رسته‌ها
مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 99 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 99 رای
.
آیا صیغه موضوعی اخلاقی است؟ همآغوشی بدون اعتقاد دینی و با رضایت طرفین چطور؟ نقش اخلاق در روابط اجتماعی و جنسی چیست؟ آیا با هر دیدی و بدون گفتگو میشود قضاوت کرد؟ تقابل قضاوت و اخلاق در چیست؟ داستانی که خواهید خواند پر از تناقض است...
این نوشته خاکستری را با خجالت نوشتم . شرم از همه کسانی که میروند و پاکت میگیرند و من فقط بغض میکنم و مینویسم ....
همچنین این اثر بدون هیچ جانبداری از دو گروه مذهبی و غیر مذهبی نوشته شد. چرا که از دید هر گروه طرف مقابل متــــهم است. متهمی که دچـــار انحـــراف میشود: طرفی از دین! و سمت دیگر از اخلاق انسانی! و هر کدام نمیتوانند بدون دیدگاه مستقل از خود دفاع کنند.
... و این خواننده است که در هرمنوتیک دارای هر نقد و نظری میتواند باشد... چراکه این داستان بعد از انتشار دیگر از آن من نیست...

طرح جلد : محسن قهاری
اجرا : بهزاد دزفولی – سحر افتخار زاده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
22
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mohsen ghahari
mohsen ghahari
1392/06/01

کتاب‌های مرتبط

مارال (۱): میان نور و تاریکی
مارال (۱): میان نور و تاریکی
4.6 امتیاز
از 5 رای
اغوا
اغوا
4.7 امتیاز
از 7 رای
نجوای قلم
نجوای قلم
3.7 امتیاز
از 3 رای
آن روز می رسد
آن روز می رسد
3.7 امتیاز
از 8 رای
غروب خروشخوانان
غروب خروشخوانان
4 امتیاز
از 154 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!

تعداد دیدگاه‌ها:
318
و چیزی از همه جالب تر.....در واقع ما همه عاطفه داستان را مقصر جلوه داده ایم...اما یک قسمت داستان از یاد رفته است...عاطفه درد زیاد کشیده...جایی نگران اینست که گیر لمپن ها بیفتد (پس بلاهایی سرش آورده اند).....او معتقد به اصولی هست در جایی که می گوید : " خدایا یعنی میشه بدست این سید آل پیامبر منم زندگی ام عوض بشه".....اون راضی نیست به وضع موجود....یعنی به هر دلیلی که ما نمی دانیم مجبور است به این زندگی...و آرزویش یک شوهر (سایه سر) و داشتن بچه و یک خانه کوچک است........میدانید یاد داستانی که چند سال پیش در حوالی مشهد اتفاق افتاد افتادم ...که مردی برای پاکسازی جامعه زنان خیابانی را می برد و به قتل می رساند و بعدها روزنامه نگاری به خانه یکی از آن مقتولین رفت و دید پدری کور دارد و برادر کوچکش از گرسنگی دارد کاغذ پاره می جور و پدر کورش می گفت دختر ما نان آورمان بوده و در کارگاهی کار می کرده یک هفته ای هست گم شده و جز آب نداریم:((.......خدایی کدامین زن هست که از سر رضایت و کیف هر روز جانش را کف دستش بگذارد و بوی عرق و کثافت هر نامردی را تحمل کند و هر نوع رفتار ناشایستی را به جان بخرد؟؟؟؟.....اگر زیادی ایده آلیستی نگویم ولی حقیقت اینست که اینها محکوم نیستند قربانی اند...و بهتر است این معضل زیباتر از این موشکافی شود.....واقعا کاش سیدی انقدر مرد بود که زندگی عاطفه نامی را نجات میداد
ببینید مثلا در هندوستان هندوها جلوی مجسمه خدایان خود مثلا خدای شیوا...خدای گانوش....و....کرنش میکنند...حالا شما اگر سفری به هند داشته باشید خدایی آیا میزنی اون خدای اونها رو بشکنی؟؟؟ حتی اگر برات مسخره باشه؟؟؟...خب شاید اونجا آدم چون توریست هست اون کار رو از ترس انجام نده...ولی چقدر خوبه که همه احترام متقابل رو یاد بگیرند...من دو شبه دارم مدام به رابطه سید و دوستش فکر میکنم و متقابلا به ون گشت ارشاد که نازی رو گرفت....خدایی این تقابل در داستان عالی بود....با خودم فکر میکردم چرا همه دنیا آدمها می خوان بگن حق با من هست؟؟؟ من عینک خودم رو دارم...شما عینک خودت...اون یکی عینک خودش.....دنیا گلستان میشد اگر هر کسی سرش به کار خودش بود....همه می خوان همدیگر رو ارشاد کنن اما حقیقت اینه که هر کسی در فضای خودش و حتی تا حدودی اجتماع هم مجازه.....راه دوری نه....یکی از کشورهای همسایه خودمون...همین ترکیه....طرف محجبه هم داره راه میره...کنار ساحلش هم یاره حمام آفتاب میگیره....اذانش هم داره از مسجد پخش میشه....کلیسا هم بری ناقوس میزنه....البته این دید منه که این حالت رو جالب می بینم ....شاید بقیه موافق نباشند....اما گاها پذیرفتن نظرات دیگران هر چند سخته اما دیدن از نقطه نظر اونها دیدگاه خود آدم رو باز میکنه.....اگر من شخص مذهبی رو درک کنم...مذهبی من رو درک کنه...خدایی دنیا گلستان میشه
سارا جان منهم مثل شما زنم و راستش در این اجتماع به خاطر نوع کاری ام همه جور برخورد و دیدگاهی رو دیدم....منم مثل شما قوانین رو نامنصفانه می دونم...اما گلم ما نباید حق رو انتضار داشته باشیم دو دستی بیان و بهمون تقدیم کنن....حق یه جورایی گرفتنی هست....مثلا نازی داستان حق خودش می دونه با مردی که می خواد رابطه برقرار کنه.....یه طرف دیگه اش سید هست که حق خودش می دونه صیغه کنه...من اصلا کار تنوع طلبی رو تایید نمی کنم...اقلا برای خودم....اما یه چیزی که هست سید کسی رو به زور نمیاره تو خونه.....رفتار غیر انسانی هم نداره.....طرف میاد...رابطه اش رو برقرار میکنه...پولش رو میگیره و میره....من بازهم عرض میکنم بخاطر نوع کاری ام که در حوزه اجتماعی هست شنیدم مردانی هستند که زنی رو که کارگر جنسی بوده بردن و آزار و اذیت کردن و به قتل هم رسوندن....یا در روزنامه ها خوانده می شود دختران را برای عمل جنسی می دزدند ....خب سید همچین مردی که نیست...حتی انقدر انصاف داشته حالا به هر دلیلی فکر کرده دختر پاکه حتی نتونسته دست بزنه.....راستش نمیگم من مردی مثل سید رو برای خودم می پسندم...اما اگر همه مقدس مأب ها اینطور بودند خدایی شکر خدا رو به جا می آوردم....باور کنید جدی میگم....مثلا چرا باید یکی به خودش حق بده تو زندگی شخصی کسی دخالت کنه؟؟؟...سید داستان حتی به خودش اجازه نمیده به دوستش یا دوست دختر اون بی حرمتی کنه....این نهایت روشنفکری هست.....ببینید در جامعه ای مثلا فرض بگیرید یکی مسیحی...یکی یهودی...یکی مسلمان...یکی بودایی...اصلا یکی چه میدونم ....هر چی فکر کنید.....چقدر زیبا میشد همه در حد احترام با هم رفتار می کردند
درود خدمت دوستان خوش فکرم، خانمها ، سارا و آرتمیس و آقای محمد پارسا عزیز و همه دوستانی که به نوعی بجز جنبه دینی جنبه اجتماعی و جامعه شناسانه روابط جنسی را چه در کتاب ، یا کلی بررسی میکنند.
ابتدا بگویم. آنقدر بعضی نظرات درست و دقیقند که حیرتزده میشوم از این تغییرات فکری و اعتقادی که در بین جوانان ایجاد شده و مایه دلگرمی است که حداقل به این امیدوار باشیم که در آینده جامعه ای دموکراتیک و بدون چالش عقیدتی داشته باشیم و همه به عقاید و روش زندگی هم احترام بگذارند.
اما خوشحالم که در پای این کتاب کار ناظران زیاد سخت نیست و دوستان خوبم همه اهل ادب و انصافند و به عقیده مخالف خود نمیتازند و با منطق و آرامش مینویسند. آفرین به این خوانندگان محترم که در اوج تعلیق کتاب ، فکرهایشان را با دیگران تقسیم و از نظرات یکدیگر استفاده میکنند.
حقیقتا هدف نهایی من از نوشتن این کتاب " گفتمان انصاف و قضاوت عادلانه " بود. و میبینم دوستان کاملا با یکدیگر منصفند. و جالب اینکه رقتار سید را نیز سعی میکنند از دید او ببینند و گاهی هم او را خاکستری و محق میدانند. مگر نه اینکه ما در یک جامعه باز ، آزادی فردی و امنیت و احترام میخواهیم؟! و این کاری که دوستان در تقابل نظر دیگر انجام میدهند و بسیار ادب نگه میدارند یعنی همین....آفرین.
باز هم من معتقدم دوستان دیگری که نظراتی حتی غیر معمول دارند ، ....بنویسند تا از این برخورد آرا پیش آمده نتایجی در جهت ارتقاء فضای دموکراتیک و بالا بردن سطح تحمل جامعه داشته باشیم.
شاد باشید و آزاد...

دوست عزیز چرا فکر می کنین همه باید از زاویه فکری شما به این مسئله نگاه کنن؟ شما مردا از این قضیه دفاع
می کنین چون قانون این حق رو به شما می ده
اگر یک زن رو به جرم روابط نامشروع بگیرن حکم سنگسار داره اما مردا چی ؟ 70 ضربه شلاق و تمام
اگه زنی به شوهرش خیانت کنه میشه بدکاره اما مردی که خیانت می کنه حتما یه مشکلی در زندگی زناشوییش بوده
که به طرف زن دیگری متمایل شده؟ مردا همه این حق رو به خودشون می دن
اگر شما به این روابط آزاد اعتقاد دارید خوش به حال شما اگر این مسایل برای شما حل شده است براتون خوشحالم اما
دوست عزیز من نه قصد دارم تارک دنیا باشم و نه عابد و زاهدم
شما می تونی مثل سید از این حق قانونی و شرعی و ... خودت استفاده کنی و راضی باشی و خوشحال
اما به عنوان یک خانم عقیده دارم درسته که ازدواج و روابط آزاد یه مسئله شخصیه اما تاثیرش تو کل جامعه نمودار میشه
خوشبحال شما که اینقدر مدرن فکر می کنین من به عقیده شما احترام می ذارم شما هم به عقیده هر کس که مثل شما فکر نمی کنه احترام بذارین لطفا.
اما در آخر
مطمئن باشیم هر کاری که می کنیم نتیجه اش یه روزی به خودمون بر میگرده خوب اگر هر روشی تو زندگی داریم و وجدانمون راضیه جای هیچ نگرانی نیست
به شرطی که وجدان راحتی داشته باشیم
آقای پارسا عالی فرمودید........ازدواج همون واگذاری خود است اما طولانی مدت.....دید من به ازدواج بدون عشق سالهاست همین است ممنونم کسی حرف دل من را گفت....
واقعا کاش از این داستان در آخر گفتمان همه به این نتیجه برسیم که جامعه دموکراتیک بهترین نوع است........واقعا هر چی بیشتر فکر میکنم بیشتر از رابطه بین سید و دوستش لذت می برم......حالا بهر دلیل همخانه اند......سید کاری ندارد او چه میکند تازه برای رستگار شدنش دعا هم میکند.....خدا عمرش بدهد که اقلا کاری ندارد بدحجاب بگیرد ببرد وزرا !!!! در مورد صیغه های متعدد هم مشکل یا اگر کاری هست به خودش مربوط است....جسارتا گیرم ایشون هستند که بیماریهای آمیزشی ممکنه بگیرند نه دیگران......
هر چه بیشتر بحث پیش می رود جالب تر می شود
واقعا ممنون آقای قهاری که با داستانتان جامعه شناسی کوچکی را از عقاید و برخوردهای ایران به تصویر کشیدید
7- اگه رابطه ی نازی و اون شخص پشت پنجره بهم بخوره و اون دختر بره با شخص تازه ای ازدواج کنه اون شخص تازه حق کنکاش در گذشته ی اون دختر رو نداره وگرنه اگه اعتقاداتی مثل شما داره بهتره بیاد با شما ازدواج کنه چون عقایدتون مشترکه.... همونطور که گفتم صحبت رابطه و زندگی صحبت حال و آینده ی دو نفره نه گذشته شون.. گذشته تموم شده و هر چی که بود و هر کاری که کردن دیگه به دو طرف مربوط نمیشه و اگه کسی از این دو نفر بخواد کس دیگه بدونه باید با میل خودش باشه و چون خودش میخواد.. نه چون شخص دیگه اونو مجبور کرده و اگر هم مطلع بشه حق نداره بعنوان یک آتو و ابزاری که هر وقت بتونه از اون بر علیه شخص دیگه، استفاده کنه چون اگه بدونه و ازدواج کنه یعنی مشکلی نداره و اگه ازدواج کنه و بعد بخواد برخ طرف بکشه خب بهتره از هم طلاق بگیرن چون همچین آدمایی لیاقت زندگی مشترک رو ندارن (بهتره بیاد با شما ازدواج کنه چون شما عابد و زاهد تو خونه نشستین)...
8- هر چند که عاطفه سید رو گول زده و دروغ هیچ جایی در روابط دو طرف نداره.. اما باز هم خاطر نشون می کنم که اون مسائل مربوط به گذشته ی عاطفه می شه و سید می تونه با عاطفه ازدواج نکنه و اگه کرد طلاق بگیره یا درکش کنه (بخاطر گذشته ی سختی که داشته و مسائلی که باعث شد اون بهش دروغ بگه یا بیاد با شما ازدواج کنه چون شما هیچ اشتباهی در گذشته مرتکب نشدید، هر چند که این حتی برای من اشتباه هم محسوب نمی شه) و همچنین اضافه کنم که باز هم بشما ارتباطی نداره که دو انسان بالغ به چه نحو می خوان رابطه شون رو شروع کنن.
9 - روسپی گری با نمای قانونی؟ پس ازدواج هم باید همینطور حساب بشه حالا کمی طولانی مدت تر! شما اگه از این کار بدتون میاد خب عابد و زاهد بشین خونه ات و دیگه مثل راهبه ها اصلا ازدواج نکن چون این هم یه جور روسپی گری طولانی مدت حساب میشه.. حداقل خوشبحال اونها که روسپی گری قانونی شون کوتاه مدته... :))
10- اگه کسی به قانون و شرع شما اعتقادی نداشته باشه باز حرف شما چیه؟ اگه کسی بخواد زندگی خودش رو بر اساس عقاید خودش بنا کنه چی؟ حتماً می کشیش؟11- تو نمی گی سید چرا صیغه می کنه؟ تو که تو صحبت های قبلیت همینو می گفتی؟ مثل اینکه روسپیگری قانونی رو یادت رفته؟
12- سید دلش می خواد هر روز با یکی صیغه کنه چون می تونه و این کارش چون با رضایت طرف مقابلشه به هیچ احدی ضرر نمی رسونه.. در ضمن بشما چه که می خواد هر روز با یکی صیغه کنه؟ در ضمن سید عذاب وجدان نداشت بلکه عاشق عاطفه شده بود اگر هم وجدانش ناراحجت بود وجدان دردش به شما چه ارتباطی داشت؟
13- سوء استفاده؟ :O دو طرف موافق همخوابی با هم هستن اونوقت چه جور سوء استفاده ای این وسط اتفاق افتاده؟
14- اگه اون خواهرش موافقت باشه دیگه حتی نیازی به اجازه ی اون سید نیست چون خواهرش خانوم عاقل، بالغ، مستقل و فهمیده اییه و نیازی به اجازه ی هیچ بنی بشری نداره.
15- شما غصه ی همخوابه های سید رو نخور...
در ادامه دیگه بحثی ندارم.
با تشکر دوباره و دوباره و دوباره ;-)
[quote='sara_2013']تا اونجایی که من می دونم وقتی صیغه عقد جاری میشه به سبب این کلمات یکسری محرمیت های دیگه هم بوجود میاد مثلا مادر زن و پدر شوهر ...حالا این سید که هروز با یکی محرم میشه به این مسایل هم فکر کرده؟چه مرد خداشناس و خیرخواهیه اون حاج آقایی که به فکر به گناه نیافتادن سید هست چه جوری این زنها و دخترای عفیفه رو جور میکنه؟چند نفر رو این جوری از عذاب جهنم حفظ می کنه؟ خوبه که تو بساط این حاج آقا زنان محجبه آماده صیغه فراون هستند . این سید حاضره خواهر خودش در ازای یه پاکت پول دست به دست بشه ؟اینکه هم سید راضیه هم عاطفه هم نازی و هم مرد پشت پنجره کافیه ؟؟؟ تبعات این رضایت مندی در یک جمع کوچک در جامعه امروز و فردا چیه؟فردا روز کی میتونه به پاکدامنی همسر ، دختر ، خواهر ، شوهر و ... ایمان داشته باشه ؟ هضم این تنوع طلبی برام مشکله کما اینکه سراغ دارم چنین مردی رو .... برام مهم نیست دیگرون چی فکر می کنن من به چرای رفتارشون کار ندارم اما به هوسبازی رنگ دینداری دادن درست نیست حالا اگه کسانی هستند که با این صیغه و روابط آزاد مشکلی ندارن جای تامل داره که چقدر امروزی و آزاد فکر می کنندلم می خواد بپرسماگه نازی روابطش با مرد پشت پنجره بهم بخوره و بخواد با کس دیگری ازدواج کنه اون مرد با روابط گذشته نازی مشکلی نخواهد داشت؟؟؟سیددلش نیومد به عاطفه دست بزنه چون واقعا باور کرده بود که عاطفه خیلی زن پاکدامنیه ؟روسپیگری با نمای قانونی اینه مرد پشت پنجره اگر چه روابطش با نازی غیر قانونی و غیر شرعیه اماوجدانش از سید راحت تره من نمی گم سید چرا صیغه میکنه می گم چرا هر روز یکی ؟؟؟چرا در برخورد با عاطفه عذاب وجدان داشت؟ مطمئنم این نقاب مقدس مابانه فقط برای سوء استفاده بیشترهدلم می خواد بدونم این سید حاضره خواهر خودشو دست اون حاج آقا بده تا هم یه جوان از گناه مصون بمونه هم خواهرش از لحاظ مالی تامین بشه؟؟چرا سید با یکی مثل خودش همخونه نشد؟شاید به مرد پشت پنجره با رفتار گناهکارانه اش(ا ز نظر سید) بیشتر از هم مسلک های دیگه اش اعتماد داره شایدم خوش نداره ببینه که زنی که هفته پیش با خودش قرار داشته روز دیگر با رفقای هم هیئتی اش تو همون اتاق قرار دارن؟[/quote]
از تکرار مکررات خسته شدم.. مثل ضبط صوتی می مونم که انگار برای آموزش سر کلاس بچه های اول ابتدایی آورده باشنم... هر چند که از تصحیح عقاید خطرناک خسته شدم ولی انگار بقیه نمی خوان بفهمن...
1- خب اگه محرم بشه مگه چه اتفاقی میافته؟ شما جوری صحبت می کنید که انگار آدم کشته! در ضمن بشما چه ارتباطی داره که محرم می شه یا نمی شه؟ مگه شما ضامن محرم بودن یا نبودن سایر افراد جامعه هستین ؟
2- مگه اون حاجی مال والد محترم شما رو بالا می کشه؟ اون حاجی بزور که دختری رو جور نمی کنه... دخترایی که میان خودشون مودونن واسه چیه و راضی هستن و در اسلام هم این یه عمل شرعیه. شما چرا ناراحت می شید؟ اگه خیلی باعث تاسفتونه خب شما با کسی صیغه نکنید ولی برای دیگران هم بند و تبصره نذارید.
3- اگه این حاج آقا خواهر خودش رو (با رضایت خود خواهرش) برای صیغه به مردی که (با رضایت خودش) با اون زن می خواد صیغه کنه معرفی کنه چه ارتباطی بشما داره؟ از کی تا بحال شما برای مردم تعیین تکلیف می کنید. این کاریه که در نظر هر سه ی این افراد درسته و شما هم باید به عقایدشون احترام بذارید و تو کار اونها دخالت نکنید.
4- راضی بودن یا نبودنشون رو شما تعیین می کنید؟ چه دخلی به شما داره؟ تبعات جامعه رو شما مشخص می کنید و رضایتمندی هر شخص رو باید شما تایید کنید؟ آیا شما بنا بر مدارک روانشانسیتون این حرف رو می زنید یا اینکه احساس می کنید که هر شخص برای رضایتمندی از رابطه ی متقابل شخصی اش باید از شما اجازه بگیره؟
بدون شرح!!!
آمار دقیقی از تعداد ازدواجهای موقت در دست نیست
رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفت: ما آمار دقیقی از ازدوا جهای موقت نداریم به همین جهت باید سازوکاری مهیا شود تا آمار ما در این زمینه تکمیل شود…… وی افزود: ازجمله مواد قانون حمایت از خانواده ماده ۲۱ است که شرایط جدیدی را حاکم کرده و ما امیدواریم با تصویب آیین نامه بسیاری از مشکلات در این زمینه حل شود و ...... تویسرکانی تصریح کرد : به هر حال بنای قانونگذار براین بود تا تسهیلاتی را قائل شود که ما موانع را کمتر کنیم تا مردم به لحاظ برخی از موانع قانونی مرتکب خلاف شرع نشوند. وی خاطرنشان کرد : در قانون قبلی الزام به ثبت واقعه ازدواج بود اما در قانون جدید حمایت از خانواده تنها در سه شرط الزام به ثبت ازدواج موقت است. وی با اشاره به این سه شرط بیان کرد: بارداربودن زوجه، شرط ضمن عقد و توافق طرفین ازجمله شروط ثبت ازدواج است………
روزنامه آرمان- ص 7
6 شهریور 1392
مونولوگ صیغه! دیالوگ همآغوشی!
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک