رسته‌ها
دیوان طاهره قرةالعین
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 261 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 261 رای
طاهره قرةالعین طبع شعر و نویسندگی داشت. آثار قلمی متعددی به صورت شعر و نامه از وی به‌جا مانده‌است. بخشی از مقالات و نامه‌هایش در بخش سوم کتاب ظهور الحق (تهران، ۱۳۲۲ ق) و بخشی دیگر در کتاب الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه در مصر به چاپ رسیده‌است. از او اشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی مانده‌است. اشعار او رویکرد شدید مذهبی او را نشان می‌دهد. به‌علاوه او هزلی در مورد رد کردن خواستگاری ناصرالدین شاه دارد
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
122
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
f_nour
f_nour
1388/06/24

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان طاهره قرةالعین

تعداد دیدگاه‌ها:
54
سن ایشان در تاریخ شمسی ۴۰ سال و در میلادی ۲۷ سال ذکر شده خواهش می‌کنم اصلاح بفرمایید
فکر می کنم جسد قره العین را در چاهی انداختند که قبلا مجلس شورای اسلامی بود !

وای به حال مُرغ دل ، دانه یکی و دام دو
محتسب است و شیخ و من ، صُحبت عشق در میان
از چه کنم مجابشان ، پخته یکی و خام دو
از رخ و زلفت ای صنم روز من است همچو شب
وای به روزگار من ، روز یکی و شام دو
ساقی ماهروی من از چه نشسته غافلی
باده بیار ، می بده ، نقد یکی و وام دو
مست دو چشم دلربا همچو قرابه پُر ز می
در کف ترک مست بین باده یکی و جام دو
کشته ی تیغ ابرویت گشته هزار همچو من
بسته ی چشم جادویت میم یکی و لام دو
وعده ی وصل می دهی لیک وفا نمی کنی
من به جهان ندیده ام مرد یکی و کام دو
گاه بخوان سگِ درت ، گاه کمینه چاکرت
فرق نمی کند مرا بنده یکی و نام دو

من در هر برهه ای از زندگیم با یه سری از اقلیتهای مذهبی نشست و برخاست داشتم ...دوران دبیرستانم با آشوریها همکلاس بودم معلمهای زرتشتی و مسیحی داشتم با یک بهایی سر یک نیمکت می نشستم بدون دانستن این نکته که دوست همکلاسی من یک بهایی است و فقط زمانی این نکته را متوجه شدم که همکلاسی من هیچ ذوق و شوقی برای شرکت در کنکور نشان نداد و همین باعث کنجکاوی من و پرسیدنم از خانم ناظم شد و تازه پی بردم که این دوست من بهایی است و حق شرکت در کنکور را ندارد مگر اینکه تغییر مذهب بده!!!!!!!!
بعد از دانشگاه در یک شرکت مهندسین مشاور مشغول کار شدم و زیر نظر مدیران آشوری و کلیمی کار کردم . همکارانم از بین اقلیت های مذهبی انتخاب شده بودند زرتشتی و مسیحی و کلیمی .جالب بود که هرگز ندیدم هیچکدامشان درباره مذهبشان بحث راه بیندازند حالا یا از ترس اقلیت بودنشان بود و یا از آگاهیشون نسبت به بیهودگی این بحثها.
اما چیزی که من در این سالها یادگرفتم و بهش پی بردم را میخوام باهاتون به اشترک بذارم .من متوجه شدم که هر انسانی میتونه هر مذهبی داشته باشه ولی بالاتر از مذهب به اصول انسانی و اخلاقی پایبند باشه ؛در واقع دروغگو و دوررو و کلاهبردار و پست نباشه . میتونه هرمذهبی داشته باشه ولی مذهبش بهش یادداده باشه که دروغ نگه و دورو نباشه و مدام پشت سر دیگران سخن پراکنی نکنه و خیلی از خصایل خوب انسانی رو بهش آموزش داده باشه.
میتونه حتی لامذهب باشه ولی یه فرشته باشه .لامذهب هیچ مذهبی رو انتخاب نمیکنه اما خدا رو باور داره و میدونه و آگاهست که انسانها مذاهب رو اختراع کردند پس برای پرستیدن خداوند نیازی به مذاهب گوناگون نمی بینه چون در عمل مذاهب فقط باعث راه اندازی جنگهای خونین در روی زمین در طول تاریخ شده اند و تا حالا هم این ماجرا همچنان ادامه دارد .از نظر من کسی که بد برای دیگران نخواد و جز خوبی و خوب بودن اندیشه ای در سر نداشته باشه بالاترین مذهب رو داره .حالا خودمون قضاوت کنیم به راستی روزگار مردم ما در طول تاریخ چه چیزی رو به ما نشان میده .ازآغاز از دوران طلائی هخامنشیان تا کنون دوران بدبختی و آشفتگی مسلمانان در خاورمیانه .
و حالا درسی رو که از خوندن تاریخ ایران یادگرفتم این است که مردم ما دو تا ازبهترین دینها ومذهبها رو داشتند زرتشت و اسلام ولی پذیرش درست و به قاعده این درورو نداشتند هر دو دین را به پستی و دروغگویی آلوده کردند و به نابودی کشوندند .در حالیکه دین زرتشت شعار میداد گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک و دین اسلام شعار میداد راستگوئی و درستکاری اما ملت ما به هر دلیلی بیسوادی یا ناآگاهی یا ذاتشون هیچوقت اصول دین را رعایت نکردند .
در کتابهای مذهبی دیگر هم نه چیزی بیش از این نوشته شده و نه سخنی بیش از اینها گفته شده با توجه به اینکه تمام کتابهای مذهبی رو مطالعه کردم و جز این سخن بیش نخواندم و ندیدم ....انسان باش و انسان بمان نیکی کن و نیکو بیندیش و سپاسگزار خدائی باش که تو را آفرید و به تو جان بخشید. جان هیچ موجود زنده ای را نستان که جز خداوند جان ده کسی حق گرفتن جان دیگری را ندارد .بهترینها را برای خودت و دیگران آرزو کن و برای بهبود زندگی خویش و دیگران تلاش کن و در آخر برمیگردیم به همین 3 کلمه گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک که مادر تمام دینهای روز زمین بوده و هست .موفق باشید همگی و سپاس
درودبرپرجمداردفاع ازآزادی زنان وننگ برپوپولیست هایی که خودراخدامی انگارندومفتی وارفسق وفجور این وآن رابه راحتی فتوامی دهند
به فروغ هم چنین تهمت هایی وارداست که اهل فسق وفجوربوده وچنین وچنان
درکل ایرانی جماعت باهرزنی که بخواهدازجامعه پیش افتدوبه عنوان یک زن آوانگاردمطرح شود مخالفت کرده وداد وا اخلاقاو وااسلاما سرمی دهیم
همانطورکه به خانم فرخ روپارساتهمت اشاعه فساددرزمان وزارت فرهنگ زده شدو ایشان رابعدازانقلاب به بدترین وضعی درگونی به قتل رساندند
عزیزان همه چیزآنطوری که به نظرمی آیدنیست
انوشه وماناباشید
یسوال چــــرا من نمیتونم این کتاب رو بگیــــرم..!
دقیقا این جمله یعنی چی!!! ، "وضعیت حق‌تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست، بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد؛ اگر در این باره اطلاعاتی دارید با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این ثر محق هستید می‌توانید اجازه انتشار رایگان نسخه الکترونیکی تمام یا بخشی از آن‌را به ما بدهید یا آن‌را از طریق کتابناک به فروش برسانید."
الـان این بخــاطر بحث هایی که این بالا شده ..! :-(
saraaab عزیز .. برای اینکه مزاحم شما نشویم و نمیدانم چه مزاحمتی ایجاد شده ؟؟ چون جناب طاهره را نمیشود از دیانت بهائی جدا کرد ... اما به هر حال دوستان را دعوت می کنم به کتاب سر تا پا دروغ ایرادهایی بر کیش بهائیت که در نظرات آن بحثمان را دنبال کنیم
Evervoid عزیز .. در دیانت بهائی حکم نجاست به طور کامل منسوخ شده است و چیزی به اسم نجس وجود ندارد..
حضرت بهاءالله می فرمایند : عاشرو مع الادیان باالروح و الریحان ...
من با هیچ دین و هیچ کسی مخالف نیستیم بلکه به گفته حضرت بهاءالله اگر دین الله سبب اختلاف شود بی دینی بهتر است ..... ما نه با مسیحی های عزیز نه با مسلمانان و نه با بی دینان و کمونیستها مشکلی داریم بلکه اگر خدا توفیق دهد خود به شخصه با نهایت خلوص نیت و با مسرت به جامعه ای که همه بیدین باشند خدمت خواهم کرد . همانطور که بقیه بهائیان به جامعه بشری خدمت میکنند ..
نظر دیانت بهائی در مورد بعضی وعود داده شدهدر دیانت مسیح مانند : معانی استقرار و ظهور عدل الهی و بشارت به ظهور پدر آسمانی و آمدن او بر ابر و باز شدن ابواب ملکوت و الفت گرگ و برّه، همه مربوط به ظهور جدید و تحقق برادری جهانی و صلح بین المللی می باشد و درک رموز آنها منوط به معیار شناسائی حق در لباس تازه می باشد. یعنی قیامت هر دیانتی را باید در ظهور جدید تعبیر کرد و آن را با تجدد و تکامل عالم و رجعت حقیقت روحانی ادیان مترادف دانست....
البته در این لینک مقداری بیشتر توضیح داده شده است که برگرفته شده از کتاب مفاوضات است که حضرت عبدالبهاء به توضیح بشارات و رموز موجود در کتاب دانیال و مکاشفات یوحنا می پردازند. البته نه تمام کتاب بلکه قسمتی. http://bahaiwritings.blogspot.com/2008/07/blog-post_25.html
دیوان طاهره قرةالعین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک