عبور از خاتمی

[quote='killer137212']
من رأى میدهم به کسى که قول دهد تمام خیابان هاى این شهر و خاطره هایش را عوض کند!![/quote]
یهو بگید من رأی نمیدم، خیال همه رو راحت کنید!!!
آخه مگه میشه؟! :-(
کی میشه عبور کرد ............... ;-(
[edit=aqanader]1392/01/27[/edit]

دو سه روز قبل روزنامه ای از قول ..... که شعار زنده باد نهار مطرح است
این کاندید انتخابات را بهترین فرد برای ریاست جمهوری می دانم
به دو دلیل :
اولیش درد مردم را می داند
دوم شعاری نمی دهد که بعدا بماند باهش چه کار کند.. ... یاد.. ازادی.. عدالت .بخیر
مشکلی هم هست : صحبانه و شام به عهده کی ...در ضمن چند وعده ...تا روز رای گیری یا ...

[quote='neda300']هرکی میخواد بیاد، بیاد فقط دلار رو پایین بیاره![/quote]
هر کی میخواد بیاد،بیاد، فقط دلار رو بالاتر نبره!

هرکی میخواد بیاد، بیاد فقط دلار رو پایین بیاره!

فعلا که خاتمی شده بیام نیام نه میام نه شاید نیام
مشایی هم بگم نگم من میگم ها کاری نکنید نگم
بقیه کاندید ها هم فقط باعث خنده اند ( شما فرض کن حاجی بابایی خودشو کاندید کرده الیته با حس تکلیفی که کرده وگرنه که نمیومد )

«سکوئیلر: رفقا، تصور نکنید پیشوا بودن لذتبخش است. درست برعکس، کاری است بسیار دقیق و پرمسئولیت. هیچ کس به اندازه رفیق ناپلئون به تساوی حیوانات معتقد نیست. او به شخصه بسیار خوشحال هم می‌شد که مقدرات شما را به خودتان واگذار کند اما چه بسا ممکن است که شما به غلط تصمیمی اتخاذ کنید.»
«ناپلئون: رفقا می‌دانید مسئول این قضیه کیست؟ آیا دشمنی راکه شبانه آمده و آسیاب ما را واژگون ساخته می‌شناسید؟ سنوبال!»
«باکسر گفت: خوب پس قضیه صورت دیگری پیدا کرد! البته اگر رفیق ناپلئون چنین می‌گوید حتماً صحیح است.»
کپی پیست شده از کتاب قلعه حیوانات
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی از وظایف ریاست جمهوری فرمانده کل قوا بودن و یا مدیریت صدا و سیما و حتی سیاست خارجه و برنامه هایی خاص مثل هسته ای نیست و حتی سیاست های کلی و اصلی نظام را از لحاظ قانونی رئیس جمهور تعین نمیکند
از نظر عرفی نیز ریاست جمهوری حتی وزاری، وزارتخانه های اطلاعات و نفت و دفاع را تعیین نمی کند و به لحاظ عرفی رئیس جمهور هرگز این وزارتخانه های مهم را نمیتواند کنترل کند و از نظر عرفی نیز بسیاری از ابزار هایی که رئیس جمهور در اختیار دارد همه در کنترل نهاد جمهوری نیست
درواقع نقش ریاست جمهوری در ایران از نظر قانونی و عرفی همان نقش تدارکاتچی نظام است که رئیس جمهور قبل به آن اذان کرد
حتی در جنبه های رای گیری نیز تبلیغات نمازجمعه ها و مساجد و ارگان های حکومتی و سربازخانه ها و..... در جهت فردی خاص و از قبل تعیین شده توسط نهاد ر ه ب ر ی است
این مطالب بیان گر مانوری است که یک رئیس جمهور در جریان اصلاحات می تواند در ایران انجام داد البته اگر بخواهد و از گزینش بتواند رد شود
خاتمی رای 20 میلونی را داشت و رای وی توانست بسیاری از قشرهای مختلف اجتماعی را دور هم قرار دهد و در اشتباهی فاحش از شورای نگهبان و البته تکرار نشدنی در دوره خاتمی مجلس ششم با خاتمی همراه بود ولی چه شد؟
خاتمی بهترین بزنگاه را از دست داد

می دانیم تنها راه گذر از این روند سقوط ،اصلاحات است نه انقلاب هاتی کور و کارهای چریکی مدل چه گوارا و .....
خاتمی کارنامه ای واضح دارد در بزنگاهی که همه چیز میسر بود و خاتمی رای 20 میلیونی با مجلس ششم را داشت و بسیاری از نخبگان، دانشجویان و مردم از وی حمایت می کردند هیچ کار مهمی نکرد من که آن زمان بچه بودم ولی شوق شادی و امید به آینده ای روشن را در نگاه بزرگترها می دیدم همه جا پوستر خاتمی بود و با شوق عکس وی را بر دیوار ها می چسباندند من آن موقع هیچ از انتخابات نمی دانستم محصلی بودم که به قصه های کتاب فارسی ام بسنده کرده بودم ولی هیاهو را حس می کردم همه از تغییری بزرگ و اساسی می گفتند ولی در آخر چه شد؟
نهایت توانستیم موهای خود را شانه کنیم، کمی ریش های خود را بیشتر بتراشیم، شلوار اتو کرده بپوشیم، و بدون وحشت مردان ما توانستند پیراهن آستین کوتاه بپوشند، بیرون بیایم و شلوار جین بپوشیم بدون آنکه کسی ما را به جرم تهدید علیه امنیت ملی (که آن موقع نام های دیگری داشت) بازداشت کند اما آیا حق آن ملت فقط این بود؟ پس وعده های انتخابات آزاد و رسانه های آزاد چه شد؟ وعده های زیبای برابری و عدالت اجتماعی چه شد؟ وعده قانونمند بودن کشور چه شد؟ حقوق بشر؟
خاتمی نهایتا توانست کمی پشت پرده سازش کند و فشاری را که به آستانه انفجار رسیده بود را بکاهد ولی هیچ تغییر اساسی رخ نداد
نمب دانم خاتمی تائید صلاحیت میشه یا نه البته احتمال آنرا بسیار ضعیف می دانم البته به حق دیگران در دادن رای احترام می گذارم ولی خودم هرگز رای نمی دهم
اصلاحات اگر امکانش باشد خاتمی باتوجه به کارنامه اش گزینه خوبی نیست
کتابها در اون زمان نشر یافت و روزنامه ها مطالب خوبی می نوشتند و فضای رسانه ها مثبت بود آمار روزنامه خوانی بیشتر شده بود و ...موسیقی داشت کمی پیشرفت کرد و سینما تاحدی رونق گرفت و سیاست خارجه به نسبت بهتر بود
من 18 تیر را یادآور می شوم عملکرد خاتمی چگونه بود؟ اعتراض به توقیف سلام چرا برای خاتمی سکوت را به همراه داشت؟ غیر از این بود که در دوران اصلاحات برطبق وعده های خاتمی ،باید فضای آزادی بیان و گفتگو باشد؟! پس چرا مرتضوی با مطبوعات چنین کرد
بسیاری از مطبوعات بعد از مدتی کوتاه نشر توقیف می شد
واکنش خاتمی به قتلهای زنجیره ای چی بود؟
اصلا این کشتار روشنفکران چرا و به چه مجوزی صورت گرفت؟ آن موج کشتار سازمان یافته، بدون اطلاع مقامات و دستگاه های اطلاعاتی رده بالا ممکن نبود
آیا رئیس جمهوری که پشتوانه بیست میلیون رای مردمی داشت اینگونه باید در برابر سرکوب جنبش دانشجویی ساکت باشد؟ اینطور باید به موج حذف و خفقانی که توسط جناح مثلا خودسر در جامعه بود واکنش نشون میداد؟
به قول دوست عزیزم
تمام اینها با این فرض هست که خاتمی خودش با این حرکات مخالف بوده باشه

[quote='khar tu khar']پرینسی جان . در راستای کامنتت بگویم که چند شب پیش فیلمی را نشان داد از کاندیداهای این دوره .
متن فیلم روابط این کاندیداها را نشان میداد که اینان پشت پرده چقدر با هم دوست هستند ( و واقعا هم روابط دوستانه داشتند و دارند )
من از آن موقع که دست چپ و راستم را شناختم گفتم که این آقایان هیچ فرقی با هم ندارند و اگر در ظاهر با هم اختلاف نظر دارند هدفشان جنگ زرگریست برای رسیدن به نیتشان .[/quote]
درست فرمودید.صداقت و سیاست در یک خانه نمیگنجد.از هر دری صداقت بیاید،سیاست از دری دیگر خارج خواهد شد و بر عکس.نژادشان از یک چیز نیست.سیاست زشتخو و مملو از دروغ است و صداقت پاک و مطهر است.پس بدانید اگر زمانی صداقت در کنار سیاست آرام گرفت ،به طور یقین دامن اش به ناپاکی آن آلوده شده و دیگر چیزی به نام صداقت وجود نخواهد داشت.

پرینسی جان . در راستای کامنتت بگویم که چند شب پیش فیلمی را نشان داد از کاندیداهای این دوره .
متن فیلم روابط این کاندیداها را نشان میداد که اینان پشت پرده چقدر با هم دوست هستند ( و واقعا هم روابط دوستانه داشتند و دارند )
من از آن موقع که دست چپ و راستم را شناختم گفتم که این آقایان هیچ فرقی با هم ندارند و اگر در ظاهر با هم اختلاف نظر دارند هدفشان جنگ زرگریست برای رسیدن به نیتشان .

دو گدا در خیابانی نزدیک واتیکان کنار هم نشسته بودند. یکی صلیب گذاشته بود و دیگری الله...
مردم زیادی که از آنجا رد می شدند،به هر دو نگاه می کردند و فقط در کلاه
اونی که پشت صلیب نشسته بود پول میانداختند.
کشیشی از آنجا می گذشت، مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی
که صلیب دارد پول می دهند و هیچ کس به گدای پشت الله چیزی نمی دهد. رفت جلو و گفت:
رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا مرکز مذهب کاتولیک است.
پس مردم به تو که الله گذاشتی پول نمی دهند، به خصوص که درست
نشستی کنار یه گدای دیگری که صلیب دارد. در واقع از روی لجبازی
هم که باشد مردم به اون یکی پول میدهند نه تو.
گدای پشت الله بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت
صلیب و گفت:
هی "اسدالله" نگاه کن کی اومده به ما بازاریابی یاد بده!!
امیدوارم منظورمو متوجه شده باشید...!