شش سال در میان قبیله زنهای وحشی آمازون
نویسنده:
منوچهر مطیعی
امتیاز دهید
نوشتههای این کتاب که در قالب داستان به طبع رسیده برگرفته از یادداشتهای شخصی است که شش سال در میان زنان قبیله آمازون در سواحل رودخانه آمازون زندگی کرده است. او در این یادداشتها از نحوه زندگی این زنان و ماجراها و حوادث روی داده در مدت شش سال و نحوه گریختن خویش از آن قبیله سخن گفته است.
بیشتر
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1391/11/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شش سال در میان قبیله زنهای وحشی آمازون
اون طرف هم یه بار دختر رییس قبیله رو میبوسه اون هم خوشش میاد و برای بقیه تعریف میکنه و بقیه زنها جلوی چادرش صف میگیرن که بتونن این تجربه رو امتحان کنن[/quote]
آخیییییییییییی الهییییییییییییییییی.:Dچه باحال.فکر کن اون طرف ذوق زده شده این همه زن جلو در صف بستن تا بوسشون کنه:))
الیته هر طور راحتید
اون طرف هم یه بار دختر رییس قبیله رو میبوسه اون هم خوشش میاد و برای بقیه تعریف میکنه و بقیه زنها جلوی چادرش صف میگیرن که بتونن این تجربه رو امتحان کنن[/quote]
من یه چى میدونستم که میگفتم کتاب قشنگیه:D
اون طرف هم یه بار دختر رییس قبیله رو میبوسه اون هم خوشش میاد و برای بقیه تعریف میکنه و بقیه زنها جلوی چادرش صف میگیرن که بتونن این تجربه رو امتحان کنن:D
درسته .دستت درد نکنه .پس خیالم راحت شد که چنین جایی وجود داره.وقتی دیگه جایی نداشتیم بریم پناه به اونجا بریم.با این دوره زمونه ما از اونها وحشی تر شدیم از بس قشنگ حقوقمون رعایت شده آخه:D
فکر کنم بد جوری سرکار بودی ها:Dمیگم فکر کنم خیلی کیف کردی که ی همچین جایی تو جهان هست ها.میدنی یاد شهر زنان می افتم.آرزوی زنان.شهری از آن خودمان:xبدون هیج عذابی بری تو خیابون و آی قدم بزنی.بدون هیچ نگاه(?)
خلاصه من هم آرزو به دل از این دنیا میرم :((