رسته‌ها
مارال (۱): میان نور و تاریکی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 5 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 5 رای
از متن کتاب:
کودک ها روی چمن می دویدند. انعکاس نور خورشید در رودخانه میدرخشید. از بالای تپه به روستایشان نگاه می کرد. نسیمی وزید؛ شدت وزش بیشتر شد. خورشید می درخشید؛ اما روستا در سیاهی مطلق ناپدید شده بود. این برایش آشنا بود. عرقی سرد بر پیشانیاش نشست. هوا را با ولع وارد بدنش می کرد تا بتواند نفس بکشد. از بالای تپه سمت روستا دوید. تاریکی از بین رفت. تن‌های خون آلود بچه ها روی زمین افتاده بودند. از پنجره به درون خانه ها نگاه می کرد؛ جسدها غرق در خون!
زنی پیر، کنار دیوار به عصایش تکیه داده بود. موهای سفیدش شلخته شده بودند. خون از دو کاسه چشمش به زمین می چکید. مادربزرگ پاهایش سست شد؛ به زمین افتاد صدای قدمهایی به گوش می رسید. سرش را بالا آورد. پسر جوان به او لبخند می زد. موهای قهوه ای پسر را باد تکان می داد. با چشمان قهوه ای اش به دختری که روی زمین افتاده بود نگاه می کرد. پسر محو شد. دختر بهت زده به جای خالی او نگاه می کرد. چمنها را در دستش فشار داد و جیغ کشید...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
47
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mehdirezayi
mehdirezayi
1403/08/21

کتاب‌های مرتبط

آندریا جعفر کاپالدی
آندریا جعفر کاپالدی
4.2 امتیاز
از 6 رای
کوته فکران جامعه
کوته فکران جامعه
4.1 امتیاز
از 7 رای
گلدن آرک
گلدن آرک
3.8 امتیاز
از 13 رای
بحران
بحران
4.2 امتیاز
از 10 رای
سه تار
سه تار
4.3 امتیاز
از 691 رای
گل آقا
گل آقا
4.4 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مارال (۱): میان نور و تاریکی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
مارال (۱): میان نور و تاریکی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک