تاریخ فلسفه: از ولف تا کانت - جلد 6
امتیاز دهید
دورۀ تاریخ فلسفۀ حاضر که تألیف فردریک کاپلستون فیلسوف متأله و یکى از برجستهترین مورخان فلسفه در عصر جدید است، از جامعترین و روشنترین کتب تاریخ فلسفه است که پس از انتشار با اقبال فیلسوفان و دوستداران و دانشجویان فلسفه و منتقدان روبرو شده است.
کاپلستون و تاریخ فلسفۀ او
بیش از پنجاه سال از تألیف کتاب گرانقدر سیر حکمت در اروپاى شادروان محمد على فروغى مىگذرد. فروغى پس از ترجمۀ گفتار در روش دکارت متوجه شد که این رسالۀ عمیق در ایران درست فهمیده نمىشود و در واقع صرف ترجمه و ارائۀ مجرد افکار یک فیلسوف، اگر خوانندگان به پیوستگى آن با آراء قبلى و با سیر تطور بعدى و زمینۀ تاریخى آن آشنا نباشند، بىفایده است. او بدرستى دریافته بود که شناخت آراء فلسفى و فهم افکار واقعى هرفیلسوفى نخست در «تاریخ فلسفه» امکانپذیر است.
نگرش تاریخى به فلسفه و عموما به تمام دستاوردهاى انسانى، در گذشته کمتر سابقه داشته است. قدما در واقع براى تاریخ فلسفه شأنى قائل نبودند و اصولا چندان توجهى به منشاء آراء فلسفى و تأثیر و تأثر و سیر و بسط تاریخى آن نداشتند. به گفتۀ امیل بریه: «مطالعۀ تاریخ فلسفه در مجموع سیر زمانى آن، با توجه به وحدت این سیر تطورى، امرى است که تقریبا تازگى دارد. این امر یکى از وجوه متعدد اعتقاد به ترقى روح انسانى است که در اواخر قرن هجدهم به ظهور رسید. در فلسفۀ تحصّلى اوگوست کنت به اعتبارى، و در فلسفۀ هگل به اعتبارى دیگر، سیر تاریخى فلسفه به عنوان لازم ذات فلسفه تلقى شد.» مىدانیم که هگل فلسفه را همان تاریخ فلسفه مىدانست؛ به عقیدۀ او، فلسفه را فقط باید در تاریخ فلسفه آموخت. با این اعتبار، اگر بخواهیم دست کم فلسفۀ جدید غرب را بشناسیم، و افکار ماهوى فلاسفۀ آن را بدانیم، ناگزیر از اتخاذ این دید تاریخى هستیم، دیدى که در تاریخ فلسفه منعکس است.
[b]
بیشتر
کاپلستون و تاریخ فلسفۀ او
بیش از پنجاه سال از تألیف کتاب گرانقدر سیر حکمت در اروپاى شادروان محمد على فروغى مىگذرد. فروغى پس از ترجمۀ گفتار در روش دکارت متوجه شد که این رسالۀ عمیق در ایران درست فهمیده نمىشود و در واقع صرف ترجمه و ارائۀ مجرد افکار یک فیلسوف، اگر خوانندگان به پیوستگى آن با آراء قبلى و با سیر تطور بعدى و زمینۀ تاریخى آن آشنا نباشند، بىفایده است. او بدرستى دریافته بود که شناخت آراء فلسفى و فهم افکار واقعى هرفیلسوفى نخست در «تاریخ فلسفه» امکانپذیر است.
نگرش تاریخى به فلسفه و عموما به تمام دستاوردهاى انسانى، در گذشته کمتر سابقه داشته است. قدما در واقع براى تاریخ فلسفه شأنى قائل نبودند و اصولا چندان توجهى به منشاء آراء فلسفى و تأثیر و تأثر و سیر و بسط تاریخى آن نداشتند. به گفتۀ امیل بریه: «مطالعۀ تاریخ فلسفه در مجموع سیر زمانى آن، با توجه به وحدت این سیر تطورى، امرى است که تقریبا تازگى دارد. این امر یکى از وجوه متعدد اعتقاد به ترقى روح انسانى است که در اواخر قرن هجدهم به ظهور رسید. در فلسفۀ تحصّلى اوگوست کنت به اعتبارى، و در فلسفۀ هگل به اعتبارى دیگر، سیر تاریخى فلسفه به عنوان لازم ذات فلسفه تلقى شد.» مىدانیم که هگل فلسفه را همان تاریخ فلسفه مىدانست؛ به عقیدۀ او، فلسفه را فقط باید در تاریخ فلسفه آموخت. با این اعتبار، اگر بخواهیم دست کم فلسفۀ جدید غرب را بشناسیم، و افکار ماهوى فلاسفۀ آن را بدانیم، ناگزیر از اتخاذ این دید تاریخى هستیم، دیدى که در تاریخ فلسفه منعکس است.
[b]
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ فلسفه: از ولف تا کانت - جلد 6
نظرشخصی من اینه که این رویه انتشارغیرقانونی وغیراخلاقی کتاب ،برسرشاخ بن بریدن است. درحال حاضرنویسنده ومترجم وناشر به اندازه کافی دلسردهستند.
کسی اگرواقعن کتابخوان باشد راه های دیگری هم بجز پی دی اف و خریدکتاب هست ولی متاسفانه رسم شده که با وفورنعمت در محیط مجازی جماعت اهل مطالعه بدون تامل وعطش هرچیزی را بخوانند که فقط خوانده باشند،به این موضوع بایدولع دانلودوحسرت جاماندن عمرازخوانش آنها را هم افزود. به جرات میگویم که کمترین ساعات مطالعه ام زمانیست که در محیط نت وکتابناک هستم. من ترجیح میدهم روزی ده کتاب درسایت منتشرشودولی کتاب موردنظرم رابحوانم ودرموردش تبادل نظرکنم تا اینکه به این سرسام آپ ودان و لینک بسته وکمبودوقت دچارشوم. آزموده ام هفته ای خلوت ودوری ازمحیط متشتت را ودرآرامش کتاب خواندن ونت برداری را.
بعد هم شما و 6 دوست لایک کننده تان واقعا در فهم موضوع دقت نکرده اید یا بنده را گذاشتید سر کار؟
موضوع اصلا این نیست که:"اگر دیگران دزدی میکنند چرا نباید همه دزدی کنند " موضوع این است :از دزد می توان دزدید ؟ از دزد انحصار طلب چه طور؟" بحث به هیچ وجه کپی رایت نیست بحث این موضوع اخلاقی است مثل کار رابین هود آیا این کار اخلاقی است یا خیر؟ بنده هم هیچ حکمی صادر نکردم گفتم بحث کنید نه چیز دیگری.
[/quote]
اتفاقا کاملا هم به موضوع دقت کرده ام و خیلی قبل تر از اینها در پروفایلم به این موضوع اشاره کرده ام( و به این موضوع اعتراض کرده ام که چرا بعضی از ناشر ها ،حقوق نویسنده ها را رعایت نمی کنند اما ما مجبوریم حقوق آنها را رعایت کنیم.همینطور به خود "خر تو خر" هم تذکر دادم که اگر شما برای اسکن کتابها زحمت زیادی کشیدی دلیل نمی شود که این کار دزدی نباشد.البته بسیاری از کتابهایی که آپلود کرده قدیمی هستند و شامل قانون کپی رایت نمی شوند و همین خودش کار ارزشمندی هست.)
دزدی همیشه دزدی محسوب می شود و به هر صورت مردود است.اما مسئله ی مهم تر این است که قانون ما از همه ی ناشرهای داخلی حمایت می کند و اگر کتابهای آنها در سایت قرار بگیرد می توانند از طریق قانونی اقدام کنند.بنابراین مشخص است که کتابناک این کتابها را در سایت قرار نمی دهد.
حالا اگر شما خیلی حس رابین هود بودن به سرت زده پیشنهاد می کنم یک سایت جدید راه اندازی کنی و کتابهای دارای کپی رایت ( که حقوق نویسنده ی اصلی را رعایت نکرده اند) را در آن منتشر کنی( و صد البته باید مشکلات قانونی آن را به جان بخری).نه اینکه در سایت دیگران کتابها را منتشر کنی و مدیران سایت را به دردسر بیاندازی.
محمدبیگ جان . حق با شماست . اگر توجه کرده باشی مدتی است که لینک مدیافایر را بسته ام .
اگر توجه کرده باشی مدتی است که کتاب ناب روی سایت قرار نداده ام که چاپش هم جدید باشد .
چرا از خودتان سوال نکرده اید که چرا کتاب جدید نگذاشته ام ؟
دقیقا به خاطر همین موضوع حق نشر است . به صراحت میگویم که دچار عذاب شده ام و حس گناه به من دست داده است .
واقعا دوست دارم که راهکاری اندیشیده شود تا این مشکل حل شود .
اگر خودت هم 50 تا کتاب اسکن کنی و خودت را در بوته آزمایش قرار دهی خواهی دید که کم کم این حس که فکر میکنی داری خدمت میکنی جایش را با حس گناه عوض میکند .
نزدیک به 3000 کتاب اسکن شده دارم که تا مشکل حق نشر کامل حل نشود در نت قرار نخواهم داد .
خوش باشی .
در مورد بحث کپی رایت مشکل اینجاست و دوست دارم دوستان روی این مساله بحث کنن:ناشری که خودش حق تالیف را به مولف اصلی نمی دهد و حق امتیاز را از ناشر اصلی خریداری نمی کند و به این ترتیب خودش قوانین کپی رایت را رعایت نمی کند چرا توقع دارد وپدیگران رد مورد او رعایت کنند؟ این تناقض برای چه هست ؟ از لحاظ اخلاقی وظیف خریدار چیست؟
این دیدگاه در تاریخ 1392/06/19 توسط sagaro ویرایش شده است
محمدبیگ جان ؛ سخن شما بدین معناست که اگر دیگران دزدی میکنند چرا نباید همه دزدی کنند ؟
بارها گفته شده که باید راهکاری اندیشیده شود تا حقوق کسی ضایع نشود اما سخن شما بنظر من هیچ ربطی به مسئله ندارد و تنها مفری برای انجام کار غلط است .
خوش باشی .[/quote]
یعنی این سخنان کبیر اندر کبیر هست! دوست عزیز شما که بیشتر آپلود کتابهای دارای حق نشر را دارید و همین الان در ان مدیافایر هزاران کتاب را قرار داده اید.قسم حضرت عباستان را باور کنیم یا دم خروس را !
اما د رمورد نظرتان من گفتم سر این موضوع اخلاقی از حیپث اخلاق می توان حث کرد و همان مکتبهای اخلاقی که درتارخ فلسفه (احیانا) می خونید چگونه به چنینی موضوع اخلاقی جواب داده اند؟
بعد هم شما و 6 دوست لایک کننده تان واقعا در فهم موضوع دقت نکرده اید یا بنده را گذاشتید سر کار؟
موضوع اصلا این نیست که:"اگر دیگران دزدی میکنند چرا نباید همه دزدی کنند " موضوع این است :از دزد می توان دزدید ؟ از دزد انحصار طلب چه طور؟" بحث به هیچ وجه کپی رایت نیست بحث این موضوع اخلاقی است مثل کار رابین هود آیا این کار اخلاقی است یا خیر؟ بنده هم هیچ حکمی صادر نکردم گفتم بحث کنید نه چیز دیگری.
در مورد جناب ناظر هم باید بگویم ایشان بحث را شخصی کردند و بنده هم مجبور شدم شخصی جواب بدهم . بحث چیز دیگری بود و قصد من دوباره ربط دادن مسئله به اخلاق بود که متاسفانه ایشان همه چیز را پاک کردند و فکر کردندمن به سایت انتقاد دارم در حالی که اگر ادامه می دادم متوجه منظور حقیر می شدند که موضوع بحث مد نظرم هم تعارض اخلاق و قانون و تناقض عملکرد بود.
در مورد بحث کپی رایت مشکل اینجاست و دوست دارم دوستان روی این مساله بحث کنن:ناشری که خودش حق تالیف را به مولف اصلی نمی دهد و حق امتیاز را از ناشر اصلی خریداری نمی کند و به این ترتیب خودش قوانین کپی رایت را رعایت نمی کند چرا توقع دارد وپدیگران رد مورد او رعایت کنند؟ این تناقض برای چه هست ؟ از لحاظ اخلاقی وظیف خریدار چیست؟
این دیدگاه در تاریخ 1392/06/19 توسط sagaro ویرایش شده است[/quote]
محمدبیگ جان ؛ سخن شما بدین معناست که اگر دیگران دزدی میکنند چرا نباید همه دزدی کنند ؟
بارها گفته شده که باید راهکاری اندیشیده شود تا حقوق کسی ضایع نشود اما سخن شما بنظر من هیچ ربطی به مسئله ندارد و تنها مفری برای انجام کار غلط است .
خوش باشی .
اگر بخواهیم موضوع را ریشه یابی کنیم نباید بین ناشر و خودمان فرقی بگذاریم یعنی ناشر هم یک ایرانی است مانند من و شما و در نهایت طرز فکرش شبیه به همه ی ماست . من خودم را عرض میکنم تا به حال جز تعداد انگشت شمار پول برای خرید موسیقی خرج نکرده ام و این موضوع به فرهنگ سازی و نحوه ی اندیشه ما بر میگردد و به خودخواهی ما که جز به منافع خودمان فکر نمی کنیم .
به نظر من بهترین راه این است که از خودمان شروع کنیم . و به این بهانه که دیگران رعایت نمی کنند به خودمان اجازه زیر پا گذاشتن حقوق مولف را نده ایم.
در مورد بحث کپی رایت مشکل اینجاست و دوست دارم دوستان روی این مساله بحث کنن:ناشری که خودش حق تالیف را به مولف اصلی نمی دهد و حق امتیاز را از ناشر اصلی خریداری نمی کند و به این ترتیب خودش قوانین کپی رایت را رعایت نمی کند چرا توقع دارد وپدیگران رد مورد او رعایت کنند؟ این تناقض برای چه هست ؟ از لحاظ اخلاقی وظیف خریدار چیست؟
[edit=sagaro]1392/06/19[/edit]