بوسه تقدیر
نویسنده:
فریده شجاعی
امتیاز دهید
با صدای مهماندار هواپیما از عالمی که در ان غرق بودم بیرون امدم . مهماندار اعلام کرد که هواپیما هم اینک در فرودگاه بین المللی مهر اباد به زمین نشسته است . من که تشنه دیدن خاک وطنم بودم چشمانم را گشودم و بوی شهر را با تمام وجود استنشاق کردم ....
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بوسه تقدیر
من مدتهاست دنبال اين كتاب بودم
خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي ممنون:D:D:D
دانلود خیلی طول می کشه یه فکری براش بکنیدمرررررررررسی;-)
با تشکر;-)
نویسنده اش حتی کوچکترین اطلاعاتی از فرهنگ و رسوم کردها نداشت
اخه یکی نیست بگه کردها اصلا چادر نمی پوشن و اگه مشکل حجاب باشه لباس کردی کاملا پوشیده است
بگو نویسنده ی محترم حتی نمی دونی مارال یه اسم ترکیه نه کردی
و اگه انصافه تون حکم می کنه بگید تمام شخصیت های داستان کردن ولی فارسی با هم حرف می زنند بخصصوص پیروز بچه گیش سنندج بوده بعد رفته خارج ولی با زبان شیرینه فارسی حرف میزنه واقعا مسخره است
حرف من از رو تعصب نیست ولی به نظر شما تو دنیای به اصطلاخ دمکراتیک امروز نباید برای هر قوم حداقل این حق رو قایل بشیم که با زبون خودشون صحبت کنند
خوه شتانم گه ره ک(کردیه)یعنی دوستتان دارم:x
مرسی