در تکاپوی آزادی: سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان - جلد ۱
نویسنده:
حسن یوسفی اشکوری
درباره:
مهدی بازرگان
امتیاز دهید
این طرح تحقیقاتی با عنوان سیری در زندگی آثار و افکار مهندس بازرگان تدوین یافته و به نگارش درآمده است، جلد اول زندگینامه آن زنده یاد است که به دلیل طولانی بودن در دو قسمت به چاپ می رسد. زندگینامه در نُه بخش نگارش یافته است که هشت بخش آن تاریخ زندگی است و بخش نهم آن سیمای بازرگان است که به توصیف شخصیت، منش، خصایل و خصوصیات شخصیتی و اخلاقی او پرداخته شده است. در قسمت اول جلد نخست، پنج بخش از زندگی آمده است که از تولد تا پایان سال ۱۳۵۶ را شامل می شود. در قسمت دوم زندگی وی از تجدید فعالیت پرشور سیاسی در آغاز سال ۱۳۵۶ تا روز درگذشت در آخر دیماه ۱۳۷۳ را در بر می گیرد. در مجلدات بعدی که احتمالاً دو جلد خواهد بود یکسره به بیان افکار و تحلیل آثار خواهیم پرداخت که به هنگام چاپ و عرضه آن قسمت درباره آن سخن خواهیم گفت.
بیشتر
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1393/05/27
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در تکاپوی آزادی: سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان - جلد ۱
آیا ما باید به این افراد فحش بدهیم ؟ اگر پاسخ مثبت است ، همین حالا تمام ناسزاهای عالم ، نثار شما باشد ! ! !
و جالب است که اینها کورند که مرکز این شبکه مثل بی بی سی در لندن است
ساخته شدند برای نابودی کشور و با انجام دادن
ماموریت خود به گوشه ای خزیدند
ساخته شدند برای نابودی کشور و با انجام دادن
ماموریت خود به گوشه ای خزیدند
خوب است اول خیانت های ایشان که در طول مدت نخست وزیری دولت موقت (8 ماه) یک ریال از بیت المال حقوق نگرفت را ثابت کنید بعد آن را به تمام ایران تعمیم دهید.
سلطنت طلبهایی که جز فحاشی و تهمت های بدون دلیل هیچ هنر دیگری ندارند
تفاوت شخصیت والایی مانند طالقانی و بازرگان با اینها مثل تفاوت آهن قراضه است با طلای ناب
مرد شریف و عاقل و صریح کلام بود
البته در تفسیر برخی آیات کمی اشتباه داشت ولی در کل آزادی را می فهمید ....
ایرانیان در بت سازی مقام اول را دارند .
خدا را شکر نمردیم و دیدیم در چیزی مقام اولیم .
بعید میدانم حسن روحانی در خط بازرگان باشد . بعدها اسب تروا را خواهید شناخت .
خوش باشید .[/quote]
برای من یکی بازرگان یا روحانی و هیچ کس دیگه ای بت نیست؛ بیچاره آدمهایی که بخواهند از بازرگان بت بسازند.
این یکی که از همان بدو کار متهم شد به لیبرال و التقاطی بودن و سازشکاری و .... این آخری هم که بزعم دوستان اسب ترواست. خدا آخر و عاقبت همه مان را بخیر کند.
ولی در کل بنظر میاد بعضی ها بخاطر تمام شدن دوره هشت ساله بعضی ها خیلی دل چرکین هستند و خیلی دلشون می خواست بجای شرایط فعلی، بعضی های دیگه جاشون رو می گرفتند...
در حال حاضر و در شرائط خطرناکِ تشتت و پریشانی سـیاسی و درهم ریختگی نظـم عمومی و جنگهای داخلی کشور های همسـایه؛ باید امنیت عمومی و وحدت ملی ما با
وجود تفاوت اندیشه ها و رفتار، کاملاً حفظ شود، مدیریت جامعه باید کانون توجه آحاد مردم باشد و همه گوش به فرمان و بیدار و هشیار برای مقابله با تهـاجم و تجاوز احتمالی
دشـمنان ملت که در بیخ گوشـمان قرار دارند، باشیم، بنابراین در این برهـه از زمان باید خط قرمز هـائی هم برای انتقاد وجود داشته باشد، قطعاً محدودیت هائی وجود دارد که
به زعم بسیاری از مردم خوش نمی آید و علّت آن بی توجهی به سـرنوشت و تقدیرات خودمان است که هنوز باور نداریم با دستان خودمان رقم می خورد، منظور این که وقتی
به هنگام انتخابات احساس مسؤلیت نکنیم و به تحریک دشمنان خارجی و یا ناراضیان جاه طلب داخلی همگی پای صندوقهای رای حاضر نشـویم، نتیجه آن می شود افراطیون
که تعدادشان هم کم نیست پیروز صحنه می شوند و کشور را به سمت و سوئی می کشـند که آنان که در راس قرار می گیرند و یا در مجلس حضور می یابند تصمیـماتی می
گیـرند که حد اقل به قسمتی از خواست عمومی توجه نمی شود و یا منافع بخشی از مردم در قوانینی که به تصویب می ر سانند لحاظ نمی شود و یا به تعویق می افتد و یا
به فراموشـی سپرده می شود، در ضمن در کشور ما هیچکس از حق زیسـتن مجروم نیست و آزاد است به هر گونه که دلش بخواهد بیندیشـد اما گفتار و رفتارش باید موجب
سلب آسایش دیگران و فروپاشی نظم عمومی و امنیت داخلی جامعه نشود.