بازگشت شازده کوچولو
نویسنده:
مهدی سیگاریان وفا
امتیاز دهید
.چکیده: ,"کتاب حاضر که در قطع رقعی به چاپ رسیدهاست؛ ادامه«شازده کوچولو» نوشتهی«آنتوان دو سنت اگزوپری» میباشد. داستان کتاب از آنجا آغاز میشود که شازده کوچولو نمیتواند به وسیلهی نیش مار به سیاره اش بازگردد و زمینی میشود. او در زمین میگردد و قوانین زمین را با زندگی در آن لمس مینماید. شازده کوچولو مانند دیگر زمینیها، ازدواج میکند و صاحب خانواده میشود او آنقدر به خدا نزدیک میشود که مردم به او لقب عارف میدهند. سرانجام شازده کوچولو که دیگر پیر شدهاست آخرین تجربهی زندگی دنیوی خود را به دست میآورد و آن دیدار با عزرائیل است که برای عارفی چون او بسیار آسان و لذتبخش است.
بیشتر
آپلود شده توسط:
sigarian
1392/07/27
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بازگشت شازده کوچولو
شازده کوچولو کجا و این کلمات سطحی کجا
واقعا جای تاسف داره که چنین عنوانی رو انتخاب کنید برای کلماتی از این دست
شاه کلید این داستان همین یک خط هستش
پیشنهاد می کنم بخوندیش:x
سپس قداست نیازهای بدن و روح
سپس حجاب و عشق و خانواده است.
چه می دانید که اکثر مردان و حتی زنان «نیازها/غرایض» را «شیطانی/چلید/نجس/زشت/ممنوعه/فلاکت» تعبیر می کنند.
و مردان چه فیلسوفان پرآوازه چه کشیشان و ...اساتید دانشگاه و هنرمندان و ادیبان و...نیز مثل عامه مردم زن ستیز/زن هراس/زن گریز بوده اند.
آن ها درباره خدا و ماورا فلسفه تراشی ها و الاهیات سازی ها و شعرسازی ها و نظام سازی ها و تئوری ها و اثبات و ردها نوشته اند به تعداد بی شمار کتابخانه های دنیا!
ولی اولا در خصوص زنان و مهم ترین غریضه الهی سکوت کرده اند...
یا به تمسخر و تحقیر و تخفیف و جبر و ...وصفش نموده اند
یا چون کسانی مثل روسو،شوپنهاور،راسل،سارتر،دوبوار،کانت و...
در بند تمبان خود لنگ مانده بودند و به اصطلاح عامه بندتمبان آب می دادند!
عده ای از ایشان به تجرد و گریز از زن رو آوردند!
عده ای هم به بیماری های مختلف جنسی رو آوردند و از آنها برای عوام مقلد راهی به جهنم زندگی خودشان ساختند با تقدیس چنین مفلوجیت و معلولیتی!
عده ای هم زن را «اشتباه خلقت خدا» و «مار» و «ابلیس» «اژدها» معرفی کردند!
و جالب هم آنانی بودند که دم از خدا و اثبات و تبیین او می زدند ولی بزرگترین آیتش را چون مشرکان تکذیب گر پیامبران تکفیر و لعن و تمسخر می کردند یا نهایتا خود فرار می کردند!
گویی خدای ذهنی همان هوای نفس و من خداشان بوده که کافر و مومن پابوسشند!
اما خدای طبیعی و واقع
و آیات و مخلوقات خاکی و احسن خلقت های خدای ارحم الراحمین
که مخالف و ضد «خود پرستی» و «نفس پرستی» و «آزادی طلبی توهمی» شان بوده
را یا سنگسار می کردند و می کشتند یا تمسخر و لعن و تکذیب و دورباش!
ولی می دانیم پیامبران الهی عکس این خودروشنفکزبینان ازدواج کرده و بچه آورده و کار یدی می کردند و سختی و مسئولیت می پذیرفتند
و البته آنها هم عموما مثل زنان تکذیب شدند،مورد خشونت و طرد و لعن و قتل و تکفیر ...واقع شدند.
چه «بشری مثل ناس» بودند! و بلکه «مستضعف ترین و فقیرترین ها»! نه شوکت مالی و نه قدرت جادو و ماورایی و نه نیروی نظامی و... و نه حتی لباس خاص/شهرت مثل کشیشان مذاهب!
بنظرم شازده کوچولو و همسرش می تواند ادامه این سری باشد.آن هم در سطح جهانی اش...در جهانی که فحشا و جنون خیانت و ماده پرستی بیداد می کند.
درواقع نشان دادن قداست و عظمت کارگاه خلقت خدا در خانه گلی فاطمه و علی،هاجر و ابراهیم،محمد و خدیجه و...
در جامعه ما خانواده از غرب هم بیشتر در معرض فروپاشی واقع شده بخاطر سنت تقلیدگری و تقلیل گری و ظاهرپرستی و غرور و جهل مرکب حاصل از 2 روز دانشگاه رفتن و ماهواره ها و...
و جمع شدنش با نفاق دینی و تظاهرگرایی های پوچ...
باید اهل قلم و فکر به قداست و عظمت و الطاف و زیبایی های عشق متعهد و خانواده و دوستی در خانه بپردازند با تمام وجود.
کتاب گران قدری بود .همان طور که فرمودید در بسیاری ساحت ها از شازده کوچولو برتر بود...خصوصا نماد ها و عشق الهی را پرداختن...و بی شک جا برای قسمت های بعدی نیز دارد...چه شازذه کوچولو داستان انسان و خلقت و زندگی و حیات و کودکی و معصومیت است...
اما به شما نویسنده باوجود توصیه اکید می کنم به ترجمه این اثر گران قدر هم همت گمارید...چه بسیاری از منتقدان قیاس گر بیشتر طبعشان «خارجی دوست/پرست» است و این از فرهنگ تا پوشاکشان را شامل می شود...
به شما قول می دهم استقبال جهان از آن بسی افزون تر از تصور خواهد بود ان شا الله.
و آنگاه قوم خارجی دوست ما می آید و ترجمه های اثر شما را فوج فوج می خرد و بعد شروع می کند به افتخار به ایرانیتش بعد از مرگ سهراب!
جماعت ما اکثرا مرده پرست و خارجی پرستند...
به مرگ فردوسی و...توجه کنید.
این بعلت روحیه شاعرانگی و غرور و خودمحوری و استبداد رای تاریخی ماست...روحیه مردم ما روحیه عقل محور و اکنون محور و صدق محور و واقع گرا نیست.
نوع برخوردشان با حکام هم همین است...مرتب بدان ها ناسزا می گویند در جمغع خودی ها و در نزد شاهان پابوسی و جان فشانی و اعلی حضرتا می روند....
با این همه عدم رضایت...خود را اندکی نقد نمی کنند و نقد نمی پذیرند و نقد نمی جویند....و اقدام عملی و جمعی پیوسته و آهسته هم برای اصلاحات گام به گام نمی کنند.
یک شازده کوچولوی ایرانی هم باید بنویسند اهل تحقیق و فکر در خلقیات ما.
امید توفیق الهی
این کتاب رو تقریبا ماه قبل دانلود کردم اما متاسفانه فرصت نکرده بودم مطالعه کنم تا دو روز قبل که دست گرفتم و شروع به مطالعه کردم. اینقدر جذاب و گیرا بود که 1 شبه به اتمام رسوندم. قوانین نانوشته کاینات بسیار زیبا به تصویر کشیده شده. واقعا کتابی آموزنده و در خور تامل است، خسته نباشید. منتظر کارهای زیبای شما هستم. فوق العاده بود.[/quote]
سلام
منو شرمنده ی محبت خودتان کردید
توانائی پاسخ به این همه لطف را ندارم
.
این کتاب رو تقریبا ماه قبل دانلود کردم اما متاسفانه فرصت نکرده بودم مطالعه کنم تا دو روز قبل که دست گرفتم و شروع به مطالعه کردم. اینقدر جذاب و گیرا بود که 1 شبه به اتمام رسوندم. قوانین نانوشته کاینات بسیار زیبا به تصویر کشیده شده. واقعا کتابی آموزنده و در خور تامل است، خسته نباشید. منتظر کارهای زیبای شما هستم. فوق العاده بود.
هم بزن داد و بزن فریاد
اما بازگرد!![/quote]
این کامنت شما هم در شازده کوچولو نبود!
احتمالا کتاب (بازگشت شازده کوچولو) را با کتاب (عاشقانه های تلخ) اشتباه گرفته اید!
اما به هر حال
از حضورتان و از اینکه لطف میکنید و کامنت میگذارید تا ابد سپاسگزارم بانو
یک روزی صادقانه صدایت کردم،..
حالا عاجزانه نگاهم می کنی
اما، فقط برو .....[/quote]
این متن چه ربطی به شازده کوچولو داشت؟؟؟؟؟؟
:stupid: