nikdoost باشید که فحش و فحش کاریش به کاربران زبان زد عام بود و چندماه است که مسدود شده. فکر کنم شما همان آقای نیکدوست هستید یا اگر نیستید نشبتی باهاش دارید یا آن را الگو قرار دادید.
نکته: اشتباه دستم خورد لایک کردم.
هنگامی که دیدگاه پیشینم را بازخوانی کردم، دیدم شاید برخی که به زبانزدهای روز زبان‌شناسی آشنا نیستد، خرده بگیریند چرا "پسوند جمع" را که هم برای –ستان، هم برای anam- به کار بردم، باید گفت در زبان‌شناسی پسوند را به چم گسترده‌ایی به کار برند. در ویکی‌پدیا نوشته شده است:
In linguistics, a suffix (sometimes termed postfix) is an affix which is placed after the stem of a word. Common examples are case endings
ویکی‌پدیا: suffix
برگردان: در زبان‌شناسی، یک پسوند (برخی‌گاه زبانزد شود پساوند) وندی است که پس از ستاک واژه‌ایی جای گیرد. نمونه‌های فراگیر پایان‌های جاورها هستند.
همچنین پسوندهایی مانند -ستان (همچون هندوستان)، -لاخ (همچون سنگلاخ)، -زار (همچون ریگزار) پسوند مکان نیستند، زیرا به ویژگی مکان اشاره نمی‌کنند به تجمع مردمان یا چیزها نمار کنند نه ویژگی جای آن. پس -ستان پسوند فراوانی است، ارنه پسوند -ستان در تابستان (جایی که تابش فراون است) با زمستان (جایی که زم/سرما فراوان است) را چگونه می‌توان توجیح کرد؟ با این روی پسوندهای مکان واژگانی مانند –بوم (همچون میوه‌بوم: ناحیتی که از آن میوه خیزد (دهخدا))، -زمین (همچون باختر‌زمین) است. واژگانی مانند، ایران، توران، یونان هم شاید همان ریخت چندانی (Plural) مانند مردمان باشد،، زیرا در چنین سرزمین های مردم بیشماری از آن تیره زیست می کنند یا کوتاه شده ترکیب‌ها مانند ایران که در ریخت ایران‌شهر (Eranshatr) به معنای "سرزمین ایرها/ایرانیان" بوده است باشند که به هر روی، باز هم "-ان" در ریخت چندانی (Plural) است. کسانی هم که به من می‌گویند "حیوان نادان"، با دست خوراک خوردن به جای کاربری از چَمچه‌و چنگال که آیین همانندان خودش است را به دیگر همسانی‌هایشان با جانوران که پیشتر به آن نُمار کردم بیفزایند. ;-)
[quote='Jeremiah']استاد به آن اندازه دانا است، که رویه 15 ریشه واژه های فارسی دکتر علی نورایی را که نشانی کردم نخوانده است، دکتر نوشته است یا از پارسی باستان آمده یا از اوستایی، پارسی باستان با اوستایی همخانواده و ازآن زبان‌هایی ایرانی هستند. از دید ایشان حتما ایرلند (Ireland: Ire + land) که به چم "سرزمین آزادگان" است و با ایران هم ریشه است از زبان اوستایی آمده در رویه 100 نپی ریشه‌های هندواروپایی زبان فارسی، نوشته منوچهر آریان پور کاشانی آمده است که واژه aireh, airech در زبان ایرلندی کهن به چم رادمرد است که با همین آریا کاربرده شده در زبان‌های ایرانی هم خانواده است. از دید استاد این واژه باستی از زبان اوستایی به زبانی ایرلندی کهن که زیرشاخه زبان‌های سلتی از خانواده هندواروپایی است، رفته باشد ایشان (A_S) درست فرماید برای نمونه در زبان پهلوی به هندوستان هم Hindukistan می‌گفتندو هم Hindukan (به فرهنگ پهلوی، نوشته بهرام فره‌وشی، رویه 561 بنگرید). دست کم نبشته‌ای را که بار گذاشته اید بخوانید. از دیگر جوک هایی که می گویند این است واژه اوستایی را نمی‌توان جمع پارسی بست! این همه سرزمین‌های گوناگون است که نام مردم آن از واژه‌های بیگانه است با این روی ما آن را پسوند جمع می‌زنیم. برای نمونه انگلستان انگل (Angle/Engle) + -ستان (land) را نادرست ساختیم؟ این واژه در ادب‌و فرهنگ پارسی ریشه‌ خوبی دوانده است چنانچکه محمدتقی بهار سراید: مهتر ملکم به امر انگلستان بند کرد/از سپهسالار دون‌همت جز این درخور نبود. برای دانستن این چیزهای ساده‌و پیش‌پا افتاده نیازی به دانش زبان‌شناختی سرشار نیست. همچنین خود واژه ایر Er در زبان پهلوی است، نکند ایشان تازی‌اش به اندازه خوب است که زبان پارسی را با زبان تازی جابجا گرفته است و می اندیشند زبان پارسی هم مانند تازی از روی وام‌واژه ها ریشه برسازد، برای نمونه واژه رواج که عربیزه واژه رواگ پهلوی است، در زبان عربی ازش ریشه راج با روج گرفته شده است واژگانی مانند رائج با ترویج ساخته شده است، (بنگرید به فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان عربی، نوشته محمدعلی امام شوشتری، رویه 292) یعنی نکند ایشان اندیشد همین Er را ایرانیان از روی اوستایی ائرینه ریشه گرفته‌اند. از دیگر سخنان ناب ایشان این است که anam پسوند جمع نیست! با این روی در زبان اوستایی پسوند واژگان جمع (Plural) در جاور ازآنی (Genitive Case) در واژه های مذکر، مونث، خنثی از ریشه a- همین anam است. (بنگرید به An Introduction to Old Avestan، نوشته Prods Oktor Skjærvø، رویه‌های 3، 12) ایشان با این که استاد تازی، پارسی دیگر زبان‌ها مانند سانسکریت است، نمی داند در زبان سانسکریت هم جمع ازآنی در واژه‌های مذکر، مونث، خنثی، همین پسوند به ریخت ānām- است (بنگرید به Introduction to Sanskrit، نوشته Thomas Egenes، پوشینه 1، رویه‌های 58، 92، 145) ولیکن ایشان می فرماید پسوند جمع نیست، این پسوند جمع anam در جاور دستوری (Grammatical Case) ازآنی (Genitive) است، پس پسوند جمع است، ایشان گویا زبان های کهن را نمی‌شناسد که دایره شناختش از پسوند جمع این اندازه کرانمند است و تنها پسوند جمع را در جاور نهادی (Nominative Case) می‌داند؛ اکثرا در زبانهای کهن پسوند جمع در جاورها (Cases) متفاوت بوده است، پس نادرست است بگوییم anam پسوند جمع نیست. این سطح از اعمتاد به نفس که ایشان ندانسته وامی‌دارد سخن بگوید، به راستی ستودنی است. شاید شما بی‌اندیشید مانند ستوران هستید، با این روی من اینجا را با طویله جابجا نگرفتم. خواهشمند منزل همانندان خودتان را که خانه عفاف و این جور چیزها می‌شود به دیگران گسترش ندهیدو فرافکنی نکیند. کسانی که زیر کتابهای گوناگون سخنان چماق‌داران را لایک کند، سزوار همین تیکه‌ها هم هستند.[/quote] حیوان نادان چون از تایید خوشت میآید
استاد به آن اندازه دانا است، که رویه 15 ریشه واژه های فارسی دکتر علی نورایی را که نشانی کردم نخوانده است، دکتر نوشته است یا از پارسی باستان آمده یا از اوستایی، پارسی باستان با اوستایی همخانواده و ازآن زبان‌هایی ایرانی هستند. از دید ایشان حتما ایرلند (Ireland: Ire + land) که به چم "سرزمین آزادگان" است و با ایران هم ریشه است از زبان اوستایی آمده :)) در رویه 100 نپی ریشه‌های هندواروپایی زبان فارسی، نوشته منوچهر آریان پور کاشانی آمده است که واژه aireh, airech در زبان ایرلندی کهن به چم رادمرد است که با همین آریا کاربرده شده در زبان‌های ایرانی هم خانواده است. از دید استاد این واژه باستی از زبان اوستایی به زبانی ایرلندی کهن که زیرشاخه زبان‌های سلتی از خانواده هندواروپایی است، رفته باشد :)) ایشان (A_S) درست فرماید برای نمونه در زبان پهلوی به هندوستان هم Hindukistan می‌گفتندو هم Hindukan (به فرهنگ پهلوی، نوشته بهرام فره‌وشی، رویه 561 بنگرید). دست کم نبشته‌ای را که بار گذاشته اید بخوانید. از دیگر جوک هایی که می گویند این است واژه اوستایی را نمی‌توان جمع پارسی بست! این همه سرزمین‌های گوناگون است که نام مردم آن از واژه‌های بیگانه است با این روی ما آن را پسوند جمع می‌زنیم. برای نمونه انگلستان انگل (Angle/Engle) + -ستان (land) را نادرست ساختیم؟ این واژه در ادب‌و فرهنگ پارسی ریشه‌ خوبی دوانده است چنانچکه محمدتقی بهار سراید: مهتر ملکم به امر انگلستان بند کرد/از سپهسالار دون‌همت جز این درخور نبود. برای دانستن این چیزهای ساده‌و پیش‌پا افتاده نیازی به دانش زبان‌شناختی سرشار نیست. همچنین خود واژه ایر Er در زبان پهلوی است، نکند ایشان تازی‌اش به اندازه خوب است که زبان پارسی را با زبان تازی جابجا گرفته است و می اندیشند زبان پارسی هم مانند تازی از روی وام‌واژه ها ریشه برسازد، برای نمونه واژه رواج که عربیزه واژه رواگ پهلوی است، در زبان عربی ازش ریشه راج با روج گرفته شده است واژگانی مانند رائج با ترویج ساخته شده است، (بنگرید به فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان عربی، نوشته محمدعلی امام شوشتری، رویه 292) یعنی نکند ایشان اندیشد همین Er را ایرانیان از روی اوستایی ائرینه ریشه گرفته‌اند. از دیگر سخنان ناب ایشان این است که anam پسوند جمع نیست! با این روی در زبان اوستایی پسوند واژگان جمع (Plural) در جاور ازآنی (Genitive Case) در واژه های مذکر، مونث، خنثی از ریشه a- همین anam است. (بنگرید به An Introduction to Old Avestan، نوشته Prods Oktor Skjærvø، رویه‌های 3، 12) ایشان با این که استاد تازی، پارسی دیگر زبان‌ها مانند سانسکریت است، نمی داند در زبان سانسکریت هم جمع ازآنی در واژه‌های مذکر، مونث، خنثی، همین پسوند به ریخت ānām- است (بنگرید به Introduction to Sanskrit، نوشته Thomas Egenes، پوشینه 1، رویه‌های 58، 92، 145) ولیکن ایشان می فرماید پسوند جمع نیست، این پسوند جمع anam در جاور دستوری (Grammatical Case) ازآنی (Genitive) است، پس پسوند جمع است، ایشان گویا زبان های کهن را نمی‌شناسد که دایره شناختش از پسوند جمع این اندازه کرانمند است و تنها پسوند جمع را در جاور نهادی (Nominative Case) می‌داند؛ اکثرا در زبانهای کهن پسوند جمع در جاورها (Cases) متفاوت بوده است، پس نادرست است بگوییم anam پسوند جمع نیست. این سطح از اعمتاد به نفس که ایشان ندانسته وامی‌دارد سخن بگوید، به راستی ستودنی است. شاید شما بی‌اندیشید مانند ستوران هستید، با این روی من اینجا را با طویله جابجا نگرفتم. خواهشمند منزل همانندان خودتان را که خانه عفاف و این جور چیزها می‌شود به دیگران گسترش ندهیدو فرافکنی نکیند. کسانی که زیر کتابهای گوناگون سخنان چماق‌داران را لایک کند، سزوار همین تیکه‌ها هم هستند.
[quote='Khwanirath']
باز ایرادی نیست که انسان کتابناک را با باشگاه اشتباه بگیرد. ایراد این است که اینجا را با طویله اشتباه بگیرد. اصطلاحات چاله میدانی؛ ابلهانه و به غایت سخیف در دکان عطاری این نابغه کم یافت نمی گردد. سطح عقلی وی؛ به اندازه گره گوری های فیلم های نئولاتی است. البته مورد اخیر به غایت از ایشان چیزفهم تر هستند. یکی دوباری از عصاره فضایل ایشان بهره برده ام. اصطلاحاتی عوامانه مثل "ساندیس خور" و اینبار "دوستان حاج آقا طوسی"!!!!! بار اول که گلواژه نخستش را شنیدم متعجب شدم که شاید اینجا را با منزلش اشتباه گرفته؛ الان می بینم که نخیر؛ سطح بیانش در حد همان مکانی ست که در آن زیست می کند.[/quote]این نادان نژاد پرست همیشه همین گونه چرند و مزخرفات می نویسد. البته در جای دیگر شما نکته خویب به من گفتید که برای نوشته های این نادان ارزش قائل نشوم و وقت خود را هدر ندهم
گویا آب در لانه موریانه ریخته ام که عر و تیز یک راس نخبه مقیم کتابناک نیز بلند شده است. مشکلی نیست. من بلدم با زبانی که می فهمد با او سخن بگویم.
علامه ی ذوالفنون پس از یافه بافی در زبان عربی؛ اینبار شکر دیگری میل فرموده اند. کوری ببین عصاکش کور دگر شود.
سر پریدن از نصف ماجرا و یک دفعه سر از زبان پهلوی در آوردن برای پوشاندن سند خبط دماغ دیگری؛ معجزه ایست که از ید بیضای نخبه ی کتابناکی بر می آید. ایران نه به زبان پهلوی که به زبان اوستایی مرتبط است و ترکیبی از airya و نیز پسوند نسبت ana و همینطور anam است (برخی آن را نشانه جمع می دانند که اشتباه است) که مجموعا airyana و airyanam خوانده شده است. در اوستا airyana vaeja بکار رفته که واژه وئجه؛ معادل همان بیجه (Bija) سنسکریت و همان بیضه فارسی امروز است. در نهایت اینکه ائیریانا وئجه به معنی تخمه و نژاد آریایی ست.
جالب است این بی سواد خودش می گوید ریشه ایران در اوستاست؛ بعد ولی خودش را به کوچه علی چپ می زند و نظر بی سوادتر از خودش را تایید می کند که الف و نون ایران؛ الف و نون مکان (مثل ستان به معنی سرزمین؟) است. تو گویی قواعد زبان پهلوی بر واژه اوستایی حاکم است!
باز ایرادی نیست که انسان کتابناک را با باشگاه اشتباه بگیرد. ایراد این است که اینجا را با طویله اشتباه بگیرد. اصطلاحات چاله میدانی؛ ابلهانه و به غایت سخیف در دکان عطاری این نابغه کم یافت نمی گردد. سطح عقلی وی؛ به اندازه گره گوری های فیلم های نئولاتی است. البته مورد اخیر به غایت از ایشان چیزفهم تر هستند. یکی دوباری از عصاره فضایل ایشان بهره برده ام. اصطلاحاتی عوامانه مثل "ساندیس خور" و اینبار "دوستان حاج آقا طوسی"!!!!! بار اول که گلواژه نخستش را شنیدم متعجب شدم که شاید اینجا را با منزلش اشتباه گرفته؛ الان می بینم که نخیر؛ سطح بیانش در حد همان مکانی ست که در آن زیست می کند.
گویا برخی باز هم چشمانشان به آن تیکه درشتی که زیر نپی "پایان عصر آمریکا" بارش کردند افتاده است‌و دوباره آشفته شده است‌و زور بر آن آمده به جای آن که زبان به دری بگشاید، به دری وری گشوده است. اینجا را با ورزشگاه جابجا گرفته است‌و سخن از فوتبال‌و رونالدینیو می‌گوید، سپس به دیگری شاخچه " نابجا سخن گفتن" می‌زند. استاد از رازهای نهانی هم آگاه است و از دیگر کراماتش این است که پارسی را دوبله پارسی می‌کند :))، تازه از دیگر کرامات شیخ ما این است که دوبله را می‌نویسد :)). گویا ایشان فیلم‌های زیرنویسی را که تا کنون دیده است را دوبله پنداشته است یا کتابهای ترجمه را دوبله خوانده است :)).
[quote='A_S']راستی این رو هم بگم "آریایی ایرانی تبار" که بهروز به کار برد مثل ترکیب غزان اغوزتبار بی‌معنی است، چون ایران: ایر (نجیب، آمده از آرییا فارسی باستان) + ان (پسوندی مانند ستان، سرزمین) همان معنی آریایی می دهد، پس گویا خود بهروز هم در تمام علوم قدیم و مدرن سررشته دارد که نمی داند آریایی یک واژه منسوخ نژادگرایانه دارای بار منفی است و امروزه می گویند هندوایرانی یا هندواروپایی. گویا برخی خودشان که گرایشهای تجزیه طلبانه یا ایران ستیزانه دارند از واژه آریایی خیلی بیشتر لذت می برند تا آریاگراها.[/quote]
سخن ایشان سراسر درست است، ایران پارسی نو که در پارتی "اَریان"، در پارسی میانه اِران Ēran بوده به معنای "سرزمین نجیب‌ها" است. در پارسی میانه به نجیب‌‌ ēr می‌گفتندو نجابت را اریه ērih می‌گفتند، برای منبع همین واژگان را در فرهنگ کوچک پهلوی نوشته مکنزی جستجو کنید. همچنین این واژه از اَرییه Ariya پارسی باستان می‌آید که در اوستایی هم اَئیریه Airiia است، دکتر علی نورایی هم در فرهنگ ریشه واژگان فارسی، در رویه 15 ریشه یابی واژه ایران و آمدن آن از هما اَرییه پارسی باستان نیک گزارش داده است. همچنین ما یک سرزمین به نام ایران داریم که عربها، یهودیان، آشوریان، ترکمنان، ارمنیانی که در کشور ایران زندگی می‌کنند ملیتشان از برای زادگاه‌شان ایرانی هست با این روی ما یک گروه تیره‌زبان‌شناختی (Ethnolinguistic Group) به نام مردم ایرانی (Iranic People) داریم که تنها ویژه مردم ایران نیست‌و مردم ایرانی‌زبان مانند پشتون‌ها، آسی‌ها، پامیری‌ها که بیرون از مرزهای ایران زندگی کنند را دربر گیرد، پس زمانی که ایرانی‌تبار می گویم آشکار است ایرانی به چم "قومیت" داریم به ‌کار ‌می‌بریم نه "ملیت"، ایشان درست فرماید آریا/آریان (Aryan) واژه‌ای است که زمان آلمان نازی گسترش پیدا کردو به نژاد اروپایی شمالی (Nordic Race) اشاره می‌کند. پس ایرانیان برای نام‌گذاری قومیت خود نیازی به آن ندارند زیرا واژه آریایی از واژگان نوآمده است و مانند ایران ریشه ندارد و تازه بار نژادی دارد نه قومی، با این روی ایران‌و ایرانیان در شاهنامه و نوشته‌های پسا-اسلامی دیگر بسیار آمده است، چنانچکه زنده‌یاد فردوسی سراید:
هنر نیز ز ایرانیان ست و بس
ندارند کرگ ژیان را به کس
---------------------------
برو آفرین از کهان و مهان
ز تازی و هندی و ایرانیان
همچنین برخی از مردم آسی ایرانی‌تبار اوستیای شمالی هم یه خویش‌و هم به زبانشان ایرون Iron می‌گویند که گویا هم‌ریشه با ایران است. پس ایشان سخن صد من یک غاز نزده است، کسانی که پاسخ سخنان دانشورانه را اینگونه می‌دهند، سخن صد من یک غاز می‌زنند:
[quote='Khwanirath']حال که چنین است می تواند برای خنک کردن دل کوچکش و آرام نمودن مغز کودکش؛ دو سه بار از آینه-آینه استفاده کند. شاید روزی توانستم مهدکودکی بزنم و از ایشان برای ثبت نام با تخفیف مناسب دعوت کنم.[/quote]
بنده نمی‌اندیشم برای دوستان حاج‌آقا طوسی کودکستان زدن کار خوبی باشد. :))
[quote='A_S'] پس بهانه های نابخردانه نیاورید و به جای مغالطه کردن و مزه ریختن مثل دیگر دوست دانشمندتان، پاسخی منطقی و مستدل بدهید نه پاسخ های بی سروته سطحی.[/quote]
در عوالم فوتبال؛ بازیکنی بوده -یا شاید هست؛ نمی دانم- به نام رونالدینیو که به چپ می نگریست و به راست پاس می داد. حکایت شیرینش حکم این فرد محترم -و البته دغدغه مند نسبت به ادب و تربیت- را دارد که نظر تقی را قرار می دهد و با نقی صحبت می کند. حالا کمی از متد فوتبالی این نخبه جدیدالتاسیس کتابناکی بهره ببریم.
این درخواست که به مخاطب می گوید که "پاسخی منطقی و مستدل بدهید نه پاسخ های بی سروته سطحی"؛ دوبله اش این می شود که در پس ذهنش؛ خودش دارد منطقی و مستدل صحبت می کند و سر و تهی برای جملات صد من یک غازش قائل است. اعتماد به نفسی ستودنی و البته کاذب! پاسخی منطقی و مستدل مثل این نظر مهمل ایشان:
[quote='A_S']چون ایران: ایر (نجیب، آمده از آرییا فارسی باستان) + ان (پسوندی مانند ستان، سرزمین) همان معنی آریایی می دهد[/quote]!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حال که چنین است می تواند برای خنک کردن دل کوچکش و آرام نمودن مغز کودکش؛ دو سه بار از آینه-آینه استفاده کند.
شاید روزی توانستم مهدکودکی بزنم و از ایشان برای ثبت نام با تخفیف مناسب دعوت کنم.
جغرافیای استرابو: سرزمین‌های زیر فرمان هخامنشیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک