رسته‌ها
قصه‌های رسول
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 34 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 34 رای
بهار شیراز مست کننده است. در هوا سکر و مستی خاصی پاشیده‌اند. تنفس چنین هوایی حالت نیم مستی به آدم می‌بخشد، به نحوی که جام دل لبریز از عشق و آرزو می‌شود و کارهای مثبت فراموش می‌گردد. بچه‌ها دلشان می‌خواهد به صحرا بروند و در ساقه‌ی سبز گندم و جو نی بزنند. جوانان سراغ عشق‌شان می‌روند و پیران هوس جوانی دارند. در این فصل و در این شهر صحبت از کار کردن حرف مفت است... (از متن کتاب)

"قصه های رسول"بوی خاک و دریا می دهند و طعم شور غربت. از دیوارهای کوتاه خانه هایش می شود به راحتی بالا رفت و موهای بلند دختر همسایه را دید.می شود به چشم های نافذ درویش زل زد و به پایین دستها فکر نکرد. می شود آخر کلاس نشست و با عینکی وصله دار زل زد به پرده ای قلمکار و ابن سلام را بیشتر از مجنون دوست داشت.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
291
آپلود شده توسط:
mohammad_h
mohammad_h
1392/06/26

کتاب‌های مرتبط

عصرونه
عصرونه
0 امتیاز
از 0 رای
وظیفه ملی
وظیفه ملی
4.5 امتیاز
از 118 رای
مسابقه برای مرگ
مسابقه برای مرگ
4.6 امتیاز
از 10 رای
تقاطع
تقاطع
4.4 امتیاز
از 7 رای
مریلا
مریلا
4.6 امتیاز
از 10 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قصه‌های رسول

تعداد دیدگاه‌ها:
2
اگر باشد بهشتی در دو عالم
یقین دارم که در شیـراز باشد
این کتاب و من دارم ... کتاب جالب و خوبی هست
قصه‌های رسول
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک