نقشه نقش بر آب
نویسنده:
سیدعلی خامنه ای
امتیاز دهید
مجموع سخنرانی های آیت الله علی خامنه ای پیرامون وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری 1388
بروز فتنه بزرگ و سازمان یافتهای که دشمنان قسمخورده این انقلاب و سرزمین، سال ها برای آن برنامهریزی و آمادهءسازی کرده بودند، کشور و همه آحاد جامعه را در معرض آزمونی بزرگ و سرنوشت ساز قرارداد. به مدد لطف و عنایت الهی و برکات خون شهیدان و با رهبری حکیمانه و بینظیر مقام معظّم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، انقلاب اسلامی این گردنه دشوار را پشت سر نهاد. بر این اساس کتاب «نقشه نقش بر آب» که حاوی فرازهای مهمی از رهنمودهای معظّم له پیش از سال ۱۳۹۰ بوده، حاوی درسهایی ماندگار از این دوران حسّاس است.
سطرهایی از کتاب:
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: اولاً انتخابات در کشور ما یک حرکت نمایشی نیست. پایه نظام ما همین انتخابات است. یکی از پایهها، انتخابات است. مردمسالاری دینی با حرف نمیشود؛ مردمسالاری دینی با شرکت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فکری و عقلانی و عاطفی مردم با تحولات کشور صورت میگیرد؛ این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانی و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست. این مردمسالاری، عامل پایداری ملت ایران است.
اینکه شما توانستهاید در طول این سی سال از نهیب ابرقدرتها نترسید، اینکه ابرقدرتها هم غیر از نهیب نتوانستند ضربه اساسی به شما بزنند، اینکه جوانان کشور در ورود به میدانهای گوناگون این شجاعت و اخلاص را نشان میدهند، ناشی از مردمسالاری دینی است؛ این را باید خیلی قدر بدانیم.
هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ برای ملت ایران حرمت بیشتری خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال میشوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات نشان میدهد؛ انتخابات این است. بنده همواره در درجه اول در انتخابات سعیام بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است. این، تصدیق و تأیید و مستحکم کردن نظام جمهوری اسلامی است.
بیشتر
بروز فتنه بزرگ و سازمان یافتهای که دشمنان قسمخورده این انقلاب و سرزمین، سال ها برای آن برنامهریزی و آمادهءسازی کرده بودند، کشور و همه آحاد جامعه را در معرض آزمونی بزرگ و سرنوشت ساز قرارداد. به مدد لطف و عنایت الهی و برکات خون شهیدان و با رهبری حکیمانه و بینظیر مقام معظّم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، انقلاب اسلامی این گردنه دشوار را پشت سر نهاد. بر این اساس کتاب «نقشه نقش بر آب» که حاوی فرازهای مهمی از رهنمودهای معظّم له پیش از سال ۱۳۹۰ بوده، حاوی درسهایی ماندگار از این دوران حسّاس است.
سطرهایی از کتاب:
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: اولاً انتخابات در کشور ما یک حرکت نمایشی نیست. پایه نظام ما همین انتخابات است. یکی از پایهها، انتخابات است. مردمسالاری دینی با حرف نمیشود؛ مردمسالاری دینی با شرکت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فکری و عقلانی و عاطفی مردم با تحولات کشور صورت میگیرد؛ این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانی و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست. این مردمسالاری، عامل پایداری ملت ایران است.
اینکه شما توانستهاید در طول این سی سال از نهیب ابرقدرتها نترسید، اینکه ابرقدرتها هم غیر از نهیب نتوانستند ضربه اساسی به شما بزنند، اینکه جوانان کشور در ورود به میدانهای گوناگون این شجاعت و اخلاص را نشان میدهند، ناشی از مردمسالاری دینی است؛ این را باید خیلی قدر بدانیم.
هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ برای ملت ایران حرمت بیشتری خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال میشوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات نشان میدهد؛ انتخابات این است. بنده همواره در درجه اول در انتخابات سعیام بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است. این، تصدیق و تأیید و مستحکم کردن نظام جمهوری اسلامی است.
آپلود شده توسط:
mohsen_3412
1391/03/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نقشه نقش بر آب
شنیدم که گروهی از سبزها برای براندازی دولت بشار اسد به عربستان و قطر اعلام آمادگی کرده اند .
رفقا شما در جریان نیستید ؟
بگم... بگم..... دوستان شما که می دونید خرتوخر حرفی واسه گفتن نداره(:!) جز مسخره کردن نظرها یا جابه جا کردن عقاید دیگران.یا ... می دونید دیگه. البته من خودم رو بالاتر نمی دونم ولی اگه چیزی رو بلد نباشم سعی می کنم ساکت باشم(ولی بازم بعضی مواقع اشتباه هایی رو انجام می دم.......... خلاصه آدمم دیگه)
پس شما هم سعی نکنید که هی بهش حقیقت رو بگید یا حتی سعی کنید براش اصول اولیه بحث ها رو توضیح بدهید.
باور کنید از سر صداقت حرف می زنم یه موقع امثالی مثل من ساکت می موندیم تا نظرات بعضی از دوستان(کم نیستند) که حرف قابل توجهی واسه گفتن داشتن رو می خوندیم. ولی الان پایین هر کتابی یا نظرات احمقانه ایشونه و بعد هم یه سری دوستان دیگه که سعی دارند، تا ایشون رو حالی کنند.(مثال هم همین کتاب) این کار باعث شده تا افرادی که واقعا چیزی می دونن هم حوصله بحث کردن رو نداشته باشن.
مر30
آتش شهر را فرا گرفته و پادشاه در کاخ مقوایی گرفتار شکل دیگری از مسخ است
خر تو خر گرامی
بیخیال حقیقت بشو و واقعیت رو بچسب.واقعیت هم اینه که یک زن در روز روشن در وسط خیابون کشته میشه و نه تنها قاتل رو شناسایی و دستگیر نمیکنن بلکه به خانواده ی ندا حتی اجازه گرفتن مراسم در مسجد و ...رو هم نمیدن.در مملکتی که همه چیز فدای مصلحت میشه حقیقت ،معنایی نداره
جواد جان مگر شما با من درد دل میکنید ؟ شما خودتان را قهرمان میدانید . قهرمان هم کسی است که چیزی در چنته داشته باشد . ما خرها که چیزی از شما ندیدیم .
راستی رفقا یک سوال دارم . دنیا گونه ای شده که ما خرها به چشمان خودمان هم ایمان نداریم شما انسانها را نمیدانیم اما سوال :
ندا آقا سلطان را چه کسی ترور کرد ؟
هر کسی گردن کس دیگری انداخت اواخر گروهی میگفتند خودش خودش کشت . شما در جریان حقیقت هستید ؟
زهی خیال باطل
اینجا قلم و حرمت و قانون شکستند / با پرچم بی رنگ بر این خانه نشستند
پا از قدم مردم این شهر گرفتند / رای... و نفس و حق، همه با قهر گرفتند
شعری که سرودیم به صد حیله ستاندند / با ساز دروغی همه جا بر همه خواندند
با دست تبر سینه این باغ دریدند / مرغان امید از سر هر شاخه پریدند
بردند از این خاک مصیبت زده نعمت / این خاک کهن بوم سراسر غم ومحنت
از هیبت تاریخیش آوار به جا ماند / یک باغ پر از آفت و بیمار به جاماند
از طایفه رستم و سهراب و سیاوش / هیهات که صد مرد عزادار به جا ماند
از مملکت فلسفه و شعر و شریعت / جهل و غضب و غفلت و انکار به جا ماند
دادیم شعار وطنی و نشینیدند / آواز هر آزاده که بر دار به جا ماند
دیروز تفنگی به هر آینه سپردند / صد ها گل نشکفته سر حادثه بردند
خونپاره و خون بود وشب و درد مداوم / با لاله و یاس و صنم و سرو مقاوم
آن دسته که ماندند از ان قافله ها دور / فرداش از این معرکه بردند غنایم
امروز تفنگ پدری را در خانه / بر سینه فرزند گرفتند نشانه
از خون جگر سرخ شد اینجا رخ مادر/ تب کرد زمین از سر غیرت که سراسر،
فرسود هوای وطن از بوی خیانت / از زهر دروغ وطمع و زور و اهانت
این قوم نکردند به ناموس برادر / امروز نگاهی که به چشمان امانت
غافل که تبر خانه ای جز بیشه ندارد / از جنس درخت است ولی ریشه ندارد
هر چند که باغ از غم پاییز تکیده / از خون جوانان وطن لاله دمیده
صد گل به چمن، در قدم باد بهاران / میروید و صد بوسه دهد بر لب باران
ققنوس به پاخیزد و باجان هزاره / پر میکشد از این قفس خون و شراره
با برف زمین آب شود ظلم و قصاوت / فرداش ببینند که سبز است دوباره
دوست عزیز اگر مسخره را باید مسخره کرد پس باید سوار خر هم شد اگر نرفت میتوانیم نشادر هم بزنیم که با سرعت... سواری بدهد ولی میدانی مشکل اینجاست که به خر نگفتند خلیفه الله پس به جاییش هم بر نمیخورد ولی وقتی انسانی رو مسخره کنی... خب شما حتما میگید خب بیا از من سواری بگیر اصلا برایتان هم مهم نیست بهتان بگویند...ولی مهم اینست که شما بفهمید برای بعضی ها بعضی چیزها مهم است
در زندگیتون هیچوقت با یه خر درد دل نکنید!