رسته‌ها
قتل کسروی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 85 رای
نویسنده:
درباره:
احمد کسروی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 85 رای
پرونده قتل کسروی همچنان گشوده است. همه کسانی که استقرار جامعه ای بر پایه عدل و داد و آزادی و برابری را در ایران خواهانند می باید رسیدگی مجدد به پرونده قتل کسروی را خواستار شوند. تا این ظلم بزرگ برجاست کجا می توان از داد و دادگستری سخن گفت.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
228
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
reza447reza447
reza447reza447
1391/03/01
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قتل کسروی

تعداد دیدگاه‌ها:
143
آقای بهرام خان
مگر باید تمامی اکتشافات علمی باشد؟!
ائمه در واقع اسوه ای نیکو در زمینه های اخلاقی هستند.(البته علم فقه نیز داشته اند.)

مثلا جرج جرداق در وصف علی(ع) می گوید:
کجا هستند نویسندگان حقوق بشر تا حقوق بشر را در علی بفهمند ، نه در سخرانی و خطبه و مراسم و سازمان ملل و یونسکو که همه دروغ اند.
بله علی چنین کسی بود.
البته نباید فراموش کرد که امام پنجم و ششم خود دانشمندان بزرگ زمانه خود بودند و ابن سینا هم یکی از شاگردان امام ششم بوده است.
خنده دار است!
لطفا برای ادعا فاسق و فاسد بودن ائمه و اینکه نیمی از حدیث های امام صادق در مورد مسائل جنسی است مدرک ارائه کنید.
اگر نگاهی به کتب حدیث بیندازید می بینید تقریبا تمام حدیث ها اخلاقی است.
padshah nashnas
میتونید نام چند کتاب از امامان رو نام ببرید؟ یا نام چند اختراع و اکتشاف که بدرد بشریت بخورد؟ در چه زمینه ای این امامان تخصص داشته اند؟ فلسفه؟ادبیات؟علوم تجربی؟و...؟ راستی رو بخواهیم این امامان هیچ دستاوردی برای جامعه بشری نداشته اند فقط تعدادی ملای مفتخور برای مال اندوزی به جعل احادیث و روایات در مورد این امامان ناشناخته پرداخته اند و حالا مثلا نگاه که میکنی نصف بیشتر احادیث مربوط به امام جعفر صادق در مورد مسائل جنسی است که واقعا مایه ی شرم است عده ای این انسانهای هوس باز و بی مایه رو در حد پرستش ستایش میکنند.
در باره اخبار نقل شده در باره ائمه:
همانطور که خود بهتر از بنده می دانید در تشیع چهار کتاب (به اصطلاح کتب الاربعه) شامل کتاب اصول الکافی ،تهذیب الاحکام ، من لایحضره الفقیه و الاستبصار فیما اختلف من الاخبار وجود دارد که علاوه بر ارزش مذهبی دارای ارزش تاریخی هستند و اکثر روایاتشان کامل صحیح و دارای مدارک کافی و معتبر هستند. به همین جهت بنده بعید می دانم در باره سیره و صورت ائمه چندان اختلافی وجود داشته باشد.
جنابkaydan
جواب شما ربطی به نوشتار من نداشت.
بنده شباهت های که بین نحله وهابیت و عقاید کسروی است را نوشتم.
بنده نگفتم هر کس با تفکری متفاوت با تشیع تفکری وهابی مانند دارد اما شما به شکلی جواب دادید که انگار بنده گفتم:
بلی!هرکس که شیعه نباشد وهابی است.
لطفا با دقت بیشتری کامنت بنده را مطالعه فرمایید.
به هر روی در نزد شما برخی افراد به نام ائمه میتوانند دارای احترام باشند که این موضوع تنها در نزد شما یا برخی گروه دیگر(مهم نیست تعداد این افراد چقدر باشد) محترم است. ولی این به این معنا نیست که حکما کسروی یا دیگری نیز باید به عقیده و رای شما به این افراد احترامی در مقام یک فرد معصوم و دارای حسن و کرامات قائل شود.1400 سال است که از تاریخ سرگذشت این افراد میگذرد و صدها محدیث و مورخ هرچه خواستند برای خود ساخته و پرداخته نموده و از جعل حدیث و نقل اخبار کوتاهی نکرده اند آیا به فرض اینکه در فلان حدیث یا فلان روایت در باب فردی چنین ادعایی گردیده لاجرم دیگری نیز میباید این ادعاها را بپذیرد؟
پس پیروی از عقل چه میشود؟!
به همین دلیل است که وقتی میفرمایید احترام به عقیده(البته احترام به یک عقیده تازمانی لازم است که آن عقیده باعث تباهی یک جامعه نشود) برای تمامی باورها لازم است چه آنکه معتقد به وهابیت است و چه آنکه شیعه اثتی عشری میباشد و چه آنکه تمامی این عقاید را نفی می نماید.
باسپاس
نظراتی که شما بیان داشتید جملگی نظراتیست که ریشه در اخبار و نقلیات دارد یعنی کلا تاریخیست.
هرآنچه که در باب ائمه شیعه می گویید نقلیست نه عقلانی، تمام آن نیز میتواند برداشتی شخصی یا در حوزه عقیده یک فرقه یا یک مذهب همچون شیعه باشد آنهم نه تمام فرق شیعه بلکه اکثریت اثنی عشزی با این وجود اعتباری بر آن نیست تازمانی که بتوانید این شواهد نقلی را برپایه منطق و استدلال عقلی مهر تائید بزنید.
اشاره به این موضوع به این دلیل است که توجه نمایید، اینکه در نزد شما حسین یا حسن یا دیگر ائمه دارای کرامات و اعجاز و خرق عادت و معصومیت میباشد به هیچ عنوان(دقت نمایید به هیچ عنوان) دلیل بر این نیست که حکما کسروی یا دیگری نیز باید به این رای و عقیده باشد. و اگر نبود پس ایشان وهابی هستند!
دوست عزیز کی گفته هرکس منکر ائمه شیعه یا عقاید شیعی بود وهابیست؟ کدام اصول عقلی چنین استدلالی را می پذیرد؟ اکنون با یک آتئیست یا نهیلیسم نیز که برسر این موضوع بحث نمایید خواهید دید که به هیچ عنوان این سنت فکری را برنمی تابد و به هیچ عنوان این کرامات و محاسن و اعجاز را بر این افراد نمی پذیرد.
پس اگر کسروی نقدی بر این عقیده وارد میسازد به این معنا نیست که نگاه او برخواسته از عقاید سلفیون یا فرقه شافعی است.
[quote='padshah nashnas']شباهت فکری کسروی و وهابیت:
او مشابه وهابیون داعیه ی اصلاح گری داشت و با ذهنیتی جزمی با مفاهیم اسلامی به نام شرک ، خرافه و بدعت به مبارزه می پرداخت.
او به مانند وهابیون شفاعت ائمه را بت پرستی می نامید و اخبار متواتر شیعی را انکار می کرد.
البته شما که کتاب های او را مطالعه کرده اید بخوبی در سرتاسر کتاب هایش انکار هر گونه معجزه را مشاهده می کنید.
در رابطه با احترام به عقاید:
بله حرف شما درست است ، البته در صورتی که تشیع را بت پرستی بنامیم!
البته شهید کسروی[!] از بت پرست نامیدن تشیع صرف نظر نکرده اند ، پس به نظر کاملا حق داشته اند!!![/quote]
مشخص نیست برچه پایه و اساسی عقاید وهابیون رو به کسروی می بندید در صورتی که به هیچ عنوان چنین نیست. اینکه کسروی قرائتی دیگر از اسلام دارد به این معنا نیست که او تفکرش از سلف وهابیون یا شافعی باشد کتاب فرق بین الفرق بغدادی و کتاب ملل النحل شهرستانی را مطالعه کنید ده ها نحله فکری برآمده از اسلام را مورد برسی قرار داده و به فرقه های مختلف(شیعی) پرداخته هرکدام از این عقاید مغایر با دیدگاه شیعه اثنی عشری است و احتمالا از دید شما همه تفکر وهابی هستند در صورتی که با مطالعه این عقاید خواهیم دید که چنین نیست.
اصولا بحث ما اینجا برسر حقانیت ایدئولوژی شافعی و عبدالوهاب نیست چه بسا که اگر یک سنی شافعی مسلک در این جستار شرکت می نمود مطمئنا در مقام دفاع از عقیده خود براساس همان آیات قرآن بر می آمد. پس اینگونه نیست که فکر کنید هر نقدی که شما بر عقاید وهابی یا هر نحله فکری دیگر وارد میسازید میتواند درست و بی عیب باشد.
[quote='mahan bahram khan']در مورد کسروی فقط کتابهای که در زمینه تاریخ نگاشته دارای ارزش است.[/quote]آفرین!
دقیقا!
باقی کتاب های کسروی فاقد ارزش علمی هستند.
البته شابد تا حدی کسروی حق داشته است:
وقتی نماد های زیبایی مانند امامت ، عاشورا و انتظار اینگونه مسخ و تحریف می شوند با انتظار اینگونه واکنش ها را نیز داشت.
یک مشت نمی دانم چی آمده اند به جای معرفی آرمان های حسین (ع) فقط گریه کردن و به سینه زدن به مردم یاد داده اند چیزی بیش از این نمی شود.
به قول دکتر علی شریعتی:
حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود
اما حیف که بزرگ ترین دردش را بی آبی معرفی کردند
و به جای اهدافش زخم های تنش را نشانمان دادند.
وقتی اینگونه با این نماد های و آرمان برخورد می شود:
امامت می شود توجیهی برای بد کاری ها به امید شفاعت
انتظار می شود اینکه دنیا را کنار بگذاریم و هیچ کاری برای امور دنیوی نکنیم به امید ظهور!
و عاشورا را هم نگو!
می شود مکتب مصیبت!
انتظاری بیش از این نمی توان داشت!
شباهت فکری کسروی و وهابیت:
او مشابه وهابیون داعیه ی اصلاح گری داشت و با ذهنیتی جزمی با مفاهیم اسلامی به نام شرک ، خرافه و بدعت به مبارزه می پرداخت.
او به مانند وهابیون شفاعت ائمه را بت پرستی می نامید و اخبار متواتر شیعی را انکار می کرد.

البته شما که کتاب های او را مطالعه کرده اید بخوبی در سرتاسر کتاب هایش انکار هر گونه معجزه را مشاهده می کنید.
در رابطه با احترام به عقاید:
بله حرف شما درست است ، البته در صورتی که تشیع را بت پرستی بنامیم!
البته شهید کسروی[!] از بت پرست نامیدن تشیع صرف نظر نکرده اند ، پس به نظر کاملا حق داشته اند!!!

قتل کسروی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک