عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
1.تجربه های تاریخی ناموفق دنیا.
2.مصادره انقلاب و رویکرد ایدئولوژیک انقلابها خواه و ناخواه.
3.هرج و مرج و عقب ماندگی عدم توسعه از بین رفتن سرمایه انسانی
4.آغاز تصفیه حسابهای شخصی
5. امکان جنگ داخلی
6.عدم رغبت و همراهی همگانی مردم به علت هزینه های سنگین انقلاب
7. در انقلابها هیچ تضمینی برای محدود شدن قدرت وجود ندارد.
1. این حرف که نقل کردید "شما نیز نظر را نقد کنید نه نظر دهنده را" خوب من اساسا معتقدم که سخن مجزا از گوینده و هدفش نیست یک حرف را اگر د دانشگاه بزنید می شود یک حرف علمی و اگر در میتینگ انتخاباتی بزنید می شود حرفی ایدولوژیک ! پس گوینده حرف هم مهم است اگر استالین بگوید من به آزادی بشر اعتقاد دارم شما می گویید حرف را نقد کن!!!!
2.حکومت انگلیس و تاریخ آن نشان دهنده روش درست اصلاحی است دیکتاتوری که قدرت محدود شد گرچه ملکه هست و نوعی نماد ملی است اما دموکراسی در انگلیس واقعی است آن هم با کمترین هزینه.
3.در مورد مصر آیا واقعا مصر مبارک بهتر بود یا مصر مرسی! اعتراض و انقلاب هزینه گزافی دارد ولی تضمینی نمی دهد که یک دیکتاتور دیگر نتیجه انقلاب را ندزد !اگر تاریخ انقلابها را نگاه کنید مثل فرانسه و ناپلئون و روسیه و استالین و کوبا و کاسترو و.....
4.مهمترین مشکل جامعه ما عدم بر قراری دیالوگ میان دو قشر عمده مذهبی و سکولار است وو این خود حق پنداری باعث دو قطبی شدن کاذب می شود که گروههای سیاسی هم از آن سو استفاده کنند.
5.امار دروغی که به جای 30 % شرکت کننده 60% جا بزنند! شما چگونه می توانید اثبات کنید؟
6.سوریه و بشار یک حکومت نامشروع است عین سایر حکومتهای منطقه خاورمیانه اما نامشروع بودن موجب سقوط هیچ حکومتی نشده !
7.اگر شما آخرین صحبتهای حضرن آقا !!را بخوانید متوجه منظورم می شوید!
این نه گدایی است نه چیز دیگر
خواسته ی مردم به ریس جمهور همین
واقعن درک این کمپینیاری بیماران اینقدر دشوار هست[/quote]
تا الان این کمپین یاری کجا بود؟ اگر قرار باشه دولت رسیدگی کنه فرقی نداره مردم این کمپین رو تشکیل بدن یا نه. اگر فرض کنیم دولت نمیدونه اینگونه بیماران به کمک احتیاج دارن (مخصوصا با تحریم دارو ها) و ما باید بهشون یادآوری کنیم حرف مهملی زده ایم. به نظر شما هدف تشکیل این کمپین چیه؟ چرا سال های گذشته من چنین کمپین هایی رو نمی دیدم اما الان که جناب روحانی دو هفته نیست رو کار اومدن این کمپین کارشو شروع کرده؟ این ها همش اتلاف وقته! دلخوشکُنکی هست ساخته شده توسط مردم برای تسکین دل خودشون و مقبولیت دادن به رای هاشون. ترس از ناامیدی و نیاز به انکار واقعیات مسبب این اعمال هست.
هر چند امیدوارم همه ی این حرف هایی که میزنم غلط باشه. از این اختلافات کوچکومون گذشته، بنده از عمق قلبم آرزو میکنم افراد برای مداوای بیمارانشون مجبور نباشن تمام زندگیشون رو به حراج بگذارن. با تمام وجود هم برای این کمپین آرزوی موفقیت میکنم.
شما کلن با حرکت های مدنی و مسالمت آمیز بیگانه اید
این نه گدایی است نه چیز دیگر
خواسته ی مردم به ریس جمهور همین
واقعن درک این کمپینیاری بیماران اینقدر دشوار هست
فارغ از اینکه برخی واقعا این صداها را به دلیل بودن در اقشار خاصی از جامعه نمی شوند باید عرض کنم
اینکه اکثریت به چیزی باور داشته باشند دلیل بر درست بودن یا غلط بودنش نیست
بسیاری سالهای پیش عکس امام را در ماه دیدند فکر می کردند زمین مسطح هست و خورشید به دور زمین می چرخد
و بسیاری از مردم به درستی فکر می کنند که آب یکی از علل حیات است
من حکومتی دیکتاتوری را نمی شناسم که با رای دادن تغییر کرده باشد
ولی می دانم با مبارزات مدنی بسیار خوب و موثر(مثل بی اعتنایی به نمایش های حکومتی) حکومت های زیادی تغییر کرده اند مثل همین عملکرد ماندلا یا گاندی
مطمئن نیستم منظور شما کیست یا چه گروه هایی است
من خودم به شخصه نه گرایش های کمونیستی دارم نه سلطنت طلبانه نه مذهبی یا ..... من صرفا به اعلامیه جهانی حقوق بشر باور دارم و تفکر حزبی ندارم
لطفا نظر را نقد کنید نه نظردهنده ها حتی اگر نظردهنده ها مشروطه خواه یا هرچیز دیگری باشند که از نظر من شما ایده شان درست باشد یا نباشد
مقصود شما از آمار دروغ چیست؟
در نظامی من سوریه با رای دادن هرگز اصلاحاتی رخ نمیدهد اعتراض مدنی بهتر است
در مصر و تونس اعتراض های مدنی که رای دادن به کاندید نظام نبود نتیجه بخش بود
این پرسش شما بی ربط است
خیر من متوجه موضوع نشدم
به شخصه فرق خاصی بین روحانی (که افکار و نقل قول هایش و عملکردش در مورد امنیت ملی و.....) جلیلی نمی بینم جز تفاوت اسم آنان
بیاد دارم در انتخابات 84 خیلی ها در دور دوم به احمدی نژاد رای دادند می گفتند روحانی نیست رای می دهیم که آخوند نباشد! رفسنجانی قدرتش کم شود!!
و حالا بعد از 8 سال به یک روحانی تحت حمایت معنوی رفسنجانی رای میدهند
آیا طرز تفکر این کاندیدها تغییر کرده است یا منافع آنان؟
حق پاسخ به این پرسش را ندارم و به من مربوط نیست اما البته بهتر است شما نیز نظر را نقد کنید نه نظر دهنده را
شما از منتقدین ایراد گرفتید که می خواهند دست به جنایت زنند و کارهای خلخالی را تکرار کنند در حالی که من یکی به شخصه از لفظ دادگاه عادله استفاده کرده بودم؟ مقصود شما از شباهت خلخالی با تفکرات امثال ما چه بود؟
من نیز عملکرد نلسون ماندلا را دوست دارم و موافقم آنم البته هرگز نباید فراموش کرد تک تک مجرمان آن سیستم معرفی شدند و اقدام های پیشین جنایات بر علیه بشریت معرفی شد در شرایط کنونی که چنین نشده است
شما در بند دوم بیانات خود دست به حمله شخصی زده اید و بجای نظر، نظردهنده را نقد کرده اید بدون اینکه او را بشناسید در مورد وی قضاوت کرده اید
البته در اینکه من و شما سیستم کنونی را خوب نمی دانیم بنظر میرسد که همنظر هستیم
اگر استدلالی مطرح شود و در جواب بگوید این یک مغلطه است فرمایش شما صحیح است ولی اگر علت مغلطه را بیان کند این هرگز مغلطه نیست
در نظر قبل علل مغالطات شما را بیان کردم
با کامنت جدید شما موافقم شما بخوبی ویژگی های جریان تمامیت خواه را بیان کردید و من شکی در آن ندارم البته متوجه ارتباط تمامیت خواهی با سکولار ها نشدم تا جایی که من میدانم می شود سکولار بود و تمامیت خواه بود (مثل نظام های تک حزبی کمونیستی) و می شود سکولار بود و تمامیت خواه نبود
متاسفانه جریانی تمامیت خواه در اوایل انقلاب فاجعه آفرید و هنوز این فاجعه ادامه دارد
از نظر تاریخ این 34 سال هیچ وقت تحریمی گسترده صورت نگرفته است که من به صورت تاریخی دستاوردش را برای شما بنویسم
ولی فکر میکنم اول اینکه مشروعیت به نظام با دست خود نمی دهیم. با جمله موافق نیستم که چون نظام از نبود مشروعیت خود خبر دارد پس رای ندادن بی نتیجه هست زیرا وقتی عده کثیری برای تماشای اعدام نروند پس به آهستگی اعدام در ملاعام حذف می شود وقتی مردم با عدم حضور خود در صحنه چیزی منفی را تائید نکنند آن چیز نمی تواند زیاد دوام بیاورد فشار افکار عمومی قوی است و حکومت های اینچنینی نیازی بسیار شدید به نمایش توده ها دارند که بهتر است ما آب به آسیاب این طرز تفکر نریزیم می دانم اقشاری در جامعه هستند که به دلایل این نظام را دوست دارند اگر ما در صحنه های حکومتی وارد شویم جزئی از نمایش عروسک گردانی آنان هستیم
عدم شرکت در انتخابات اختناق شدیدی را وارد حکام نظام می کند
وقتی کسی 10 عیب بزرگ دارد و یک کار شاید خوب وقتی به وی رای میدهیم به عمل 9 عیبش چراغ سبز و مشروعیت می دهیم
دلایل بسیار دیگری دارم که چون مشابه آنان در اینجا حذف شده است امکان قرار دادنش را ندارم
حالا من سوالی از شما میکنم
دستاورد رای دادن چیست؟ کدام نظام دیکتاتوری با رای دادن تغییر کرده است؟ رای به کاندید نظام رای به نظام است در این انتخابات حتی امثال رفسنجانی نیز فیلتر شدند
چرا تصور میکنید نظامی که چنین تمامیت خواه است فردی را تائید صلاحیت می کند که ممکن است در درازمدت به ضررش تمام شود؟
انتخاب روحانی؛ مردم خوشحال، رهبر راضی
انتخابات ٩٢؛ مراسم تدفین جنبش سبز و احیای نظام
تمام نوشتار فوق را تائید نمیکنم.
دوستانی که می گویند انتخابات را تحریم کنیم باید به این سوالات صریح جواب دهند:
1. دستاورد این تحریمها؟
2.چرا مردم عادی با تحریمها همراه نمی شوند؟مگر مردم عادی استدلالهای شما را در مورد تحریم نمی شوند!!!!
3.آیا تا به حال در تاریخ حکومتی با تحریم سقوط کرده است؟
4.آیا فکر می کنند یک حکومت غیر مشروع یک حکومت ساقط شده است ؟آیا در مورد سوریه فکر نمی کنید چرا یک حکوئمت غیر مشروع همچنان روی کار است؟فکر می کنید تحریم شما باعث می شود قدرتمداران بگویند چشم بفرما قدرت ما را بگیرید؟یا ترجیح می دهند آمار دروغ منتشر کنند؟
5.آیا حاضر به سقوط احکومت به بهای تجزیه یا حمله نظامی بیگانه هستید!
اما در مورد انتخاب حسن روحانی معلوم است بدجوری بعضی ها را اذیت کرده است همانهایی که می خواستند در مورد صحبتهای آقایان در مناظره ها حقایقی را بیان کنند!گرفتید؟
نکته آخر براینم جالب است آدمی مثل خر تو خر که بارها به دوم خردادی ها و جنبش سبز توهین کرده است چه طور می تواند طرفدار آن باشد ؟ و از رای ندادن سخن بگوید؟ آیا این طور نیست که ساعت 8 صبح رایش را به جلیلی داده و بعد آمده و اینجا این حرف ها را می زند؟ آیا بهتر نیست در صداقتشان شک کنیم؟ان طور افراد فقط در دنیای مجاز ی اند و هیچ چیز واقعی ندارند؟
1.تندرو اند رهبرانشان بر اساس منافع شخصی عمل می کنند و بدنه اجتماعی شان هم براساس تبلیغات نادرست و جهت دار .
2. بدنه اجتماعی همواره در اقلیت اند.
3.اما همیشه خود را با مردم برابر می بینند و همه چیز را خواست عمومی و مردمی جلوه می دهند .
4. اما همینها از زندگی مردم عادی دورند و مردم گریز اند و مشکلات اقتصادی مردم برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد.
5.ایدئولوژیک اند و به همین دلیل خود حق پندارند.
6.به شدت ظاهر گرایند و در ظاهر از آرمانها سخن می گویند اما در باطن و عمل طور دیگری رفتار می کنند (هر دو گروه سکولار و مذهبی)
7.تمامیت خواه اند و اهل مذاکره و گام به گام حل کردن موضوع نیستند بیشتر دنبال تخریب و انتقام و انقلابی گری اند تا رفع شدن مشکلات در آرامش.
8.مرده پرستند و روی موج احساسات مردم سوار می شوند و همواره کینه های تاریخیشان جوشان است و خواستار حذف طرف مقابل اند .
مشخص هست که هر جنایتکاری باید در یک دادگاه عادله پاسخگو باشد
و معنی واژه عادله هم مشخص هست پس لطفا مغلطه نکنید
مشخص هست که اگر امثال خلخالی رهبر اپوزسیون باشند چه بر سر سرنوشت این کشور می آید یحتمل می دانید که جناب خلخالی در اواخر عمر و بعد از رد صلاحیت از کاندید مجلس شدن اصلاح طلب شده بود و از رفیق های گرمابه و حمام جناب کروبی بود
البته شاید همین رهبر مثلا اپوزسیون جناب موسوی که خواستار دوران طلایی امام بودند و حتی خود را اصلاح طلب معرفی نکردند اگر رئیس جمهور شده بود سعی برای بازگشت به دوران طلایی امام را داشتند
اما میدانیم بسیاری از افراد وقتی صحبت از جنایت های جناب ............. می شود حرف هایی شبیه سخنان تقی کروبی فرزند یکی از رهبران اپوزسیون می زنند
زیرا درد این افراد منافع است نه حقوق بشر
این اشخاص هیچ حس هم نوع دوستی و انسان دوستی ندارند وقتی از کشتار چند هزار نفری سخن می گویی، افزادی 16ساله که اگر امروز زنده بودند 40 ساله بودند و ده ها سال دیگر نیز حق حیات داشتند این افراد گویی چیزی نمی شنوند و دلشان به پارچه سبزی که با آن در خیابان قر می دهند خوش می کنند
از رخداد های تلخ جنگ و ...........
بگذریم[/quote]
شگفتا من گفتم خلخالی رهبر اپوزیسیون است!!!! یعنی شما از درک کنایه من و تفاوت رفتاری ماندلا و خلخالی عاجزید؟ و تشابه رفتار شما به شیخ خلخالی!
من 4 مورد را ذکر کردم به خصوص مورد چهارم را که از تجربه جهانی و تاریخ یاد گرفتم اما جوابهای شما بیشتر در رویاهایتان است و این به خاطر نفرت شخصی تان از سیستم است ! و همین نفرت موجب خارج شدن شما از جاده عدالت می شود.
در ضمن دوست عزیز بارها دیده ام که از این جمله استفاده کرده اید"این جمله مغلطه است" به نظرتان همین جمله یک مغلطه نیست؟
احسنت.