انجمن شاعران مرده
نویسنده:
کلاین بام
مترجم:
حمید خادمی
امتیاز دهید
✔️ انجمن شاعران مرده ، داستان معلّمی است که در اولین جلسه تدریس نشان می دهد که روشی نو ومتفاوت با شیوه قدیمی و صد ساله مدرسه شبانه روزی بولتون ، دارد.
دیوارهای سنگی و بلند ، مدرسه را از فضای سبز اطرافش جدا کرده است و ساختمان همچون قلعه ای در لا به لای بلندی های دور افتاده ایالت و رمانت امریکا خودنمایی می کند . همه دانش آموزان ، روپوش مدرسه را به تن دارند و در چهره پدران و مادران ، احساس غرور از تحصیل فرزندانشان در این مدرسه مشهور و قدیمی موج می زند .
قوانین و بنیان مدرسه در چارچوب چهار اصل اساسی «سنّت» ، «افتخار» ، «انضباط» و «سرافرازی» بنا شده است و در شروع هر سال تحصیلی ، دانش آموزان دوباره این اصول را معنا می کنند .
در سخنرانی های مدیر مدرسه ، مدام از افتخارات گذشته و حضور چشمگیر دانش آموزان مدرسه در دانشگاه های عالی صحبت می شود .
جان کتینگ ، از فارغ التحصیلان همین مدرسه ، به عنوان معلم جدید زبان و ادبیات انگلیسی معرفی می شود و جوان و تازه کار بودن او به طبع والدین خوش نمی آید و نگاه های پُرسؤالی رد و بدل می شود ...
تهران : دفتر نشر معانی : کتاب پنجره ، 1387
دیوارهای سنگی و بلند ، مدرسه را از فضای سبز اطرافش جدا کرده است و ساختمان همچون قلعه ای در لا به لای بلندی های دور افتاده ایالت و رمانت امریکا خودنمایی می کند . همه دانش آموزان ، روپوش مدرسه را به تن دارند و در چهره پدران و مادران ، احساس غرور از تحصیل فرزندانشان در این مدرسه مشهور و قدیمی موج می زند .
قوانین و بنیان مدرسه در چارچوب چهار اصل اساسی «سنّت» ، «افتخار» ، «انضباط» و «سرافرازی» بنا شده است و در شروع هر سال تحصیلی ، دانش آموزان دوباره این اصول را معنا می کنند .
در سخنرانی های مدیر مدرسه ، مدام از افتخارات گذشته و حضور چشمگیر دانش آموزان مدرسه در دانشگاه های عالی صحبت می شود .
جان کتینگ ، از فارغ التحصیلان همین مدرسه ، به عنوان معلم جدید زبان و ادبیات انگلیسی معرفی می شود و جوان و تازه کار بودن او به طبع والدین خوش نمی آید و نگاه های پُرسؤالی رد و بدل می شود ...
تهران : دفتر نشر معانی : کتاب پنجره ، 1387
آپلود شده توسط:
قاصدك
1388/11/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انجمن شاعران مرده
نخست ذکر نام خود را -لزوما"- ضروذی می دانم: حمید خادمی!
آری من مترجم این کتاب هستم. با خواندن دیدگاه ها، ذکر چند نکته را، افزون بر سپاس از آنانی که نظر داده اند -چه مثبت و چه منفی- لازم برمی شمارم:
1. چنین نیست که فیلم از روی کتاب ساخته شده باشد! این فیلم بر اساس فیلنامه اش ساخته شد و سپس از آنجا که بسیاری آن را ستودند، کسی به این فکر افتاد که از این آب -گیریم نه گل آلود- ماهی بگیرد! به عمدا سخن کوتاه می کنم، جز اینکه در یکی از نشریه های اکنون در محاق چیزی به ای مضمون نوشته شده بود که: "این کتاب تنها در ایران اثری ادبی است... ان هم به برکت ترجمه فلانی..." (نقل به مضمون).
2. در شگفتم از نادیده گرفته شدن قانون حق معنوی؛ آن هم نه از این بابت که کیسه ای پر کنم از پول های خرد و کلانی که لابد موازی با صف دریافت یارانه ها تشکیل می شود... الی اخر.
لیکن آیا در این آشفته بازار کتاب که ناشر و کتاب فروش به جای هر کار بحمدالله یقینا" شرافتمندانه دیگری که فراوان اند در این ذیار، تن به این تف سربالا داده اند به این خطر، بهتر نبود شما بزرگانی که به راستی در زمره همان ناشرانی جای دارید که اشاره کردم، پرسشکی را ناشران حی و حاضر آن در میان می نهادید تا ببینید راضی اند؟
3. ظاهرا" محدودیت تعداد حروف دارید. پس به همین ها بسنده می کنم، با این سپاس که در همه حال از زحمات تان در شناساندن آثار شخصا" ممنونم. (حمید خادمی)
امیدوارم کتابش هم خوب باشه
مرسی
فيلمش كه فوق العاده بودددددد كتابشم نمي دونم تا حالا نخوندم