قتل کسروی

در مورد کسروی فقط کتابهای که در زمینه تاریخ نگاشته دارای ارزش است.

...خوب عزیز من شما که شخصا به خود توهین می کنید انهم به صرف اینکه به عقاید دیگران کمترین احترامی نمی گذارید؟! اگر احترام به عقیده امریست عقلانی و پسندیده پس چگونه است که خود از آن پیروی نمی کنید؟ اگر نکوهیده است پس شما نیز همچون کسروی به نقد عقیده و صاحب عقیده برآمدید!
اگر نه احترام به هر عقیده ای الزاما درست نیست پس اول می باید درستی یا غلط بودن یک عقیده را مشخص نمایید پس از آن است که میتوانید از در انتقاد از نظرات منتقدین آن عقیده و مسلک برآیید.
بهتر نیست پیش از هرگونه ابراز نظر و ترور شخصیت کمی به انچه که میخواهید بیان کنید بیندیشید و سپس ابراز عقیده نمایید؟
با غلط کردی و بیخود کردی و استفاده از این واژه های نه چندان عقلانی چیزی درست نمیشود تنها نشان دهنده این است که اگر تفکر و عقیده کسروی و امثال او اشتباه نیز باشد منتقد او نیز خود دچار همین خطا شده است و او نیز گفتار و عقایدش خالی از تعصب نیست.
در پایان از دوران و زمانه کسروی نزدیک به یک قرن است که میگذرد، اگر انسان امروزی تابدین حد بی اطلاع از احوال و زمانه خویش است و در رشد مدنیت و علوم طبیعی و عقلی درمانده است که هنوز که هنوزه به ادعای شما(گیریم که درست بگویید) همچنان کسروی پرست است پس همان بهتر که پرستش این عقیده و مسلک نمایید.
مگر اکنون که بیش از هزار و چهارصد سال از عمر اسلام میگذرد و بیش از چند هزار سال از عمر ادیان توحیدی میگذرد، مگر اصحاب این عقیده که همچنان به پرستش احکام و شعائیر آن می پردازند از نظر شما مشکلی ایجاد شده که گیرم جماعتی نیز کسروی و تفکر او را پرستش نمایند؟! چگونه آن پرستش خوب و مفید است ولی این پرستش نشانه جزم اندیشی و تباهی عقل است؟!
هرکس که امروزه از راه عقل و منطق پیروی نکند یحتمل چیزی برای پرستیدن می یابد حال خواهد تکه سنگی باشد یا خانه ای سنگی یا پدیده ای نادیده یا شخصیتی تاریخی تنها تفاوت در تفسیر وقرائت و نوع پرستش است که هرکدام از این پرستندگان برای انچه که خود می پرستند صدها تفسیر و تاویل نیکو می آورند و برای دیگری ده ها نقد و صفات نکوهیده.

[quote='padshah nashnas']االبته اگر این کسروی پرستان کمی مطالعه ی بیشتری می کردند می فهمیدند که کسروی به شدت تحت تأثیر وهابیون بوده است و فاصله ایدئولوژیکی او از داعشیان و سلفیان به مویی بند است.
البته از مراسمات کتاب سوزان این روشنفکر بزرگ[!] هم به خوبی پیداست چه ذهنی روشنی داشته اند :
حرف مخالفت را بسوزان!
آفرین بر این هنر!
واقعا آفرین دارد!
این هم روشنفکر (یا بهتر است بگوییم تاریک فکر) بزرگمان!
از سر و رویش هنر می بارد.
آنوقت در جواب این فرهنگ سوزی می گوید:
ما کتاب های خرافه را سوزانده ایم[!]
باید بگویم غلط کرده ای!
حداقل خودت قبول نداری به اعتقادات بقیه احترام بگذاز!
البته ادامه دهندگان راه شهید کسروی[!] به پیروی از وجود منحوس او اعتقادات بقیه را خرافه می نامند!
و هرکس چرند گویی های او را قبول نکند با تعصب کتاب های را خوانده است!
البته باید به جای کتاب ، نسک و به جای تعصب ، پی ورزی بگویم!
عذر می خواهم!
فارسی را پاس نداشتم!
بدبختی مملکت ما همین تعصب ورزی ها و سعی در متفاوت بودن هاست![/quote]
دوست محترم نشانه روشنفکری این نیست که فرد دست به دامن واژه های قلمبه سلمبه بزند یا مدام از در تخطئه دیگری درآید. بلکه شیوه درست استدلال نمودن و منطقی و عقلانی سخن گفتن خود از اولین اصول روشنفکری است حال میخواهد پیروی نظرات کسروی باشد یا هر شخصیت اندیشمند دیگری.
مشخصا کسروی در گفتار و نظراتش اشتباهات عمده ای داشته همچون بسیاری از محققین دیگر ولی در تاریخدانی و ایرانشناسی او شکی نیست و کافیست به تحقیقات او در این زمینه انهم در آن تاریخ و با شرایط آن زمان مراجعه نمایید.
دوم اینکه گفتار شما اکثرا در ترور شخصیت این فرد است تا نقد منطقی و بی تعصب. خود مدام بر نظرات و افکار و عقاید این شخص می تازید و مدام او را وهابی و از سلف داعشیون میخوانید و تنها تار مویی را میان عقاید او و داعشیون قرار داده اید و جای تعجب است که شخص خود به صراحت اینگونه می گویید:
باید بگویم غلط کرده ای!
حداقل خودت قبول نداری به اعتقادات بقیه احترام بگذاز!

[quote='padshah nashnas']االبته اگر این کسروی پرستان کمی مطالعه ی بیشتری می کردند می فهمیدند که کسروی به شدت تحت تأثیر وهابیون بوده است و فاصله ایدئولوژیکی او از داعشیان و سلفیان به مویی بند است.[/quote]
جناب پادشاه ناشناس، اگر اجازه دهید به عنوان فردی که پیشتر پاکدین بوده و سال ها پیش، تقریباً تمامی آثار روانشاد کسروی را مطالعه کرده ام، عرض کنم که به ظن بنده فرمایشات شما بدور از انصاف است.
البته خوبتر بود حضرتعالی تمامی نکاتی که به آن مرحوم انتقاد دارید را با ذکر ادله ی خویش بیان می کردید تا اگر فردی اطلاعی دارد در مقام پاسخگویی برآید. علی ای حال به چند نمونه اشاره فرمودید که بنده به عنوان فردی که بخشی از زندگانی و باورهای خویش را وامدار ایشان هستم نظراتم را تقدیم می کنم.
اول از همه در ارتباط با کتابسوزان که مطرح فرمودید.
مرحوم کسروی، تمامی کتابهایی که به زعم ایشان خرافی بوده را نمی سوزانیده اند. بلکه از هر کتاب، یک نمونه می گرفته اند و این کار را نمادین می دانستند. می توانید به خاطره ای که مرحوم پرفسور هشترودی از کتابسوزی کسروی نگاشته اند، مراجعه بفرمایید.
و بعد نکته ای در ارتباط با احترام به عقاید دیگران بیان فرمودید. شوربختانه بنده هم مانند آن مرحوم چندان به احترام به هر عقیده ای باور ندارم. و که گفته باید به هر عقیده ای احترام گذاشت؟ برای حضرتعالی که انسان متدینی هستید می توانم به شکستن بت ها توسط انبیای کرام رحمهم الله اشاره کنم. هر عقیده ای قابل احترام است؟
از تاثیرپذیری شادروان کسروی از وهابیون فرمودید. بسیار مایه ی خوشوقتی است اگر با این ادعا، دلیلی هم ارائه گردد. برادر بزرگوار ما حتماً بهتر از بنده می دانند که مکتبی به نام "وهابیت" وجود خارجی ندارد. اگر مراد، سخنان محمد عبدالوهاب است، ایشان در هیچ کدام از آثار خویش -حداقل در آنهایی که بنده خوانده ام-ادعای پایه گذاری مکتب نداشتند. اساس دعوت ایشان، دعوت به مکتب سلف صالح است و واژه "وهابیت"، بیشتر پاسخی است از جانب شیعیان به رافضی خواندن ایشان توسط سلفیون. وانگهی یا نمی دانید سلفیت -به قول شما وهابیت- چیست که این قیاس را می فرمایید یا نمی دانید کسروی چه می گوید. عقل گرای ایرانی را با حدیث گرای عربستانی مقایسه کردن را به کدام محکمه برای داوری باید برد؟
مرحوم هدایت هم امام حسین رحمه الله را عامل آن واژه ندانسته اند. اشاره به در تنگنا بودن خودشان کرده اند همچون آن پاکمرد عرب.
در پایان، اول از همه خویشتن و بعد حضرتعالی را به تقوی و انصاف دعوت می کنم.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ-8 المائده
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید براى خدا به داد برخیزید، به عدالت‏ شهادت دهید و البته نباید دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام مى‏ دهید آگاه است

البته از همین الان جواب ها را پیش بینی می کنم:
تعصب ورز ، ایدئولوژی محور ، تاریک،فکر ، نواب پرست ، داعشی ایران ، خرافه پرست....
بگذار بگویند!
بگذار دلشان خوش باشد!
این لفاظی های محترمانه مال همان ریا کاران و کسانی است که می خواهد خود را مثلا برتر از بقیه و امثال من نشان دهند!
اما یک عدالت خواه شیعه حرف هایشان را از درون وجودش می زند و خودش را درگیر این به اصطلاح محترم بودن نمی کند!
مرام عدالت خواهان این است!

االبته اگر این کسروی پرستان کمی مطالعه ی بیشتری می کردند می فهمیدند که کسروی به شدت تحت تأثیر وهابیون بوده است و فاصله ایدئولوژیکی او از داعشیان و سلفیان به مویی بند است.
البته از مراسمات کتاب سوزان این روشنفکر بزرگ[!] هم به خوبی پیداست چه ذهنی روشنی داشته اند :
حرف مخالفت را بسوزان!
آفرین بر این هنر!
واقعا آفرین دارد!
این هم روشنفکر (یا بهتر است بگوییم تاریک فکر) بزرگمان!
از سر و رویش هنر می بارد.
آنوقت در جواب این فرهنگ سوزی می گوید:
ما کتاب های خرافه را سوزانده ایم[!]
باید بگویم غلط کرده ای!
حداقل خودت قبول نداری به اعتقادات بقیه احترام بگذاز!
البته ادامه دهندگان راه شهید کسروی[!] به پیروی از وجود منحوس او اعتقادات بقیه را خرافه می نامند!
و هرکس چرند گویی های او را قبول نکند با تعصب کتاب های را خوانده است!
البته باید به جای کتاب ، نسک و به جای تعصب ، پی ورزی بگویم!
عذر می خواهم!
فارسی را پاس نداشتم!
بدبختی مملکت ما همین تعصب ورزی ها و سعی در متفاوت بودن هاست!

دلم به حال امثالmohsenniroozad میسوزد که به هر روش چه در گفتار و چه در مذهب سعی در متفاوت کردن خود از عامه مردم دارند و فکر می کنند هنری است و در حال روشنگری و مبارزه با خرافات[!] هستند.
البته یکی از بدبختی های مملکت هم این است که قشر تحصیل کرده و کتابخوان سعی دارند به هر روشی خود را از عامه مردم متفاوت جلوه دهند.حالا چه در نحوه حرف زدن و چه در مذهب.
تازه جالب است که در اکثر موارد ابتدا به آیین جدیدشان اعتقاد چندانی هم ندارند اما صرفا برای متفاوت بودن[!] این آیین را می پذیرند!
اکثر این به اصطلاح پاک دینان احتمالا بعد از خواندن چرندیات کسروی حتی یک کتاب شیعی در جواب این مزخرف گویی ها نخوانده اند.
البته می دانم حالا از طرف همه به من انگ دشمنی کورکورانه ، ایدئولوژی محوری ، بت پرستی ، نواب پرستی ، تروریست بودن ، بد دهن بود و...... را می چسبانند اما بگذار بگویند امثال اینها حرفهایشان پشیزی برای من ارزش ندارد ، بگذار دلشان خوش باشد.
انشاالله خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.

البته دوستانی که خود دم از خلا بودن مملکت می زنند ، دقت نمی کند حسین ایران را خلا نکرد ، خود مردم ایران کردند.
و در ابتدایشان کسانی که حتی از پس زندگی شخصی خویش هم بر نیامدند و دست به خودکشی ای تهوع آمیز زدند.
اما حیف که همیشه باید یک مقصر دیگر پیدا کرد.

[quote='haji najm']کسرو پرستان چه کسانی هستند ؟؟
کسانی که سر سفره معاویه می نشینند و پشت سر علی علیه السلام نماز می خوانند .
پس ، از لقمه های معاویه چه انتظاری است ؟[/quote]دقیقا،
آفرین به این ذکاوت.

[quote='haji najm']کسرو پرستان چه کسانی هستند ؟؟
کسانی که سر سفره معاویه می نشینند و پشت سر علی علیه السلام نماز می خوانند .
پس ، از لقمه های معاویه چه انتظاری است ؟[/quote]
نواب پرستان چه کسانی هستند؟
کسانی که مدام از صحرای کربلا و لب تشنه حسین دم میزنند ولی خودشان ایران را گورستان حسین ها و خشک و بی آب و علف کرده اند.
بقول هدایت :
میهنی داریم مانند خلا
ما در او همچون حسین در کربلا!