عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
دوست عزیز شما چطور نتیجه گرفته اید که تقریباً نیمی از مردم پشت نظام هستن؟[/quote] از اونجایی که 49درصد به کاندیدای غیر اصلاح طلب رای دادن
و دلیل بعدی اینکه مردم پشت همینها نماز میخوانند
به عنوان یک الگوی موفق از مبارزات بدون خشونت و نافرمانی مدنی، راهکارهایی را که جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا در مبارزه با دیکتاتوری کمونیستی حاکم بر این کشور در دهه 1980 اتخاذ کرد، برایتان مثال می زنم:
تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، نمادها، ملاقات های شبانه، تدفین های نمادین، حضور در کلیساهای کاتولیک، دیوارنویسی و نقاشی روی دیوار به نشانه اعتراض، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها، اعتصاب ها، اعتصاب غذا، "اعتصاب های لهستانی" در محورهای معادن، ایجاد سازمان های اجتماعی-فرهنگی زیرزمینی همچون راه اندازی رادیو، برنامه های موسیقی، پخش فیلم، برنامه های طنز.
در این مدت 400 مجله زیر زمینی در میلیون ها نسخه پخش شد که مطالبی همچون چگونگی برنامه ریزی، اعتصاب و تظاهرات را در خود داشتند. کتابخانه ها و آموزش غیررسمی، ایجاد شبکه عظیمی از تدریس غیررسمی علوم اجتماعی و علوم انسانی، گرامیداشت سالروزهای ممنوع شده از سوی حکومت و بین المللی کردن جنبش همبستگی از دیگر کارهای کوشندگان این جنبش بود. دوست عزیز این راهکار شما زمانی اثر بخش خواهد بود که حداقل 80درصد مردم ناراضی باشند اما آرای انتخابات خلاف این قضیه رو میگه و کشور تقریبا به دو دسته مساوی تقسیم شده راهکار شما جز جنگ داخلی چیزی به دنبال نخواهد داشت مثل اینکه فراموش کرده اید تقریبا نیمی از مردم پشت نظام هستند[/quote]
دوست عزیز شما چطور نتیجه گرفته اید که تقریباً نیمی از مردم پشت نظام هستن؟
به عنوان یک الگوی موفق از مبارزات بدون خشونت و نافرمانی مدنی، راهکارهایی را که جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا در مبارزه با دیکتاتوری کمونیستی حاکم بر این کشور در دهه 1980 اتخاذ کرد، برایتان مثال می زنم:
تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، نمادها، ملاقات های شبانه، تدفین های نمادین، حضور در کلیساهای کاتولیک، دیوارنویسی و نقاشی روی دیوار به نشانه اعتراض، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها، اعتصاب ها، اعتصاب غذا، "اعتصاب های لهستانی" در محورهای معادن، ایجاد سازمان های اجتماعی-فرهنگی زیرزمینی همچون راه اندازی رادیو، برنامه های موسیقی، پخش فیلم، برنامه های طنز.
در این مدت 400 مجله زیر زمینی در میلیون ها نسخه پخش شد که مطالبی همچون چگونگی برنامه ریزی، اعتصاب و تظاهرات را در خود داشتند. کتابخانه ها و آموزش غیررسمی، ایجاد شبکه عظیمی از تدریس غیررسمی علوم اجتماعی و علوم انسانی، گرامیداشت سالروزهای ممنوع شده از سوی حکومت و بین المللی کردن جنبش همبستگی از دیگر کارهای کوشندگان این جنبش بود.[/quote] دوست عزیز این راهکار شما زمانی اثر بخش خواهد بود که حداقل 80درصد مردم ناراضی باشند اما آرای انتخابات خلاف این قضیه رو میگه و کشور تقریبا به دو دسته مساوی تقسیم شده راهکار شما جز جنگ داخلی چیزی به دنبال نخواهد داشت مثل اینکه فراموش کرده اید تقریبا نیمی از مردم پشت نظام هستند
به عنوان یک الگوی موفق از مبارزات بدون خشونت و نافرمانی مدنی، راهکارهایی را که جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والسا در مبارزه با دیکتاتوری کمونیستی حاکم بر این کشور در دهه 1980 اتخاذ کرد، برایتان مثال می زنم:
تظاهرات خیابانی، پخش اعلامیه، نمادها، ملاقات های شبانه، تدفین های نمادین، حضور در کلیساهای کاتولیک، دیوارنویسی و نقاشی روی دیوار به نشانه اعتراض، ایجاد ترافیک سنگین در شهرها، اعتصاب ها، اعتصاب غذا، "اعتصاب های لهستانی" در محورهای معادن، ایجاد سازمان های اجتماعی-فرهنگی زیرزمینی همچون راه اندازی رادیو، برنامه های موسیقی، پخش فیلم، برنامه های طنز.
در این مدت 400 مجله زیر زمینی در میلیون ها نسخه پخش شد که مطالبی همچون چگونگی برنامه ریزی، اعتصاب و تظاهرات را در خود داشتند. کتابخانه ها و آموزش غیررسمی، ایجاد شبکه عظیمی از تدریس غیررسمی علوم اجتماعی و علوم انسانی، گرامیداشت سالروزهای ممنوع شده از سوی حکومت و بین المللی کردن جنبش همبستگی از دیگر کارهای کوشندگان این جنبش بود.
به جای شعار دادن بهتر است کمی مطالعه کنیم و ببینیم آیا مسیر حرکت کشور در طی این سه دهه به سوی تهدید بوده است یا تثبیت؟ آیا ما به سوی تخاصم و تقابل با جهان پیش رفته ایم یا به سمت آرامش و تنش زدایی. و اینکه آیا با ماندن این نظام و ادامه سیاست های 34سال اخیر، خطر تجزیه و حمله نظامی بیگانگان کاهش می یابد یا افزایش؟
یک بار دیگر دیدگاه های قبلی مرا بخوانید. پاسخ این مقایسه ها را قبلا داده ام.
اصلا فرض می کنیم آقای خاتمی علامه دهر، بزرگترین متفکر تاریخ ایران،... من چه کار دارم که این آقا در نوشته هایش چه گفته؟ من هم می توانم از روی نوشته های استالین و هیتلر و... به شما ثابت کنم که این افراد همگی دوستدار صلح و آزادی و مدافع عدالت و حقوق بشر بوده اند. من به عملکرد این فرد نگاه می کنم نه نوشته ها و شعارهایش. عملکرد این آقا هم روشن است. اگر این آقا نزدیک ترین یار موسوی و کروبی است، پس باید خیلی آدم بی وجدانی باشد که این چنین به نزدیک ترین یارانش از پشت خنجر می زند. دغدغه آقای خاتمی فقط یک چیز است: حفظ نظام... همین و بس.
ضمنا در مورد سکولاریسم و دموکراسی (به معنای عرفی و آنچه که امروز در غرب شناخته می شود) هم جناب خاتمی حرف های جالبی زده اند که اگر خواستید برایتان بازگو خواهم کرد.
یعنی شما واقعا فرق کسی که از بدو تولد دیگران نامی برایش انتخاب می کنند با کسی که خودش برای خوش خدمتی به حکومت و منافع شخصی نامش را تغییر میدهد متوجه نمیشوید؟؟؟؟