خیانت در گزارش تاریخ 1
نویسنده:
مصطفی حسینی طباطبایی
امتیاز دهید
این کتاب مستنداتی درمقابل کتاب بیست وسه سال نوشته علی دشتی است ودر واقع آن کتاب را به صورت مستند نقد کرده است
خیانت در گزارش تاریخ 2
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=44027
خیانت در گزارش تاریخ 3
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=44083
بیشتر
خیانت در گزارش تاریخ 2
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=44027
خیانت در گزارش تاریخ 3
http://ketabnak.com/comment.php?dlid=44083
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خیانت در گزارش تاریخ 1
علی دشتی تمام حرفش این است که قرآن کلام خدا نیست و بنده هم موافقم اینکه یکنفر دیگر روایات و احادیث را مورد نقد قرار بدهد تا دین را بزک کند به درک من باطل است بنده عرض کردم چون با کل مخالفم بحث سر جزئیات را بیهوده می دانم و به این معنی نیست که مخالفت من چیزی را عوض میکند یا پیشنهاد کنم دیگران نخوانند یا مطالعه نکنند این کتابها را ولی برای شخص بنده وقتی این کتب را میخوانم احساس میکنم وقتی که گذاشته ام بیهوده هدر رفته و میتوانستم حتی یک کتاب قصه بخوانم!
اصولا اگر این کتاب را وثوق الدوله هم نوشته بود مردم طرفداری میکردند امروز !
ما باید کمی هم ذکاوت به خرج دهیم کسی که کتاب مینویسد در چه جایگاهی است و چرا مینویسد و کسی که نقد کرده در چه جایگاهی؟
از نظر من هر دو کتاب باطل است !
چرا کتاب جناب طباطبایی باطل است؟[/quote]
برای اینکه بنده هرگونه تبرئه دین را باطل میدانم ، بنده پیرو نوعی اخلاق هستم که علی رغم ضداخلاق بودن آن تعریف جدیدی از اخلاق است و اینکه به آسمانی بودن ادیان اعتقادی ندارم چون با کافکا در این جمله هم عقیده هستم که آسمان گنگ است تنها برای کران پژواک دارد!
هرچند بحث در این موارد را بیهوده می دانم در ایران نه به دلیل جو کنونی حاکم بر جامعه بلکه به این دلیل که ماهیت خود بحث در ایران تعریف نشده.
من با خواندن کتب دینی دست از دین داری کشیدم و با مطالعه فولکلور و قصه ها و افسانه های ملل مختلف دست از خدا!
برای همین شاید نسبت به کسانی که زیاد وقت در باب درستی یا نادرستی عقیده خود صرف کرده اند ، وقت کم تری صرف کرده ام !
در مورد اسلام برای بنده که علاقه به میهنم دارم اسلام مساوی است با قادسیه با نهاوند با خاوران!
چون هیچ تعبیر دیگری از نظر من قابل قبول نیست.
به اسلام واقعی و دوران طلائی اسلام و اسلام ناب محمدی هم معتقد نیستم لااقل برای ایران.
مگر نه اینکه دین یک مقوله اجتماعی یا به تعبیری برای همه است؟
من همانطور که به خدایان ایران باستان ، یونان ، رم ، مکزیک و غیره نگاه می کنم به خدایان جدید نگاه می کنم با این تفاوت که این باور یک مسافتی را در زمان طی کرده ولی باز هم از نظر من این خدا نه تنها به سوی تکامل نرفته بلکه دچار یک مرگ تدریجی شده برای همین گمان می کنم نیچه هم از مرگ خدا سخن گفته.
البته متهم حق دارد در دادگاه یک وکیل داشته باشد ولی برای بنده ای که با اصول محکمه مخالفم نه اتهام نه دفاع را حقیقی نمیدانم!
صادق هدایت یک نقدی که بر اشعار منسوب به خیام دارد این است که فرد در طول زندگی حداکثر یک قرن نمیتواند این همه آرا و عقاید متضاد از خود داشته باشد و در مورد جناب دشتی برای همین از حزب باد بودن استفاده کردم چون هرکس زندگی این شخص را ادوار تاریخی مطالعه کند متوجه این امر میشود و در مورد جناب طبابایی چون من معتقد به آسمانی بودن دین نیستم پس هرگونه دفاع را هم باطل میدانم.
البته اینها همه نظرات شخصی من است و میتواند اشتباه باشد چون بنده هم در جایگاه نقد فلسفه دین نیستم تنها به عنوان یک نفر با جهان بینی شخصی نظر میدهم.
اصولا اگر این کتاب را وثوق الدوله هم نوشته بود مردم طرفداری میکردند امروز !
ما باید کمی هم ذکاوت به خرج دهیم کسی که کتاب مینویسد در چه جایگاهی است و چرا مینویسد و کسی که نقد کرده در چه جایگاهی؟
از نظر من هر دو کتاب باطل است ![/quote]
چرا کتاب جناب طباطبایی باطل است؟
اصولا اگر این کتاب را وثوق الدوله هم نوشته بود مردم طرفداری میکردند امروز !
ما باید کمی هم ذکاوت به خرج دهیم کسی که کتاب مینویسد در چه جایگاهی است و چرا مینویسد و کسی که نقد کرده در چه جایگاهی؟
از نظر من هر دو کتاب باطل است !
شما الان تو ایران زندگی میکنی به دستور زبان و ادبیات فارسی کاملا مسلط هستید؟ یعنی مثل آب خوردن میتونی بوستان و گلستان یا شاهنامه رو بررسی کنی و راجع بهشون نظر بدید؟