سرچشمه تصوف در ایران
نویسنده:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
.
معروف ترین طرق تصوف در سلسله ارشاد مشایخ خود اتفاق ندارند. پیداست که این سلسله ها خود را به مبادی اسلام رسانده اند و هر کدام از ایشان آن را به یکی از ائمه یا اصحاب رسول (ص) یا تابعین پیوسته اند. از جمله موضوعاتی که در کتاب سرچشمه تصوف در ایران در 279 صفحه مورد بررسی قرار گرفته است :
« تاثیر تعلیمات بودایی در در فرهنگ پیش از اسلام ایران
تصوف ایران از نظر فلسفی
نفوذ افکار مانویان در تصوف
تعلیمات یهود و نصاری و یونانیان در تصوف ایران
جنبه های خاص تصوف ایران
سماع در تصوف ایران
آیین جوانمردی و فتوت
پیشوایان معروف فتوت
و ..........
بیشتر
معروف ترین طرق تصوف در سلسله ارشاد مشایخ خود اتفاق ندارند. پیداست که این سلسله ها خود را به مبادی اسلام رسانده اند و هر کدام از ایشان آن را به یکی از ائمه یا اصحاب رسول (ص) یا تابعین پیوسته اند. از جمله موضوعاتی که در کتاب سرچشمه تصوف در ایران در 279 صفحه مورد بررسی قرار گرفته است :
« تاثیر تعلیمات بودایی در در فرهنگ پیش از اسلام ایران
تصوف ایران از نظر فلسفی
نفوذ افکار مانویان در تصوف
تعلیمات یهود و نصاری و یونانیان در تصوف ایران
جنبه های خاص تصوف ایران
سماع در تصوف ایران
آیین جوانمردی و فتوت
پیشوایان معروف فتوت
و ..........
آپلود شده توسط:
simin
1392/10/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سرچشمه تصوف در ایران
"تصوف ایران جنبه های خاص فراوان دارد.
یکی از جنبه های خاص آن این است که جنبه طریقت داشته و با شریعت پیوندی نداشته است"
یکی دیگر از جنبه های خاص آن این است که خانقاه و آیین و رسوم آن مخصوص تصوف ایران بوده است"
دیگر از جنبه های خاص تصوف ایران سماع و رقص و دست افشانی و پای کوبیست که آن نیز اختصاص به خانقاه های تصوف ایران داشته و پیروان فرق دیگر آن را نداشته اند"
تردیدی نیست صوفیه ایران مراسم و آئین و خانقاه را از مانویان گرفته اند و این کلمه در زبان فارسی، خانگاه است.
"دیگر از جنبه های مخصوص تصوف ایران آئین جوانمردی و فتوست که یکی از ابتکارات ایرانیان و پیش از تصوف در دوره پیش از اسلام در ایران سابقه داشته است-
و در خارج ازایران هر جا رواج داشته است یا ایرانیان آن را با خود برده اند و یا دیگران آن را از ایران منتقل کرده اند"
جنبه های خاص تصوف در ایران -صفحه-106
با سپاس بسیار....... از اپلود کننده محترم
این یکی از کتابهای بود که چند ساله به دنبالش بودم که عاقبت در کتابناک به اشتراک گذاشته شد!!
ذکر یک نکته ضروری : نقل قول از یک منتقد در باره کتاب به معنای تایید نقل قول نیست
[/quote]
با این فرمایش شما موافقم اما غرض از عرایضم بیشتر متوجه سایر مخاطبین بود چون متاسفانه موجی در ایران راه افتاده که همه خوبی ها را منتسب به اسلام میداند و گویا بقیه ادیان یا اندیشه ها همگی از حقیقت بی بهره و فاقد ارزشند نمونه اش تصوف یا حجاب که عده ای مصرانه ریشه این مسائل را اسلام میدانند ضمن انکه خواستم فتح بابی بشود و سایر نظرات راجب تصوف نیز گفته شود تا دوستان اهل علم بیشتر به این موضوع توجه داشته باشند.
پاینده باشید
ذکر چند نکته ضروری است.
نقل قول از گیلدخت:
ایشان متذکر می شن که تحقیقات در این کتاب صرفا جنبه ادبی دارد و در بخش های تاریخی به جنبه مذهبی موضوع توجه کاملی نشده
تصوف اسلامی هیچ ارتباطی با مانویت ندارد.
خوب شاید دلایلی داشتند و باید دقیقا مشخص کنند که در چه جاهایی به ریشه مذهبی توجه نشده است
2[/quote]
ذکر یک نکته ضروری : نقل قول از یک منتقد در باره کتاب به معنای تایید نقل قول نیست و همان طور که در پانوشت توضیح داده شده است
چنین انتقادی ، بیشتر ، به اهمیت موضوع اشاره می کند و در این باره با شما دوست گرامی موافقم ، ضمن این که بیشتر هدف این است که اصحاب تفکر و پژوهش چنین مباحثی رو مطرح کرده تا حقیقت که آمال نهایی است ، رخ بنماید.
پ ن : برای آگاهی بیشتر به پورتال جامع علوم انسانی :مقاله« در پیرامون کتاب سرچشمه تصوف در ایران تالیف سلطان حسین تابنده » رجوع گردد.
سپاس
ذکر چند نکته ضروری است.
1-فرمودید
ایشان متذکر می شن که تحقیقات در این کتاب صرفا جنبه ادبی دارد و در بخش های تاریخی به جنبه مذهبی موضوع توجه کاملی نشده
تصوف اسلامی هیچ ارتباطی با مانویت ندارد.
خب شاید دلایلی داشتند و باید دقیقا مشخص کنند که در چه جاهایی به ریشه مذهبی توجه نشده است
2- نکته دوم این که :
نقل قول از گیلدخت:
همان طور که برای دین و فلسفه نمی توان مبدا و تاریخی را در نظر گرفت برای تصوف اسلامی هم که ریشه در دین داشته نباید تاریخی متصور شد.
استاد نفیسی ، فتوت را منفک از تصوف ، تقریر کرده اند در حالی که فتوت یکی از صفات سالک الی الله است و ......
اما اینکه ریشه واقعی تصوف در کجاست نظرات مختلفی وجود دارد منجمله
عدهای مانند ادوارد براون تصوف را واکنشی آریایی در برابر دین جامد سامیان دانستهاند[۱۰] و تصوف را تشکیلات ضداسلامی دانسته و آنرا یکی از احزاب مختلف آریایی نژاد و ایرانی میدانند[۱۱]
بعضی مانند فون کریمر و دوزی عقاید برهمایی و بودایی هندوستان را در آن موثر دانستهاند و در فلسفهٔ «ودان تا» آنرا جستجو کردهاند[۱۲]
جمعی مانند مرکس و ماکدونالد و آسین پاسالیو و نیکلسون حکمت یونانیان، به ویژه طریقه اشراق و نوافلاطونیان را منشا تصوف دانستهاند
بعضی مسیحیت و مانویت را مبدا تصوف معرفی کردهاند.
در کنار تمام این عقاید عدهای نیز تصوف را زاییده مکتب اسلام و تعلیمات قرآن دانستهاند. لوئی ماسینیون و سیدنی اسپنسر تصوف را پدیدهای میدانند که در زمینه اسلام بوجود آمده و آنرا دنباله سیر تکاملی گرایشهای زاهدانه نخستین سده رهبری اسلام بشمار آورده و پطروشفسکی ضمن تائید این عقیده میگوید: صوفیگری بر زمینه اسلامی و بر اثر سیر تکاملی دین اسلام و در شرایط جامعه فئودالی پدید آمده و معتقداتی عرفانی غیر اسلامی موجب ظهور تصوف نشده ولی بعدها اندکی تاثیری در سیر بعدی آن داشتهاست.[۱۳]
سعید نفیسی تصوف ایران را از عرفان عراق و بینالنهرین و مغرب متمایز کرده و تصوف را حکمتی به کلی آریایی دانسته و هرگونه رابطه آن با افکار سامی را انکار کردهاست. وی همچنین تاثیر فلسفه نوافلاطونی و تفکر اسکندرانی، هرمسی، اسرائیلی، عبرانی و مانند آنرا بر تصوف ایرانی مردود میداند.[۱۴] با اینحال نفیسی تاثیر فلسفه مانوی را بر تصوف ایران و هماندی این دو روند فکری را تائید کرده و تاثیر فلسفه بودایی را بر تصوف ایران و روابط متقابل این دو را با هم پذیرفته و طریقه تصوف ایران را طریقه هند و ایران نامیدهاست.[۱۵]
برخی دیگر ریشههای تصوف را به زهد و آموزههای اسلامی مبنی بر پرهیز از دنیا دانسته و ارتباط آن با عالم خارج از اسلام را نفی میکنند.[۱۶]کیوان سمیعی در مقدمه شرح گلشن راز، پیدایش تصوف را در قرن دوم امری بسیار ساده و واکنش جمعی پشمینه پوش در مقابل کسانی که به دنیا رو آورده و اسلام را برای پیشرفت مقاصد دنیائی بکار میبستند، میداند.[۸]
عبد الرفیع حقیقت پژوهشگر و شاعر ایرانی تاسیس تصوف را از طریق جعفر صادق پیشوای ششم شیعیان میداند[۱۷]
رجوع شود به ویکی پدیا ذیل عنوان تصوف
انچه مسلم است این است که اجماع نظر واحدی راجب این گونه مسائل وجود ندارد و دقیقا نمیتوان به برداشت واحدی در همه جا رسید درنتیجه نوعی نگاه پلورالیستی داشتن به قضیه از نظر من نیکوتر است.
و پایان به این نکته اشاره میکنم که در تصوف اسلامی شریعت فقط قدم ابتدایی راه است برای رسیدن به طریقت و طریقت مسیری است که به حقیقت منتهی میشود
باز هم بابت اپلود این کتاب متشکرم
از نکات جالبی که پس از انتشار کتاب سرچشمه تصوف در ایران به قلم مرحوم نفیسی ، می توان به آن اشاره کرد . واکنشی بوده که یکی از پیشوایان سلسه نعمت اللهی ( آقای تابنده یا رضا علیشاه ) بر کتاب مذکور داشته و بی مناسبت نیست بخش هایی از آن در این جا آورده شود:
ایشان متذکر می شن که تحقیقات در این کتاب صرفا جنبه ادبی دارد و در بخش های تاریخی به جنبه مذهبی موضوع توجه کاملی نشده
تصوف اسلامی هیچ ارتباطی با مانویت ندارد.
همان طور که برای دین و فلسفه نمی توان مبدا و تاریخی را در نظر گرفت برای تصوف اسلامی هم که ریشه در دین داشته نباید تاریخی متصور شد.
استاد نفیسی ، فتوت را منفک از تصوف ، تقریر کرده اند در حالی که فتوت یکی از صفات سالک الی الله است و ......
پ.ن : 1 - از مجموع این بیانات مشخص می گردد که موضوع تصوف در اسلام و ایران همواره یکی از مباحث مهم و ارزنده بین متفکران
همین طور پیروان و اهل تصوف بوده
2 - بر خلاف گفته جناب رضا علیشاه که اصرار بر عدم تعیین تاریخی ریضه تصوف اسلامی داشته اند به وضوح مشخص است که
بسیاری از کتاب های معتبر از جمله رساله قشیریه ، خواننده را معطوف به این نکته می کنند که ریشه تصوف رو می توان در بین
اهل صفه ( در زمان حضرت رسول (ص) در افراد برجسته ای چون سلمان فارسی و ... جست
3 - مرحوم سعید نفیسی با کتاب ارزشمند شان فتح بابی در موضوع تصوف داشته اند تا متفکران دیگر در این زمینه بار دیگر تفحص و
تحقیق نمایند که این کارشان جای تقدیر و امتنان را دارد.