رسته‌ها
چه نیازی به علی هست؟
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 46 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 46 رای
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
16
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
noir
noir
1391/09/15

کتاب‌های مرتبط

توافق برجام از دیدگاه اسلام
توافق برجام از دیدگاه اسلام
2.8 امتیاز
از 10 رای
خود آگاهی و استحمار
خود آگاهی و استحمار
3.9 امتیاز
از 49 رای
فلسفه اسلام
فلسفه اسلام
3.7 امتیاز
از 3 رای
بصیرت در فتنه
بصیرت در فتنه
4 امتیاز
از 2 رای
Mystic Regimes
Mystic Regimes
5 امتیاز
از 1 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چه نیازی به علی هست؟

تعداد دیدگاه‌ها:
67
در مورد علی نظرم اینست که بسیاری از احادیثی که به او نسبت داده اند ، ساختگی و ابزاری هستند (بیشتر از این نمیتوانم توضیح بدهم چون نظرم یا حذف میشه یا ویرایش مثل قبلی)
اما درباره حقوق بشری که دوستان از علی مینویسند ،اگر نگاهی به حکومت های شرق و غرب امروز جهان متمدن داشته باشید ، دید بهتری از حوق بشر بدست می آید.
بد نیست گاهی دوستان به جز بدیها ، خوبیها را هم ببینند ، یعنی از دیدگاه افرادی که حتی مخالف علی هستند، علی فقط بدی داشته و هیچ عمل خوبی نداشته؟
در نظر شما ،کدامیک از مواردى که اشاره کردم نشانه افراط است.تا بنده تمام موارد را با ذکردلایلم شرح دهم خدمتتان...من شکى در هیچکدام از اشاراتم ندیدم که شما اینگونه مرا متهم به روشن فکر مآبى میکنید....

دوست من ، روی سخن من شما نبودید ، بلکه دیدگاهی کلی است ، مثلا خودم بعضی ها را دیدم که به خاطر اشتباهات بعضی اشخاص کل مسایل را زیر سوال میبرند ، منظورم از افراط و تفریط اینست که نه به آن شوری شور و نه به اين بی نمکی
با این حال اگر گمان می برید توهینی به شما صورت گرفته ، من از شما پوزش می طلبم
[edit=sara-sina]1391/09/15[/edit]
اول عرض کنم من به عنوان فردی لیبرال موافق با همه با ابراز همه عقاید هستم حتی فکر میکنم شاید بهتر باشد در مورد دین شخصی هم سوال نکنیم زیرا چیزی شخصی است
اما ما در یک بحث به سر می بریم و حق داریم در یک بحث منطقی منطقی صحبت کنیم و احساس خود را در واقعیت موضوع بحث دخالت ندهیم
علی خلیفه سوم مسلمین و یا امام اول شیعیان فردی محبوب در دنیای اسلام هست گرچند که این افراد زیاد به عملکرد او مشروعیت اخلاقی نمی دهد
به قول راسل بهتر است هیچ چیز را یقین نپنداریم و در مورد امور واقع فکر کنیم و از چیزی که به هیچ دلیلی فکر می کنیم اگر اجرا شود ثمرات اجتماعی مفیدی دارد دوری کنیم ( نقل به مضمون)
نظرات اسلام و حضرت علی در مورد زن
با زنان مشورت نکنید زیرا ناقص القعل هستند
خواب زن چپ هست
دیه بیضه چپ شتر نر از زن بیشتر هست
شهادت زن نصف هست
حق دخالت و تصمیم گیری در امور مهم را ندارد
و.... مواردی که نمی توانم اینجا ذکر کنم
عملکرد حقوق بشری حضرت علی
ایشان همراه با زبیر در نسل کشی بنی قریظه صد ها تن را گردن زن و سرشان را در گودال انداخت
عملکرد وی در جنگ خوارج با معیار های حقوق بشر امروز یک جنایت جنگی است ایشان در یک حمله غافلگیرانه و هنگامی که خوارج در آماده باش جنگی به سر نمی برد حمله کرد و هیچ اسیری نگرفت و افراد زیادی را کشت فقط 9 تن موفق به فرار شدند
ایشان در حین انتخاب خلیفه جدید مورد غصب بسیاری از سران اعراب بود زیرا سران عرب می گفتند تو جوانانی را کشتی که صورتشان مثل طلا می درخشید
در مورد برخورد های خشن وی با سربازان نیز زیاد نقل شده است
روزی عده زیادی از مردم به اشتباه علی را خدا دانستند و حضرت علی بجای روشن گری به جرم ارتداد آنها را زنده زنده در آتش سوزانید
حضرت علی (ع) مولای متقیان زنان زیادی داشت به روایتی ایشان 45 فرزند داشتند و به روایتی دیگر 16 فرزند داشتند
تعداد زنان ایشان زیاد بود گرچند نام اسامی زنانی که حضرت از آنها بچه نداشت و آن زنان صرفا کنیز بودند و به حضرت بچه ندادند یا به غنیمت جنگی گرفته شدند در تاریخ زیاد توجه نشده است
دوستان عزیز این یک بحث منطقی است و امید است باعث رنجش هم نشویم
جناب hr498 عزیز
وقتی شما تنها هستید برای خودتان می توانید هر دیدگاهی داشته باشید و از هر منبع دلخواه مثلا به قول خودتان عشق یا حس زیبایی شناختی استفاده کنید
ولی زمانی که در یک جمع بحث می کنیم برای اثبات دیدگاهمان به دیگران باید از یک معیار مشخص تبعیت کنیم و این ارغنون همانا منطق و خرد است
در واقع راهی جز این نداریم

دوست عزیز ، من هم که بکرات گفتم منکر تفکر و تعمق نیستم، اما عقیده دارم فقط اتکا به عقل به عنوان یگانه سرمایه آدمی برای ما کافی نیست.
در ثانی به یاد ندارم که از معیار عقل عدول کرده و سخن نامربوطی زده باشم، فقط نظر شخصیم را در پاسخ گفتم و قصد فرافکنی یا توهین به کسی را نداشتم.
پی نوشت: به یاد دارم استادی به ما میگفت "تفاوتی است میان عقل و مغز، مغز گاهی با احساس همراه میشود ولی عقل مخالف احساس است."
[quote='hr498']نقل قول:اما سعید خان شما، جنابعالى مگر با قلبتان فکر میکنید؟ من که ترجیح میدهم براى بعضى موارد حیاتى از ارگانیسمى به نام مغز استفاده کنم!
دوست گرامیم ، ما ایرانیان همیشه خدا یا افراط داریم یا تفریط ، اشتباه ما اینست که امروزه (بدلایلی که نمی خواهم وارد آن شوم) کسی که میخواهد ژست روشنفکری بگیرد ، حتما باید نسبت به همه چیز بدبین و شکاک باشد، باید دین گریز باشد و ... و همه چیز را می خواهیم با ترازوی عقل بسنجیم
دوست من ، اصلا من بی انصاف، از شما که انصاف دارید میپرسم ، در همین ارگانیسمی که نام بردید فقط باید از عقل استفاده کنیم ، یعنی انسان فقط در عقل خلاصه میشود
آیا هنر توسط عقل بوجود آمده؟ میکل آنژ و داوینچی اگر فقط از عقلشان استفاده می کردند ، اینهمه آثار بدیع را بوجود می آوردند؟
حتی به نظر من برای شناخت خدا ، فقط وجود عقل به تنهایی کافی نیست.
من باز هم میگویم منکر منطق و تفکر نیستم ، درباره جناب مهر پویای عزیز هم که نوشته اید" به حق و زیبا مینویسند، و..." ، منکر توانایی ایشان نیستم ، ولی قرار نیست که هر چه ایشان میگویند ما هم دربست بپذیریم و مثل ایشان فکر کنیم ، شاید ایشان دنیا را طور دیگری میبینند و من جور دیگری
بپذیرید که گاهی جمع اضداد ممکن است! شاید کسی هم تفکر لیبرالیی داشته باشد و هم دین را دوست داشته باشد ، اسم این را که نمیشود گذاشت بی انصافی[/quote]
گرامى...اتفاقا بنده بسیار بیش از شما از افراط و تفریط گریزانم...در نظر شما ،کدامیک از مواردى که اشاره کردم نشانه افراط است.تا بنده تمام موارد را با ذکردلایلم شرح دهم خدمتتان...من شکى در هیچکدام از اشاراتم ندیدم که شما اینگونه مرا متهم به روشن فکر مآبى میکنید....
در مورد على هم بنده نظرم اینست که اسطوره عدالتى که قرنها پیش ساخته شده و اکنون هیچکس(تاکید میکنم هیچکس) از عدل او پیروى نمى کند ، وجودش برایم على السویه است...
ضمنا من نقش بسیار مهم احساس را در همه موارد تکذیب نکردم...کما اینکه شاید خودم بسیار احساساتى باشم. اما همانطور که عرض کردم در بعضى مواردمهم ترجیح میدهم با مغزم فکر کنم نه با قلبم...موفق باشید...
برخی از بیانات معلم شهید؟! علی شریعتی:
مردم باید زمام خود را به دست ولی بدهند وگرنه به گمراهی افتاده اند... امامت، منصبی است الهی و نه شورایی و انتخابی... امامت یک حق ذاتی است ناشی از ماهیت خود امام نه ناشی از عامل خارجی انتخاب (شیعه یک حزب تمام عیار، صص 151 و 167)
جهل توده های عوام مقلد منحط و بنده واری که رای شان را به یک سواری خوردن یا یک شکم آبگوشت به هر که بانی شود اهداء می کنند و تازه اینها، غیر از آراء اسیر گوسفندی است... آراء راس ها... رهبری نمی تواند خود زاده آراء عوام و تعیین شده پسند عموم و برآمده از متن توده منحط باشد... (امت و امامت، صص 504 و 604)
قبول و ارزش همه عقاید و اعمال دینی، منوط به اصل ولایت است (اسلام شناسی، جلد 1، ص 86)
امام، انسان مافوق و پیشوا است. ابرمردی است که جامعه را سرپرستی، زعامت و رهبری می کند. دوام و قوام جامعه بوجود امام بستگی دارد. امام عامل حیات و حرکت امت است. وجود و بقای امام است که وجود و بقای امت را ممکن می سازد. امام، پیشوا است تا نگذارد امت به بودن و خوش بودن و لذت پرستی تسلیم شود و بالاخره پیشوا است تا در پرتو هدایت او، امت حرکت و جهت خویش را گم نکند (شیعه یک حزب تمام عیار)
باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داشت... این معنای تقلیدی است که در تشیع وجود داشت و همین تقلید نیز برای غیر امام که نایب اوست در شیعه شناخته می شود. تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، بلکه اساسا اقتضای عقل، تعبد و تقلید است (یاد و یادآوران، حسین وارث آدم)
آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم غربی چونان حجاب عصمت به چهره فاحشه است (حسین وارث آدم، ص 99)
اصل حکومت دموکراسی برخلاف تقدس شورانگیزی که این کلمه دارد، با اصل تغییر و پیشرفت انقلابی و رهبری فکری مغایر است، بنابراین رهبر انقلاب و بنیانگذار مکتب حق ندارد دچار وسوسه لیبرالیسم غربی شود و انقلاب را به دموکراسی راس ها بسپارد... (امت و امامت، شیعه یک حزب تمام عیار)
برای مثال در کتاب فاطمه فاطمه است علی شریعتی می گوید
"خواستم بگویم فاطمه مادر حسین است اما نبود
خواستم بگویم دختر محمد است اما نبود
فاطمه فاطمه است "
در این کتاب فاطمه را شخصیت عظیمی معرفی می کند و در ادامه می گوید عظمت فاطمه به مادر و دختر فلان شخص بودن نیست
اما نمی گوید عظمت فاطمه به چیست
در این کتاب از شخصیت فاطمه فقط گفته می شود فاطمه فاطمه است حالا این فاطمه برای بشریت چه کرد هیچ نمی گوید
دوستی جمله ای خبری و کوتاه گفت " تقی مرد و خاکش کردند" من هم چند جمله خبری در مورد فاطمه بدون کلمات شریعتی می گویم
فاطمه دختر محمد و خدیجه بود او یکی از فرزندان پیامبر بود و پیامبر فرزندان زیادی داشت
در نه سالگی به خواست پدر با علی بن ابی طالب ازدواج کرد پنج بچه زائید که حسن و حسین و زینب و ام الکثوم (زن عمر بن خطاب ) و محسن (شیعه معتقد است در حین بارداری مرد اما تاریخ طبری می گوید در نوزادی مرد) نام داشتند
او در 18 سالگی فوت کرد و وقتی مرد فرزندانش عمدتا خردسال بودند
شما چه عظمتی در عملکرد فاطمه می بیندید؟
دیدید به من بگوئید؟
زن در کلام شریعتی:
حجاب را نباید به زن تحمیل کرد اما باید فکر زن را (برای حجاب) درست کرد (نقل به مضمون)
همیشه زیبا سخن گفتن به معنای مفید سخن گفتن نیست. گاهی حتی آب و تاب دادنبه یک موضوع بی قدر به ضرر جامعه است... و نه تنها باعث روشن سازی نیست بلکه باعث تحمیق در سطح گسترده است... تسری دادن اعتقادات شخصی در قالب ادبیات زیبا و مردم پسند کاری است که بسیاری در طول تاریخ کرده اند...
من می توانم یک خبر را دو جور بدهم:
شکل اول: تقی مرد و خاک شد.
شکل دوم: تقی بزرگوار به دیدار معبودش، حضرت حق شتافت و روحش به آسمان پیوندی جاودانه خورد و جسمش در آغوش زمین آرام گرفت...
این است تأثیر سحر بیان... در ایجاد احساسات...
و این است حکایت کلام دکتر شریعتی...
در کتاب امت و امامت می خوانیم
"امام در کنار قدرت اجرایی نیست، هم پیمان و همپیوند با دولت نیست، نوعی همسازی با سیاست حاکم ندارد، او خود مسئولیت مستقیم جامعه را داراست، و رهبریت مستقیماقتصاد، ارتش، فرهنگ، سیاست خارجی و اداره امور داخلی جامعه با اوست یعنی امام هم رئیس دولت هست و هم رئیس حکومت"
و همچنین در کتاب ادامه می دهد
"افراد یک امت از هر رنگ وخون و خاک و نژاد یک گونه می اندیشند و ایمان یکسانی دارند و در عین حال در (برابر) یک رهبر مشترک اجتماعی تعهد دارند ... رهبری امت (امام) متعهد نیست همچون رئیس جمهور آمریکا یا برنامه "شما و رادیو" مطابق ذوق و پسند سلیقه مشتری ها عمل کند و تعهدی ندارد که تنها خوشی و شادی و برخورداری .... به افراد جامعه ببخشد، بلکه می خواهد و متعهد است که جامعه را به سوی تکامل رهبری کند حتی اگر این تکامل به قیمت رنجش افراد باشد"
[quote='khar tu khar']
یقین بدانید اگر بعضی مطالب در کلام میگنجید یقینا دیندارن به زبان میاوردند .
شاید عقلیون بگویند که دینداران خرافه پرست هستند . من سوال میکنم که آیا همه دینداران خرافه پرست هستند[/quote]
من نمی توانم بین دین و خرافات تمایزی قائل شوم. شاید به گفته شما خرافه پرستان دین را به لجن کشیده اند.
اگر تفاوت قابل ملاحظه ای بین این دو وجود دارد که البته عقل توانایی درکش را دارد بیان کنید
و اگر می گوئید عقل نمی تواند در این مورد شهودی سخن شما مورد قبول بنده نیست
هر آنچه در حیطۀ عقل است و عقلیون به آن مینازند دینداران هم قبول دارند .
پس مشکل آنجاست که دینداران به چیزهایی اعتقاد دارند که عقلیون قبولش ندارند .
یقین بدانید اگر بعضی مطالب در کلام میگنجید یقینا دیندارن به زبان میاوردند .
شاید عقلیون بگویند که دینداران خرافه پرست هستند . من سوال میکنم که آیا همه دینداران خرافه پرستند ؟
اصلا بگذارید یک مطلبی بگویم و آن اینکه دینداران از خرافه پرستان بیشتر ضربه میخورند تا شما عقلیون از خرافه پرستان . زیرا خرافه پرستان دینداران را به لجن میکشند و باعث میشوند که شما حرفتان را پیش ببرید . اتفاقا گاهی من فکر میکنم که شما عقلیون باید از خرافه پرستان حمایت کنید تا بتوانید دینداران حقیقی را بکوبید .
پس لطف کنید هر دینداری را به اینگونه مطالب نسبت ندهید .
جناب hr498 عزیز
وقتی شما تنها هستید برای خودتان می توانید هر دیدگاهی داشته باشید و از هر منبع دلخواه مثلا به قول خودتان عشق یا حس زیبایی شناختی استفاده کنید
ولی زمانی که در یک جمع بحث می کنیم برای اثبات دیدگاهمان به دیگران باید از یک معیار مشخص تبعیت کنیم و این ارغنون همانا منطق و خرد است
در واقع راهی جز این نداریم
چه نیازی به علی هست؟
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک