دیوان طاهره قرةالعین
نویسنده:
طاهره قره العین
امتیاز دهید
طاهره قرةالعین طبع شعر و نویسندگی داشت. آثار قلمی متعددی به صورت شعر و نامه از وی بهجا ماندهاست. بخشی از مقالات و نامههایش در بخش سوم کتاب ظهور الحق (تهران، ۱۳۲۲ ق) و بخشی دیگر در کتاب الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه در مصر به چاپ رسیدهاست. از او اشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی ماندهاست. اشعار او رویکرد شدید مذهبی او را نشان میدهد. بهعلاوه او هزلی در مورد رد کردن خواستگاری ناصرالدین شاه دارد
بیشتر
آپلود شده توسط:
f_nour
1388/06/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دیوان طاهره قرةالعین
ملا حسين بشرويه
از سوي باب ملقب به اول من آمن و باب الباب شد
وبها در موردش ميگوييد
اگر ملا حسين بشرويه اي نبود خدا بر عرش بي نيازي و بر كرسي وحدانيت مستقر و تثبيت نمي شد
چنين بابايي كه از قديسان بابيت و بهاييته اون زمان گفته بود اگه من زمان وقوع قضيه بدشت حضور داشتم همه رو حد ميزدم
چيزي بوده كه خود بابيان هم ازش شرمسار بودن
حالا ما ميشينم ذكر مناقب و مصايبش رو ميكنيم
واقعا باحاليم:((
اون مکانی رو که قره العین در بدشت سخنرانی کرده امروز هم میتونید راحت پیدا کنید.وقایعی که در اونروز گذشته رو هم دهان به دهان گذشته تا امروز به ما رسیده.
اون روز با حضور قره العین فقط دو واقعه مهم روی داده:
1-کشف حجاب.
2-سخنرانی قره العین که موضوعش جدایی قطعی بابیت از دین اسلام هست.
برای آقای تیتی جان متاسفم که دوستان رو به منابعی رهنمون میکنند که قصد اصلیشون نه تحقیق علمی بلکه بدنام کردن یک آیینه (چه ساختگی باشه چه واقعی به هر حال امروزه پیروان زیادی در ایران و خارج از ایران داره)
چند مغایرت کنی با غمت آشنا منم
واقعا یه مشت آدمای هیچی ندار سر هیچی کشتنش(?)(?)(?)(?)
همه عاشقان شکسته دل که دهند جان به رهِ ولا
اگر آن صنم ز ره ستم پی کشتنم ننهد قدم
لقد استقام بسيفه ، فلقد رضيت بما رضیٰ
سحر آن نگار ستمگرم قدمی نهاد به بسترم
فاذا رايتُ جماله طلع الصباح کانّما
تو که غافل از می و شاهدی ، پی مردِ عابد و زاهدی
چه کنم که کافر و جاهدی ز خلوص نيّتِ اصفيا
تو و ملک و جاه سکندری ، من و رسم و راهِ قلندری
اگر آن نکوست تو در خوری ، وگر اين بد است مرا سزا
بگذر ز منزل ما و من ، بگزين به ملکِ فنا وطن
فاذا فعلتَ بمثل ذا فلقد بلغت بما تشاء
خال به کنج لب يکی ، طرّه ي مشک فام دو
واي به حال مُرغ دل ، دانه يکی و دام دو
محتسب است و شيخ و من ، صُحبت عشق در ميان
از چه کنم مجابشان ، پخته يکی و خام دو
از رخ و زلفت ای صنم روز من است همچو شب
واي به روزگار من ، روز يکی و شام دو
ساقی ماهروی من از چه نشسته غافلی
باده بيار ، می بده ، نقد يکی و وام دو
مست دو چشم دلربا همچو قرابه پُر ز می
در کف ترک مست بين باده يکی و جام دو
کشته ي تيغ ابرويت گشته هزار همچو من
بسته ي چشم جادويت ميم يکی و لام دو
وعده ي وصل مي دهی ليک وفا نمی كنی
من به جهان نديده ام مرد يکی و کام دو
گاه بخوان سگِ درت ، گاه کمينه چاکرت
فرق نمی کند مرا بنده يکی و نام دو
فرهاد عزیز
سلام
قضیه کشف حجاب به صورتی که جابعالی برداشت نموده اید نبوده است.
یک مقدار بیش از آن بوده.
قضیه رفتن وی به حمامی بوده و همراهی شخصی به نام آقای... با وی... و در وقت خواب از یک رو انداز و تشک و ....بهره بردن و...
طی همین ماجرا بود که بین پیروان سیدعلی محمد معروف به باب درگیری شدیدی روی داد و عده ای جان باختند و ....
به هر حال مطلب قدری پیچیده تر از آن است که به آسانی بتوان در باره ی آن فرمود: مساله ی کشف حجاب و فمینیسم ایرانی و قس علی هذا.
در باره ی این موضوع در اینترنت با این کلید واژه ها جستجو بفرمایید تا برخی از ابعاد قضیه را که دوستمان در معرفی این شخص (طاهره قره العین) نفرموده اند بیابید:
طاهره - قره العین - دشت بدشت - بابیگری - بهائیگری
موفق و خوش باشید.