رسته‌ها
درآمدی بر خداشناسی فلسفی
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 52 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 52 رای
فهرست مطالب
انسان و خدا
راه هاى خداشناسى
ارزش براهین اثبات وجود خدا
جاى گاه برهان وجوب و امکان در مجموعه براهین
تقسیم بندى براهین وجود خدا در فرهنگ مسیحى و ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
111
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/06/07
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی درآمدی بر خداشناسی فلسفی

تعداد دیدگاه‌ها:
237
من هم نظر آقای poorfar را معقول و اخلاقی میبینم . کاش اینجا فضای دوستانه و منطقی تری برای بحث وجود داشت. پیامبر فرموده اند جدل نکنید اگرچه حق با شما باشد.
نکته:جدل یعنی طرفین برای یافتن حقیقت بحث نکند بلکه برای اعلام سواد خود و تخریب طرف مقابل به صحنه بیایند و بخواهند به زور حرف خوذ را به کرسی بنشانند در آن صورت استفاذه از هر چیزی مثل توهین و تحقیر و سفسطه وبی اخلاقی که تهش فحش و فحشکاری و درگیری است توجیه میشود.
[quote='اتش']نقل قول از tankamanee:نقل قول از اتش:به کلیسا رفتم خدا آنجا نبود به کعبه رفتم خدا آنجا نبود به معبد هندوها رفتم خدا آنجا نبود به درون قلبم نگریستم حدا را آنجا یافتم.... مولوی.
حدا را یافتین یا خدا را یافتین!!!!!!!!!
حالا خدا یا حدا چه فرقی میکنه :D
[/quote]
فرقش در همون نگاه ما و برداشت ما است!:-)
خدای خود را در دورن خود باید یافت ....:-):x
[quote='yk8']شما که این همه ادعای علم میکنی،لطفا لحن متناسب با یه بحث علمی رو یاد بگیر.اولین اصل احترام گذاشتن به طرف مقابل و داشتن روحیه ی دیالوگه.از این بابت به شدت براتون متاسفم!ثانیا: دوست عزیز بنده ادعای طبیعی دانی نکردم.آفرین به شما که طبیعی دانی!ثالثا:لطفا نشون بده که چه طوری فرگشت رو توی آزمایشگاه اثبات میکنن؟رابعا:اصلا گیریم که فرگشت درست باشه،جوابی برای آغاز دنیا نمیده.صرفا میگه ما حاصل جهشهای ژنتیکی نسلهای قبلیم.نمیتونه بگه نسلهای قبل از کجا اومدن.بیگ بنگ و این طور چیزا هم چون در وادی مادیات سیر میکنن نمیتونن بوجود اومدن از عدم رو توضیح بدن(به همون دلایلی که ده بار گفتم)و اینها همه یعنی اینکه حتی فرگشت هم نمیتونه واقعا خدا رو انکار کنه.فقط داستان خلقتی که ارائه میده با داستان کتابهای آسمانی متفاوته واسه ی همین حساسیت زا شده.اگه یه نفر بگه من بیگ بنگ و فرگشتو قبول دارم ولی خدا بود که اون اتم هیدروژنو آفرید که بیگ بنگ بوجود بیاد چی میگی؟[/quote]
1- شما بحثت رو بکن وقتی کم میاری لحن ما رو پیش نکش...
2- آفرین به شما که فیلسوف هستین اما برای جواب یه سوال ساده ی من اینقدر هن و هن می کنین...
3- فرگشت هم تو آزمایشگاه اثبات میشه هم توی طبیعت.. اگه چهارتا شبکه ی در مورد طبیعت بزنی می بینی که طاووس ها برای مثال چطور جفتگیری می کنن (که فکر کنم عمرا بدونی). تو آزمایشگاه هم برای مثال از طریق کاشت سلول و مواجهه کردن اون با شرایط خاص و مشاهده ی واکنش های مکانیسمی اون و تولید مثل و مشاهده ی ماحصل های اون یاخته هستش. البته فرقی نمی کنه که برات توضیح بدم چون سرآخر همون آش و و همون کاسه. تو فقط می خوای بر حق بودن خودت رو ثابت کنی فرقی نمی کنه که خدا وجود داشته باشه یا نداشته باشه.
4- فرگشت جوابی برای پیدایش دنیا نمی ده بلکه جواب این سوال رو می ده که چرا خدا وجود نداره و نیازی به خدا توی عالم نیست.
5- جهش ژنتیک یک قسمت از فرگشت نه همه اش و نظریه ی تکامل تنها با جهش ژنتیک خلاصه نمی شه (که حدس هم می زدم این رو ندونی) و در ضمن فرگشت نمی گه که ما حاصل از فقط جهش ژنتیکی هستیم. فرگشت کاملا می تونه خدا رو انکار کنه فقط نمی تونه بوجود اومدن جهان رو توضیح بده که دوستان مذهبی عزیز از همین فرصت سوء استفاده می کنن و مثل گرگ می افتن سر همین قضیه.
6- داستان طبیعت با قصه ی بچه ها تو کتاب جنابعالی تومنی صنار فرق می کنه چون که اولی حقیقت داره و قابل مشاهده و اثباته ولی دومی نمی تونه وجود داشته باشه. خدا نمی تونه نسل آدم رو یهو بوجود بیاره چون هر موجودی باید سابقه ی زیستی داشته باشه برای همین هم خدا رو رد می کنه. ولی چون نظریه ی تکامل حقیقت داره برای همین هم حتی مذهبی ها مجبور به پذیرفتنش می شن که این بمذاقشون خوش نمیاد و مثل بچه ها بهونه گیری می کنن.
6- من می گم کی خدا رو بوجود اورد که اون اتم هیدروژن رو بوجود بیاره؟
[quote='tankamanee']نقل قول از اتش:به کلیسا رفتم خدا آنجا نبود به کعبه رفتم خدا آنجا نبود به معبد هندوها رفتم خدا آنجا نبود به درون قلبم نگریستم حدا را آنجا یافتم.... مولوی.
حدا را یافتین یا خدا را یافتین!!!!!!!!![/quote]
حالا خدا یا حدا چه فرقی میکنه :D
درستش کردم :)
به کلیسا رفتم خدا آنجا نبود به کعبه رفتم خدا آنجا نبود به معبد هندوها رفتم خدا آنجا نبود به درون قلبم نگریستم خدا را آنجا یافتم.... مولوی.
یک فرقی هست بین "تعاریفی که از خدا میشود" و "آن چیزی که خدا واقعا هست".
بسیاری از تعاریفی که درباره ی خدا وجود دارد بی پایه است چون گوینده ی آنها بدرستی نمی داند خدا چیست.بلکه آنچه را که فکر می کند خدا باید باشد را به زبان می آورد(مثلا فکر می کند که خدا باید بزرگترین باشد یا اینکه خداوند نباید از جایی شروع شده باشد)
بقول جان لنون لازم نیست کسی بگوید که تو که هستی.تو همان چیزی هستی که هستی(باید باشی).
پس به آنچه که خدا هست باید توجه کرد، نه آنچه که می تواند باشد.

حافظ بیت زیبایی دارد،که بنظرم خیلی قابل توجه است:
معشوق
چون نقاب
ز رخ
بر نمی کشد . . .
هر کس
حکایتی
به تصوّر
چرا کند ! ؟

خرمشاهی در کتاب خدا در فلسفه نوشته است،حتی اگر تمام ادله فیلسوفان هم قابل خدشه باشد،باز هم بدا به حال ادلّه !
بنظر من ، ما بیشتر بجای اینکه به دنبال دانایی باشیم،به دنبال مطرح کردن خود و جدل های بیهوده ایم....
این را چون خود نیز گرفتارش زمانی بوده ام،اعتراف میکنم....
می دانم و برخودم اثبات شده است،که خداوند بر هرکسی چه عقلا چه قلبا به یک نوع تجلی میکند و آشکار می گردد ، نمی شود خدای همه یکسان باشد ، او مطلق است و ما ظرفی هستیم ، محدود ، که توان فهم او را چنان که اوست نداریم ،
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند ! ؟
بنظرم حتی منکرترین انسان ها هم،خدایی در باطن ناپیدای خویش دارند،که شاید بروزش ندهند.خاطرات هیوم و ویتگنشتاین جالب هستند در این باب....
هر چند می توانم با دوستان گلی چون بودا و سی تی آر،بشینم ساعت ها جدل کنم،ولی دیگر اصلا حال و حوصله ی این جدل ها را ندارم و از این جدل های کتابناکی فراری!
چرا که مبناها فرق میکند و به تفاهم نمی رسد،تجربیات درونی آدم ها نیز متفاوت است و قابل انتقال نیست . . .
بعید می دانم از دوستان بحّاث زیر کتاب،(و آن 1000 نفر دانلودر) شخصی کتاب بالا را خوانده باشد ! کلا ما خوشیم با جدل هایمان...
جمله ای سارتر دارد در اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ،که بنظرم بدرد می خورد:
در مورد بحث ها و جدل های که بین خدا باوران و خدا ناباوران بر سر اثبات واجب الوجود در می گیرد سخن پر مغز زیر را بیان می دارد:
مسئله اساسی بودن واجب الوجود نیست،مهم آن است که بشر باید خود را ،شخصا باز یابد و یقین کند که هیچ چیز نمی تواند او را از خود رهایی دهد ؛ حتی اگر دلیلی بیابد که بودن واجب الوجود بر او ثابت گردد.

بنظرم بهتر است دوستان (هر دو طرف) این جدل ها را رها کنند و کمی بیشتر «خلوت» کنند و کتابهای مخالفین خویش را بخوانند ،و مهمتر از آن حتی اگر واجب الوجود بر ایشان ثابت شد یا نشد ، هم انسان بمانند و انسان وار زندگی کنند ، اخلاقیات و دانش و احسان را رها نکنند و از خود پرستی و خودنمایی فرار کنند.عمرمان ناچیز است و راه درازی در پیش ! ببینیم در این دنیای چند روزه چه کار ماندگاری میکنیم؟
می دانم که تا ساعاتی دیگر،این کامنت هم در لابلای جدل های دوستان به صفحات بعدی می رود،ولی نمی دانم چرا حس کردم بنویسم بهتر است:-)
امیدوارم همگی و هر دو طرف موفق باشیم در این امر و اهل شعار و علم بدون عمل نباشیم، و فراموش نکنیم :
هر کسی آن دروَد عاقبت کار که کِشت :x
کلا بحث مسخره ای شده.میشه سوال رو با سوال جواب ندید لطفا؟!(با همه ام)
ببینید خیلی ساده ست.خدا باورها یه تئوری پیدایش ساده دارن.میگن یه وجودی بالاتر از ادراک مادی بشر(در جواب جناب بودا) وجود داره که جهان رو با همه ی قوانین علمیش آفریده.حالا هر کسی که اینو قبول نداره،لطفا تئوری خودشو برای آغاز دنیا(آغاز واقعی،نه داستانهایی که همیشه از یه اتم و یه پوزیترون و...شروع میشه) رو بگه.از این واضح تر؟!!!
چنابعالی در وهله ی اول در مورد فرگشت سوتی دادی که نشون می ده اصلا از علوم تجربی چیزی نمی دونی... دیگه نمی دونم در مورد چی می خوای سوتی بدی؟ لابد می خوای بگی نظریه ی فرگشت درسته و در عین حال خدا هم وجود داره؟

اولا:شما که این همه ادعای علم میکنی،لطفا لحن متناسب با یه بحث علمی رو یاد بگیر.اولین اصل احترام گذاشتن به طرف مقابل و داشتن روحیه ی دیالوگه.از این بابت به شدت براتون متاسفم!
ثانیا: دوست عزیز بنده ادعای طبیعی دانی نکردم.آفرین به شما که طبیعی دانی!
ثالثا:لطفا نشون بده که چه طوری فرگشت رو توی آزمایشگاه اثبات میکنن؟
رابعا:اصلا گیریم که فرگشت درست باشه،جوابی برای آغاز دنیا نمیده.صرفا میگه ما حاصل جهشهای ژنتیکی نسلهای قبلیم.نمیتونه بگه نسلهای قبل از کجا اومدن.بیگ بنگ و این طور چیزا هم چون در وادی مادیات سیر میکنن نمیتونن بوجود اومدن از عدم رو توضیح بدن(به همون دلایلی که ده بار گفتم)و اینها همه یعنی اینکه حتی فرگشت هم نمیتونه واقعا خدا رو انکار کنه.فقط داستان خلقتی که ارائه میده با داستان کتابهای آسمانی متفاوته واسه ی همین حساسیت زا شده.اگه یه نفر بگه من بیگ بنگ و فرگشتو قبول دارم ولی خدا بود که اون اتم هیدروژنو آفرید که بیگ بنگ بوجود بیاد چی میگی؟
ض ممن قبلا گفتم با زبان دین حرف میزنم ولی من الف را دلیلی بر الف نمیگیرم. فقط ادعا و فرض خود را میگویم تا شما فروض دیگر را به نقد نگذارید.شما میتوانید فن را نقد کنید همانطور که نقد هم میکنیذ. حرف من مشخص است:تصوری که شما از خدا دارید با آنچه که ادیان معرفی میکنند تفاوت دارد.و حتی در صورت اثبات بطلان آن،آن چیزی نیست که ادیان ادعا دارند.شما فکر میکنید مثل سایر موجودات است و مقید به زمان و مکان و علت در صورتی که چنین نیست. این مفهوم را نقد کنید نه آنچه در تصور خودتان است
[quote='alizanjanii']بحثهایی که فقط یک طرف آن پاسخ دهد بحث نیستند. اگر میخواهیم نتیجه بگیریم باید تبدیل به یک تعامل و دیالوگ و پرسش و پاسخ دو طرفه باشد و گرنه هیچ نتیجه ای نخواهد داشت. خذمت ذوست عزیزمان که گفتنذ شما پیش فرض ذاریذ بایذ بگویم تمامی انسانها پیش فرض داند. من فرضم را که میتوانذ درست یاغلط باشد را گفتم شما هم اگر نظری ذارید بگویید تا فرض شما هم آشکار شود.[/quote]
دوست گرامی .مشکل ایجاد شده اینه که شما همان فرض یا پیش فرضتان(مثلا A)را دلیل همان Aمی اورید.وقتی شما چنین استدلالی دارید ، عملا ادامه بحث امکان پذیر نیست چون همه چیز به Aشما ختم می شود البته از منظر شما.
درآمدی بر خداشناسی فلسفی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک