درآمدی بر خداشناسی فلسفی
نویسنده:
محسن جوادی
امتیاز دهید
فهرست مطالب
انسان و خدا
راه هاى خداشناسى
ارزش براهین اثبات وجود خدا
جاى گاه برهان وجوب و امکان در مجموعه براهین
تقسیم بندى براهین وجود خدا در فرهنگ مسیحى و ...
انسان و خدا
راه هاى خداشناسى
ارزش براهین اثبات وجود خدا
جاى گاه برهان وجوب و امکان در مجموعه براهین
تقسیم بندى براهین وجود خدا در فرهنگ مسیحى و ...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی درآمدی بر خداشناسی فلسفی
معذرت ک میام وسط بحثتون،...دقت کنید :آقای مهدی سهیلی "سرپرستی کاروان شعر و موسیقی رادیو و داوری برنامه مشاعره را بر عهده داشته" تنها علت این ک مشاعره زیر این کتاب انجام میگیرد همین است.پس مشاعره زیر این کتاب مانعی ندارد و ما عذری نداریم.لطفا این مسائل را باهم درنیامیزید و یا به عبارت دیگر خلط ننمایید!
با تشکر:-)
و مهر پویای عزیز:انچنان غم کار و نان دارم که جنگ خدا و طبیعت و بیگ بنگ و.....به خودشون واگذار کردم;-)
این صحبت شما مرا یاد جمله مشهوری از مقدمه کتاب «جهان همچون اراده و تصور» انداخت :
خب آن دوستان مارکسیست و لیبرال شما درست می گفتند چون به جز دو نظام کاپیتالیستی و سوسیالیستی, نظام اقتصادی دیگری وجود ندارد.بگذریم...
نخست اینکه شما تز قابل دفاعی ارائه ندادید که ما بخواهیم برای آن تز آلترناتیو ارائه دهیم.اگر منظورتان پیدایش جهان است که عرض کردم «جهان» از نظر من معنی ندارد و یک لفظ بیشتر نیست.اما «جهان شناخته شده» آنگونه که فیزیک دانان می گویند در اثر انفجار بیگ بنگ به وجود آمد.پیدایش موجودات زنده و پیچیده را نیز می توان با فرگشت توجیه کرد.
درباره ی علیت می توانید نظرات "دیوید هیوم" را در کتاب های مختلف بررسی کنید.
خیلی خوشحال می شوم بدانم چگونه به خدا رسیدید؟
سلام.
این که امری مثل علت و منشاء جهان دغدغه ی بسیاری بوده است دلیلی بر این نمی شود که لزوما حقیقی باشد.قرن ها تبدیل فلزات کم بها به طلا دغدغه ی کیمیاگران بوده است اما این دلیلی بر صحیح بودن کیمیاگری نیست.البته من منظورم این نیست که نسبت به جهان پیرامون بی تفاوت باشیم.اما «جهان پیرامون» یا «جهان شناخته شده» با «جهان» متفاوت است.
درباره ی برهان ملاصدرا باید بگویم که پذیرش این برهان اولا مبتنی بر این است که شما بسیاری از مقدمات را بپذیرید(مثل اصالت وجود , وحدت وجود) که بعضی از این مقدمات خاص فلسفه ی ملاصدرا و چند فیلسوف دیگر است.درباره ی این مقدمات می شود بحث کرد و نادرستی آن را نشان داد.در کامنت های قبلی من کمی درباره ی برهان وجوب و امکان و همچنین تقریر مرحوم علامه طباطبایی صحبت کردم. دوم اینکه تقریبا همه ی این برهان ها اصلی به نام علیت را فرض می گیرد که درباره ی آن هم جای بحث زیاد است.
1.پس با این تفاصیل حداقل برهان آنسلم قدیس و برهان های اصالت وجودی که به عنوان مثال اسپینوزا ناچار به استفاده از آن ها بود رد می شوند.
و دیگر اینکه چطور ممکن است کسی بدون درک بخشی از ماهیت شی از وجود آن شی آگاه شود؟به محض اینکه ما صدای یک شی را بشنویم یا آن را ببینیم یا گرمای آن را حس کنیم به وجود آن پی می بریم. اما اگر حواس پنجگانه ی ما به شی دسترسی نداشته باشند با چه وسیله ای به وجودش پی می بریم؟عقل بدون هیچ داده ی تجربی و حسی چه چیز را تجزیه و تحلیل می کند؟
2.من هم بحثی در این باره نکردم.صرفا یک اشاره کردم.البته می تواند ارتباط پیدا کند.
3و4.من متوجه نشدم یعنی شما می گویید خداوند می تواند جهانی غیر از جهان مادی ما خلق کند که در آن سنگی بسازد که نتواند آن را بلند کند؟و توجه کنید که "ساختن سنگی توسط خدا که نتواند بلند کند" و " 2*2=5" هر دو تناقض هستند و ماهیتا تفاوتی با یکدیگر ندارند.
یادمه یه بار با یه دوست مارکسیست داشتیم درباره ی اقتصاد حرف میزدیم.میگفت مذهبی ها حق ندارن از اقتصاد مارکس یا لیبرال انتقاد کنن.چون خودشون آلترناتیو ندارن.یعنی یه مدل اقتصادی به درد بخور تو دنیای مدرن ارائه نکردن.حالا دوست عزیز شما هم آلترناتیو خودتون بیان نکردید.
در مورد اینم که میگید جهان علت نداره،اگرچه چندان علاقه ای به فلسفه ندارم ولی میدونم که علت و معلول یه اصل عقلیه و نظر شما لا اقل نیاز به اثبات داره.حتی اگر سینا رو علت مجموعه ندونیم. نمیشه ادعا کرد که کل مجموعه علت نداره.
خب این که شما میگویید یعنی نسبت به گستره هستی پیرامون بی تفاوت باشیم که اگر نیک بنگریم و آرا و نظرهای ثبت شده از ایام گذشته تا حال را مورد مطالعه قرارا دهیم درمی یابیم این علت و منشا جهان دغدغه ذهنی بسیاری بوده پس نمیتوان نسبت به ان بی تفاوت بود
در باب خداشناسی ننظریات گوناگونی وجود دارد و خداباوران میخواهند آن را در باب برهانی دراورند که قابل توضیح برای همگان باشد.. از همه ان ها قوی تر برهان ملاصدرا فیلسوف اسلامی است که با اصالت دادن به ماهیت گامی فراتر از سایرین نهاد و در نهایت تقریر برهان صدیقین که مبانی آن را اصالت وجود و تشکیک قرارا میدهند به صورت منطقی در پی اثبات ذات لایزال الهی برامده.
سلام
1.بین "درک کردن" یک وجود و علم به وجود داشتنش تفاوت هست.من نگفتم با حواس پنجگانه میشه خدا رو "درک" کرد.ولی با رجوع به عقل میشه در باره ی "وجود" یا "عدم"ش رای داد.
2.بحث درباره ی ماهیت علم فکر میکنم اینجا موضوعیتی نداره
3.اینکه خداوند(با ویژگیهایی که ادیان برایش میشمرند)بتواند جهانی خلق کنه که2*2 بشه پنج محال نیست.
4.اون چیزهایی که ما محال عقلی میدونیم.در ساختار و قوانین این دنیا تعریف شده.یعنی ویژگیهای این جهان مادی اجازه ی وقوع اونها رو به هیچ وجه نمیده.که بهش میگن محال ذاتی.اگر بگیم که خدا نمیتونه یک امر محال ذاتی رو انجام بده دلیل بر محدود شدن خدا در قوانین طبیعی نیست.بلکه دلیل بر محدود بودن قوانین طبیعیه.یعنی توی این مرتبه از وجود مادی ذاتا وقوع بعضی اتفاقات محاله.اصطلاحا ایراد از فعله نه فاعل.