راهگشایان حاکمیت تورک بر ایرانزمین
نویسنده:
امیرحسین خنجی
امتیاز دهید
.
در این کتاب دربارۀ پیدا آمدن سلطان محمود غزنوی و سپس سلطان شدن پسرش مسعود سخن گفته شده است ؛ تا رسیده بە آنجا که با پراکنده شدنِ جماعات تورکِ بیابانی در زمان این پدر و پسر ، تورکان اوغوز بر ایرانزمین تاختند و ایرانزمین از آن زمان به اشغال تورکان در آمد . و از آن زمان برای هزار سال تا پایان دوران قاجاریان حاکمیت بر ایران زمین در دست تورکان جاگیرشده در ایران بود .
بیشتر
در این کتاب دربارۀ پیدا آمدن سلطان محمود غزنوی و سپس سلطان شدن پسرش مسعود سخن گفته شده است ؛ تا رسیده بە آنجا که با پراکنده شدنِ جماعات تورکِ بیابانی در زمان این پدر و پسر ، تورکان اوغوز بر ایرانزمین تاختند و ایرانزمین از آن زمان به اشغال تورکان در آمد . و از آن زمان برای هزار سال تا پایان دوران قاجاریان حاکمیت بر ایران زمین در دست تورکان جاگیرشده در ایران بود .
آپلود شده توسط:
farhadpartica
1393/02/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی راهگشایان حاکمیت تورک بر ایرانزمین
كاربر فضولي: پس شما بزرگوار با حدس های خود مشغول باش !
واژه " من " از اصل سومری است (منبع sumerian lexicon / version 3.0 / by John A.Halloran )
men:I .myself[center][/center] از اینترنت دانلود کن و بخوان!
اما در مورد معادل ترکی واژگانی که پرسیدی. منبعی که استفاده کردم کتاب هزار ساله ی دیوان لغات الترک محمود کاشغری است که برای هزار سال پیش برای آموزش زبان ترکی به عرب ها نوشته شده است.
در ترکی به ادب و نزاکت و فرهنگ " اَردَم " می گویند. در کتاب دیوان لغات الترک این ضرب المثل آمده است: اَردَم بَشی تیل (اَردَم باشی ، دیل) " آغاز ادب ، زبان است". دیوان لغات الترک ، شیخ محمود بن حسین کاشغری ، مترجم دکتر حسین محمد زاده صدیق ، انتشارات نشر اختر ، سال 1383 ، ص 127
البته ترجمه دیگری نیز از دیوان لغات الترک بقلم دکتر دبیر سیاقی را دارم که بخش افعال را ترجمه نکرده است.
سَغُن (ساغوُن) : لقبی است که به سروران و بزرگان قوم ایل قارلوق می دهند . ترکان به پزشک و طبیب نیز " اَتا سَغُن " ( آتا ساغوُن) می گویند. ص 245
اَم : دوا و درمان . و هم از آن ،درمان کننده را " اَمجی " گویند.
در مورد کاربرد گیاهان دارویی در میان ترکان به کتاب من با نام " پیشینه کهن گیاه درمانی در میان ترکان " مراجعه شود.
در مورد شباهت واژگان و فرهنگ سومری با ترکی و محل سکونت سومری ها ، کتاب " سومئر دیلی (پیغمبرلر دیلی) را دانلود فرمایید. البته این کتاب به زبان ترکی است.[/quote]
همان طور که حدس میزدم یا پرسشهایم را بیپاسخ گذاشتهای یا جوابی بیربط و غلط دادهای. فقط نمیدانم کی میخواهی اعتراف کنی که چیزی از زبانهای ترکی و سومری نمیدانی و دست از این اطالهی کلام برداری.
1) اردم به معنای ادب و نزاکت است و ارتباطی با «فرهنگ» به معنای «مجموعه هنجارها و سنتهای مشترک و ریشهدار یک اجتماع» ندارد!
2) سغن در دیوان لغات ترک لقب بزرگان قوم قرلوق دانسته و گفته شده است که به پزشکان «آتا سغن» میگفتهاند، که معنای آن میشود «آنکه پدرش سغن / بزرگ است»! روشن است که این لقب محترمانه هممعنا و مترادف واژهی فارسی «پزشک» نیست.
3) ضمیر اول شخص مفرد در زبان ترکی کهن «بن» است (محمدصادق نائبی، آموزش گرامر زبان ترکی، زنجان، 1387، ص 55)، که تحت تأثیر زبان فارسی به «من» تبدیل شده و ربطی به زبان سومری ندارد. اما اگر بخواهیم بنا به شگرد و خدعهی پانترکها زبانهای مختلف را به هم ربط بدهیم، به سادگی میتوانیم ضمیر «مَن» فارسی را به «مِن» سومری ارتباط بدهیم و نتیجه بگیریم که سومریان نیاکان ایرانیان فارسیزبان بودهاند!
4) «اَم : دوا و درمان» واژهای با چنین معنایی در زبان ترکی وجود ندارد. آیا هیچگاه از خودت سوال نکردهای که اگر در زبان ترکی برابری برای واژهی پزشک وجود داشت، ترکزبانان به جای کاربرد طبیب و حکیم و مانند آن، میبایست آن را به کار میبردند - که البته نبردهاند!
5) همچنان منتظرم که با معرفی لوحههای سومری و واژهنامههای معتبر آکادمیک، و نه کتابهای بیپایه و اساس پانترکان، ارتباط زبان سومری را با ترکی نشانمان دهی.
واژه " من " از اصل سومری است (منبع sumerian lexicon / version 3.0 / by John A.Halloran )
men:I .myself[center][/center] از اینترنت دانلود کن و بخوان!
اما در مورد معادل ترکی واژگانی که پرسیدی. منبعی که استفاده کردم کتاب هزار ساله ی دیوان لغات الترک محمود کاشغری است که برای هزار سال پیش برای آموزش زبان ترکی به عرب ها نوشته شده است.
در ترکی به ادب و نزاکت و فرهنگ " اَردَم " می گویند. در کتاب دیوان لغات الترک این ضرب المثل آمده است: اَردَم بَشی تیل (اَردَم باشی ، دیل) " آغاز ادب ، زبان است". دیوان لغات الترک ، شیخ محمود بن حسین کاشغری ، مترجم دکتر حسین محمد زاده صدیق ، انتشارات نشر اختر ، سال 1383 ، ص 127
البته ترجمه دیگری نیز از دیوان لغات الترک بقلم دکتر دبیر سیاقی را دارم که بخش افعال را ترجمه نکرده است.
سَغُن (ساغوُن) : لقبی است که به سروران و بزرگان قوم ایل قارلوق می دهند . ترکان به پزشک و طبیب نیز " اَتا سَغُن " ( آتا ساغوُن) می گویند. ص 245
اَم : دوا و درمان . و هم از آن ،درمان کننده را " اَمجی " گویند.
در مورد کاربرد گیاهان دارویی در میان ترکان به کتاب من با نام " پیشینه کهن گیاه درمانی در میان ترکان " مراجعه شود.
در مورد شباهت واژگان و فرهنگ سومری با ترکی و محل سکونت سومری ها ، کتاب " سومئر دیلی (پیغمبرلر دیلی) را دانلود فرمایید. البته این کتاب به زبان ترکی است.
نخستین کسی که زبان سومری را جز خانواده ی اورال - آلتای طبقه بندی کرد ، فریتز هومئل آلمانی در سال 1891 م. بود.
نشان دان آلتای بعنوان مسکن اولیه ترکان یک نقشه کثیف استعماری بود تا ترکان را جدا از اروپا و اشغالگران سرزمین اروپایی (بیزانس و ...) نشان دهند[/quote]
من اگر دانشمندم پس چگونه ممکن است - به قول تو - حتا ده واژه ترکی را بلد نباشم؟! البته من ادعایی ندارم ولی اگر تو خودت را متخصص زبان ترکی میدانی و آن را برترین زبان جهان میانگاری، بر ما منت بگذار و بفرما که در این زبان چه واژههایی برای «من»، «هنر»، «فرهنگ»، «پزشکی» و... وجود دارد. اما اگر هنوز و همچنان از رو نرفتی، و این بار خودت را فریفته، متخصص زبان سومری انگاشتی، مرحمت کن ده واژهی مشترک میان زبانهای سومری و ترکی را با قید مشخصات لوحهای که آن واژه در آن قید شده و ذکر مشخصات واژهنامهی آکادمیک و معتبری که همان واژه در آن معنی شده، برایمان بنویس تا ضمن پی بردن به پهنا و درازای معلومات شما، همگی بیدرنگ به سلک جماعت وطنفروش پانترک درآییم!
این استعمارگران عجب موجودات مکاریاند؛ آنان توانستهاند حتا سران پانترکیسم را هم فریب دهند:
«موطن اصلی و اولیهی اقوام ترک در آسیای مرکزی، مناطق میان کوههای اورال و آلتای بوده است. اقوام ترک در طول تاریخ به علل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و اقلیمی پیوسته به کشورهای مجاور مهاجرت کرده و در مناطق جدید توطن نمودند. زبان ترکی از لحاظ نسبی و تباری جزو زبانهای اورال - آلتایی و یا به بیان صحیحتر، از گروه زبانهای آلتایی است. زبانهای اورال - آلتاییک به مجموعه زبانهایی گفته میشود که مردمان متکلم به آنها از منطقهی بین کوههای اورال و آلتای (در شمال ترکستان) برخاسته و هر گروه در زمانهای مختلف به نقاط مختلف مهاجرت کردند.» (جواد هیئت، سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی، نشر پیکان، 1380، صص 3، 18) !!!
«در طی صدها سال، عرصهی فعالیت ترکان، فقط فلات آسیای مرکزی بود، که از جنوب سیبری تا کوههای هیمالیا، از رود اورال تا دریاچهی بالخاش، و از دریای خزر تا چین گسترده است.» (محمدفؤاد کپرولو، تورک ادبیاتی تاریهی، استانبول، 1980، ص 7. ترجمه از متن اصلی)
نخستین کسی که زبان سومری را جز خانواده ی اورال - آلتای طبقه بندی کرد ، فریتز هومئل آلمانی در سال 1891 م. بود.
نشان دان آلتای بعنوان مسکن اولیه ترکان یک نقشه کثیف استعماری بود تا ترکان را جدا از اروپا و اشغالگران سرزمین اروپایی (بیزانس و ...) نشان دهند
ساختار جملات سومری درست مثل زبان ترکی sov (فاعل + مفعول+ فعل) است.
جزو زبان های التصاقی است. (یعنی از پیشوند و میاوند بسیار کم استفاده می شود و بیشتر از پسوند در صرف افعال و ضمایر استفاده می شود)
ار لحاظ واژگان صدها واژه مشترک با زبان ترکی دارد.
اما اینکه چرا زبان سومری را جزو زبان های منفرد به حساب آورده اند؟
درگیری اروپای صلیبی با ترکان عثمانی و بویژه صلاح الدین ایوبی موجب وحشت اروپایی ها شد و سعی کردند تا این شکست را با تحقیر ترکان در کتب خود جبران کنند. قدرت یافتن امپراتوری مسلمان عثمانی و رسیدن مسلمانان ترک تا دروازه وین اتریش و تصرف اروپای شرقی (بالکان) بر ترس اروپاییان از ترک ها افزود.
حتی در نظریه چارلز درواین نیز برای نشان دادن اروپائیان از فک استخوان انسان با جمجمه میمون استفاده کردند تا نسل اروپاییان را از میمون های باهوش جلوه دهند و نسل های دیگر را عقب مانده.
متون بسیاری از زبان سومری به زبان انگلیسی ترجمه شد ، اما چون سومرشناسان یهودی مانند ساموئل نوح کرامر نتوانستند زبان سومری را با زبان عبرانی (یهود) و دست کم عربی یا زبان های اروپایی مطابقت دهند ، آن را جز زبان های منفرد قرار دادند. اما کرامر یهودی که مدتی با خانم معزز علمیه چیغ در مورد لوحه های سومری همکاری کرده بود ، سرانجام در نامه ای به همخانواده بودن زبان ترکی و سومری اعتراف کرد.
اما اینکه ترکان از شمال آمده اند ؛ ترکان ماننایی و سومری قبل از آریایی ها در ایران بودند.[/quote]
این نوشتار تو لطیفهای بود سخن طربناک اندر حکایت فردی که حتی فارسی نوشتن نمیداند اما در خصوص زبان کهن و کمشناختهی سومری احکامی صادر میکند که در دکان هیچ عطاری هم یافته نمیشود!
در دانش زبانشناسی، زبانها از چهار جنبه با هم مقایسه میشوند و نه از دو جهت: نحو، مورفولژی، فونوتیک، و واژگان.
آنچه که ساختار جملات سومری و ترکی خواندهای، همانا ساختار جملات در زبان فارسی است: خسرو شیرین را دید! (فاعل + مفعول + فعل)
در کدام واحد از دروس دانش زبانشناسی آمده است که هر زبانی به صرف داشتن ویژگیهای التصاقی، باید زیرمجموعهی زبان ترکی دانسته شود؟!
اتفاقاً هیچ واژهی مشترک ثابت شدهای میان زبان ترکان برخاسته از سرزمین آلتای و سومریان جنوب عراق وجود ندارد!
اما اینکه چرا زبان سومری را جزو زبان های منفرد به حساب آورده اند؟
در زمان جنگهای صلیبی هنوز کسی زبان سومریان را نمیشناخت تا بخواهد با پنهان کردن فرضی هویت آن، از افتخارات خیالی ترکان بکاهد! ضمن آنکه میان صلاحالدین ایوبی و عثمانیان فاصلهی زمانی بسیاری وجود دارد! در هرحال، زبانشناسی دانشی است آکادمیک، اصولی و روشمند و رهیافت آن در خصوص منفرد بودن زبان سومری، متأثر از رخدادهای تاریخی گذشته یا بازیهای کودکانهی پانترکها، نشده و نخواهد شد.
در حالی که از ماناها حتی یک خط نوشته بهجا نمانده است، بر اساس کدام سند همزمان تاریخی و ادبی حکم به ترک بودن ماناها میدهی و از شمال آمدن ترکان را نتیجه میگیری؟! موضوع سومریان نیز مشخص است و نیازی به تکرار آن نیست.
جهت رمزگشایی از خط و زبانهای باستانی روشهای بسیار جالب و پیشرفته ای که همچنان نیز در حال توسعه می باشند به کار گرفته می شود از جمله نمونه زیر : (البته صرفاً نمونه )
http://www.ted.com/talks/rajesh_rao_computing_a_rosetta_stone_for_the_indus_script
رهبری مسلمانان در درگیری با صلیبیون به دست مملوکها ( که غلامان ترکی بودند که در دربار سلاطین شام خود به سروری و سالاری رسیده بودند ) و ایوبیان ( که کرد تبارانی بودند به سرسلسلگی صلاح الدین ایوبی ) بود و ایشان متمایز بودند از ترکمنهای سلجوقی که در آناتولی سلسله عثمانی را پایه گذاری نمودند .
حقیقت اینکه از حدود دو قرن پیش که کاوشهای باشتان شناسانه در منطقه آغاز شد مردمان منطقه شگفت زده و سرمست از آنچه درباره گذشتگانشان می شنیدند بالاخره مسکنی یافته بودند که جای خالی علوم و فنون و تکنولوژی را برایشان پر کند و برای مصریان و ایرانیان و مردمان بین النهرین داستان گذشتگانشان که البته خودشان بی خبر از آن بودند دستاویزی بود برای برتری جویی و خودنمایی . در این میان سر ترکان بی کلاه مانده بود و ایشان جهت جبران و همگنی با همسایگان به مصادره کردن سومر و ایلام و غیره پرداختند . وگرنه حدود زمان ورود ایشان (یعنی پس از قرن پنجم هجری) به منطقه مستند است و به توطئه یهود و ترس اروپاییان از ترکان و البته جناب داروین ارتباطی ندارد.
البته و صد البته که تقدم و تاخر ورود اجداد مردمانی به منطقه ای باعث افزایش و کاهش حقوق شهروندی ایشان نمی گردد .
اين كتاب در مورد زندگي حضرت آدم ، بهشت آدم ٍ حضرت ادريس ، حضرت نوح ، ساختار زبان سومري ، واژه نامه سومري به فارسي ، مقايسه هزاران واژه با اصل سومري آن ها ( در زبان هاي فارسي ، تركي ، عربي ، انگليسي و اوستايي و.... و كوردي ، لوري ، بختياري و بلوچي و ...) است.
[edit=گیلدخت]1393/02/07[/edit]
ساختار جملات سومری درست مثل زبان ترکی sov (فاعل + مفعول+ فعل) است.
جزو زبان های التصاقی است. (یعنی از پیشوند و میاوند بسیار کم استفاده می شود و بیشتر از پسوند در صرف افعال و ضمایر استفاده می شود)
ار لحاظ واژگان صدها واژه مشترک با زبان ترکی دارد.
اما اینکه چرا زبان سومری را جزو زبان های منفرد به حساب آورده اند؟
درگیری اروپای صلیبی با ترکان عثمانی و بویژه صلاح الدین ایوبی موجب وحشت اروپایی ها شد و سعی کردند تا این شکست را با تحقیر ترکان در کتب خود جبران کنند. قدرت یافتن امپراتوری مسلمان عثمانی و رسیدن مسلمانان ترک تا دروازه وین اتریش و تصرف اروپای شرقی (بالکان) بر ترس اروپاییان از ترک ها افزود.
حتی در نظریه چارلز درواین نیز برای نشان دادن اروپائیان از فک استخوان انسان با جمجمه میمون استفاده کردند تا نسل اروپاییان را از میمون های باهوش جلوه دهند و نسل های دیگر را عقب مانده.
متون بسیاری از زبان سومری به زبان انگلیسی ترجمه شد ، اما چون سومرشناسان یهودی مانند ساموئل نوح کرامر نتوانستند زبان سومری را با زبان عبرانی (یهود) و دست کم عربی یا زبان های اروپایی مطابقت دهند ، آن را جز زبان های منفرد قرار دادند. اما کرامر یهودی که مدتی با خانم معزز علمیه چیغ در مورد لوحه های سومری همکاری کرده بود ، سرانجام در نامه ای به همخانواده بودن زبان ترکی و سومری اعتراف کرد.
اما اینکه ترکان از شمال آمده اند ؛ ترکان ماننایی و سومری قبل از آریایی ها در ایران بودند.