دفاعیات کسروی

انگار متوجه حرف من نمیشوید. اینها همان نوشته های مسلمانان است که بدون ذکر منبع سخنانی را به عده ای انسانهای بزرگ منسوب کرده اند. منظور من از منبع مثلاً کتابیست که اینشتین در آن به حقانیت قرآن گواهی داده باشد.:::::::::::::
فقط برای مثال میشه بگین نویسنده *عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن *کدوم مسلمانه؟؟؟؟؟

حرف آخر بیشتر مسلمانان پس از این که در دادن پاسخ دچار اشکال میشوند از همین جنس است: توهین، تحقیر و در بهترین حالت دادن پاسخ بیربط. انگار فراموش کرده اید که شما بودید که ادعا فرمودید بسیاری از دانشمندان بزرگ غیر مسلمان در برابر عظمت و حقانیت قرآن سر تعظیم فرود آورده اند! پس نام بردن این دانشمندان (البته با ذکر منبع) بر عهده شماست. شما قصد دارید جرج جرداق را به عنوان یک دانشمند بزرگ معرفی کنید و بعد هم به ما بقبولانید که منظورش از ستایش از علی، اعتراف به حقانیت قرآن بوده است! اگر هم کسی قانع نشد و دلایل بیشتری خواست حرفش بی منطق و بی اساس میشود!
در ضمن شما اساساً منبعی ارائه نفرمودید که بخواهد سایت باشد یا کتاب! اگر منظورتان همان کتاب جرداق درباره علی باشد (که در حقیقت بیش از یک کتاب هم هست) که ربطی به موضوع مورد ادعای شما نداشت.:::::::::::::::
من اصلا نگفتم جرداق در برابر قرآن سر تعظیم فرود آورد.
*قرآن از دیدگاه 114 دانشمند جهان*
*تاریخ قران*
*قرآن و کتاب های دیگر آسمانی*
*اعترافات دانشمندان بزرگ جهان*
*نظریه ی دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد*
*دایره المعارف شیعه*
*طبقات مفسران شیعه*
*قرآن و دیگران*
*پنجگام*
*اسلام شناسی غرب*
*اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب*
*راه تکامل*
*عذر تقصیر به پیشگاه محمدوقرآن*
و....
و....
و...

انگار متوجه حرف من نمیشوید. اینها همان نوشته های مسلمانان است که بدون ذکر منبع سخنانی را به عده ای انسانهای بزرگ منسوب کرده اند. منظور من از منبع مثلاً کتابیست که اینشتین در آن به حقانیت قرآن گواهی داده باشد.

نقل قول::
و البته هرگز هم اثبات نشده اند. من هم میدانم که نه با چند پست در کتابناک و نه با هزار کتاب در حوزه علمیه نمیتوانید اینها را برای من اثبات کنید. تنها قصدم مشخص کردن خطای شما در تشبیه انسان به مصنوعات بود.

دوست گرامی:-)
اگر برایم اثبات نشده بود الان از نظر فکری در کنارت بودم نه در برابرت.
اما اگر هدفت کسب حقیقت باشد حتی اگر بر خلاف باورهای تمام عمرت بهت تبریک می گم.
انسان مصنوع خداست نه تصادفی بوجود امده نه تدریجی .:-)

رامین خان،چون هدفت روشنگریست،و بیست سال است که جواب نگرفته ای! من ماله کشی نکردم،شما معنای ارتداد را آنجوری که خودت دوست برداشت می کنی و بعد تحقیر میکنی!این مطلب را هم بخوان.
تمامى فقهاى تشیع بر این باورند که تقلید در اصول دین روا نیست و باید همه ى مسلمانان اعم از زن و مرد، جوان و میان سال و کهن سال و حتى بى سواد و با سواد، بر پذیرش دین خود دلیل و استدلال داشته باشند و البتـه این دلایل در نزد همـه کس لازم نیست از نوع براهین مصطلح فلسفى باشد، بلکه هر فرد در حدّ درک و ظرفیت خـود، بایـد دلیل قـانع کننـده اى براى مسلمان بودن خود داشته باشـد.
رسیدن به هر «جوابى» از مسیر پر پیچ و خم «پرسش» مى گذرد و استراحت در ساحل نجات علم و یقین، از دریاى پر تلاطم شک و تردید. مگر مى توان بدون داشتن شبهه و تردید دست به پرسیدن زد و مگر مى توان بدون پرسش، به پاسخ دست یافت.
لازمه ى هر تحقیقى برخورد با نقاط مبهم و تاریک است و لازمه ى چنین برخوردى، پیدایش سؤال و تردید، و این همه، مقدمات مبارکى هستند براى زایش فرزند فرخنده اى به نام دانش و یقین.
ز این رو پیشوایان معصوم ما، نه تنها با سؤال کنندگان در عقاید دینى برخوردى نامهربان و سرزنش آمیز نداشتند، بلکه با آغوش باز پذیراى آنان مى شدند و با متانت به پاسخگویى آنان مى پرداختند. با پژوهش و پرسش است که ایمانى استوار و محکم که با تندباد افکار و اندیشه هاى مخالف دچار تزلزل نشود، به دست مى آید.
در حدیث دیگرى از پیامبر گرامى اسلامصلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم ـکه به «حدیث رفع» مشهور استـ، عقوبت و کیفر افعال نُه گانه اى از امت اسلامى برداشته شده است که از جمله ى آنها «وسوسه فکرى در امور آفرینش» است:
«از امت من ]کیفر[ نُه خصلت برداشته شده است:...وسواسى که در راه تفکر نسبت به آفرینش پیدا مى شود.
صاحب جواهر از فقهاى برجسته ى شیعه مى گوید:
«...بنابراین نمى توان انکار فرد تازه مسلمان و یا دور از محیط اسلامى و مانند آن را، موجب کفر آنان دانست، بلکه انکار هر کس که بدانیم انکار او به دلیل وجود شبهه اى بوده است و یا حتى ـ طبق نظر عده اى ـ احتمال دهیم شبهه اى داشته است، موجب کفر نیست.»
مطابق جمله ى اخیر صاحب جواهر، حتّى اگر قاضى شرع مطمئن نباشد که روى گردانى مسلمانى به دلیل وجود شبهات علمى و مشکلات فکرى بوده، بلکه تنها «احتمال» این نکته را بدهد، کافى است که از مرتد شناختن او و اجراى حد ارتداد بر او دست بکشد.
یعنی رامین خان شما که از روی غیر علم داری زیرآب اسلام را میزنی مرتد نیستی،غیر علم می گویم چون معنای مرتد را هم درست نمی دانستی!
از دلایلى که گذشت نتیجه مى گیریم که نه تنها وجود سؤال و تردید و شبهه علمى ـ که اعمالى غیر اختیارى هستند ـ موجب ارتداد نیست، بلکه حتى انکارى که از روى مشکل فکرى و ناتوانى از پاسخگویى به شبهات و سؤال هاى معرفتى و علمى ناشى شده است، موجب مرتد شمرده شدن فرد نمى شود. مرتد کسى است که از روى آگاهى و یقین، به معارف و اصول اسلام پى برده است، و سپس آنها را بدون هیچ گونه دلیل علمى و منطقى ردّ و انکار مى کند. به عبارت دیگر مشکل مرتد، مشکل علمى و فکرى نیست، بلکه مشکل عملى و سربرنتافتن در مقابل برهان و استدلال است که با عناد و لجبازى در مقابل حقیقت ایستادگى مى کند. طبیعى است که راه برخورد با مشکلات علمى افراد، استفاده از منطق و استدلال، و شیوه ى برخورد با افراد لجوج و عنود، استفاده از برخورد عملى است.وقتی کسی معاند است،و بحث علمی هم نمی کند،و می خواهد عوام را گمراه کند،چنین کسی را اسلام به شدت تمام مجازات می کند

نقل قول::
جدایی و جریمه نقدی.

دوست گرامی
هدف حفظ خانواده تا جای ممکن است .
حکم سنگین سنگسار حصار روانی سختی در مقابل خیانت همسرداران ایجاد می کند
اما جریمه نقدی حتی نمی تواند بقالی را از کم فروشی بازدارد.

حرف آخر بیشتر مسلمانان پس از این که در دادن پاسخ دچار اشکال میشوند از همین جنس است: توهین، تحقیر و در بهترین حالت دادن پاسخ بیربط. انگار فراموش کرده اید که شما بودید که ادعا فرمودید بسیاری از دانشمندان بزرگ غیر مسلمان در برابر عظمت و حقانیت قرآن سر تعظیم فرود آورده اند! پس نام بردن این دانشمندان (البته با ذکر منبع) بر عهده شماست. شما قصد دارید جرج جرداق را به عنوان یک دانشمند بزرگ معرفی کنید و بعد هم به ما بقبولانید که منظورش از ستایش از علی، اعتراف به حقانیت قرآن بوده است! اگر هم کسی قانع نشد و دلایل بیشتری خواست حرفش بی منطق و بی اساس میشود!
در ضمن شما اساساً منبعی ارائه نفرمودید که بخواهد سایت باشد یا کتاب! اگر منظورتان همان کتاب جرداق درباره علی باشد (که در حقیقت بیش از یک کتاب هم هست) که ربطی به موضوع مورد ادعای شما نداشت.:::::::::::::::
من اصلا نگفتم جرداق در برابر قرآن سر تعظیم فرود آورد.
*قرآن از دیدگاه 114 دانشمند جهان*
*تاریخ قران*
*قرآن و کتاب های دیگر آسمانی*
*اعترافات دانشمندان بزرگ جهان*
*نظریه ی دانشمندان جهان درباره قرآن و محمد*
*دایره المعارف شیعه*
*طبقات مفسران شیعه*
*قرآن و دیگران*
*پنجگام*
*اسلام شناسی غرب*
*اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب*
*راه تکامل*
*عذر تقصیر به پیشگاه محمدوقرآن*
و....
و....
و...

دوست گرامی
انصاف بدید که اثبات چهار موضوعی که مطرح کردید به جا و زمانی غیر از یک سایت کتاب نیاز دارد
موضوعاتی که برای اثباتش هزاران پیامبر برگزیده شده اند و زمانی به بلندی عمرشان وقت صرف کرده اند.

و البته هرگز هم اثبات نشده اند. من هم میدانم که نه با چند پست در کتابناک و نه با هزار کتاب در حوزه علمیه نمیتوانید اینها را برای من اثبات کنید. تنها قصدم مشخص کردن خطای شما در تشبیه انسان به مصنوعات بود.

نقل قول::
شما میخواهید باز با مغلطه حرف خود را به کرسی بنشانید. یکی دیگر از این مغالطات همین «رطب خورده منع رطب کی کند» است. اگر کسی کار بدی بکند یا حتی اصلاً بر خلاف حرف خودش عمل کند دلیلی بر نادرستی حرفش نیست. حالا شما برای من مثال می آورید که چون آمریکا در جنگ با ژاپن بمب اتم به کار برد اعلامیه جهانی حقوق بشر اشکال دارد؟ برای بار چندم: ایرادتان را به بندهای حقوقی اعلامیه بفرمایید. برای اثبات حرفتان نمیتوانید به کارهای سیاستمداران غربی استناد کنید.
.

دوست گرامی:-)
تعجب می کنم چرا با اینکه به تناقضات تهیه کنندگان ابزاری بنام حقوق بشر اشاره می کنید باز از این ابزار به مانند مقدسات یاد می کنید.
اما اعلامیه حقوق بشر تا اونجایی مورد تاییده که احکام افریننده بشر رو نقض نکنه
چون خدا رو دلسوزتر از امثال جنگ سالاران غربی برای بشر می دونم:-)

دوست عزیز
میشه یه مثالی برای این روش عاقلانه تر و متمدنانه تر بزنید.

جدایی و جریمه نقدی.

بحث سر اسلام نبود! شما گفتی،خدا ممکنه چینن چیزی گفته باشه،گفتم در کتابهای آسمانی چنین چیزی از خدا نقل نشده،و به جاش آیات معاد بسیار آمده.

من نگفتم خدا ممکن است چنین چیزی گفته باشد. گفتم ممکن است چنین خدایی وجود داشته باشد. البته که اگر چنین خدایی به بندگانش میگفت اگر عقل دارید مرا نپرستید و به زندگی دنیوی بچسبید نقض غرض کرده بود!

مغالطه کردید،آیات قرآن را باهم باید بنگرید،یک کافر معاند داریم،یک کافر مستضعف،کافر معاند یعنی کسیکه اسلام را حق دیده،و با اینحال به خاطر هوای نفسش انکارش می کند،اما کسیکه در مورد اسلام پرسش دارد،و می خواهد عقل و دلش راضی شود،نه نجس است،نه خونش مباح. در ضمن حتی کافر معاند را هم اگر باهاش پیمان ببندیم،دیگر مال و ناموسش در امان می شود.ولی اگر بخواهد توطئه کند و پیمانش را بشکند بحث فرق میکند،کسیکه می خواهد تو را و آیین تو را نابود کند،تو نیز باید به مقابله اش بروی.

من مغالطه نمیکنم، شما دارید ماله کشی میکنید. من نه در مورد اسلام پرسشی دارم (پرسشهایم را بیست سال پیش کردم و بی پاسخ ماندند) و نه میخواهم عقل و دلم راضی شود. قصدم هم از شرکت در این بحث روشنگریست، حالا میخواهد به اسلام ضربه بزند یا نزند. البته ترجیحم این است که تفکراتم مورد توجه خوانندگان قرار گیرند و از مقدسات تقدس زدایی کنم. حکم کافر و نجاستش هم در همه رساله های مراجع به صراحت آمده. ارتداد هم تعریفش مشخص است و حکمش اعدام. پس این که به زور بخواهید مرا از جرگه نجاسات خارج کنید کمکی به اسلام نمیکند. در نهایت شخص شما میتوانید اعلام کنید که من این حکم اسلام را قبول ندارم.