رسته‌ها
دیوان طاهره قرةالعین
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 261 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 261 رای
طاهره قرةالعین طبع شعر و نویسندگی داشت. آثار قلمی متعددی به صورت شعر و نامه از وی به‌جا مانده‌است. بخشی از مقالات و نامه‌هایش در بخش سوم کتاب ظهور الحق (تهران، ۱۳۲۲ ق) و بخشی دیگر در کتاب الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه در مصر به چاپ رسیده‌است. از او اشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی مانده‌است. اشعار او رویکرد شدید مذهبی او را نشان می‌دهد. به‌علاوه او هزلی در مورد رد کردن خواستگاری ناصرالدین شاه دارد
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
122
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
f_nour
f_nour
1388/06/24

کتاب‌های مرتبط

دیوان صوفی مازندرانی
دیوان صوفی مازندرانی
4.8 امتیاز
از 20 رای
دیوان داوری شیرازی
دیوان داوری شیرازی
4.9 امتیاز
از 10 رای
The Divan-i Hafiz
The Divan-i Hafiz
4 امتیاز
از 2 رای
کلیات اشعار ابن یمین
کلیات اشعار ابن یمین
4.8 امتیاز
از 45 رای
دیوان حکیم فرخی سیستانی
دیوان حکیم فرخی سیستانی
4.7 امتیاز
از 38 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان طاهره قرةالعین

تعداد دیدگاه‌ها:
54
در هر دوره ای از تاریخ و در هر کشوری از کشورهای جهان، ظهور زنی چون طاهره
می تواند به عنوان حادثه ای استثنائی محسوب گردد. ولی بروز چنین پدیده ای از کشوری
مانند ایران را باید جزو عجایب روزگار و حتی معجزات بشمار آورد”.
... اگر آئین بابی فاقد دلیل دیگری بر اثبات عظمت خود بود همین کافی بود که قهرمانی چون قرةالعین آفریده بود
( پرفسور ادوارد براون، شرق شناس معروف انگلیسی)
در مورد جناب طاهره باز هم لینک هست که خواندنش خالی از لطف نیست http://hadafyab.blogfa.com/cat-13.aspx
بعد از مدتی سر زدن به وبسایت بهائی پژوهی و وبلاگ سراب و ... که کارشان اینست از بیت المال مملکت میخورند و در نقاب انجمن حجتیه با دیانت بهائی غرض ورزی میکنند ... آمده ای اینها را به من معرفی کنی ؟؟؟
من پدر و مادرم مسلمان هستند پس مسئله ارثی نیست که تعصب داشته باشم .. به قول معروف این راهی که شما تو روز روشن میری ما شبا چراغ خاموش از توش رد شدیم
عرض کردم که جواب شما داده شده قبلآ ، اسم کتاب ها رو هم دادم اگر قصد دارید جواب سوالهایتان را بیابید که همه چیز معلوم است اگر پیدا نکردید بفرمائید بنده حقیر جواب خواهم داد به هرگونه سوال شما در باره دیانت بهائی
اما اگر قصد شما کم نیاوردن است که همین جا اعلام میکنم من کم آوردم و شما برنده اید ... ما با کسی سر دشمنی نداریم فقط می گوییم حقایق را بگویید که خود تحقیق کرده و به آن حقیقت رسیده اید نه اینکه هرچه به ذهنتان رسید مرقوم کنید چرا که اگر چنین نبود منابع گفته های پیشین خود را ذکر میکردید نه اینکه بحث را به بیراهه بکشید تا آن موضوع از اذهان پاک شود ..
یک پیشنهاد دوستانه هم بدهم که اگر راجع دیانت اسلام تحقیق کنید رجوع به یک خاخام یا کشیش کار احمقانه ای است . پس برای تحقیق در مورد دیانت بهائی هم همانطور است که رجوع به یک مسلمان یا آخوند چون جوابشان معلوم است ...
اره شما درست ميگي
خوش باش
اين عزيزان كه به قول شما كتاباشون رديه هستن
چه انتظارا داريد
وقتي نشستن حقايقي كه از اشكالات و فضاحتهايي كه به چشم ديدن رو واسه بقيه نوشتن ميخواستي كتاباشون بشه حديث متواتر؟
حتي نميدوني اين فضل اله مهتدي چيكاره بوده تو دينت
اونوقت من انتظار دارم بري كتاباشو پيدا كني بخوني
در ضمن اين بابا قبل انقلاب ايران كتاباشو تو همين تهران چاپ ميكرده نه بعدش كه انگ اسلامگرايي حكومتي بهش زده بشه
يه باباي ديگه هم هست كتاباشو بگردي ميتوني پيدا كني
اينم از نزديكان به عبدالبها بود كه ملقب به آواره شد از طرف انجناب
اقاي عيدالحسين ايتي
اينم قبول نيست؟
كتاباي ادوارد براون كه ايراني و مسلمان نبود قبوله؟
توبه نامه باب رو ديدي؟ نسخه قديمي كشف الغطا رو پيدا كن ميبيني(نسخه سانسور نشده در مذهب تحري حقيقتتو ميگم)
بيكار هم نيستم بشينم واسه هر كسي توضيح واضحات كنم
طبق گفته دينم لا اكراه في الدين
شما خواستي پند گير خواه ملال
البته در قسمت مقدمه این کتاب با منبع تذکره الوفاء شرح مختصری از حیات عنصری جناب طاهره داده شده است ..
بنده هم سعی کردن با زبان ساده و محاوره ای خلاصه زندگی ایشان را با استناد به منابع در وبلاگم قرار دادم که برای خواندن آن میتوانید به این لینک مراجعه کنید
http://hadafjoo.blogfa.com/post-32.aspx
:)):)):)):)):)) قافیه چو تنگ آید شاعر به جفنگ آید
کتاب ایرادهایی بزرگ بر کیش بهائیت و همچنین کتاب ماجراهای باب و بها ... که البته جفتشان ردیه هستند و جزو افترا و دروغ پردازی ها
در قسمت نظرات این دو کتاب جوابت را قبلا داده ام ... البته نه تنها یک جواب بلکه 100 ها جواب که سوالتش مثل سوال جناب عالیقدرتان بود
شما بايد هم از ايشون طرفداري كني
اگه خيلي واردي برو كتابهاي فضل اله مهتدي كه از بزرگان دين خودت بود و بعد سالها توبه كرد و به اسلام برگشت رو پيدا كن و اگه تحري حقيقتتون و بيت العدل گرام اجازه ميدادن بخون بعد از اين و اون دفاع كن
توي كتابهاي مقدس شما نميان واستون فضاحتهاي حروف حي رو بنويسن
از قديسان اين دو فرقه نقل قول كردم كه بدونيد از روي تعصب از خودم قصه نگفتم

نقل قول بدون منبع جایز نیست نه اینجا صدا و سیماست نه شما احمدی نژاد که آمار صادر کنی و کسی دنبالش رو نگیره .
بنده بهائی هستم و میدونم پیامبران و قدیسین دین من چه گفته اند و چه نگفته اند ..
میشه لطف کنید بفرمائید این چیزی که فرمودید رو در کدام کتب و آثار دیانت بهائی مطالعه کردید ؟؟؟؟ منبع ذکر کنید همه با هم بخوانیم وگرنه تهمت و افترا زدن کار سختی نیست
بحثي ندارم با كسي
از قديسان اين دو فرقه نقل قول كردم كه بدونيد از روي تعصب از خودم قصه نگفتم
ولي اين قضيه بدشت رو كه فضاختش رو خود بابيان و بهاييان هم قبول دارند شما در ورژن 2011 بسيار زيبا ماستمالي كرديد
اون وقت منو متهم به دروغ ميكنيد
من چيزي حاليم نيست كساني كه طالب حقيقت هستند قضيه بدشت رو سرچ كنن ميفهمن كي دروغ ميگفته كي راست
جناب طاهره قرا العین اواین زن مجتهد در تاریخ ایران بودند که بعدها سند اجتهادشان رو که پدرشان جناب ملا صالح مجتهد بزرگ قزوین به ایشان داده بودند و خود طاهره برای اینکه برای پدرش درد سر نشود آن را سوزاند .
داستان بدشت هم از این قرار بود : روزی که همه مومنین به حضرت باب دور هم جمع بودند ناگهان طاهره وارد شد و در میان جمع ایستاد . چشم آنان که به صورت نورانی طاهره افتاد از شدت تعجب بر جای خود خشک شدند چرا که صورت نورانی طاهره دیگر زیر روبند پوشانیده نبود . همگی با دست جلوی چشمان خود را گرفتند . فریاد و ناله به آسمان رفت . طاهره ای که برای آنان مثل دختر پیغمبر مقدس بود چطور بدون چادر در جمع مردان ظاهر شده است ؟ حتی نگاه به سایه او نیز گناه شمرده می شد . یکی از آنان خنجری از کمرش بیرون کشید و گلوی خود را برید و در حالی که غرق خون شده بود از جمع بیرون دوید. دیگران در نهایت پریشانی سر به زیر انداختند . همان روز بود که معنی اجتماع آنان در بدشت روشن شد . تا به آن روز همه آنان در عمل هنوز مسلمان بودند زیرا دستورات اسلام را اجرا می کردند . در آن روز فهمیدند که باظهور تازه احکام تازه ای هم آمده است که با گذشته تفاوت دارد چرا که آنها در دنیای جدیدی زندگی می کردند که با 1260 سال قبل متفاوت بود .حضرت بهاءالله هم که آن موقع به میرزا حسینعلی نوری معروف بودند در آن جمع حضور داشتند . در بدشت به هریک از مومنین نام تازه ای داده شد و در همان جا بود که او را طاهره نامیدند..
دیوان طاهره قرةالعین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک