سنگ صبور
نویسنده:
عتیق رحیمی
مترجم:
سیامند زندی
امتیاز دهید
✔️ «سنگ صبور» نوشته عتیق رحیمی، نویسنده فرانسوی-افغان و برنده جایزه کنگور ۲۰۰۸ است. این کتاب نگاهی داستانی دارد به زندگی زنان افغانستان در دوران حکومت طالبان. در سال ۲۰۱۲ بر اساس این کتاب فیلمی به همین نام توسط کشور افغانستان و فرانسه ساخته شد که نماینده این کشور در بخش بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در مراسم اسکار بود.
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
او نفس میکشد، جلوتر میرود و دولا میشود تا چشمهایش را بهتر ببیند. آنها باز هستند. غبار سیاه بر آنها نشسته، با گوشهی آستین آنها را تمیز میکند، قطره را برمیدارد و در چشمها میچکاند: یک، دو. یک، دو.
به آرامی صورت مرد را لمس میکند تا دودهها را تمیز کند. سپس بیحرکت سر جای خود میماند. در حالیکه اضطراب بر شانههایش سنگینی میکند، با همان آهنگ نفسهای مرد و مثل همیشه نفس میکشد.
صدای سرفههای خشک و پیدرپی زن همسایه، سکوت سپیدهدم خاکستری را میشکنند. زن سرش را به سوی آسمان زرد و آبی پرده میگرداند. بلند میشود و در حالی که خرده شیشهها زیر پایش خرد میشوند به سوی پنجره میرود. از میان روزنههای پرده، در پی زن همسایه است. فریادی بلند از سینهاش جدا میشود. با عجله به سوی در میرود و از راهرو خارج میشود اما صدای کرکنندهی یک تانک مانع از حرکت او میشود. سرگردان و حیران بازمیگردد. «... در حیاط خراب شده! دیوارهای همسایه...» صدای وحشتزدهاش در میان صدای زنجیر تانک گم میشود. نگاهش دوباره اتاق را جستجو میکند و روی پنجره خیره میماند. نزدیک پنجره میشود، گوشهی پرده را کمی کنار میزند و با ناله میگوید: «نه، نه، این دیگه نه!»...
در بریدهای از کتاب میخوانیم:
او نفس میکشد، جلوتر میرود و دولا میشود تا چشمهایش را بهتر ببیند. آنها باز هستند. غبار سیاه بر آنها نشسته، با گوشهی آستین آنها را تمیز میکند، قطره را برمیدارد و در چشمها میچکاند: یک، دو. یک، دو.
به آرامی صورت مرد را لمس میکند تا دودهها را تمیز کند. سپس بیحرکت سر جای خود میماند. در حالیکه اضطراب بر شانههایش سنگینی میکند، با همان آهنگ نفسهای مرد و مثل همیشه نفس میکشد.
صدای سرفههای خشک و پیدرپی زن همسایه، سکوت سپیدهدم خاکستری را میشکنند. زن سرش را به سوی آسمان زرد و آبی پرده میگرداند. بلند میشود و در حالی که خرده شیشهها زیر پایش خرد میشوند به سوی پنجره میرود. از میان روزنههای پرده، در پی زن همسایه است. فریادی بلند از سینهاش جدا میشود. با عجله به سوی در میرود و از راهرو خارج میشود اما صدای کرکنندهی یک تانک مانع از حرکت او میشود. سرگردان و حیران بازمیگردد. «... در حیاط خراب شده! دیوارهای همسایه...» صدای وحشتزدهاش در میان صدای زنجیر تانک گم میشود. نگاهش دوباره اتاق را جستجو میکند و روی پنجره خیره میماند. نزدیک پنجره میشود، گوشهی پرده را کمی کنار میزند و با ناله میگوید: «نه، نه، این دیگه نه!»...
آپلود شده توسط:
bahmanabdi
1392/01/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سنگ صبور
این کتاب هم کتاب خوبی بود.:-)
ولی چون ی افغانی نوشته ش از کتاب بدم امد :@[/quote]
اتفاقا باید افتخارکردکه زبان فارسی چنین نویسنده هایی داره چه ایرانی باشند چه افغان چه تاجیک
یعنی کلن با رمان میونه ای ندارم ولی فیلمای حضرت "عتیق رحیمی" رو دیدم. دو تا هم بیشتر نیست "خاک وخاکستر" و "سنگ صبور" که از نظر جغرافیا یکیه ولی از منظر میزانسن و محتوا از زمین تا آسمون تفاوت داره.
به نظرم "سنگ صبور" ساختار و محتواش درسته یعنی از فیلمساز تا سناریست( که با ژان کلود کریر نوشته) تا بازیگر و... خوب پیش میرن و کارو به سرانجام میرسونن.
درباره ی این رفیقمون "گلشیفته فراهانی" هم یکی از رل های خوبشو تو این فیلم بازی کرد... دستکم از فیلم "میم مثل مادر" که فیلمساز میخواست به ضرب و زور موسیقی و بازیهای اغراق شده حرف خودشو به کرسی بشونه به مراتب بهتر بود.
...
"میم مثل مادر" به گمونم وداع خوبی برای "ملاقلی پور" با سینما نبود.
[quote='girpen']کاری ب متنش ندارم
ولی چون ی افغانی نوشته ش از کتاب بدم امد :@
[/quote]
دوست گرامی چه ربطی داره به افغانی بودن نویسنده؟
اولا" باید افتخار کرد که یک افغانی بزبان فارسی و فرانسوی بغیر از زبان خودش هم تسلط دارد.
دوما" مگر ما از نویسندگان خارجی که کتاب آنها را ترجمه کرده اند کتاب نمیخونیم؟
ولی چون ی افغانی نوشته ش از کتاب بدم امد :@
متشکرم دوست گرامیbahmanabdi
رمانی با همین نام "سنگ صبور" از نویسنده محبوب "صادق چوبک "در این سایت نیز گنجانده شده.:x
دانلود شد ... .